eitaa logo
🕊چکاوک
8هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
3 فایل
استفاده از پست ها برای تولید محتوا کانالها جایز نیست ولی استفاده خصوصی نوش جانتان🥰 💥من اینجام 👇(تنها آیدی جهت رزرو تبلیغات) https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🐚 باش ! بودنت خوب است ... شبیهِ حسِ قشنگِ بیدار شدن در صبحِ آبی و خلوتِ یک مزرعه ، شبیهِ لذتِ نشستن کنارِ آتش ، در سردترین نقطه ی کوهستان ، شبیهِ نوشیدنِ یک فنجان چایِ داغ ، در یک عصرِ سردِ زمستانی ... بودنت ، با من بودنت ؛ بد جور می چسبد….😍😍 @Chakavak110
🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸 دلبرررررونه های نوستالژی😍🌹 چقدر حالتون با این عکس ها خوب میشه☺️🌸 @Chakavak110 🍃🌸🍃
زیارت+آل+یاسین+علی+فانی.mp3
5.82M
❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام علی آل یاسین😔 سلام مولای غریبمان 😔 التماس دعا از همه خواهران و برادرانم🙏 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💐💐💐💐💐💐 🕋 👈ضررهای را از زبان بشنویم 👇 📖 👈قرآن می فرماید: کسانی که نماز را می کنند منتظر عواقب آن باشند:👇 👈 زندگی در دنیا وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْكاً (124 طه) 👈 محشور شدن در قیامت وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ اَلْقِیٰامَةِ أَعْمىٰ (طه 124) 👈 عامل شدن قٰالُوا لَمْ نَكُ مِنَ اَلْمُصَلِّینَ (مدثر 43) 📖 درباره انواع می فرماید👇 👈 عده ای ندارند و نماز نمی خوانند فَلاٰ صَدَّقَ وَ لاٰ صَلّٰى (قیامت31) 👈 عده ای از نمازخواندن دیگران می شوند أَ رَأَیْتَ اَلَّذِی یَنْهىٰ (علق 9) 👈 عده ای -نشاط نماز می خوانند وَ إِذٰا قٰامُوا إِلَى اَلصَّلاٰةِ قٰامُوا كُسٰالىٰ (نساء 142) 👈 عده ای-انگاری می کنند اَلَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاٰتِهِمْ سٰاهُونَ (ماعون5)" 🤲 🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیه ٣۴ سوره مبارکه نساء. 🔎 جستجوی سوره: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تلاوت دلنشین بخشی از آیه ٢۶۶ سوره مبارکه بقره. 🔎 جستجوی قاری: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍂🍂🍂🍂🌼🌼🌼🍂🍂🌼 زندگی ...
🕊چکاوک
🍃🍃🍃🌸🍃 بچگی بابا دست ما رو می‌گرفت و می‌گفت بابا جون تو مگه دوست نداری من و مادرت باهم زندگی کنیم؟
🍃🍃🍃🌸🍃 زدم زیر خنده و گفتم بعید می‌دونم سواد داشته باشن چه برسه به این که بخوان برن پی درس و دانشگاه . آذر با ناراحتی گفت فکر کنم رضا پسر خوبی باشه با تعجب بهش نگاه کردم و گفت تو کلا چند سالی یه بار رضا رو میبینی و بعدشم جنگ میشه و سهراب همه رو به جون هم میندازه از کجا فهمیدی پسر خوبیه؟ آذر تو فکر بود و گفت رضا رو ول کن. مامانم برات خواستگار پیدا کرده ، می‌گفت انگاری چند باری خواسته بیاد ولی ترسیده مامانت ردش کنه . طرف آدم حسابیه ، شنیدم باباش سرهنگ یا یه همچین چیزی بوده گفتم لابد عروسم بخوام بشم تو عروسی باید حرف و حدیث سیمزار و زنشو تحمل کنم . آذر اصلا حواسش به حرفهای من نبود ، گفت صبح رفتم خونه خانم جان از بازار دیدم سیمرار و بچه هاشم اونجان ، رضا هم بود خیلی با ادب بود اصلا اونجوری که سهراب می‌گفت لاتن و دائم الخمرن نبود به اذر نگاه کردم و گفتم دیوونه شدی ها یه وقت جلوی سهراب از اون دوتا حرف نزنی که خون به پا می‌کنه . آذر غمگین خندید و گفت خب مادرشون زن خوبی نبوده از کجا معلوم که اینا هم خوب نیستن ، سرشو پایین انداخت و گفت بابا هادی هیچوقت ازشون خوشش نمیومد. شب موقع شام مامان رو کرد به عمه ثریا و گفت یه سال گذشته نمی‌خوای لباس مشکیتو از تنت دربیاری؟ عمه سرش پایین بود و آهسته قطره های اشک از گوشه چشمش سرازیر شد . مامان گفت خدا رحمت کنه هادی رو ولی خودشم راحت شد بعد یه سال مریضی و خونه نشینی رفت . عمه ثریا با ناراحتی گفت مگه چند سالش بود که از دنیا رفت ، حقش این نبود . مامان با خوشحالی گفت خبر نداری دیگه من و تو نشستیم تو خونه هامون و دخترامون رو دستمون ترشیدن واسه دختر مهناز خواستگار اومده و بهش جواب دادن ، بهار دختر عمو ناصر بود و حدود شیش سالی از من کوچیک تر بود سهراب گفت اشتباه کردن مگه آدم دخترشو میده به غریبه ؟ عمه ثریا گفت آره چرا که نده آشناها چه گلی به سر آدم میزنن که غریبه ها نمیتونن بزنن؟ بعدشم زد زیر خنده و گفت همین تو خودت عمه جان دو سفر دیگه بری تهران و برگردی از اونجا یه دختر تهرانی نشون می‌کنی و برامون میاری سهراب لپاش گل انداخت و گفت نه عمه جان من بخوام ازدواجم بکنم بدون اجازه شما پا پیش نمی‌ذارم . عمه رو کرد به مامان و گفت حالا پسره کی هست که ناصر حاضر شده دختر یکی یدونشو بهش بده ؟ مامان لقمشو قورت داد و گفت میگن خیلی مال و اموال داره تک پسره و باباش کرده با مادرش و خواهرش زندگی می‌کنه ، خواهرش یه بار جدا شده و الان خونه مادرشه سه تا خواهر دیگه هم داره که ازدواج کردن . مامان قیافش توهم بود و گفت دختر مهناز که سنی نداشت که انقد زود عروسش کنه  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
🍃🍃🍃🌸🍃 بنظرم بهترین دعایی که میشه واسه یکی کرد، حال خوبه... یکی با پول حالش خوب میشه یکی با کار خوب یکی با بودن کنار دلبر.... یکی هم با چای... براتون حال خوب آرزو میکنم.... 🌸🍃 @Chakavak110
🍃🌼 - اسکار قشنگترین جمله رمانتیک هم میرسه به شنیدن این جمله : ♥️ " ترکیبم با تو قشنگ میشه" @Chakavak110 🍃🍃🌼🍃🍃🌼🍃🍃🌼🍃🍃
📌 ورود "امام علی علیه‌ السلام" به كوفه و انتخاب آن به عنوان مقرّ خلافت 🔹 امام علی علیه‌ السلام پس از پیروزی در جنگ جمل، وارد شهر بصره شد. حضرت جنگجویانی از اهالی بصره را، که بر ضد حکومت قانونی و اسلامی آن حضرت وارد جنگ شده بودند، پس از شکست و اسیر و متواری شدن، مورد عفو و بخشش کریمانه خویش قرار داد. 🔸ایشان پس از چند روز توقف در بصره و تقسیم بیت‌المال در میان مردم و مداوای زخمیان جنگ، عبدالله بن عباس را به حکومت این شهر منصوب و در جمع مردم بصره خطبه‌ای خواند و آنان را به پیروی از دستورات عبدالله بن عباس و قوانین حکومت اسلامی فراخواند. 🔹امیرالمومنین علیه‌السلام این شهر را ترک و به سوی کوفه حرکت کرد. بزرگان، ریش سفیدان و رؤسای قبایل و طوایف بصره امام را تا بیرون بصره، بدرقه کردند و آن حضرت با آنان خداحافظی و به همراه بسیاری از سپاهیان خویش به سمت کوفه حرکت نمود. 🔸ورود امام به کوفه، با ۱۲ رجب سال ۳۶ مصادف بود . اهالی کوفه استقبال شایانی از ایشان کردند و از امام درخواست کردند که در کاخ حکومتی این شهر فرود آید. ولی ایشان از رفتن به کاخ حکومتی امتناع نمود و به مسجد کوفه رفت و دو رکعت نماز به جای آورد و خطبه‌ای ایراد نمود و از آن پس، این شهر بزرگ را مقر حکومت عدالت‌ جویانه خویش تعیین فرمود. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌺 بند تسبیح است؛ بقیه فضایل اخلاقی مثل دانه تسبیح هستند. آیت الله حائری شیرازی 💞🍃@lovely_lifee💞