تلاوت روزانه یک صفحه قرآن
🌹🌺🌸🌼🌹🌺🌸🌼🌹🌺🌸🌼
🌸🌺هدیه نور محضر نازنین امام مهربانمان حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه 🌸🌺
الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَیٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَی اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (۲۷۵) ۞
یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ (۲۷۶) ۞
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (۲۷۷) ۞
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (۲۷۸) ۞
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ (۲۷۹) ۞
وَإِن کَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَیٰ مَیْسَرَةٍ ۚ وَأَن تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَّکُمْ ۖ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ (۲۸۰) ۞
وَاتَّقُوا یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ ۖ ثُمَّ تُوَفَّیٰ کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ (۲۸۱) ۞
🍃هـــرروز یک آیـه یـک نکتـــــه 🍃
🕯ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕯
✨نفس مطمئنه✨
▪️عربها معمولا زیاد قسم میخورند لذا خداوند در سورهی فجر چندین قسم خورده است که اولین آنها والفجر است يعنیقسم به فجر، آخرين نقطهی شب که شروع به روشنی میکند مثل اينکه آسمان يک شکافی پيدا میکند و نور از دل آن ظهور میکند، اين را فجر میگويند.
▪️این قسم در دل خود اين يک نصيحت دارد خداوند میفرماید که فجر برای من مقدس است و بخاطرش قسم میخورم. علت مقدس بودنش اين است که وقتی فجر میآيد تاريکی آرام آرام میرود پس ای انسان تو هم فجر باش وقتی در محفلی حضور پيدا میکنی شخصيتی داشته باش که وقتی طلوع میکنی بساط گناه برچيده شود، اگر دارند غيبت میکنند بگويند که فلانی آمد. اگر دارند تهمت میزنند بگويند که فلانی آمد
💠 حدیث روز 💠
💎 آتش عشق حسینی
🔻پيامبراكرم (ص):
ان لقتل الحسين (ع) حرارة فى قلوب المؤمنين لا تبرد ابدا
❇️ براى شهادت حسين (ع)، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است كه هرگز سرد و خاموش نمىشود.
📚 جامع احاديث الشيعه، ج ۱۲، ص ۵۵۶
حکم شرعی امروز
مواضع سجده
در سجده هفت عضو باید بر زمین باشد، یکی از آن ها قرار دادن دو انگشت بزرگ پا بر زمین است، ولی اگر سایر انگشتان پا بر زمین باشد، مانعی ندارد.
گاه چنین برداشت می شود که جز دو انگشت بزرگ پا سایر انگشتان پا نباید به زمین برسد.
توضیح المسائل مراجع ص591 م1045 و ص598 م1062
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 اولین ترفند شیطان برای به انحراف کشیدن مردم چشم چرانی است.
✅ راه حل نجات از انحراف، وصل شدن به امام زمان و سپردن خود به حضرت است.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#تلنگر
#محرم
🖤 به بچه هامون یاد بدهیم امام حسین ع از بی یاری سر بریده شد،
نه از بی آبی...
🖤 حضرت عباس از معرفت و مرام بی دست شد،
نه به خاطر مشک آب...
🖤 آنجا که امام حسین ع فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟
یار میخواست نه آب...
🖤 به بچه هامون از آزادگی امام حسین(ع) بگوییم،
نه از لب های تشنه...
🖤 خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتن،
اما، امام حسین (ع) نشدن.
🖤 امام حسین (ع) یعنی مردانگی، آزادگی، غیرت، شجاعت و شهامت.
🖤 عباس یعنی جوانمردی، معرفت، حیا، غیرت
🖤 عباس (ع) یعنی پشت برادر،
حتی بدون دست...
🖤 امام حسین(ع) یعنی آزادگی،
حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد...
🖤 افسوس که لب های تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد بعضی ها برود...
🖤 پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است،
به بچه هامون راه اصلی کربلا را نشان بدهیم.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
"یار نصرانی امام حسین علیه السلام"
یکی از یاران فداکار امام حسین علیه السلام که در روز عاشورا به شهادت رسید، جوانی مسیحی به نام
"وهب بن عبدالله کلبی" است؛ که گفته شده به همراه مادر و همسر، به دست مبارک ابی عبدالله علیه السلام اسلام آوردند.
او جوانی زیبا روی، نیک خوی، پرهیزکار، مؤمن، شجاع و اهل کوفه بود؛
در روز عاشورا بیست و پنج سال داشت و ۱۷ روز بود که از دامادی او می گذشت.
قبل از آنکه به میدان برود؛ همسر وهب همراه شوهرش به حضور امام حسین علیه السلام رسید و در محضر آن حضرت دو تقاضا کرد:
۱- وهب در عرصه گاه محشر، بی او به بهشت نرود.
