eitaa logo
مسجد ۱۴ معصوم روستای صرم
201 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
5هزار ویدیو
99 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 🔹️السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا اِبْنَ اَلْأَقْمَارِ اَلسَّاطِعَةِ... 🍃سلام بر تو ای فرزند ماه‌های روشنی‌بخش... 🔹️سلام بر تو و بر روزی که شب‌تیره چشمهای ما، به ماه روی‌تو روشن می‌گردد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب‌الامر در سرداب مقدس، ص610. 🌹🍃🌹🍃
ارتباط محرم با مهدویت ۲۷ ۲. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و عزاداری امام حسین علیه السلام یکی از ویژگی‌های بارز و از خصایص برجستة علامه بحرالعلوم رحمة الله، ارادت وصف ناپذیر و شور و عشق خالصانة او به سالار شهیدان و ارج نهادن به سوگواری برای آن حضرت و بزرگداشت روزهای جاودانه تاسوعا و عاشورا بود. در این رابطه، علامة بحرالعلوم، حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز در صف عزاداران می‌بیند که قضیه از این قرار است: روز عاشورایی بود و موج سوگواران از هر سو، به سوی کربلا در حرکت بود. علامة بحرالعلوم رحمة الله نیز به همراه گروهی از طلاب، به استقبال عزاداران و سینه زنان حرکت کردند. در فاصلة نه چندان دوری از کربلا، محلی به نام «طُوَیرج» واقع شده است که دسته سینه زنی آنان و سبک سوگواریشان مشهور است. هنگامی که علامه و همراهانش به آنان رسیدند، ناگهان علامه با آن کهولت سن و موقعیت اجتماعی و علمی، لباس خویش را به کناری نهاده و سینة خویش را گشود و در صف سینه زنان، با شوری وصف ناپذیر به سینه زدن پرداخت. علما و طلاب که همراه او جهت استقبال سوگواران و دسته‌های عزاداری آمده بودند، هر چه تلاش کردند تا مانع کار او شوند و از شور و احساسات گرم و عارفانة او بکاهند، نه تنها موفق نشدند؛ بلکه گروهی از آنان، چنان تحت تأثیر او قرار گرفتند که به او پیوستند و گروهی دیگر نیز برای حفظ او که مبادا بر اثر موج جمعیت زیر دست و پا بیفتد و دچار ناراحتی و صدمه شود به مراقبت از او پرداختند. سرانجام مراسم پرشور سوگواری و سینه زنی پایان یافت و آن سید بزرگوار، لباس خود را پوشیده، به خانه بازگشت. یکی از خوّاص، از او پرسید: چه رویدادی پیش آمد که شما چنان دچار احساسات پاک و خالصانه شدید که آن گونه سر از پا نشناخته، لباس از تن درآوردید و به سینه زنان پیوستید؟ آن مرحوم در پاسخ گفت: حقیقت آن است که با رسیدن به دستة سوگواران و سینه زنان، به ناگاه چشمم به محبوب دل ها، کعبة مقصود و قبلة موعود، امام عصر علیه السلام افتاد و دیدم آن گرامی مرد عصرها و نسل ها، با سر و پای برهنه در میان انبوه سینه زنان، در سوگ پدر والایش حسین علیه السلام با چشمانی اشک بار به سر و سینه می‌زند. به همین جهت آن منظره مرا به حالی انداخت که قرارم از کف رفت و سر از پا نشناخته، وارد صف سوگواری و سینه زنان شدم و در برابر کعبه مقصود و قبلة موعود، به سوگواری پرداختم. [۱] ---------- [۱]: العبقری الحسان، ج ۱، ص ۱۱۹، س ۱۱.  [از حسین ( علیه السلام ) تا مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) - صفحه ۷۳] 
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️امام زمان عج، پناه گناهکاران بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام
پسر جوانی مریض شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت. حکیم به او عسل 🍯تجویز کرد. جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود لذا نمی‌خورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معده‌اش عسل را پذیرفت. حکیم گفت: می‌دانی چرا عسل را معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟ جوان گفت: نمی‌دانم. حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌بار در معده زنبور هضم شده است. پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست. و اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخت گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز در مغزت سخنان خود سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور..
