eitaa logo
🇮🇷کانال کمیل🇮🇷
426 دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
15هزار ویدیو
72 فایل
کانالی برای ارائه مطالب متنوع سیاسی،اجتماعی ، مذهبی، ادبی و طنز..... کپی از مطالب کانال آزاد است https://eitaa.com/joinchat/1446576180C08cc5661cc لینک کانال کمیل👆 آیدی:👈 Canele_komeil@ ارتباط: @n_bande
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️سردار حاجی‌زاده: مصر و عراق کجا هستند ایران کجا است؟! / 8 سال دولت روحانی چشمش به دست خارجی‌ بود! 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ویدئویی بسیار زیبا از لحظه افتادن اشیا مختلف در آب👌🏻😊 روزتون بخیر و شادی 🌹 @Canele_komeil
پدر دختر جوانی که بر اثر مصرف مواد مخدر سکته کرده بود امروز اصرار داشت که هر طور هست علت مرگ را خفگی بر اثر گاز اشک آور بنویسیم😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳 وقتی هم عصبانیت 😡من را دید گفت من آبرو دارم چطوری بگم توی فامیل دخترم مواد مصرف کرده و سکته کرده؟ ☫دکتررضا🇮🇷🩺
▪︎یه هفته توی بوق و کرنا کردن که : وای حسین رونقی را کشتن ... جفت پاهاشو شکستن ... از گرسنگی داره می میره ... ▪︎آزاد که شد و عکسش که پخش و دیدن همه ش ه ... ▪︎مثل همیشه گفتن : کار خودشونه 😂
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نخست‌وزیر عراق و هیئت همراه: 👈🏻 با تکیه بر مردم و نیروهای جوان و پر انگیزه در مقابل دشمنان پیشرفت عراق بایستید 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه‌شنبه) در دیدار آقای محمد شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق تأکید کردند: پیشرفت عراق و رسیدن به جایگاه والا و واقعی خود به نفع جمهوری اسلامی است و ما معتقدیم جنابعالی، شخصی هستید که توانایی پیشبرد امور و ارتباطات عراق و رساندن این کشور به جایگاه مستقل و شایسته تمدن و تاریخ آن را دارید. 🔹 رهبر انقلاب اسلامی با تبریک انتخاب آقای شیاع السودانی به عنوان نخست‌وزیر عراق، وی را فردی مؤمن و توانا خواندند که قرارگرفتن او در رأس دولت عراق مایه خرسندی است. 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عراق را برترین کشور عربی منطقه از لحاظ ثروت‌های طبیعی و انسانی و همچنین پیشینه فرهنگی و تاریخی و تمدنی دانستند و گفتند: متأسفانه با وجود چنین پیشینه‌ای، عراق هنوز نتوانسته است در جایگاه والا و واقعی خود قرار گیرد و امید می‌رود با حضور جنابعالی، عراق به پیشرفت و جایگاه واقعی خود دست یابد. 🔹 ایشان یکی از ضرورت‌های اساسی رسیدن عراق به جایگاه واقعی خود را، انسجام و وحدت مجموعه‌های داخل عراق برشمردند و افزودند: یکی دیگر از الزامات این پیشرفت، استفاده حداکثری از نیروهای جوان و پُر انگیزه عراق است. 🔹 رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: البته پیشرفت عراق دشمنانی دارد که شاید در ظاهر هم اظهار دشمنی نکنند اما دولتی همچون دولت شما را قبول ندارند و باید با تکیه بر مردم و نیروهای پرانگیزه و جوان که امتحان خود را در مقابله با خطر عظیم و مُهلک داعش پس دادند، در مقابل اراده دشمن، محکم بایستید. 