🛎#کتاب_برای_دهه_هشتادی_ها📚
👈"داستان بریده بریده"
نوشته ی علیرضا نظریخرم
انتشارات کتابستان
این کتاب کل قضیه کربلا ، از موقعی که معاویه میمیره و یزید خلیفه میشه رو به صورت داستان توضیح داده👌
این کتاب کمکت میکنه :
° اطلاعاتت رو در مورد کربلا بالا ببری
°درس های عاشورا رو یاد بگیری
مهم ترین ویژگی این کتاب اینه که با زبان عامیانه نوشته شده و قرار نیست از خوندنش خسته بشی 😉
توضیحات کاملتر -> عکس جلد پشت کتاب
تعداد صفحه : ۵۳۵
[ بریده ۱ ]
[ بریده ۲ ]
[ بریده ۳ ]
📱DaheHashtadi_ha
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️عراق تو خودروسازی از ما جلوتره؟
+شبهه ای که بعد دیدن ماشین های لوکس بین زائرای اربعین زیاد پیش میاد
📱DaheHashtadi_ha
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌃 در آسمانها دنبال بهشت میگشتم
اما آنرا همین جا روی زمین یافتم...
🎵 قسمتی از آهنگ Keep My Heart (قلبم را نگه دار)
@vetrmusic
20.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_برای_دهه_هشتادی_ها 📚
موکب آمستردام
نوشته ی علیرضا دانشگر
انتشارات عهد مانا
#اربعین
📱DaheHashtadi_ha
.
سلام رفقای دهه هشتادی
احوال شما؟!
قراره با یه هشتگ جدید ، مطلب های جدیدی بذاریم😁
منتظر باشید ، امروز منتشر میشه...📲
.
.
#قهرمان_من 🇮🇷
شهید سید مجتبی علمدار
ایشون کسی هستن که قراره باهاشون آشنا بشیم ، و بدونیم سبک و روش زندگیشون چی بوده؟!
خب بذارید از چند تا خاطره شروع کنیم😇
.
دهه هشتادیها 😎🇵🇸
. #قهرمان_من 🇮🇷 شهید سید مجتبی علمدار ایشون کسی هستن که قراره باهاشون آشنا بشیم ، و بدونیم سبک و رو
.
حاضرید که باهم اولین خاطره رو بخونیم؟!🤔
.
.
✿خاطره اول از :
"شهــید سیــد مجتبـی علـــمدار"✨
ایشان انگشتری داشتند که خیلی برایش عزیز بود.
میگفت این انگشتر را یکی از دوستانش موقع شهادت از دست خود در آورده و دست ایشان کرده و در همان لحظه شهید شده است.
ایشان وقتی به آبادان برای مأموریت می رود، این انگشتر را بالای طاقچه حمام جا میگذارد و دربازگشت به ساری یادش می افتد که انگشتر بالای طاقچة حمام جا مانده است.
وقتی آمد خیلی ناراحت بود.
گفتم: آقا چرا اینقدر دلگیری؟
گفت: انگشترِ بهترین عزیزم را در آبادان جا گذاشتم، اگر بیفتد و گم شود واقعاً سنگین تمام میشود.
گفت: بیا امشب دوتایی زیارت عاشورا و دعای توسل بخوانیم شاید این انگشتر گم نشود یا از آن بالا نیفتد.
جالب اینجا بود که ما زیارت عاشورا را خواندیم و راز و نیازکردیم و خوابیدیم. صبح که بلند شدیم دیدیم انگشتر روی مفاتیج الجنان است. اصلاً باورمان نمیشد همان انگشتری که در آبادان توی حمام جا گذاشته بود روی مفاتیج الجنان بالای سر ما باشد .
#قهرمان_من🇮🇷
📱DaheHashtadi_ha
.
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای از : "شهــید سیــد مجتبـی علـــمدار"
#قهرمان_من🇮🇷
📱DaheHashtadi_ha