امروز سرِ کلاس ریاضی
دبیر می خواست برگه
امتحان هارو بده،یکی از بچه ها
گفت خدایا جانِ مادرت نمرم خوب باشه،
برگشتم بهش گفتم خدا که مادر نداره!! گفت واقعاا؟؟
گفتم اره خدا یکتاست، مادر و پدر نداره،فرزند کسی هم نیست، زن و مرد هم نیست،
چشماش گرد شده بود!گفت اخه مگه میشه؟؟
گفتم این توضیحش فراتر از درکِ ماست،نمیشه درکش کرد:)
برام جالب بود بیشتر نصفِ نوجوونای امروزی حتی نمیدونن خدایی که میپرستن کیه...😄💔
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
من دلم لک زده بود برای فاطمیه...
برای چشمهای خیسِ رفیقم بعد روضه...
برای ضجه زدن های هم حلقه ایم پایین منبر...
برای صدای گرفته و صورت زخمی بعد روضه..
برای اون بدن دردهای شیرینِ بعد هیئت..
برای اون سوز بین سینه هام که هیچ وقت تموم نشد...
برا دوویدن...
برای نفس نفس زدن...
برای کم آوردن...خلوت...گریه...
برا غصه خوردن واسه این شهر خراب شده...
برا همه اونا که رفیق اشکم بودن...
برا حضرت زهرایی ها...
برا اونا که معلوم بود خراب کردن...
مثل خودم....
میومدن وسط مجلس فقط زار میزدن...
زار میزدن...
درستش کن...خراب کردم...
زار میزدن...
زار میزدن که دلم برا اشکام تنگ شده...
زار میزدن...
زار میزدن، من اگر گریه برایت نکنم میمیرم...
زار میزدن...
زار میزدن، جان مرا بگیر، فقط گریه را نگیر...
زار میزدن برا حال خرابشون...
اصلا بین همین زار زدنا بود که خودشونو یادشون میرفت...
و فقط یه ذکر میموند...
وای مادرم...💔
#مبهوتنویس
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه قهری با من باشه :)
رفاقت که سرِ جاشه ..
امشب دلم کربلاست 🥲💔
نميدونم چرا بغض تو گلومه
شدیدا نیاز دارم با دیدن حرمت چشام تار باشه و زجه بزنم😭😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- یارالی- ایمجروحتوهینشده .. !
من سراغِ هر کسی رفتم دلم را زد شکست
غالباً این لحظهها مادر به دادم میرسد :)
#امُّنازهرا-س💚.
دلݜڪسݓهـــ³¹⁵
من سراغِ هر کسی رفتم دلم را زد شکست غالباً این لحظهها مادر به دادم میرسد :) #امُّنازهرا-س💚.
لحظه به لحظه زندگیم این و درک کردم🥲💔