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیشرفت عراق در عرصه‌های اقتصادی، خدماتی و حتی فضای مجازی و ارائه یک چهره موجّه از دولت به مردم عراق را منوط به استفاده از ظرفیت عظیم جوانان عراقی به عنوان لشکر واقعی حامی دولت دانستند و گفتند: دولت جدید عراق می‌تواند با چنین پشتوانه‌ای و با استفاده از منابع و امکانات خوب مالی که در این کشور وجود دارد، در عرصه‌های مختلف به ویژه خدمات‌رسانی به مردم، تحول جدی ایجاد کند. 🔹 ایشان با اشاره به سخنان نخست‌وزیر عراق مبنی بر اینکه طبق قانون اساسی به هیچ طرفی اجازه استفاده از خاک عراق برای برهم زدن امنیت ایران را نمی دهیم، گفتند: متأسفانه اکنون این اتفاق در برخی مناطق عراق روی می‌دهد و تنها راه‌حل آن این است که دولت مرکزی عراق اقتدار خود را به آن مناطق نیز گسترش دهد. 🔹 رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته دیدگاه ما درباره امنیت عراق این است که اگر هر طرفی قصد بر هم زدن امنیت عراق را داشته باشد، ما سینه خود را در مقابل او و برای حفاظت از عراق سپر خواهیم کرد. 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه «امنیت عراق، امنیت ایران است، همچنانکه امنیت ایران نیز در امنیت عراق تأثیرگذار است»، به مذاکرات امروز نخست وزیر عراق در تهران اشاره کردند و افزودند: در دوره‌های قبل هم مذاکرات و تفاهم‌های خوبی انجام شد اما کمتر به مرحله عمل رسیدند بنابراین باید در مورد همه تفاهم‌ها به‌ویژه در بخش همکاری‌های اقتصادی و مبادلات کالا و ارتباطات ریلی به سمت عمل و اقدام پیش برویم. 🔹 ایشان با اشاره به برخی اراده‌ها برای پیش نرفتن تفاهم‌ها و همکاری‌ها میان ایران و عراق گفتند: باید با عمل و اقدام بر این اراده‌ها غلبه کرد. 🔸 در این دیدار که حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی رئیس‌جمهور کشورمان نیز حضور داشت، آقای شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق به روابط راهبردی و تاریخی ایران و عراق اشاره کرد و گفت: نمونه بارز کنار هم بودن ایران و عراق، جنگ با داعش بود که خون ایرانیان و عراقی‌ها در یک سنگر، در هم آمیخته شد. 🔸 نخست‌وزیر عراق با گرامیداشت یاد شهیدان سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، این دو شهید بزرگوار را نمونه دیگری از کنار هم بودن دو ملت ایران و عراق دانست. 🔸 آقای السودانی با اشاره به عزم و اراده دولت جدید عراق برای اجرایی کردن توافق‌ها میان دو کشور و گسترش روابط در زمینه‌های مختلف به ویژه در حوزه اقتصادی، گفت: امنیت ایران و عراق از یکدیگر جدا نیست و ما طبق قانون اساسی به هیچ طرفی اجازه نخواهیم داد که از خاک عراق برای خدشه دار کردن امنیت استفاده کند. ۱۴۰۱/۰۹/۰۸ 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 رهبر انقلاب امروز در دیدار آقای محمد شیاع السودانی نخست‌وزیر عراق تأکید کردند: 👈🏻 پیشرفت عراق به نفع جمهوری اسلامی است / انسجام و وحدت مجموعه‌های مختلف لازمه‌ی پیشرفت عراق است / با تکیه بر مردم و جوانانی که در مقابله با داعش امتحان پس دادند در مقابل دشمن محکم بایستید 🔻 پیشرفت عراق و رسیدن به جایگاه والا و واقعی خود به نفع جمهوری اسلامی است و جنابعالی آقای سودانی شخصی هستید که توانایی پیشبرد امور و ارتباطات عراق و رساندن این کشور به جایگاه مستقل و شایسته تمدن و تاریخ آن را دارید. 