eitaa logo
مسجد ۱۴ معصوم روستای صرم
225 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امام زمانم❤️ ┊آزرده گشتـــ خاطرتـ🍃 از کرده هاے من🤚🏻 ┊مولا ببـــخش🕊 نوکرت دَردسر شدہ...•💔• تعجیـل‌در‌ظهـور صلـوات روزتون سرشار از یاد مولا😊❤️❤️ 🆔 @sarm_news
1.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(کلیپ) 🌹ویژه دانش آموزان اول و دوم متوسطه با موضوعات👇👇 🌱وصیت نامه شهدای صرم 🌱خاطرات خانواده شهدا 🌱خاطرات همرزمان شهدا 🌹جوایز: 🌱نفر اول: ۳۰ میلیون ریال 🌱نفر دوم: ۲۰ میلیون ریال 🌱نفر سوم: ۱۰ میلیون ریال 🌱و جوایز نقدی به تمام شرکت کنتدگان 💠جهت کسب اطلاعات بیشتر و ارسال آثار با شماره تلفن ۰۹۱۹۳۵۴۸۵۶۴ در ایتا تماس بگیرید. 🆔 @sarm_news
🔆 ✍ قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری روزی طلبه جوانی که در زمان شاه‌عباس در اصفهان درس می‌خواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس‌خواندن خسته شده‌ام و می‌خواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درس‌خواندن برای آدم، آب و نان نمی‌شود و کسی از طلبگی به جایی نمی‌رسد و به‌جز بی‌پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا که می‌روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می‌خواهی برو، من مانع کسب‌وکار و تجارتت نمی‌شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره کرده‌ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید. شیخ گفت: اشکالی ندارد. پس به بازار علوفه‌فروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسب‌هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن‌ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد. شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می‌دهند؟ شیخ گفت: امتحان آن که ضرر ندارد. طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بی‌میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت: این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو می‌سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و می‌خواستند او را با خود ببرند. او با تعجب گفت: مگر من چه کرده‌ام؟ مرد زرگر گفت: می‌دانی این سنگ چیست و چقدر می‌ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می‌ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک‌جا ندیده‌ای، چنین سنگ گران‌قیمتی را از کجا آورده‌ای؟ پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی‌کرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنت‌زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده‌ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وام‌گرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمی‌کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص کرد و گفت: آری این مرد راست می‌گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آورده‌ای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه می‌پردازد. شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی که می‌بینی، گوهر شب‌چراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ می‌درخشد و نور می‌دهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می‌شناسد و قدر گوهر را گوهری می‌داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی‌دهند و همگان ارزش آن را نمی‌دانند. وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسان‌های عاقل و فرزانه می‌دانند و هر بقال و عطاری نمی‌داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید.
خدﺍیا ... ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ 👈ﻫر رنجي ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ 👈ﻫﺮﻏﺼﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼ 👈ﻫﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ 👈ﻫﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﻪ آﺳﺎﯾﺶ 👈ﻫﺮ ﻓﺮﺍﻗﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ 👈ﻫﺮ ﻗﻬﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﯽ 👈ﻫﺮ ﺯﺷﺘﯽ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ 👈ﻫﺮ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ 👈ﻫﺮ ﻧﺎﻣﻤﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ خدایا🙏 تقدير دوستانم را زیبا بنويس
اگر آتش می دانست که سرانجامش خاکستر است، هرگز با اینهمه غرور زبانه نمی کشید. وقتی عصبانی هستید، مواظب حرف زدنتان باشید عصبانیت شما فروکش خواهد کرد، ولی حرف‌هایتان یک جایی باقی می مانند برای همیشه…
