هرکیمنیکیومسخرهکنهبادلیلومدرکحرفمیزنم:)👍😻😹
خودمم یه چیزی اضافه میکنم:
اگه من نباشم بچت بی سواد میشه😁😂
#رشته_انسانی
#پروف
#عشق
@CafeYadgiry🌹
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_180 _توکلم به خودشه... خودش میدونه صلاح تو و پسرمنو! اگه قسمت همدیگه ب
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_181
_من برم دنبال نرگس...این دختر دیوونه شده.
سری تکون دادم که رفت..
تواین یه هفته با تموم پرستارای بیمارستان رفیق شده بودم!
رفتم لباسای مخصوص رو پوشیدم و وارد اتاق حامد شدم..
نشستم رو صندلی و خیره شدم بهش..
+حامد...!!!!
+میدونم صدامو میشنوی...
الکی کابل نگیر پس..
اذیت نکن..
نه خودتو..
نه منو..
نه خانوادتو..!
حامد!
تو مگه نگفتی نمیزارم آب تو دلت تکون بخو..
حرفمو قطع کردم...
خسته شده بودم..
حرفام تکراری بود!
کارهرروزم شده بود چرت و پرت گفتن و التماس کردن!
+حامد بس نیست!؟
میخای تستم کنی؟
نمیتونم!
نمیتونم!
بخدا نمیتونم!
تحمل تیکه و رفتارای نرگس رو ندارم!
تحمل ترحم های رادین و پدرمادرتو ندارم!
میخای تلافی کنی؟
تلافی کن! عب نداره..
اما اینو بدون روحم داره میمیره!
بسه..
تنبیه شدم به اندازه کافی!
هق زدم و کیفمو سفت بغل کردم:
+حامد بخدا دارم میمیرم!
توروخدا برگرد!!!
هق....
سرمو گذاشتم روی تخت و اونقدر گریه کردم که خوابم برد...
.....
باصدای بوق یکسره و زننده دستگاه از خواب پریدم...
+حا..حامد!
جیغ زدم:
+حامد!!!!!
چشمم فقط خط روی مانیتور رو میدید!
خط صاف...
از اتاق پرتم کردن بیرون ..
صدای جیغ و داد مامان حامد بلند شد...
نرگس فقط اشک میریخت و رادین هم انگشتشو گاز میگرفت تا صدای گریش بلند نشه!
پرده هارو کشیدن که خودمو انداختم روی صندلی ...:)
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_181 _من برم دنبال نرگس...این دختر دیوونه شده. سری تکون دادم که رفت.. تو
تورفتیدگر...ماهوآیینه....خداحافظ:)))
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_181 _من برم دنبال نرگس...این دختر دیوونه شده. سری تکون دادم که رفت.. تو
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_182
تموم اتفاقا مثل فیلم ازجلو چشمام رد شد!
رادین شونه هاش میلرزید و نرگس جیغ میزد..
مامان بابای حامد هم داشتن دق میکردن!
ازرو صندلی بلند شدم و از کنار شیشه داخل اتاقو نگاه کردم..
افتادم گوشه سالن که هق هقم بلند شد...
فیلمی که داشت پخش میشد سرعتش بالا بود!
طوری که تا مراسم خاکسپاری هم پیش رفت!
چشم باز کردم که خودمو بالای قبری که عمق وحشتناکی داشت؛ دیدم!
کل فامیلای حامد اومده بودن!
گریه نمیکردم!
اشک نمیریختم!
تنها کسی که زار میزد مامان حامد بود!
باصدای صلوات بلند جمعیت به خودم اومدم...
تموم شد؟..
حامد واقعا رفتی؟
خودمو انداختم روی خاک ها و نفس عمیقی کشیدم..
سردی خاک تنمو به لرز درآورد...
حامد خیلی بی معرفتی!
مگه قرارنبود کنارم بمونی!
مگه قرار نبود زندگیمونو بسازیم؟
حامد من دارم دق میکنم!
دارم میمیرم!
میشه ازخواب بیدارم کنی و بگی پاشو رسیدیم خونمون؟
حامد بلند شو!
بلند شو !
من با دلم چیکار کنم؟
دلمو بهت باختم حامد!
باختم!...
میفهمی!!
حامد توروقرآن بلند شو!
هقی زدم و سرمو آوردم بالا..
هیچکس دورو برم نبود!
من بودم و یه قبر و یه قاب عکس!
قاب عکسو برداشتم و گرفتم تو دستم...
ازته دلم جیغ زدم..
+پاشوووو ! مگه نگفتی میخام کنارت بمونم؟
چی شد پس!
مرد که زیر حرفش نمیزنه!
اگه نمیخاستی بمونی بیجا کردی اومدی منو وابسته خودت کردی!
خدا ازت نگذره!!
داد زدم:
+خدا ازت نگذره حامد...
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
آقاحامد،...عاشق و دلخسته آرام خانوم♥️😔😂 #عکس_شخصیت #حامد #قشاع °••#شخصیت_رمان_قشاع ۰۰°
خدافظ داداچ..
سلام مارو به حوریای بهشتی برسون🙂✅😂
⤹.' #دانستنی ‹.🥱👛.› .'⤸.⬚.
🛌چطوری میتونم استراحت کنم؟🥴👇🏼
𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒
✨غذای مورد علاقتو سفارش بده
🌱زمانی رو در سکوت سپری کن
✨ریلکس کن و نفس عمیق بکش
🌱به آهنگ مورد علاقت گوش بده
✨زودتر از همیشه به تختخوابت برو
🌱گوشیت رو برای مدتی خاموش کن
✨برای مدت زمان خاصی هیچ کاری انجام نده.
#ایده
@CafeYadgiry🍨
⤹.' #ایده ‹.😌🧸.› .'⤸.⬚.
⌝سوالاتخفنکوئسشنباکس💭🚎⌞ ²
𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒
↵ اگه بخوان داستان زندگیتو بنویسن، اسم فیلمت چی میشه؟!📝📽➹
↵ تأثیرگذارترین دیالوگی که تو فیلمها شنیدی چیه؟!🎞🍿➹
↵ اگه صدات رو کل جهان بشنون، بهشون چی میگی؟!🌏🎤➹
↵ بهترین فیلم/سریالی که دیدی رو معرفی کن.🦋🎭➹
@CafeYadgiry✋🏻
~ چیزایی که موهاتو نابود میکنه 💜👩🏻»
• شانه پلاستیکی🥑🌱.
• رنگ مداوم💓🌸.
• بی محلی به موخوره✂️☝️🏻.
• شامپوی سولفات دار🧴🙅🏻♀.
• سشوار داغ❤️🔥🙆🏻♀.
• آفتاب☀️☁️.
#توصیه‹.🐋✨.›
@CafeYadgiry🤓