eitaa logo
🇮🇷کانال کمیل🇮🇷
428 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
15.9هزار ویدیو
73 فایل
کانالی برای ارائه مطالب متنوع سیاسی،اجتماعی ، مذهبی، ادبی و طنز..... کپی از مطالب کانال آزاد است https://eitaa.com/joinchat/1446576180C08cc5661cc لینک کانال کمیل👆 آیدی:👈 Canele_komeil@ ارتباط: @n_bande
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا ♨️شاید برای شما هم اتفاق بیفتد❗️ سلام علیکم ! من بنده خدا هستم ان‌شاءالله😊 👈🏻متنی به دستم رسید با عنوان خاطرات ابوبشیر ۶۰ ساله از سوریه که دارای سه دختر و یک پسر و کشاورز بوده است! نمیدانم که اصولا ابوبشیری وجود دارد که چنین متنی را بازگو کرده باشد یا نه؟؟؟ اما مطالب مندرج، شامل واقعیاتی غیر قابل انکار ، از وقایع کشور سوریه در سالهای اخیر است که همه ما کم و بیش آن را شنیده و در رسانه های مختلف دیده ایم و میتواند برای هریک از شهروندان سوریه اتفاق افتاده باشد!!! من اون متن رو برای شما مخاطبان ارجمند خلاصه نویسی کردم .... ان‌شاءالله که مطالعه بفرمایید و مفید فایده باشد: « اغلب مردم ما و از جمله خودم قبل از پیدایش داعش دچار یک توهم بودیم؛ و بر اثر تبلیغات فراوان مخالفان بشار اسد در خارج و داخل سوریه، عامل همه بدبختی های مان را شخص بشار اسد و حکومت او میدانستیم! راهپیمایی ها و تحصن ها به راه افتاد و من هم شرکت میکردم!کم کم اعتراضات در شهر حمص رنگ خشونت و خون گرفت! اما هیچیک از ما نمی‌دانستیم که چه روزگار سختی در انتظارمان هست؟؟؟؟ در همین شلوغی ها دیدیم که سروکله گروهی نظامی با پرچم سیاه پیدا شد که خود را دولت اسلامی شام و عراق ،یا همان داعش نامید! داعش مخالف سرسخت بشار اسد بود و یک یک شهرهای سوریه را اشغال کرد و ما خوشحال بودیم! من به همراه خانواده ام به حلب ، محل دولت داعش رفتیم تا آنجا راحت زندگی کنیم!! من در حلب می دیدم که داعش دختران و زنان زیبای سوری را جدا کرده و آنها را در بازار حلب به اروپایی ها و اعراب میفروشد! گریه های دخترکان آزارم میداد چون خودم دختر داشتم اما چیزی نمی گفتم! کم کم دریافتم که پسرم ، بشیر به داعش پیوسته و تحت آموزش نظامی قرار دارد!سعی کردم مانع همکاری او با داعش شوم اما او به حرف من گوش نمیکرد! بشیر در عملیات نظامی داعش شرکت میکرد و بعد از چند ماه خبر کشته شدن او را برایم آوردند بدون اینکه جنازه او را تحویلم دهند! درد و رنج از دست دادن تنها پسرم ، ما را بی طاقت کرده بود اوضاع شهرها هر روز وخیم تر میشد . داعش در ابتدا گفته بود با اهل سنت دشمنی ندارد و فقط شیعیان را سر میبرد! اما من دیدم که روزی یک دختر سنی را در میدان شهر به جرم حضور در فیسبوک گردن زدند!! ما برای بهبود اوضاع زندگی مان بر علیه بشار اسد قیام کرده بودیم اما اکنون گرفتار یک حکومت خشن و خونریز و وحشی شده بودیم که راه فراری از آن نداشتیم حتی اجازه بازگشت به دمشق را هم به ما نمیدادند! یک روز همسرم گریان و وحشت زده به من تلفن کرد و گفت هر چه