۲- چون غریب و تنها است، به عنوان کنیز و خدمتکار، نزد دختران و خواهران امام حسین علیه السلام بماند.
امام علیه السلام در خواست او را پذیرفت و وهب عازم میدان شد؛
اینگونه رجز خوانی کرد:
وهب در حال مبارزه چنین رجز می خواند:
"انْ تُنْکُرونی فَأنَا ابْنُ الکلبِّ • سَوْفَ تَروَنی و تَرَوْنَ ضَرْبِی
وَ حَمْلَتِی و صَولَتی فی الحَرْبِ • ادْرِکُ ثَأْرِی بَعْدَ ثَأْری صَحْبی
الْکَرْبَ امامَ الکربِ • لَیْسَ جِهادی فِی الْوَغی بالْلَعْبِ"
"اگر مرا انکار می کنید پس -بدانید که- من پسر کلب هستم. به زودی من و ضربتم، حمله و هیبتم را در جنگ خواهید دید. پس از خونخواهی یارانم، انتقام خود را می گیرم. در مقابل سختی مشقت را -از خود- دور می کنم. «کوشش من در این نبرد بازی و شوخی نیست».
"إِنّی زَعیمٌ لکِ امّ وهبٍ • بِالطَّعن فِیِهمْ تارَةً و الضَرْبِ
ضَرْبَ غُلامٍ مُوقِنٍ بالرَّبِّ • حتّی یَذوقَ الْقَومَ مُرّ الحرَبِ
انّی امْرؤٌ ذُوَمّرةٍ وَ غَضَب • حَسْبی إِلهی مِنْ عَلیم حَسَبی "
«ای ام وهب با زدن نیزه و شمشیر از تو نگهداری میکنم. ضربه زدنِ نوجوانی که به پروردگار یقین دارد. تا اینکه -آن- قوم طعم تلخ جنگ را بچشد. همانا من مردی استوار و خشمناکم. خدای دانا مرا بس و کافی است.»
و با بردباری در برابر مشکلات، جنگ نیکو و نمایانی کرد.
سپس به سوی مادرش قمر و همسرش هانیه که با او در کربلا بودند؛ بازگشت و به مادرش گفت: آیا از من راضی شدی؟ گفت: من از تو خشنود نمی شوم مگر آنکه پیش روی حسین علیه السلام کشته شوی. همسرش به او گفت: تو را به خدا سوگند مرا به فراقت مبتلا مکن و دلم را به درد نیاور.
مادرش گفت: فرزندم! از تقاضای همسرت روی گردان و به میدان برو و در رکاب فرزند دختر پیامبرت بجنگ تا از شفاعت جدّش در روز قیامت بهرهمند شوی؛
وهب به میدان بازگشت؛ نوزده سوار و دوازده پیاده را به هلاکت رساند.
هنگامی که دو دستش قطع شد؛ همسرش عمودی به دست گرفت و به سوی او آمد و گفت: پدر و مادرم به فدایت، در راه یاری پاکانِ حرم رسول خدا بجنگ! وهب میخواست او را به خیمه برگرداند ولی همسرش گفت: هرگز مراجعت نمیکنم مگر این که همراهت کشته شوم.
امام حسین علیه السلام فرمود:
جُزیُتْم مِنْ أَهْلِ بیتٍ خیراً إرْجعی إلی النساء یرحمک اللّه
از اهل بیت من جزای خیر بهره شما باد. خدا تو را رحمت کند به سوی زنها برگرد.
همسر وهب مراجعت کرد، ولی وهب در میدان ماند تا به فیض شهادت نایل گشت.
سرانجام پس از آنکه هفتاد زخم بر وی وارد شد؛
سرش را بریدند و نزد مادرش انداختند. مادر، خون از چهرهاش پاک میکرد و میگفت:
«ستایش مخصوص خدایی است که رویم را سفید و چشمانم را به شهادت فرزندم در رکاب امام علیه السلام روشن کرد ... خطاب به لشکر یزید گفت:
گواهی میدهم که یهود و نصاری و مجوس در کلیسا و آتش خانه های خود از شما بهترند.»
آنگاه سر را به سوی سپاه یزید انداخت که به یکی از سپاهیان یزید اصابت کرد و به هلاکت رسید.
خوارزمی گوید: غلام شمر به فرمان او، مادر وهب را به شهادت رساند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی ویکی فقه به نقل از:
۱. روضة الشهداء، واعظ کاشفی، ص۲۸۹.
۲. انصار الحسین، محمد مهدی، شمس الدین، جلد ۱ صفحه ۱۱۱
۳. عشره كامله، وقار شیرازی، ج۱، ص۳۶
۴. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، جلد ۳، صفحه ۲۵۰
۵. مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمی، ج۲، ص۱۵.
۶. ناسخ التواريخ، محمد تقی سپهر کاشانی، ج۲، ص۲۷۰