eitaa logo
دورهمی2💞
1.1هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
6هزار ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیات ۶٩ الی ٨٣ سوره مبارکه هود. 🔎 جستجوی سوره: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 تلاوت دلنشین آیات ١٣ تا ١۵ سوره مبارکه طه. 🔎 جستجوی قاری: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
یه دختر خاله دارم هر موقع هر مهمونی دعوت میشد بی دلیل بهش کادو میدادن😑 یا  ثبت‌نام میکرد همیشه اسمش در میومد 😐 هم همینطور😏 تا یه روز متوجه شدم رو دستش یه کد نوشته گفتم این چیه؟ گفت کد خوش‌شانسی باورم نمیشد تا خودم امتحانش کردم و واقعی بود🙊 منبعش اینجاست کدهاشم معتبره🥲👇 @.Abjad_code @.Abjad_code
هدایت شده از تبلیغات دلدار
❌دوره طلسم و جادو خیلی وقته گذشته 🔮 کد های جذب قوی اینجا همه چیو بهت میده : کد جذب خواستگار : 514 😍 کد جذب بــرکت : 777 🪙 کد جذب عشق : 639 ❤️‍🔥 👈 بقیه کدها و روش استفاده 👉 👈 بقیه کدها و روش استفاده 👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 شروع داستان زیبا و هیجان انگیزه 🥀وقتی یازده سالم بود منو به مردی هفتاد ساله که زنش مرده بود شوهر دادن به همین سادگی …. نه کسی نظر منو پرسید نه صلاحم رو در نظر گرفت آقام کارگری ساده بودو در آمد کمی داشت پس وقتی زن های محلی منو برای اون پیر مرد پولدار در نظر گرفتند نه نگفت.... 🍃🌸
دورهمی2💞
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #برشی_از_یک_زندگی #رویای_زندگی 🍃🌸🍃 یک روز شنیدم که یک روز به یکی از هم بازی هاش می گ
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 داشت با بچه ها بازی می کرد …. ..صداش کردم: رجب مادر ؟سرشو بلند کرد ولی برنگشت منو نگاه کنه کمی وایساد بعد شروع کرد به دویدن دنبالش دویدم و بهش رسیدم اونو بغل کردم و به سینه فشردم سر و روشو غرق بوسه کردم اشکهای بچه ام می ریخت بدون اینکه گریه کنه بغض گلوشو گرفته بود ولی هیچ عکس العملی نشون نمی داد فقط اشک می ریخت …بدون اینکه منو بغل کنه و مثل گذشته دستهای کوچولوشو دور گردنم بندازه ازش پرسیدم قربونت برم الهی دلت برام تنگ نشده بود ؟ حرف احمقانه ی من اشکهایش را بیشتر کرد و سرشو انداخت پایین.آبجیم که از اومدن من با خبر شده بود خودشو رسوند به ما و از دیدن اون منظره گریه اش گرفته بود ….همینطور که رجب تو بغلم بود باهاش رو بوسی کردم و با هم رفتیم به عمارت ….رقیه همین طور گله می کرد که چرا نمیای بچه رو ببینی؟ نه خبر میدی؟ نه میای دلم هزار راه رفت …….رقیه همین طور حرف می زد و من محو تماشای رجب بودم ….وقتی رسیدیم کسی تو اتاق نبود با هم نشستیم و من رجب رو توی بغلم گرفتم حالا اون به سینه ی من چسبیده بود و جدا نمی شد هر چی بهش گفتم مادر بیا کنارم بشین تا با هم حرف بزنیم به خرجش نرفت ….. رقیه می گفت : به خدا اصلاً حتی یک بار هم سراغ تو رو نگرفت نمی دونم چرا اینجوری می کنه؟ ما مثل چشمامون ازش مراقبت می کنیم خیالت راحت باشه …راستی یک خبر خوب خانم آبستنه و سخت ویار داره برای همین برای عقد تو نیومد میگن دائماً اوغ می زنه …و ترشی می خوره فکر کنم پسر بزاد …. با خوشحالی گفتم : خدا رو شکر نگرانش بودم خبری ازش نبود چه خوب انشالله که پسر بیاره (بعد لپ رجب رو محکم بوسیدم ) مثل پسر من خوشگل و آقا وقتی بزرگ شدن با هم دوست میشن مثل منو مامانش …….