eitaa logo
🕊چکاوک
7.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
3 فایل
استفاده از پست ها برای تولید محتوا کانالها جایز نیست ولی استفاده خصوصی نوش جانتان🥰 💥من اینجام 👇(تنها آیدی جهت رزرو تبلیغات) https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دورهمی2💞
🌄 برای مردم چه می‌خواهی؟! ✍🏻 عین‌صاد ❞ تو می‌خواهی چه چیزی را برای مردم فراهم کنی؟ می‌خواهی آنها را به سمت حق، بغلتانی یا می‌خواهی آنها با پای خودشان، با قیامشان و انتخابشان، به حق گره بخورند؟ 📚 | ص ۱۰۲ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🕊چکاوک
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 شروع داستان زیبا و هیجان انگیزه #رویای_زندگی 🥀وقتی یازده سالم بود منو به مردی هفتاد ساله
🍃🍃🍃🌸🍃 🍃🍃🌸🍃 درشکه گرفتم و رفتم خیابون لاله زار نرسیده به چهار راه دو تا دکان بود که هر چیزی که من لازم داشتم اون جا پیدا می شد جلوی دکان سایه بون زده بودن ….من رفتم تو و خرید کردم کیف پارچه ای داشتم که خودم دوخته بودم همه رو گذاشتم توی اون.تا پامو از دکون گذاشتم بیرون دو تا آژان اومدن جلو و سرم داد زدن اون چیه سرت ؟ ور دار زود, چادر قدغن شده نمی دونی آبجی؟گفتم تو نره خر با آبجی خودتم همین طور حرف می زنی یا به کسی اجازه می دی چادر از سر آبجیت در بیاره پس خیلی بی غیرتی …اون عصبانی شد و گفت یا با زبون خوش چادرت ور دار یا از سرت ور می داریم …و باتوم شو بلند کرد که منو بزنه …من صبر نکردم سریع چوبی که سایه بون رو نگه می داشت رو گرفتم و کشیدم سایه بون اومد پایین و حائل بین ما شد ساکمو گذاشتم چادرم رو محکم کردم و سریع اومدم بیرون و گفتم حالا می خوام ببینم کی جرات داره به من دست بزنه. آژانه باتومشو نشون داد و گفت : یکی با این بهت بزنم رفتی اون دنیا …گفتم بیا بزن ببینم تو میری اون دنیا یا من …اون یکی دیگه گفت آبجی دستور شاهِ ما ماموریم و معذورشر درست نکن ….تو که چار قد داری ور دار تا بزاریم بری وگرنه باید بری امنیه.گفتم یا میزارین من میرم یا هر دوتون لت و پار می کنم ..یه دفعه به من حمله کردن منم چوب رو بلند کردم و اونا منو بزن من اونا رو…. ولی چادرم رو ندادم …..البته اونا ملاحظه ی منو می کردن ولی من تا خوردن زدمشون ولی نمی دونم چی شد که خون از سرم سرازیر شد و صورتم پر شد از خون ولی چادرم رو ول نکردم چشمام سیاهی می رفت مردم که صورت منو اون جوری دیدن ریختن سر اون دو نفر و منو نجات دادن …وقتی آژان ها فراری شدن من تازه فهمیدم می تونم غش کنم چون دیگه چیزی نفهمیدم …چشم که باز کردم توی شفا خونه بودم هیچ حرکتی نمی تونستم بکنم تمام بدنم خرد شده بود سرم به شدت درد می کرد یه دکتر خیلی جوون اومد بالای سرم و گفت خوبی ؟ می دونی چه اتفاقی واست افتاده ؟ گفتم بله همه چیز یادمه..گفت : اینم می دونی که سرت بخیه خورده…پرسیدم چه موقع از روزه ؟ من بچه هام پشت در موندن …..گفت الان ساعت ده شبه تو خیلی وقت بی هوشی ….خواستم بلند شم و گفتم من باید برم الان دل نا گرون من میشن باید برم.ولی از جام نتونستم تکون بخورم..  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
هدایت شده از دورهمی2💞
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 همین عادت با تو بودن ❣️ یه روز اگه بی تو باشم ❣️ منو می کشه ...!😍😘💕❣️💕 🍃🍃🍃🌾💞💞 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/339280200Ce2c4533c9a ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از دورهمی2💞
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 سخن این است ❣️ که ما ،❣️ بی تو نخواهیم حیات ...😍😘💕❣️💕 🍃🍃🍃🌾💞💞 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/339280200Ce2c4533c9a ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از دورهمی2💞