🔹 عراق برترین کشور عربی منطقه از لحاظ ثروت‌های طبیعی و انسانی و همچنین پیشینه فرهنگی و تاریخی و تمدنی است؛ اما متأسفانه با وجود چنین پیشینه‌ای، این کشور هنوز نتوانسته است در جایگاه والا و واقعی خود قرار گیرد. 🔹 از ضرورت‌های اساسی رسیدن عراق به جایگاه واقعی خود، انسجام و وحدت مجموعه‌های داخل عراق است و یکی دیگر از الزامات پیشرفت این کشور، استفاده حداکثری از نیروهای جوان و پُر انگیزه عراق است. 🔹 پیشرفت عراق دشمنانی دارد که شاید در ظاهر هم اظهار دشمنی نکنند اما دولتی همچون دولت شما آقای سودانی را قبول ندارند؛ باید با تکیه بر مردم و نیروهای پرانگیزه و جوان که امتحان خود را در مقابله با خطر عظیم و مُهلک داعش پس دادند، در مقابل اراده دشمن، محکم بایستید. 🔺 پیشرفت عراق در عرصه‌های اقتصادی، خدماتی و حتی فضای مجازی و ارائه یک چهره موجّه از دولت به مردم عراق منوط به استفاده از ظرفیت عظیم جوانان عراقی به عنوان لشکر واقعی حامی دولت است. دولت جدید عراق می‌تواند با چنین پشتوانه‌ای و با استفاده از منابع و امکانات خوب مالی که در این کشور وجود دارد، در عرصه‌های مختلف به ویژه خدمات‌رسانی به مردم، تحول جدی ایجاد کند. 🔍 مشروح خبر را بخوانید👇 https://khl.ink/f/51437
نام زینب خاک را زر می کند دخت حیدر کار حیدر می کند نام زینب دلنشین و دلرباست دختر مشکل گشا مشکل گشاست سالروز میلاد حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها و روز پرستار مبارک باد🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ‏"تایلر؛ تو میگی که از مردم ایران حمایت می‌کنی ولی حتی اسم کشور ما رو هم نمی‌تونی درست تلفظ کنی!" میلاد جوانمردی، خبرنگار حرفه‌ای و باهوشِ پرس تی‌وی با این جمله‌ی دقیق، عمقِ "نمایشی" و "دروغ" بودن روایت غربی‌ها از وضعیت ایران رو نشون داد. چقدر خوبی تو پسر! 💬 مهدی خانعلی‌زاده 🇮🇷
▪️ نیویورک پست: خبرنگاران ایرانی سرمربی و کاپیتان تیم ملی آمریکا را نقره داغ کردند 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️رجزخوانی بسیار زیبای جوان مرزبان ارتشی به زبان انگلیسی و فارسی ببینید تا روح‌تون تازه بشه👌🏻👏🏻 🇮🇷
قاتل دو بسیجی مشهدی: نفرت عمومی از کارم را درک می‌کنم 🔹مجیدرضا رهنورد: راهم را اشتباه رفتم، قبول دارم اشتباه کردم و حس نفرت عمومی از کارم را درک می‌کنم. فکرم و باورهایم غلط بود. خود را قربانی فضای مجازی می‌دانم. در دلم بذر نفرت کاشته شده بود و برادرکشی کردم. 🔹تصور می‌کردم این افراد دشمن‌ من هستند، چاقو را در دستم پنهان کرده بودم و نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. تحت تاثیر فضای مجازی بودم و آن روز هنگام فرار با چاقو به هرکسی که می‌رسیدم حمله می‌کردم. می‌خواستم به ترکیه فرار کنم. 🔹افراد دیگری هستند که ممکن است افکار اشتباه من را داشته باشند، باید به داد آن‌ها برسید. از هم‌سن‌های خودم می‌خواهم که هر چیزی را که شنیدند باور نکنند. من آزادی و جوانی خودم را تباه کردم. من خانواده‌های زیادی را داغدار کردم و الان منتظرم هرچه زودتر مجازات شوم.
پنجمین روز متوالی بدون فوتی کرونایی در کشور رقم خورد👌🏻
▪️پلاکارد قابل تامل یک هوادار ایرانی 🔹من یک پرستار ایرانیم؛ زندگی کودکان بیماری های خاص در خطر است. 🔹هزاران کودک نمیتوانند شاد باشند و ورزش کنند. 🔹شاید هزاران کودک تا جام جهانی بعدی زنده نمانند. 🔹چرا؟ به خاطر تحریم های دارویی آمریکا بر ایران.