زودتر خود را به منزل برسانم. وقتی رسیدم فهمیدم که هنگامی که همسر و دخترانم به بازار رفته بودند یک فرمانده داعشی دست بر سر لیلا دختر پانزده ساله ام گذاشته و گفته زوجه من است صیغه را خواندم!!!! و بعد او را با خود برده اند!!! دنیا بر سرم خراب شد واز فکر اینکه چه بر سر دختر معصوم و دلبند من آورده اند آتش گرفتم!!! از هر کس و هر جا که به فکرم میرسید سراغ دخترم را گرفتم اما آنها گفتند فرمانده داعش دختر تو را عقد کرده و طبق فتوای آنها نیازی به اجازه پدرش نیست!!! داشتم دیوانه میشدم....آنها گفته بودند اگر اصرار کنم گردنم را خواهند زد! سال۲۰۱۶ بود و خبرها از پیشروی نیروهای ارتش سوریه به سمت حلب و محاصره این شهر حکایت داشت! چهارماه بود که دربدر دنبال دختر ربوده شده خود میگشتم و او را نیافته بودم! داعش زنها و بچه ها را در جنگها سپر خودش کرده بود و تعداد زیادی از مردم عادی در این جنگها کشته شدند!بعد از چند هفته درگیری و جنگ و آتش و خون ، حلب آزاد شد! مردم بسیار خوشحال بودند و حالا قدر امنیت و عافیت را می دانستند! همان امنیتی که قبلا داشتیم و قدر ندانستیم!عافیتی که تحت تأثیر دشمنان و جنگ روانی آنها ، خرابش کردیم و راه را برای ورود داعش هموار نمودیم!👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
من به مقر نظامیان ارتش سوریه رفتم و از کمیته مفقودین سراغ دخترم را گرفتم و عکس و مشخصات او را دادم! آنها قول دادند که کمکم کنند! بعد از سه ماه از آزادی حلب ، در حالیکه هر روز به کمیته مفقودین سر میزدیم ، به ما خبر دادند که دختری با مشخصات لیلا در بندر لاذقیه یافته اند!! من با تلاش فراوان خودم را به لاذقیه رساندم و آنجا در مقر نیروهای ارتش منتظر ماندم! ناگهان در باز شد و من دختری زرد چهره و پژمرده و ضعیف و نحیف را دیدم .باورم نمیشد که این لیلای من است که به این روز افتاده! به من گفتند این دختر قدرت تکلم خود را از دست داده و فقط توانسته آنچه که بر سرش رفته است را بنویسد!😭😭 اورا در آغوش گرفتم و از سوز دل و آتش درون ، گریستم! دختری که بی نهایت دوستش داشتم اینگونه پایمال وحوش داعشی شده بود و من نتوانستم هیچ حمایتی از او بکنم!😭😭 علی الظاهر لیلا توسط تروریست ها از حلب به ادلب برده شده بود و در انجا به شدت مورد آزار و اذیت داعشی ها قرار گرفته بود.....بعد از مدتی موفق به فرار شده و به یک خانواده اهل ادلب پناهنده شده بود! آنها کمک کردند که او توسط یک تانکر سوخت از بین بازرسی های داعش فرار کرده و به لاذقیه بگریزد! در پرونده پزشکی او نوشته بودند به خاطر شکنجه و آزار فراوان و وحشتی که از تروریست ها بر روح و روان او وارد شده ، قدرت تکلم خود را از دست داده است! همراه لیلا با دلی پر از خون به حلب بازگشتم و خانواده ام ، خندان بودند از دیدن لیلا و گریان از مصیبتهایی که بر او گذشته بود!!!!! بعد از گذشت شش ماه و استراحت در منزل و جلسات گفتاردرمانی حال دخترم رو به بهبود رفت و ما تصمیم گرفتیم به دمشق بازگردیم!! شهری که