🍃عارف و گدا روزی ” عارفی” در جاده ای می رفت. او با برخورد کرد که زیر درختی خوابیده بود. لباس های مرد گدا پاره و کثیف و پاهایش گل آلود بودند. سادو واسوانی با دست های خود بدن آن مرد را شست و پیراهنش را به او بخشید. مرد گدا به کلاهی که بر سر عارف بود اشاره کرد و بدون کو چکترین درنگ و تردیدی کلاهش را نیز به آن مرد بخشید و گفت:” این پیراهن، کلاه و هرچه دارم همه به من امانت داده شده تا آنان را به کسانی که بیش از من به آنها هستند بدهم.” به راستی که هر چه در تملک ماست، زمان، استعداد، تحصیلات، قدرت، ثروت، دارایی هایمان، سلامت، نیرو و حتی خود زندگی امانت هایی هستند که به ما سپرده شده اند تا به کسانی بدهیم که بیشتر به آنها نیاز دارند. 🍃🍃🍃🍃🍃
من روضه‌ی تو را شنیدم و زنده ام هنوز؟! اين شرط عاشقی نَبُوَد خاک بر سرم ...
11.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند سوال جنجالی از یک آخوند! ⁉️ فرق عمامه با تاج چیه؟! ⁉️ تفاوت حضرت والا و حضرت آقا چیه؟! 🔹 برشی از سخنرانی
دلدارم امام زمانم ❣️ آه برگرد، به آن رأس جدا بر سر نِی به همان جسم که بازیچه شمشیر شده! تشنهٔ ذکر اناالمَهدی تو است حسین طالب خون خدا، آمدنت دیر شده💚
💌راه های شکرگزاری به توصیه امام صادق علیه‌السلام: 1⃣هنگام استفاده از هر نعمتی توجه کنیم که خدا آن را به ما داده است و نیز "الحمد لله" بگوییم. 2⃣  از کسی که به ما خوبی می کند و نعمت خدا به واسطه‌‌ی او به ما می‌رسد، تشکر کنیم. 3⃣وقتی شخص مشکلداری را می بینیم، با یاد سلامتی و آسایشِ خود، خدا را حمد کنیم. (البته به شکلی که آن شخص نشنود و رنجیده خاطر نگردد). 4⃣  وقتی نعمتی به ما می رسد یا یاد نعمتی می افتیم سجده شکر کنیم و اگر موقعیتمان مناسب نیست، صورت را بر دست گذاشته، "الحمدلله" بگوییم. 💚 امام صادق علیه السلام: برای هر نفسی از نفسهایت شکری و بلکه هزار و بیشتر از هزار شکر بر تو واجب است.
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 زیبای «با امام زمان حرف بزن» ◾️ قبر ، امام رضا و... مشخصه؛ می‌تونیم بریم زیارت. کجا باید بریم زیارت امام زمان؟؟ ▫️ شروع کن با حرف زدن. جواب می‌ده...
ارتباط محرم با مهدویت ۲۸ ۳. توجه دادن به آستان امام حسین علیه السلام مردی به نام «سرور» که از کودکی گنگ بود و قدرت سخن گفتن نداشت. به مرز سیزده یا چهارده سالگی رسیده بود که پدرش دست او را گرفت و نزد سومین سفیر خاصّ، جناب حسین بن روح آورد و از او درخواست کرد که از حضرت مهدی علیه السلام تقاضا کند که خود آن گرامی، شفای زبان او را از خدا بخواهد. جناب حسین بن روح پس از اندکی به آنان گفت: «إنّکم أُمرتم بالخروج الی الحائر». یعنی: حضرت مهدی علیه السلام به شما دستور داده است که به مرقد مطهر امام حسین علیه السلام بروید. [۲] پدر، آن جوان گنگ را به همراه عمویش به کربلا آوردند و پس از زیارت مرقد منوّر پیشوای شهیدان، پدر و عمویش او را به نام صدا کردند و گفتند: «سُرور! » به ناگاه با زبانی فصیح و گشاده گفت: «لبیک! » پدرش گفت: «پسرم! سخن گفتی؟ » سُرور گفت: «آری! پدر جان! » [۱] . ---------- [۲]: با این که حضرت مهدی علیه السلام می‌توانست خودش دعا کند و بی درنگ شفا بخشد، اما دل‌ها را متوجه کربلا ساخت. در روایت صحیح آمده است که: «خداوند، سرزمین‌ها و مکان‌های مقدسی دارد که دوست می‌دارد در آنجا خوانده شود... و از جمله آنها کنار قبر منوّر حسین علیه السلام است». [۱]: غیبت شیخ طوسی، ص۱۸۸؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۳۲۳.  [از حسین ( علیه السلام ) تا مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) - صفحه ۷۶] 
.قناعت به حکیمی گفتند: «چیزي برتر ازطلادیده اي؟»گفت: «بله! قناعت».(4) جمعی از یاران عیسـی علیه السـلام که ایشان آب و غذاي آنها را تأمین میکرد، پرسـیدند: «یا عیسـی!وقتی تشنه وگرسنه میشویم، تو به ما آب و غذا میدهی و درسـفرها نیز همراه توییم و عجایب فراوان میبینیم. درجهان چه کسی بهتر از ماست؟» فرمود: «کسـی که از دست رنـج خودش بخورد.» آنـان از آن پس،شـغل گازري(1 (برگزیدنـدو از مزد آنبا قناعت زنـدگی کردند.(2( مردي بر عارفی گذشت که نان و سبزي و نمک میخورد.به اوگفت: «اي بنده خدا! از دنیا، به همین خرسندي؟»گفت: «میخـواهی کسـی را بـه تـو نشـان دهم که به بـدتر از این خرسـند است؟»گفت: «آري.»گفت: «آنکه به عـوض آخرت، به دنیا خرسند است».(3( ازسقراط پرسیدند: «علت خوشحالی فراوان و اندوه کم تو چیست؟»گفت: «زیرا به غم خوردن، آنچه را از دست داده ام، نمی یابم».(4( مردي،حکیمی را دیـد که کنـار جویبـاري نشسـته است و برگهایی راکه از درخت میافتـد، میخورد.گفت: «اي حکیم! اگر پادشاه راخـدمت میکردي، نیازمنـد نمیشـدي.»حکیم گفت: «نه، بلکه اگر توقناعت میکردي، به خدمت پادشاه نیاز نداشتی و بنده کسی هم چون خودت نمیشدي».(5( به رنجوري(6(گفتند: «دلت چه میخواهد؟»گفت: «آنکه دلم چیزي نخواهد».(7( حکیمی گفته است: «انسان قانع در دنیا، عزیز است و در آخرت، ثواب کار».(1( پادشـاهی براي شخصـی انعـامی معین کرده بود که هر روز میگرفت وخرج میکرد. آن شـخص روزي به پادشاه نوشت که این انعام بسـیار اندك است و به خرج او نمیرسد. پادشاه نوشت: «انعام اندك که هر روز باقی است، بهتر از انعام بسیار است که یکباره برسدو قطع شود».(2( 1 . -رخت شویی. 2. -گزینه روض الجنان و روح الجنان،ص178. 3. -کشکول،ص319. 4 . -همان،ص449 ،اشاره به آیه 23سوره حدید. 5. -گلستان سعدي، باب قناعت ص110 با دخل و تصرف. 6 . -بیمار. 7. -گلستان سعدي، باب قناعت،ص113.