خدایی کی‌روش باید اینو نشون بازیکنای تیم ملی بده 😂😂 روحیه سه برابر میشه حمیدکثیری
مگه نمیگی کارخودشونه؟؟؟
♨️میدونید کجاش خنده دار تره؟ آمریکا چون توان نظامی حمله به ایرانو نداره روی براندازا تیلیاردی هزینه میکنه، بعد براندازه آخرش برمیگرده میگه تورو خدا حمله کنید ما رو نجات بدید! آخه اگه میتونست که این همه هزینه توی الدنگ نمیکرد که. «سجاد زندی لک» 🇮🇷
با یک خانم کره‌ای خیلی اتفاقی در دوحه آشنا شدم تقریبا دوست شدیم. پروفسور جامعه شناسی سیاسی در یکی از دانشگاههای برتر کره است جمله ای گفت که بسیار خاص بود: در یک قرن آینده ایرانیان با ذره بین دنبال رهبری مثل خامنه‌ای خواهند گشت. توضیحاتی داد اما هنوز گیجم..... "تفکر نقاد"
♨️ امیرالمومنین حضرت علی علیه‌السلام: برای آنچه از دست رفته است، اندوه به دلت راه مده؛ که تو را از آنچه می‌آید، باز میدارد!
♨️روغنفکران نامحترم!!! سؤالی دارم:👇🏻 انگلیسی حرف زدن دست و پا شکسته‌ی یک خانم ایرانی،با یک خبرنگار، زشت‌تر و بدتره؟ یا این👆🏻فضاحت ننگین و متعفن رییس‌جمهور خرفت آمریکا در یک دیدار رسمی؟؟؟ آبروریزی کدوم یکی بیشتره؟؟ 🔥هیولای خبیث رسانه‌غربی و غربزده، با ذهن شما کاری میکنه که اولی رو به شدت تحقیر و تمسخر کنید و براش جوک بسازید اما از کنار دومی، با چشم و گوش بسته، رد بشید و فراموشش کنید! ایکاش کمی قوی بودید! ایکاش کمی تفکر و تأمل را جایگزین ویروس خودتحقیری میکردید!!! "بنده خدا"
♨️غلام مرتضی'علی(علیه‌السلام) داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت هفدهم ۰۰۰ عراقیا اسمش رو گذاشتن عقاب کوهستان، تا حالا پنجاه تا روباه منافق رو که گِرای ما رو به بعثی‌ها میدادن رو شکار کرده حاجی گفت : پس صداش کن زود بیاد ، فرمانده از همون جا داد زد، میثم! برادر میثم! بعد یه نگاه به ما انداخت و گفت: حتما تو چادر نمازخونه داره قرآن می خونه، مدتی گذشت و خبری نشد، گفتم حاجی بذار خودم بِرم صداش کنم، وقتی وارد چادر نماز خونه شدم، ظلمات بود انقدر تاریک بود که چشم، چشمو نمی دید ، سکوت کامل حاکم بود ، به خودم گفتم، اینجا که کسی نیست، همه نمازشون رو خوندن و رفتن، آروم آروم جلو می رفتم، نصف چادر به طرف محراب رفتم ، نا امید شدم، خودم رو کشیدم به کنار چادر و دستم گرفتم به طناب بدنه چادر که روش بیرق و پرچم نصب شده بود ، یه دفعه از درد جیغ کشیدم، سر یکی از سنجاقها که در اومده بود رفت تو انگشتم و خیلی دردم گرفت، انگشتم کردم تو دهنم و مکیدم شاید دردش کم بشه، خواستم تا سرعتم رو زیاد کنم و از چادر خارج بشم، پام گیر کرد به یه چیزی و افتادم رو موکت کبریتی کف نمازخونه و یه داد ِ بلند دیگه کشیدم ، با درد از جا بلند شدم سرعتم رو تو تاریکی تند کردم ، دوباره پام گرفت به یه چیز دیگه دوباره افتادم ، ایندفعه حسابی کلافه شده بودم یهو احساس کردم یه دستی، دستم رو گرفت، آروم تو گوشم گفت بابا چه خبره اَخوی؟ چرا انقدر داد میزنی؟ نور یه چراغ قوه کوچولو افتاد رو صورتم ، اول چشممو زد ولی کمی که گذَشت ، اطرافم دیدم کنارهای چادر نمازخونه هر چند متر به چند متر ، یه بسیجی سرش رو سجده بود و داشت دعا میکرد ، بعضی‌ها آروم گریه میکردند ، من و باش که فکر کردم چادر خالیه ، آروم پرسیدم اومدم دنبال برادر میثم ، آروم و مثل صدای من پرسید چی کارش داری، از اینکه اَدای منو درآورده بود خنده‌ام گرفت ، گفتم بیرون کارش دارن ، دوباره با تقلید از صدای من ، صداش و کشید و گفت چی ی ی ی کارش دارن؟ یهو با صدای بلند داد زدم : گرفتی مارو اَخوی ؟ دست گذاشت رو دهنم و گفت : هِیس ، چرا داد می زنی من میثم هستم ، بگو! خوشحال شدم و گفتم : چه خوب شد ، برادر! شما رو بیرون فرمانده مقعر کار داره ، یهو نه ورداشت و نه گذاشت و گفت دُمت نره لای در ، شوکه شدم و خندیدم ، به خودم گفتم شانش مارو ببین ، یه دونه ناصر کم بود ، حالا شد دوتا، هنوز نتونسته بودم صورت برادر میثم رو خوب ببینم ، گفت شما برو من سجاده رو جمع کنم ، الان میام ، بیرون چادر کنار فرمانده و حاجی و برادر قلعه قوند ایستاده بودم یهو دیدم یه نفر با لباس کُردی که یه اسلحه قناسه رو دوشِشِه و یه ریل فشنگ به کمرش از چادر اومد بیرون ، از دور سلام کرد و گفت : (حالک َ خُوسَه َ، چُوونی ِ ، سِیلامتی ، ایی‌شاءالله) سلام ، حالتون خوبه ، چطوریت ، سلامتیت ، ان‌شاءالله ، آقا میثم یه جوری که انگار ما رو سالهاست میشناسه تک تکمون رو به گرمی بغل کرد و بوسید ، راستش رو بخواید لذت بردم ، اصلا" پیشش احساس غریبی نکردم ، بوی عطر گل محمدی و گلاب میداد ، یه شال قهوه ایی کُردی رو سرش بود و یه شال قهوه ایی هم به کمرش ، چشمم افتاد به گردنش یه چفیه به گردنش آویزون بود ، قناسه رو از رو دُوشش زمین گذاشت ، یه اسلحه با یه دوربین عجیب غریب که اصلا" شبیه دوربین های اسلحه‌هایی نبود که تا حالا دیده بودم ، خوب که نگاه کردم ، تعجببم بیشتر شد دیدم یه دستمال یزدی دور قُنداقه اسلحه سیمینوف یا همون قناسه پیچیده شده ، یه خشاب هم وارونه چسبوند شده به بدنه خشاب اصلی ، روی جیب سمت راست پیرهن کُردیش نوشته بود میثم غلام مولا علی(ع) ، روی جیب سمت چپ پیرهن کُردیش که روی قلبش بود با خودکار یه قلب کشیده بود و زیرش نوشته بود عاشق گلوله‌ها که سفیر شهادتند ، خوش اومدی رِفیق ، واسم عجیب بود ، یه کُرد که نمیدونم کرد عراقیه یا کُرد ایرانی و انقدر فارسی رو مثل ما تهرونی‌ها داش مشدی حرف می زنه و اصلا" لهجه کُردی نداره ، این کیه ، فرمانده گفت : میثم جان یه ماموریت خیلی واجب برات دارم ، این دوتا برادر رو از مسیر شهید باقری باید برسونی نوک تک شاخ ، چقدر طول می کشه ، آقای میثم گفت اَگه قاطرهای سالم همراه ببریم یک یا یک ونیم ساعت ، فرمانده گفت : پس سریع این دوتا برادر و آماده کن و راه بیفت ، همراه برادر میثم سریع اومدیم چادر تدارکات ، میثم خیلی خودمونی رو کرد به من و حاج آقا قلعه قوند گفت : بچه ها باید لباس کردی بپوشید ، به جای این کتونی‌های بسیجی هم باید پوتین پا کنید ، یه جاهایی مجبوریم از شیارها و دره‌ها رد بشیم ، یه جاهایی هم باید از لبه پرتگاه و سینه‌کش کوه ، شما که نمی ترسید؟ ما دوتا به هم نگاه کردیم و من سریع گفتم نه که نمیترسیم ، آقا قلعه قوند یه کمی مکث کرد و گفت : ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی