eitaa logo
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |    
331 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
5.3هزار ویدیو
34 فایل
〰〰𝓜𝓐𝓑𝓐𝓡〰〰 〰〰
مشاهده در ایتا
دانلود
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا ما چرا اینجوری شدیم ..‌.❤️‍🩹 از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا آقا آقا آخ جون هول نکنیدا 😂😍 از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR
-بسم الله خب دیگه ماه مبارک هم ک رسیدُ وقت اینکه همو حلال کنیم. همونطور که خونه هامون رو خونه تکونی میکنیم باید روحمون رو هم خونه تکونی کنیم و با دلی صاف به پیشواز ماه مهمونی خدا بریم.. همه رو حدالامکان ببخشیم و حلال کنیم تا خداهم به واسطه این از گناهامون بگذره و بخشیده بشیم..💔🥲
و به همین خاطر اگر بدی در حق کسی کردم و چیزی بوده حلال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای بی نظیر ، زیبا و عالی به زبان شیرین فارسی اسما زیبای خداوند را تا حالا فقط عربی شنیدیم... حالا به زبان شیرین فارسی بشنويم.... لطفا منتشر فرمائید تا همه در این ماه مبارک رمضان لذت ببرند التماس دعا🙏 از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR
و رمضان، غنیمتی‌ست‌ برای‌ زدودن‌ِ غبار، از آینه‌ی‌ دلِ‌ بندگان... فلذا یادمون نره، دریابیم این زمان هارو
4_5843549421366673972.mp3
7.33M
وداع با تو خلوتت یا سحر گوش کنید😢 از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR
پایان سخت و جان‌فرسای عملیات خیبر، برایم با عکسی تمام شد که هرگز فکر نمی‌کردم بخشی از زندگی مرا با خودش ببرد. تَنَم خودش را در اسفند ۱۳۶۲ از مهلکه نجات داد، ولی جانَم، بر روی لبه آن وانتی که عکس‌اش را گرفتم، نشست و با دوستانش برای همیشه رفت. سال‌هاست که از او خبری ندارم.. گه‌گاهی در حفره‌ای از زمان او را ملاقات می‌کنم. روز دفن پدرم با همان وانتی که با دوستانش رفته بود، آمد. چند ساعتی بود و دوباره رفت. بعضی اوقات در بیماری‌های مادرم به او سر می‌زد، می‌دیدم که آمده و در کنار تخت او زانو زده و دستان مادر را در دست گرفته و با او حرف می‌زند. هرگز از او دربارۀ تصمیم رفتنش در روزهای آخر سال ۶۲ نپرسیدم! حتی نمی‌دانم اکنون کجا زندگی می‌کند! از برق چشمانش می‌فهمم از رفتن راضی است. سال‌هاست که آرزو دارم، روزی در میان خلسۀ زمان، مرا به جمع دوستانش دعوت کند و در حالی‌که در پشت وانت، باد در موهایمان می‌پیچد و حسابی می‌گوییم و می‌خندیم، مرا به خانۀ خود ببرد... خوزستان، شرق هورالهویزه، اسفند۱۳۶۲ عکس از کتاب در حال انتشار بهرام محمد‌ی‌فرد، انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR
۳_۰۳_۲۲_۱۹_۰۰_۵۲_۱۲۷.mp3
5.79M
بندهٔ درمانده‌ات را قبل مهمانی ببخش .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۱﴾ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۲﴾ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ﴿۳﴾ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿۴﴾ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿۵﴾ اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ ﴿۶﴾ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ﴿۷﴾ جزء ۱ | سوره حمد ▫️ روز ۱ 🌷@DRMABAR