eitaa logo
دهـہ شصتے ها
12هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
8هزار ویدیو
29 فایل
گذری بر دوران ڪودڪی ارسال خاطرات و عکسهاتون😍 @Parham22
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری از ویترینِ یک مغازه در تهران، ۱۳۵۱ @dahee60
ساعت های قدیم یک چکش داشت همچین از جات می‌پریدی.... بعدا میفهمیدی نه بابا روی کره زمین هستی و فقط داره ساعت زنگ میزنه 😂 @dahee60
چند بار موقع هنرنمایی و خطاطیتون فرش خونه رو نابود کردید ؟😂 @dahee60
قدیما پیدا کردن شوهر خیلی راحتتر بود😅 @dahee60
نوستالژی دهه شصت یادها و خاطره ها @dahee60
قدیما وقتی یه چیزی گرون میشده اینجوری باهاش برخورد میکردن نه مث الان برن صف‌ بکشن برای خریدش ! تحریم میوه به علت گرونی در سال ۵۶ @dahee60
خفن ترین سیستم بازیافت دهه شصت😁 یه زمانی با اینا کیف درست میکردن😁 @dahee60
این روزها دلم یه جای آروم و دنج میخواد یه سفره ی ساده با بشقاب های ملامین و خنده های از ته دل یه جا درست مثل خونه ی پدری @dahee60
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نصف مغزم رو در طول زندگی اینطوری موقع لباس پوشیدن از دست دادم😐😂 @dahee60
حموم رفتن زمان ما : میرفتیم تو حموم یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما! اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود! یه عر میزدیم از سوزش، مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر. بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد! یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم! بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن! بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود! دو لایه از پوستمونو بر میداشتن، فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن. بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن، یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش. بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!😂😂😅 @dahee60
این روزها دلم یه جای آروم و دنج میخواد یه سفره ی ساده با بشقاب های ملامین و خنده های از ته دل یه جا درست مثل خونه ی پدری @dahee60
چهار پایه ویژه بسیاری از حمام های دهه شصت !😄 مورد مبهمش اون سوراخ وسطش هست که هرگز مشخص نشد برای چیه😂 @dahee60