بیشتر خانه هایش ویران شده بود و خانه و محله ما هم...... چقدر راحت و غافل ، به کشور خودمان ظلم کردیم و مال و جان و ناموس و فرزندان و امنیت و آرامش خود را به دشمن منافق داخلی و دشمن خونخوار خارجی باختیم!!! ما گمان میکردیم که مشکلات کشورمان تقصیر حکومت ماست و خواهان براندازی حکومت بودیم! حال ،اینکه مشکل بزرگتر ، غفلت ما از دشمنان خارجی بود! دشمنی که مانند گله کفتار در کمین ما بود و مترصد اینکه ما را متفرق و پراکنده کند و سپس بر ما بتازد و تارومار کند و همه چیز مان را به تاراج ببرد!!! ما درون سنگر خودی بودیم و به یکدیگر چنگ و دندان نشان میدادیم..... اما نمیدانستیم که دشمنِ ملت و کشور ما، بیرون از سنگر منتظر اشاره ستون پنجم است که یک یک ما را از دم تیغ بگذراند و ناموس ما را تصاحب کند!! سرنوشت کشور و مردم ما باید عبرتی باشد برای تمام ملت های مسلمان در همه جای دنیا دشمنان اسلام ، ایران و سوریه و لبنان و یمن و عراق و افغانستان و پاکستان برایشان فرقی نمیکند! آنها خواستار نابودی مطلق اسلام هستند و از هیچ جنایتی در راه رسیدن به هدفشان رویگردان نیستند بر ماست که همگی با هم متحد باشیم بر علیه دشمنی واحد ، و هرگز به غرب و غربزدگان اعتماد نکنیم»⛔️ «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» (با اندکی تغییر و تلخیص توسط بنده خدا )
⭕️ جوونای انقلابی اگه میگفتن تو جنگ سوریه و عراق باید وارد بشیم خودشون برای اعزام پیش قدم بودن... اصلاح‌طلبا و براندازایی که میگن باید با طالبان بجنگیم هم تشریف ببرن ما براشون دعا میکنیم :) 👤 حسام‌الدین کاظمی
رییسی: امکان تحول در کشور وجود دارد 🔹امروز فضای مبارزه با فساد در کشور ایجاد شده است و باید با ادامه این روند و همچنین افزایش کارآمدی، سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به نظام را افزایش دهیم. 🔹تحقق وعده‌ها نیازمند نظام اداری چابک است و به دور از بروکراسی معمول در مسیر تحقق وعده‌ها گام بر می‌داریم. 🔹با توجه به شناختی که از امکانات مادی و معنوی، نیروی انسانی کارآمد، اراده جدی مدیران و توان جوانان دارم معتقدم که راه برون رفت از مشکلات کشور وجود دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏صدای انفجار دیشب در تهران بمب صوتی بوده کارِ دشمن رسیده به قُمپُز در کردن! احتمالا از فردا وایمیسن پشت در هر کس رد شد پخ میکنن بترسه!
کار دشمنامون داره به جایی می‌رسه که چند وقت دیگه میان زنگ خونه‌ها رو می‌زنن و در می‌رن بعدش تو رسانه‌هاشون به عنوان عملیات موفق بازتاب می‌دن! 🔺ایشی خاکی
‏امام جواد علیه‌السلام: مؤمن در هر حال نیازمند به ٣ خصلت است: ١/توفیق از طرف خداوند متعال ٢/ واعظی از درون خود ٣/قبولِ نصیحت كسی كه او را نصیحت نماید. کتاب بحارالانوار/ج ۷۵/ص ۳۵۸ ‎
‏حجاب یعنی به جای شخص، شخصیت را دیدن. حجاب یعنی به همه‌ی نا محرمان و ظاهر بینان “نه” گفتن ‎
‏اون کاری که براندازا بهش میگن عملیات قهرمانانه، ما چهارشنبه‌سوری بعنوان تفریح انجامش می‌دیم