eitaa logo
دهـہ شصتے ها
12هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
8.1هزار ویدیو
29 فایل
گذری بر دوران ڪودڪی ارسال خاطرات و عکسهاتون😍 @Parham22
مشاهده در ایتا
دانلود
غصّه هایتان را با قاف بنویسيد تا هرگز باورشان نکنيد! انگار فقط قصّه است و بس شاد زندگی کنید قدر لحظه ها را بدانيد! زمانی می رسد که دیگر شما نمی توانید بگویید جبران می کنم دهہ شصتےها @dahee60
هدایت شده از تبلیغات سـیـــTⓥــــنـما
. 🔴می خوام از دست حوله های گرون قیمت و بی کیفیت نجاتت بدم ‼️ 🔴تا حالا اسم حوله های یزدی به گوشت خورده💫 💥حــــوله های ســـبک و کـم حــجم 💥در عین حال با عــالی🌱 💥اگه از حوله راضی نبودی سریع مرجوع کن 🌟تو این کانال هر چی محصول یزدی بخوای پیدا می کنی ، اونم اصل یزد و با 💰 🔥فـــروش ایـــنترنتی و حضــوری 🔴حتما یه سر به کانال ابریشم بزن😍 http://eitaa.com/joinchat/694747699C9980637478 الانم تخفیف روزپـــــدر دارن😍
برا بچه های دهه ۶۰ از سختی های زندگی حرف نزنید اونا تا این و نشون نمیدادن از مداد جدید خبری نبود !! دهہ شصتےها @dahee60
بازی نور و سایه روی فرش لاکی😍❤ دهہ شصتےها @dahee60
هدایت شده از تبلیغات سـیـــTⓥــــنـما
‼️ ♨️نوشابه مصرف کنید اگر از فواید و خاصیت نوشابه با خبر بودید هر روز نوشابه مصرف میکردین فواید نوشابه بزن رو‌لینک و فوایدشو ببین👇 https://eitaa.com/joinchat/3150315850C9388b2ca35
دکتر : «بیشتر بیماری‌ها، حتی اونایی که دکترا گفتن درمان نداره، راه‌حل طب سنتی دارن❗️ از کبدچرب و ریزش مو گرفته تا نازایی و افسردگی و آنفولانزا ، خستگی بی حالی ، دیسک کمر ، مشکلات بانوان کمخونی ،سنگ کلیه ، زخم معده ، لاغری ، چاقی MS بیماری پوستی ، تنفسی، الرژی…» شاید درمان مشکل تو هم همین‌جا باشه 👇👇🏽👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/1627784334Cf831a8ba6d
هدایت شده از تبلیغات سـیـــTⓥــــنـما
✔️تکنیک لاغری و آب کردن چربی شکم پهلو فقط تو 20 روز با این روش 😍👌 👇👇🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/1627784334Cf831a8ba6d ⬅️ فیلم آموزشش گذاشتم ➡️
دهـہ شصتے ها
#سرگذشت_شیرین #رنگ_آرامش #پارت_پانزده اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم. بابام حتی زحمت ندادب
اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم. دیگه نتونستم تحمل کنم گفتم امیر برام خواستگارامده بابام راضیه،امیرمکث کوتاهی کردگفت کیه؟گفتم ابوالفضل بهو دادزدچی!؟بعدزیرلب چندتافحش نثارش کردگفت چطورجرات کرده وقتی میدونه من میخوامت گفتم ابوالفضل میدونه گفت اره خودم بهش گفتم..گفتم میخوای چکارکنی گفت شماره بابات روبده باید باهاش حرف بزنم..گفتم میشه چندروز صبرکنی اگرنتونستم خودم این موضوع حل کنم بعدش توبه بابام زنگ بزن خلاصه بابدبختی امیرراضی کردم فعلا کاری نکنه..اون روز وقتی برگشتم خونه مامانم داشت تلفنی بایکی حرف میزد انقدرخوشحال بودکه فقط میخندید..میگفت ایشالله همه ی جوانهاخوشبخت بشن..بدون اینکه بهش سلام کنم رفتم تواتاقم،ده دقیقه بعدش صدام کردگفت بیاناهارت بخور گفتم سیرم ونرفتم بیرون..مامانم خودش امدپیشم گفت چته؟انگارناراحتی؟!زبونتم که موش خورده سلام نکردی،گفتم خوبم فقط خسته ام..مامانم گفت فعلا مجبورم نازت بکشم..گفتم اره میدونم مجبوری چون زیادمهمونتون نیستم میخوایدبه زورشوهرم بدید.. ادامه در پارت بعدی 👇 ‌‌‌‌‌‌ ┅┅┄┄❥┄┄┅┅
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💣کلیپ های رو دیدی🤣⁉️ همون دختر معروف اینستا 🤣 عاشق این کلیپ های جدیدش شدم🙈 اینحا هر روز کلی 👇 رو با هم میتونی تو روزمرگی آنوشا داشته باشی ✌️😍 بزن رو لینک تا نپاکیده🔨👇 https://eitaa.com/joinchat/3986293376C308ab67d44
هدایت شده از تبلیغات سـیـــTⓥــــنـما
👦🏻پسرم جلوی مهمونا در کمدو باز کرد، همه چی ریخت بیرون!😱 آبروم رفت🤦‍♀️ 👩‍🦳فرداش مادرشوهرم اومد گفت: 💬«عرو๛ جان، بیا عضو این کانال شو با زیر ۱۰۰ تومن نظم‌دهنده بخر!» 🛒 ✿از وقتی عضو شدم، ܣܩه زندگیم مرتب شده. ܣر روز ܣم یـه وسیله‌ے جدید مࡅ࡙ذارن👌 https://eitaa.com/joinchat/1240466286C5f42a57668
دهـہ شصتے ها
#سرگذشت_شیرین #رنگ_آرامش #پارت_شانزده اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم. دیگه نتونستم تحمل کن
اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم. مامانم یکی زد روپاش گفت دوباره این شیمادهن لق بازی دراورد..گفتم نه دیشب حرفاتون روشنیدم ولی بدون من زن ابوالفضل نمیشم ازش بدم میاد مامانم گفت چشه بدبخت پسربه این خوبی ازخداتم باشه، گفتم همین امشب به گوهرخانم زنگبزن بگو شیرین راضی نیست وبرای پسرشون فکریه دختردیگه باشن..مامانم گفت بابات صلاحت بهترمیدونه وماراضی هستیم توام بایدقبول کنی تاهمین الانشم دیرشده خواهرت هم سن تو بودیه بچه ام داشت..بحث کردن باپدرومادرم بی فایده بود تصمیم گرفتم باخود ابوالفضل حرفبزنم وبهش بگم راضی به این وصلت نیستم..فرداش وقتی ازمدرسه برمیگشتم رفتم محل کار ابوالفضل،اون موقع تویه تعمیرگاه ماشین کارمیکردازدوردیدمش داشت بایه مشتری صحبت میکرد..منتظرموندم تاسرش خلوت بشه..وقتی موقعیت جورشدرفتم جلوبهش سلام کردم..بادیدنم حسابی جاخوردجواب سلامم بالبخند دادگفت:شمااینجاچکارمیکنی؟انگارازوقتی خواستگاری کرده بود روش بازشده بود..گفتم میخوام باهات صحبت کنم..گفت الان نمیشه برو خونه غروب بیا پارک دورمیدون.. ادامه در پارت بعدی 👇 ‌‌‌‌ ┅┅┄┄❥┄┄┅┅