هدایت شده از درانزوایخویش
واقعا نمیفهمم دیپلم گرفتن چهش بود که دانشگاه رفتن رو مد کردن..
Motivation🇵🇸
واقعا نمیفهمم دیپلم گرفتن چهش بود که دانشگاه رفتن رو مد کردن..
الان اینطوریه که تو دکتراهم بگیری به اندازه دیپلم یا حتی سیکلی که بقیه چهل پنجاه سال پیش میگرفتن شاخ و خفن نیست:/
البته خوبه ها، ینی درس خونده زیاده تو مملکت👌🏻
Motivation🇵🇸
البته! این خوش نیومدن من نباید هیچگونه آسیبی به اون شخص بزنه، چه خوشت بیاد از کسی چه متنفر باشی حق
نمیدونم چرا اینجوریه، ولی وقتی یکی تو دلت نره همه چیش دیگه رومخه حتی کارای انسانی معمولی؛ حرف میزنه رومخت میره، میخوره رومخت میره، راه میره میخوای خودتو بزنی؛ کلا انگار تمام حرکاتش اعصابتو ضعیف میکنه. کمم پیش میاد این مواردا، ولی پیش میاد.
اصلنم نمیدونم چرا، تقریبا میشه گفت دلیل خاصی هم نداره این خوش نیومدن یا اگه داره هم خودت نمیفهمی چیه ولی خب اون حس بد هست:/
و تنها وظیفمون در اینجور مواقع اینه که نذاریم طرف عمرا بفهمه این حسو یا ناراحت شه:)
هدایت شده از 𝘺𝘰𝘬𝘪
بیاید یه چالش⭐️
این پیام رو فور کنید منم میگم اگه خاننده و رنگ بودید چی بودید.
https://daigo.ir/secret/478143226 برای لینک:
Motivation🇵🇸
ی شوخی هوشمندانه میکنم تو اتاق اولش هیچکی نمیخنده بعد دو دقیقه کم کم متوجه میشن چی بوده دیگه نمیشه خ
برای کلاس اسپیکینگ امروز باید مکالمه میساختیم، گروه چارنفره بودیم و یکی از بچه ها متنو نوشت و ما ویرایش و حفظش کردیم و اینا، و بعد از اونجایی که من جزوی از اون گروه بودم موقع تمرین دیدم نمیشه کمدی در کار نباشه که، زدم آخرشو چنان کمدی کردم که کلاس رو هوا بود موقع اجرا🗿حتی خود استادمونم خندش گرفته بود و واسه خلاقیتی که به کار بردیم تو طنز برامون دست زد😂
خلاصه که رگ دلقکی همه جا خودشو نشون میده، یادمه تو مدرسه هم همیشه انشاهام طنز بود🗿
#خوابگاه
Motivation🇵🇸
شما نگرانید که یه وقت خیلی بزرگ شده باشید و دیگه عیدی شامل حالتون نشه، من نگرانم که کم کم اونقدر بزر
Motivation🇵🇸
ینی اینطور بود ک هوا اصن هوای شوفاژ نبود، ما شوفاژو روشن کردیم واسه خشک کردن و بعد پنجره رو باز گذاشتیم🗿💔
مصداق بارز بی فرهنگایی که انرژی هدر میدن، ولی خب بخدا لباس نداشتیم دیگه مجبور بودیم اولویت این بود:/
هدایت شده از درانزوایخویش
اره درسته.. ولی از هر جهت نگاه کنی نمیخونه! این دخل با خرج نمیخونه، اون حجم از شببیداریهای متمادی، استرسهای طولانی، تنهاییهای اجباری، سرزنشهای خونواذه، رقابتهای پوچ و پوشالی سر صدمدرصد معدلا، محرومیت از دغدغههای اجتماعی و پیگیری استعدادای شخصی، مقایسه شدنها، نگرانی از نمره قبولی و... با نتایج بعدش نمیخونه. بهقول جلال آلاحمد«یکه ورقه دیپلم یا لیسانس یعنی چه!
یعنی تصدیق به اینکه صاحب این ورقه
دوازده سال یا پانزده سالِ تمام و سالی چهار بار یا ده بار در فشار ترس قرار گرفته و قدرت محرکش ترس است
و ترس است و ترس...»