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 من و تو❤️ کنار هم دنیارو قشنگ کردیم❤️‍🔥🥰🍃 🍃🍃🍃🌾💞💞 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/339280200Ce2c4533c9a ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📚 فال حافظ روزانه 🔴چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ 🌾فال حافظ امروز متولدین : صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری به یادگار بمانی که بوی او داری دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست توان به دست تو دادن گرش نکو داری 📜تعبیر: در روزهای گذشته و خاطرات غرق شده و دل‌تان سرشار از اسرار زیبا می‌باشد. حریفان زیادی سر راه شما قرار گرفته اند. از انجام کارهایی که در آینده باعث حسرت و ندامت خواهد شد، پرهیز کنید. در میان دوستان و آشنایان افرادی هستند که می‌توانند در راه رسیدن به اهداف‌تان شما را یاری دهند. مصمم‌تر از همیشه به راهی که انتخاب کرده‌اید، ادامه دهید تا سعادتمند باشید. 🌾فال حافظ امروز متولدین : بی مهر رخت روز مرا نور نماندست وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست 📜تعبیر: انسان تنها زندگی بی روح و تاریکی دارد. آرزویی را که در دل می پروری هرچند غیر ممکن به نظر میرسد ولی با اندکی صبر و درایت مشکلات ان قابل حل است و ارزویت دست یافتنی. ناامید مباش و دست از طللب مکش و به خدا توکل کن. 🌾فال حافظ امروز متولدین : مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو 📜تعبیر: اکنون که با همه زیرکی‌ها و کناره‌گیری‌ها در دام عشق اسیر شده‌ای. بی‌تابی‌ها و غصه‌های تو بیهوده است. خود را بیش از این عذاب نده و نسبت به آینده نا‌امید نباش. بدان که تو در میان رقیبان خود برگزیده خواهی شد. آنها کنار گذاشته خواهند شد و این تو هستی که به مقصود خود خواهی رسید. 🍀فال حافظ امروز متولدین : چراغ روی تو را شمع گشت پروانه مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه چه نقشها که برانگیختیم و سود نداشت فسون ما بر او گشته است افسانه 📜تعبیر: دچار ناامیدی و اندوه فراوان شده‌اید و آینده خوبی در انتظار خود نمی‌بینید. وقتی ناکامی‌های خود را در کنار کامیابی‌های دیگران می‌گذارید غم و اندوه شما را فرا می‌گیرد؛ اما نگرانی به دل راه ندهید که به زودی خبری خوش دریافت می‌کنید که با شنیدن آن جان تازه‌ای گرفته و تلاش های خود دوچندان خواهید کرد. ان‌شاءالله به هدف خواهید رسید. 🍀فال حافظ امروز متولدین : تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند بر آتش تو بجز جان او سپند مباد 📜تعبیر: از اینکه همیشه سلامت و تندرست هستی خدا را شکر نمی‌کنی. با اینکه ظاهرا" جدی هستی اما باطنی مهربان و لطیف داری. از چشم زخم ایمن هستی.از طعنه ی اطرافیان نرنج. کار خودت را انجام بده. ان شاءالله به اهداف خود خواهی رسید. 🍀فال حافظ امروز متولدین : منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن 📜تعبیر: از افراد دورو و فریبکار که فقط به فکر منافع خود هستند دوری کنید و از کبر و غرور برحذر باشید. انسان زودرنج و حساسی هستید. در برابر سختی‌ها و حوادث زندگی سرسخت باشید و زود ناامید نشوید. تنها پیشه تو در زندگی صداقت است، به همین روش ادامه بده و به لطف و رحمت الهی امیدوار باش که جزای نیکی‌های خود را از او خواهی گرفت.  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
🔴 ؛ خطای سهوی یا باور راهبردی؟ پزشکیان گفت: شهادتِ ربطی به برجام نداشت و چون موی دماغ آمریکایی‌ها در منطقه شد، او را شهید کردند. فارغ از اینکه پزشکیان توهین کرد یا نه، این کلام حاوی چند نکته مهم است: 1️⃣ این جمله تلویحاً به آمریکایی‌ها می‌دهد که هر مزاحمِ سر راه‌شان را ترور کنند. پزشکیان در حال توجیه رفتار آمریکایی‌ها بود ... 2️⃣ این جمله کتمان واقعیت بود! پزشکیان نگقت که آمریکایی‌ها با تشکیل داعش پس از سوریه و عراق به دنبال حمله به ایران بودند‌. پزشکیان نگفت مجاهدت شهید سلیمانی و مدافعان حرم باعث شد بلایی که سر سوریه و عراق آمد، سر ایران نیاید. پزشکیان نگفت که شهید سلیمانی در مقابل یک برنامه مهم علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور ایستاد و آن را خنثی کرد.‌ 3️⃣ پزشکیان با نادیده گرفتن این موضوع، عملاً نظام در منطقه را زیر سوال برد! عجیب بود ... 