4.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 | به کارگیری مجهزترین روش‌ها برای نابودی نظام! ‼️ واکسینه شدن کشور پس‌ از بحران! 💢 نجات نوجوانان و جوانان از گرداب شبهات ذهنی! 🔴 اسلحه جهاد تبیین بالا، و و تحقیق 🔶 برشی از سخنرانی 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
4.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | چرا در این دولت گرانی اتفاق افتاد؟ ♨️ برای این بیش از ۱۰۰بار کشور‌های دنیا بررسی شده است ‼️ آبرویی که فدای خدمت به خلق شد! 💢 شورش مردمی، بدهی خارجی در بالاترین حد، نتیجه حذف ارز ترجیحی در دنیا! 🔹 حذف ارز دونرخی، به نفع یا ضرر مردم؟؟!! ⁉️ تمام کشور های دنیا مجبور به حذف شدند! _____________ 🔶 برشی از سخنرانی
جلسه هم اندیشی اتاق فکر شورای فرهنگی روستای صرم در پایگاه شهدای روستا، پیرامون مباحث فرهنگی روستا بخصوص وضعیت نماز مدارس و حجاب و ... ۱۲ آذر ۱۴۰۱
❤️ ❤️ شیرین تر از نـامِ شما، امکان ندارد مخروبه باشد هر دلی جانان ندارد جـانِ مـن و جـانـانِ مـن ، مهــدیِ زهـرا قلبم به جز صاحب زمان سلطان ندارد 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
۱۳ 💠 برطرف شدن بیماری ها پس از ظهور 🔹امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام فرمودند : «هرگاه قائم ما قيام نمايد، خداوند مرض را از هر فرد مومن می برد و توانايی او را به سويش برميگرداند.» 📚کتاب الغيبه نعمانی 🔹 همچنين امام باقر علیه السلام فرمودند : « هرکس قائم اهل بيت را درک کند و مريض باشد سالم ميشود و کسی که دارای ناتوانی است، قوی ميگردد» 📚بحارالانوار @MonadianMahdavitKahak
♦️ آیا سجده بر کاغذ یا دستمال کاغذی صحیح است ؟ ♦️ ♻️ گاهی برای خواندن نماز مهری از جنس خاک در دسترس نیست یا هنگام خواندن نماز مهر نماز گم می شود یا به جای دوری پرتاب می شود . در این صورت، آیا می توان از «کاغذ» ، «دستمال کاغذی » و یا «اسکناس » در دسترس برای سجده کردن استفاده کرد؟ 💠 آیت الله خامنه ای : سجده بر كاغذى كه از چوب و گياهان ـ غير از كتان و پنبه ـ ساخته مى‌شود صحيح است، مشروط به اين كه رنگ يا جرم ديگرى روى آن را نگرفته باشد. 💠 آیت الله مکارم شیرازی : سجده بر کاغذ مطلقا صحیح است. سجده بر «کاغذ بی خط » نیز صحیح است . هم چنین سجده بر «کاغذ خط دار» در صورتی که خطهای موجود در آن مانع رسیدن پیشانی بر کاغذ نباشند و یا بین خطها به مقداری که سجده صحیح است فاصله باشد، جایز است. 💠 آیت الله سیستانی : اگر کاغذ نوشتن را از چیزی که سجده بر آن صحیح است مانند – چوب و کاه- ساخته باشند می شود برآن سجده کرد و همچنین اگر از پنبه یا کتان ساخته باشند . ولی اگر از حریر یا ابریشم و مانند این ها ساخته باشند، سجده بر آن صحیح نیست و اما دستمال کاغذی فقط در صورتی می توان بر آن سجده کرد که معلوم باشد از چیزی ساخته شده است که سجده بر آن صحیح است. ------------------- 📚 منبع: توضیح المسائل مراجع مسئله 1082- آموزش احکام ص 123
20.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن كُنتُم مُؤمِنينَ» «لا تَهِنوا» یعنی ای مسلمانان سست نشوید، «وَ لا تَحزَنوا» و اندوهگین مگردید، «وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ» شما بالاترید، دست شما بالاتر است، شما پیروزمند خواهید بود، شما بر دشمن غلبه خواهید کرد، فکر شما بالاخره بر اورنگ حکمرانی جهان خواهد نشست. ⁉️ شرطش چیست؟ «اِن كُنتُم مُؤمِنينَ» اگر مؤمن باشید.. 👈 شما می‌گویید آقا من دیدم، امام صادق صلوات‌الله‌علیه با طاغیۀ زمان خود، آن‌همه مبارزه کرد، حکومت را نتوانست بگیرد، بله؛ اما برای خاطر این بود که اطرافیانش، بسیاری از دوستانش، بسیاری از مدعیان تشیّعش، مثل بنده و شما بودند، مثل ما بودند، بی‌صبر بودند، کم‌ایمان بودند. ⁉️ شما می‌خواستید امام صادق برخلاف سنتِ تاریخِ قرار دادۀ پروردگار بتواند به حکومت برسد؟ همین خودش دلیل بر این است که مُعجِزی و دست غیبی‌ای در زمینۀ فتح‌ها و پیروزی‌ها بنا نیست ظاهر بشود. اگر قرار بود معجزی بشود، معجزی می‌شد تا امام صادق به حکومت برسد. امام صادق بالاخره به دست طاغیۀ زمان خودش کشته شد؛ موسی‌بن‌جعفر هم همین‌جور. ❗️ بر اثر این بود که دوستان و پیروان، به‌قدر کافی، آن‌قدری که لازم است صبر نداشتند، ایمان و باورِ همراه با تعهد، آن‌قدری که باید و شاید در روح آنها ذخیره نشده بود. 🔻امروز هم اگر آن‌جور باشد، نتیجه‌اش شکست است، شکست اسلام، شکست قرآن، محکومیت مسلمانان. ۱۳۵۳/۷/۱۶ 📚 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن