eitaa logo
دورهمی2💞
1.1هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
6هزار ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
احتــــــــــرام که میزاری فکر میکنن لایــــــــــق احترامن؛ نه عزیز مارو مادرمون درست تربیت کرده...! ‌ 💝@D_hame
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 داستان زیبا و جنجالی .... 🍃🍃🍃🌸🍃
دورهمی2💞
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #آرامش🌱 _بدون نفس داری حرف میزنی. سیگار رو گوشه لبم گذاشتم و مقابل چشماش آتش‌ زدم و پوک
🍃🍃🍃🌸🍃 آرامش گردنم رو فشاری دادم و گفتم: _پارسا رسما دارم میمیرم..انقدر امروز سرمون شلوغ بود. ماشین رو پارک کرد و گفت: _شب استراحت کن به هدی بگو بهت یه مسکن بده. با محبت لبخندی زدمو گفتم: _باشه. و به آرومی از ماشین پیاده شدم. برای محافظا با لبخند سری تکون داده و خسته نباشیدی گفتم. اون ها هم با حالت صمیمانه ای پاسخم رو دادن. آروم سمت عمارت حرکت کردم. فکر میکردم شاید مسیح يا داریوس هم اینجا باشن اما انگاری داریوس صبح رفته بود. خواستم وارد عمارت بشم که سر چر خوندم و متوجه هیبت هیولایی اون کسی که ریتم قلبم رو جدیدا بهم میزد رو دیدم. لبخندی زنان به سمتش قدم زدم. صدای گومب گومب قلبم کر کننده بود.. وقتی نزدیکش شدم بوی تلخ و گس سیگار و عطرش به مشامم رسید. گلوم رو تکونی دادم و گفتم: _سلام, جوابی نداد..طبق معمول. رایحه اش مشامم رو نوازش کرد. پشت به من ایستاده بود و من دلم میخواست برگرده و چشمای کوهستانیش رو نگاه بندازم. _حالتون خوبه؟ _به تو مربوط نیست. ماتم برد..چش بود دوباره؟ با چشمای گرد شده بهش نگاه میکردم که بالاخره برگشت و این سرمای استخون سوز من رو از پا درآورد. _دفعه آخرته انقدر شب دیر میکنی...راس ساعت شش خونه ای نه ده شب،حالیته؟ با گیجی و بهت گفتم: _ول.. _جواب منو نمیدی! غرش خشمگینانه اش باعث شد دهانم بسته بشه. چش شده بود؟چرا انقدر یاغی شده بود؟ سرمای نگاهشو به من بخشید و با لحن خطرناکی گفت: _حرفام اصلا تکرار نده.خب گوش کن ببین چی میگم جلوی چشمم نباش؛راس ساعتی که گفتم هر جهنمی هستی میای این عمارت و وای به حالت اگه یه دقیقه دیر کنی..با احدی شوخی ندارم..فهمیدی؟ نیشتر موجود درون جمله ها و صداش قلبم رو مورد اماج حمله هاش قرار داد. با چشماش نیزه میزد به احساس تازه ريشه زده ام. چرا انقدر ظالم شده بود؟چی شده بود آخه؟ با لرز گفتم: _جگوا... فریاد نمیکشید اما همین صدای غرشش بدتر از هزار تا فریاد بود. _ صداتو نشنوم..جرأت داری حرف بزن. و نیزه دیگه ای دقیقا به مغز استخون احساساتم خورد. من میدونستم به یه هیو لا علاقه مند شدم اما باز هم این لحنش اذیتم میکرد..قلبم رو به درد می انداخت. _چشماتو گرد کردی نکردی. وا رفتم. چه مرگش بود؟چرا اینجوری میکرد؟ قبل این که کلمه ای حرف بزنم گفت: _برو. فقط با چشمای لرزونم نگاهش کردم و به آرومی از پیشش رفتم. این ادم چرا دوباره عصبی شده بود؟ حامی دستاش روی قفسه سینه ام نشست و بوسه ای به گردنم زد. بوی وسوسه انگیز زیر بینیم پیچیده بود و باعث شد دستام رو بلند کنم و پهلوش رو فشار بدم. صداش رو شنیدم اما توجهی نکردم و از نوازش هاش بهره بردم. پرتش کردم صدای خنده بلند شد. غرق لذت بود. Mi manchi _ (دلم برات تنگ شده بود) در جوابش غریدم تنش و فشار زیادی رو داشتم تحمل میکردم و کمی آرامش‌ حقم بود. دستام پهلوش رو محکم فشار داد همه چیز داشت درست پیش میرفت. داشت ذهنم رو آروم میکرد اما وقتی دست های لعنتیش روی تاتوم قرار گرفت و به آرومی گفت: .Adoro il tuo tatuaggio _ (عاشق تات وتم) تموم حرارت به یک باره از بین رفت. چشمای روشنش رو به من دوخت و با گیجی و لذت نگاهم کرد. با سرانگشت هاش پوست خش دارم رو نوازش کرد و من مغزم تیر کشید. نوازشش اعصاب سلول به سلول بدنم رو منفجر کرد. دستاش رو بالاتر برد و با حرارت خاصی تاتوم رو نوازش کرد..تکونی خورد و این اصطکاک بدنش داشت بهمم میریخت. نباید این جوری میشد...نباید این اتفاق جهنمی رخ می داد. صدای نفساش ،نوازش دستش داشت روانم رو بهم می ریخت. صدای نفساش تنم رو جمع میکرد و من فقط خواستار یک چیز بودم. فقط یک تن کوچک رو الان برای خودم میخواستم صدای نفس های یک نفر رو می شنیدم. چشمای براق یک نفر رو می دیدم. کاترینا ناله ای کرد و منتظر شد اما مغز لعنتیم فقط روی اون نوازش چند شب پیش قفل کرده بود. هر پیچش کاترینا داشت من رو اذیت می کرد. اما من گیر کرده بودم رو یک آدم دیگه. چشمای براق یک نفر دیگه. دست هاش بدنم رو نوازش کرد.اما هیچ چیز درست کار نمیکرد. چشما اون دخترک چنان تو پستو های ذهنم بود که بدنم هر لمس کاترینا رو پس میزد "جگوار"صدای لعنتیش در گوشم پیچید. ادامه دارد ... 💝@D_hame
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 میلاد با سعادت امام حسن علیه‌السلام کریم اهل بیت مبارک‌باد ❤️❤️❤️❤️ پاشو بیا دست رو دست نذار اومده امام حسن علیه‌السلام به سینه‌ی هیچکی دست رد نزده امام حسن علیه‌السلام حیدری هستیم با مدد امام حسن علیه‌السلام 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 ‌ ‌ بالاتر از دوست داشتن چیه...؟! ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ من تورو همون (: 💌🫂• 🍃🍃🍃🌾💞💞 بهم پیام بدین😊 @Roza113 لینک کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/339280200Ce2c4533c9a ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
گاهي آدم دلش ميخواد از خودش بيرون بزند، برود هوايي بخورد و برگردد و دوباره زندگي كند. ‌ 💝@D_hame
ارامشتو معامله نکن بدون اون هیچ ثروتی وجود نداره... ‌ 💝@D_hame
آدمـ همیشه یادش میمونه کی کِی حواسش بهش بود... ‌ 💝@D_hame
حرفاتــــــــــون رد پا میزاره مراقب جا پاهاتون باشین ‌ 💝@D_hame
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استراتژی نهنگ‌های قاتل برای شکار شگفت انگیزه :) ‌🆔 🌕 @ajayeb_rangarang 💯
8.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا آخر ببینید، حتی یک پرنده هم می‌تواند رحم کند و قانون اخلاقی بقا را بداند، ماهی در آبهای کم عمق در حال مرگ است، پرنده ماهیخوار و حتی کلاغ از خوردنش صرفه نظر می‌کنند و در نهایت حواصیل آمد و آن ماهی را به آبهای عمیق‌تر برده و نجات داد، دلسوزی و طَمَع نداشتن، تجلی این درس طبیعت است ❤️ ‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌ 🌕 @ajayeb_rangarang 💯
صبــــــــــر آدمارو امتحان نکنید خط کش تا یه حدی خم میشه یهو میشکنه.... ‌ 💝@D_hame