4️⃣ موی دماغ یک اشتباه لفظی مرتکب شده توسط پزشکیان نبود، بلکه این جریان در مواجهه با تهدیدات را نشان می‌داد. مدلی که می‌گوید نباید موی دماغ زورگوها بشویم و خودمان و ژنرال‌مان را توسط امثال ظریف خلع سلاح کنیم!! مدلی که منطق قدرت را فهم نمی‌کند و به دنبال ذلت ایران است. مدلی که می‌گوید ما باید خوار و خفیف باشیم تا زنده بمانیم! برایم عجیب بود که برخی این‌ها را ندیدند و این منطق را فهم نکردند! بله، نشدن منطق و باور جریان غربکراست، حتی اگر شما را زبون و ذلیل کنند، حق تو را بخورند، به تو حمله کنند و بخواهند تکلیفت را یکسره کنند، باز هم دلیلی ندارد با ایشان مبارزه کنی ...  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا ﴿۹۳﴾ 🔸 بلکه هیچ موجودی در آسمانها و زمین نیست جز اینکه خدا را بنده فرمانبردار است. 🔅 لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿۹۴﴾ 🔸 محقّقا او به شماره همه موجودات کاملا آگاه است. 🔅 وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا ﴿۹۵﴾ 🔸 و تمام آنها روز قیامت منفرد و تنها به پیشگاه حضرتش حضور می‌یابند. 🔅 إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا ﴿۹۶﴾ 🔸 همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب می‌گرداند. 💭 سوره: مریم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 شروع داستان زیبا و هیجان انگیزه 🥀وقتی یازده سالم بود منو به مردی هفتاد ساله که زنش مرده بود شوهر دادن به همین سادگی …. نه کسی نظر منو پرسید نه صلاحم رو در نظر گرفت آقام کارگری ساده بودو در آمد کمی داشت پس وقتی زن های محلی منو برای اون پیر مرد پولدار در نظر گرفتند نه نگفت.... 🍃🌸
🕊چکاوک
🍃🍃🍃🌸🍃 #برشی_از_یک_زندگی #رویای_زندگی 🍃🍃🌸🍃 درشکه گرفتم و رفتم خیابون لاله زار نرسیده به چ
🍃🍃🍃🌸🍃 🍃🍃🌸🍃 گفت وضع خوبی نداری تازه فکر می کنیم با ضربه ی باتوم پاتم شکسته باید صبح بشه دکتر بیاد معاینه کنه …من الان موقتا برات بستیم تا فردا ببینیم چی میشه … گفتم تو رو خدا شوهر منُ خبر کنین الان شهر رو زیر رو می کنه .. وای خدا چیکار کنم ؟ گفت :اگه این جور شوهریه که تو رو پیدا می کنه … والله به خدا کسی نیست ، شاید. یک کسی خیر خواه پیدا شد… نشونی بده خبر بدم اگر نه چاره ای نیست باید صبر کنیم حالت بهتر بشه… خوب خواهر وقتی میگن با چادر نیاین بیرون خوب نیاین ببین چی شدی …تازه می خواستن بازداشتت کنن ما نگذاشتم البته فعلا ….و لبخندی زد و گفت ولی یه چیزی بهت بگم تو یه شیر زنی همه ی زن ها می ترسن و جیغ می کشن و فرار می کنن آخرشم چادرشون میفته دست مامورا ولی تو خیلی شجاعی بالاخره هم چادرتو ندادی ..هم یه دست هر دو رو زدی خوب شد تا باشه مزاحم ناموس مردم نشن.همین طور که دلواپس بچه ها و اوس عباس بودم خوابم برد و تا صبح بیدار نشدم تا صدای اوس عباس به گوشم خورد چشمامو باز کردم یک آن فکر کردم تو خونه هستم از جام پریدم که کارم مونده ولی دیدم او خم شده تو صورت منو داره گریه می کنه.همه بودن ربابه و رقیه ,عباس آقا جمشیدی و بچه ها همه رو آورده بود خودش می گفت شب قبل تا صبح همه تو خیابون ها و شفا خونه هارو گشتن فقط فکر نمی کردن من اونقدر از خونه دور شده باشم و اونجا آخرین جایی بود که گشتن و منو پیدا کردن …خوشبختانه پام فقط صدمه دیده بود …پس اوس عباس منو بغل کرد و گذاشت تو ماشین بردن خونه و همون روز یک گوسفند گرفت و قربونی کردو گوشتشو بین در و همسایه تقسیم کرد.فردا اوس عباس دو دست کت و دامن برای من خریده بود یکی سبزه تیره و اون یکی اُخرایی رنگ بود با دو تا کلاه از اون لباسهایی که خانم می پوشید و یک جفت کفش پاشنه بلند و یک کیف … خیلی قشنگ بود.لباسها رو پوشیدم و اون ذوق کرد.چند روز بعد که حالم بهتر شده بود یکشب اومد خونه و به من گفت : گفتم زهرا بیاد اینجا پیش بچه ها ….می خوایم با هم بریم جایی ,حاضر شو اون لباس سبزه رو بپوش با کلاه….گفتم وا خاک بر سرم اوس عباس ؟ چی میگی ؟ واقعا من اون جوری برم بیرون ؟ نه …نه نمیشه …من خجالت میکشم… نه… مگه میشه بدون چادر رفت بیرون …..محکم گفت بهت میگم بپوش حاضر شو اگه با چادر بیای باز گیر آژان ها میفتیم بعدم با ماشین میریم کسی تو رو نمی بینه …  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