♨️و در صورت عدم اثبات خود شما جناب عبدالحمید با ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مفسد فی الارض هستید!!!⛔️
#جریان_تحریف_را_شکست_دهیم
♨️لوطی صالح۰۰۰
داستان دنباله دار من و مسجد محل
قسمت بیست و چهارم
۰۰۰ تا رسیدیم ، میثم گرگ کوهستان رو تحویل داد و قاطر زخمی رو با یه قاطر سالم عوض کرد و گفت بیاید میخوام ببرمتون پیش بهترین دوستم، کسی که یه نابغهاست و بهترین نقشه خوان و بیسیمچی منطقه!
تو شکستن رمزهای دشمن حرف نداره و استاده! پیش خودم گفتم : این کسی که میثم تعریفش میکنه، باید یه دانشجوی دکترا از امریکا، یا اکسفورد لندن، یا حداقل باید دانشجوی نمونه دانشگاه تهران، یا شریف یا امیر کبیر باشه.
خیلی دلم میخواست یه نُخبه ایرانی رو از نزدیک ببینم ، وارد سنگر شدیم ، سنگر تاریک تاریک بود. تعجب کردم و به خودم گفتم: اینجا که خالیه. میثم با لحن مهربونی صدا زد: محمدم! داداش! محمدم! اینجایی؟؟
یهو یه صدای آرومی تو تاریکی گفت : الله اکبر! میثم خندید و گفت : خودشه!
بعد چراغ قوه کوچیکش رو روشن کرد و نورش رو انداخت گوشه سنگر. دیدم یه نفر تو حالت سجده داره گریه میکنه .
میثم زود چراغ قوه رو خاموش کرد و آروم گفت : بیاید بیرون منتظر بشیم. اومدیم بیرونسنگر و تکیه دادیم به کیسههای شن.
یه دفعه سوزش شدیدی رو دست راستم احساس کردم و داد زدم و با کف دست چپم کوبیدم رو دست راست! یه چیزی گازم گرفت.
فکر کردم عقرب یا زنبوره، دیدم میثم میخنده . پرسیدم چرا میخندی؟
یهو یه صدای آرومی گفت : نترس داداشم ، مگسه! با تعجب گفتم : مگس؟ تا نگاه انداختم دیدم یه جوون شانزده هفده ساله مثل خودمون، نورانی و زیبا، بالا سرم وایساده! خنده ملیحی کرد و گفت : آره مگسهای اینجا گوشتخوارن، و حتی از روی لباس هم گاز میگیرن، آستینش رو زد بالا ، دیدم همهاش جای نیش و گاز مگسه!!!
پرسیدم پس شبا چجوری اینجا میخوابید؟
جواب داد داخل چادرای توری ، و گاهی به سختی.
میثم و محمد چنان گرم همدیگه رو بغل کرده بودن که هر کی میدید فکر میکرد برادرند!
میثم ما رو به هم معرفی کرد. رو کرد به حاج آقا قلعه قوند و گفت : این آقا محمد آقا ، همون نابغهایه که گفتم قراره نقشهخون و بیسیمچی شما باشه.
چند ماهیه اومده دربندی خان عراق ، و تقریبا" به آب و هوای این منطقه آشناست و خیلی میتونه کمکتون کنه.
محمد تا آقا قلعه قوند رو دید پرسید: شما معلم هستید؛ نه؟
من پریدم وسط و گفتم : آره ؛ تو از کجا فهمیدی؟
آقا معلم بینش دینی ماست!
محمد گفت ایشون در مسابقات قرآن تهران، پارسال جزء داورها بودن. آقا قلعه قوند گفت : و شما هم نفر اول رشته تلاوت قرآن تهران بودی ، که موقع جایزه گرفتن ، سکه طلات رو هدیه کردی واسه کمک به جبهه!!
اسمت چی بود؟ میثم زودی گفت : محمد جمال عشقی ! آقا پرسید: محمدجمالِ عشقی؟
محمد خندید و گفت: نه! محمد ِ ِ جمالعشقی! جمال و عشقش با همه!
میثم دوباره خندید و زد روی شونه محمد و گفت : پس جمالتو عشقه! همه خندیدیم ۰۰۰
یه دفعه آقای ولیزاده زد رو شونم، صحنه واسم عوض شد ، دیدم داخل اطاق محمدم ، آقای ولی.زاده همینطور که دولا شد تا شیشه های شکسته قاب عکس رو جمع کنه پرسید: برادر عبدی! اولین بار کجا با شهید آشنا شدی؟
گفتم : اولین بار توی نیمه شب اوایل اردیبهشت ماه ۶۷ در منطقه دربندیخان عراق ، نزدیک شاخ شمران کردستان عراق دیدمش. آقا میثم ما رو به هم معرفی کرد.
پرسید آقا میثم تو این عکس، کدوم یکیه؟
گفتم هیچ کدوم؛ آقا میثم کسیه که این عکس رو گرفته!
یهو بیبی وارد شد و گفت : این میثم ، همین آقا میثم خودمونه که تا حالا کمک زیادی به ما و این محل کرده.
یهو آقای ولی زاده پرسید بیبی! همین حاج آقا میثم بغدادچی که رئیسه بنیاد خیریه الزهراست؟؟(سلاماللهعلیها)
بیبی گفت : بله همون حاج آقا میثم.
بعد رو کرد به من و گفت : آقای عبدی میشه بیائید اطاق بغلی؟ لوطی صالح میخواد شما رو ببینه!
گفتم چشم؛ به روی چشم!
با هم وارد اطاق لوطی صالح شدیم ، دیدم مملی کوچیکه روی زانوی لوطی صالح نشسته ُ و داره گردو و کشمش میخوره .
تا چشمش به من افتاد ، داد کشید بابابزرگ!
بابابزرگ! همین آقا بود!
همین آقا که تو عکس دائی هم هست.
دستمال دایی دست این آقاست، ببین الان هم تو جیبشه . خندیدم و سلام کردم ، یه پیرمرد با سر و رویی سفید و نورانی، هیکل درشت و ورزشی، موهای بلند که تمیز شونه شده بود و رو شونش افتاده بود.
یه جای مُهر رو پیشونیش، محاسن بلند و سفید که من رو یاد محاسن حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه انداخت.
یه دستمال یزدی مثل دستمال یزدی من روی شونش آویزون بود، روی بازوی راستش عکس سر یه شیر بود که زیرش نوشته شده بود (عشق مولا) ، محاسن بلند و سبیل.های چخماقی لوطی صالح منو یاد سیبلهای خدابیامرز پدرم انداخت.
دو تا میل ورزش باستانی کنارش بود ، مثل اینکه لوطی همون جا ۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.....فقل حسبیالله لاالهالاهو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم
#لبیک_یا_خامنهای
#جهاد_تبیین
رئیسی: به من گفتند امروز دانشگاه نروید
رئیسجمهور در دانشگاه تهران: بعضیها به من توصیه کردند که روز ۱۶ آذر به دانشگاه نروم. گفتم که علم و دانش تعطیل نمیشود و من به دنبال گشایش هستم.
اعتراضات را باید شنید و همواره ما برای شنیدن حرفهای دانشجویان مصمم هستیم. اعتراض با اغتشاش فرق دارد. اعتراض موجب اصلاح امور و کمال میشود و اغتشاش موجب تخریب و یأسآفرینی است.
آمریکاییها میخواهند اینجا سوریه و افغانستان شود ولی اشتباه محاسباتی کردند و مردان و زنان فرهیخته ایرانی چنین اجازهای به آنها نمیدهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 رئیسی: در کردستان یک آقایی شکلاتی در بازار به من داد، چه کردند با این بیچاره!
رئیسجمهوری در دانشگاه تهران:
🔹در کردستان یک آقایی شکلاتی در بازار به من داد، چه کردند با این بیچاره! آیا این درست است؟ میگویند دیکتاتوری، شما این موضوع را ببینید، کی دیکتاتور است؟ کسی که این همه تحریم به این کشور وارد میکند.
🔹آنهایی که سخن از زندگی برای مردم ایران میگویند زندگی را از مردم سلب میکنند. چرا دروغ میگویید مگر مردم ایران شما را نمیشناسند؟
🔹۳۵ هزار کودک معلول روی دست مردم افغانستان گذاشتید. شما دنبال زندگی برای مردم هستید؟
#جهاد_تبیین
#دولت_انقلابی 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️رئیسی در پاسخ به سوال یک دانشجو مبنی بر اینکه چرا به سعید جلیلی مسئولیت ندادهاید: هماکنون که ایشان در سایه قرار دارند به دولت کمک میکنند
🔹رئیس جمهوری: من خودم شخصا چند مسئولیت را به ایشان پیشنهاد دادم و ایشان نپذیرفتند؛ البته همین الان که ایشان در سایه قرار دارند به دولت کمک میکنند.
#جهاد_تبیین
#دولت_انقلابی 🇮🇷
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زاکانی: دشمن فهمیده که دولت جدید میخواهد کار کند، بنابراین فشار را زیاد کردهاند
🔹شهردار تهران در مراسم گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاه شهید بهشتی: مشکل مسکن بخاطر وزیر بی کفایتی است که در دولت قبل گفت افتخار میکنم یک واحد مسکونی نساختم.
#جهاد_تبیین
#دولت_انقلابی 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️رئیس جمهورِ ایران اسلامی ؛
برای دریافت نامه و شنیدنِ مطالبهی مردمش
شخصا نزد آنان میرود
تا نامه را دریافت و به مطالبهاش رسیدگی کند
اینجا ایران است!!🇮🇷
جایی که میگویند حکومتش دیکتاتوری است !!
#جهاد_تبیین
#دولت_انقلابی 🇮🇷
▪️بعد از پاهای حسین رونقی، اینبار دانشمندان ایرانی سر و گردن و انگشتان شکستهی توماج را بصورت حرفهای به بدن او پیوند زدند.
💬 آدم
#جریان_تحریف_را_شکست_دهیم