بانو خانم اومد تو اتاق و تا چشمش به من افتاد از خوشحالی فریاد زد که الهی فدات بشم دختر کجا بودی که ما بدون تو سوت و کوریم حتی آقاجان موقع قرآن خوندن هم یادت می کنه چرا نیومدی ..خوب حق داشتی باید پاگشا میشدی ولی محرم آقا جان مهمونی نمیده …ولی پس فردا حاجی جمشیدی هیئت داره و همه اونجا جمع میشن توام بیا بیشتر ببینیمت الانم ما هر شب میریم روضه توام بیا خوب …..گفتم آخه اوس عباس میره سر کار و بعد از ظهر ها هم میره سر کارِ خونه ی خودش تا تموم کنه آخر شب خسته و مونده میاد و نای نفس کشیدن هم نداره ….. رقیه به شوخی گفت : برای توام نداره و دوتایی خندیدن.در تمام مدتی که با اونا حرف می زدم رجب از سینه ی من جدا نشد دلم شور می زد . 🍃🍃🍃🌸🍃
💖 فال حافظ 💖 ❶ ابتدانیت کنید ❷ سپس سه صلوات بفرستید ❸ سپس یکی از قلب‌های زیر را لمس کنید 💞👇👇👇 💗💗 💗💗 💗💗💗 💗💗💗 💗💗💗💗💗💗💗 💗💗💗💗💗💗 💗💗💗💗 💗💗 💗 خدایا به مـن در زندگے آرامـش عطا فرما💕💕
هدایت شده از تبلیغات دلدار
ورود دختر ممنوع شده 💋🚷 https://eitaa.com/joinchat/2612134004C6a290170c3 https://eitaa.com/joinchat/2612134004C6a290170c3 پسرا حمله کنید تا شلوغ نشده 👆🏻🤣😻
🔸إنّی أعلم ما لا تعلمون 🔹حجة الاسلام حاج شیخ علی بهجت: 🔸در جلسه ای که مقام معظم رهبری حضور داشتند، آیة الله بهجت فرمود: آقای قاضی چند بار تکرار کرد که بعد از من آقا میرزا ابراهیم شریفی عهده دار این امر است. این سخن آقای قاضی موجب اعتراض شد که افرادی اقدم از آیت الله شریفی داریم. آقای قاضی حرفی نزد اعتراضات بالا گرفت. در نهایت آقای قاضی فرمود: «انی اعلم ما لاتعلمون». 🔹مقام معظم رهبری فرمودند: آقای شریفی همسایه ما بود ولی چیزی اظهار نمی کرد! 🔸آقای بهجت فرمودند: بله از ایشان چیزها می دانم. آقای قاضی روزهای چهارشنبه نمی آمد و کسی هم نمی دانست که ایشان کجا رفته است؛ اما آیة الله شریفی می گفت: الان آقای قاضی فلان جاست؛ الان فلان کار را انجام می دهد و .... 🔹و میفرمود: ایشان در اتاق من بود دو کشف مهم به ایشان دست داد یکی از آنها بسیار مهم بود که از اسرار عالَم بود و گفتنی نبود. ♦️(پس از بازگشت شاگردان مرحوم قاضی به شهرهای خود، ايشان تنها شاگرد مجتهد باقیمانده خود در نجف را بعنوان وصی انتخاب نمود که اين رشته به دست غير اهل علم نيفتد، اما با ادعای وصايت باطنی عملا وصيت ايشان ناديده گرفته شد) 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🧿فال روزانه (کاملا واقعی)🧿 ⬇️یکی از قلب ها رو لمس کن⬇️ 💙🤍💙🤍💙🤍💙🤍💙 💙🤍💙🤍💙🤍💙🤍💙 💙🤍💙🤍💙🤍💙🤍💙 💙🤍💙🤍💙🤍💙🤍💙 💙🤍💙🤍💙🤍💙🤍💙 من امروز وقتی رفتم بیرون...😂💦
هدایت شده از تبلیغات دلدار
کمان رستم، نام درختی با قدمت بیش از سیزده سده(هزار و سیصد سال) است که در شهر شهمیرزاد  سمنان قرار گرفته‌است.علت نامگذاری این درخت، به کمان رستم، منشعب شدن آن به دو شاخه با زاویۀ کمان‌شکل است. “کمان رستم” حدود پانزده متر طول دارد. این درخت کهنسال در اسفند ماه سال نود در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. شهمیرزاد دارای بزرگترین باغ گردوی جهان است. شهمیرزاد رویشگاه کهن ترین درختان گردو و بزرگترین باغ گردوی جهان است که یکی از دیدنی ترین ویژگی های درختان گردوی شهمیرزاد ارتفاع بلند آنها است که به چهل متر نیز می‌رسد. 🌕 @donyaye_ajayeb