:
دختری پرورشگاهی بودم
سرشناس ترین فرد شهر من رو به فرزندی قبول کرد
پسرشون هرشب میومد بالای سرم و نگاهم میکرد
تا زمانی که شدم 15ساله و هرروز با بدن درد بدی از خواب بیدار میشدم...
یه شب تصمیم گرفتم به پدرش بگم نیمه ای شب بهم سر بزنه چون میترسم....
تا اینکه راز بزرگی برملا شد....
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
هر وقت حس کردی
حالت میزون نیست
خودت به دادش برس،
به خودت حرفای قشنگ بزن.
حواست باشه
این وسط مسطا یه دل هست
که تو صاحبشی،
نذار فکر کنه فراموشش کردی
بخند،
خنده هات قشنگن...
┅┄ ❥❥ @panaaheman
هدایت شده از گسترده چمران
واسه #پروفایلت دنبال عکس میگردی؟
ازعکسا تکراری كه همه میذارن خسته شدی؟😉
اینقدر#عکسای جالب با #متنهاۍعاشقانه اینجا هست که ندونی کدومو انتخاب کنی😉❤️
اگه دنبال تیڪه هاۍ شاخ هستی بیا اینجا👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2486305096Cf5f2df928c
https://eitaa.com/joinchat/2486305096Cf5f2df928c
مرموزترین و #خطرناک ترین کتاب جهان چیست؟
کتابی که آینده انسان را پیشگویی میکند!
این کتاب از وجود شهری در زیر #عربستان خبر داده که بلافاصله بعد از انتشار نویسنده کتاب را تکه تکه کردند!!
ویدیویی که اسرار این کتاب #مرموز را فاش میکند 👇🏿👇👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/1980432395Cf692b1e675
😱 ورامیوس میگوید وقتی ترجمه این کتاب به دستم رسید بلافاصله آن را سوزاندم☝️
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو همانی که می شود چای را کنارت
بدون قند شیرین نوشید...🌱
┅┄ ❥❥ @panaaheman
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
❌❌❌❌❌❌
عروس فراری
روز انتقام رسید بالاخره نوبت منم شد
امروز آبرو و نفس همشون به یک کلمه من بنده
من فرزانه دختری که حتی مادرم صدای التماسمو نشنید و گریه هامو برا عشقم نادیده گرفت و امروز منو نشوندن پای سفره عقد با عوضی ترین ادم دنیا
با ضربه ای که مامانم به پام زد بخودم اومدم مریم عاقد باره پنجمه که صدات کرده و من......
❌ادامه داستان کانال وصیت شوم بخونید👇
https://eitaa.com/joinchat/4070244587Cbb3d6293eb
نوزاد چند روزه خواهرشوهرم از دستم افتاد کف حموم، ترسیدم چیزی بگم اما چند روز بعدش گفتن بچه ...😳
🔴 ادامه داستان👈 باز شــــــــود 🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی را از خوب بودن، خسته نکنیم!
خدا نکند انسانی از خوب بودنش خسته بشود، آدمی بشود که مهربانیش هربار نگران و آزرده خاطرش کرده…
┅┄ ❥❥ @panaaheman
#سرگذشت_اعضا
#تماماتفاقاتواقعیست!🔞
خاله من نمیتونست بچهدار بشه.. منو میبرد پیش خودش برام خوراکی میخرید و باهام بازی میکرد. همیشه ارزو میکردم دخترش بودم...
مامانم حامله بود.. وقتی بچه به دنیا اومد، اونو داد به خالم.. چرا منو نداد! من باید دختر اونها میشدم!
اینها کینه شد تو دلم... دیگه خالم منو نبرد خونش، وقتی خونمون میومد از کنار اون دختر تکون نمیخورد...
از روی بچگی چند باری بچه رو زدم ولی نمرد، شوهرخالم که فهمید گفت اگه دخترمو بزنی تحویل پلیست میدم... بقیه هم میخندیدن، منم ساده، میرفتم تو اتاق و ساعت ها قایم میشدم...
اینها کینه شده بود تو دلم... یه روز که مامانم و خالم سرشون گرم بود، رفتم سراغ بچه و .......😨🚫
https://eitaa.com/joinchat/2947940371Ce7f0ec817a
اگه روحیه حساسی دارید این داستان رو نخونید😔⛔️
اینم عاقبتِ فرق گذاشتن بین بچه ها😓
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیرگاهی است
که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید
به دیدار خود هم بروم...
┅┄ ❥❥ @panaaheman