2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلم هوای کودکی ام را کرده
یه جاده بارونی
یه موزیک قدیمی که پدر دوست داره
و منی که روی بخار شیشه نقاشی میکشه..
دهہ شصتےها
@dahee60
3.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسنی رو یادتونه؟ اون زمان که این برنامه رو میذاشت، یه مُد شده بود هر نره خری رو که میدیدی میگفت: من کلاس اولی هستم، خوشحال هستم.😂
دهہ شصتےها
@dahee60
دهـہ شصتے ها
#سرگذشت_شیرین #رنگ_آرامش #پارت_بیست_چهار اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم. امیر گفت شرمنده ح
#سرگذشت_شیرین
#رنگ_آرامش
#پارت_بیست_پنج
اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم.
یهوسکوت مطلق حکم فرماشدومن عملا داشتم سکته میکردم انقدرحالم بدبودکه اگرازجام بلندمیشدم باسر می افتادم زمین تمام بدنم میلرزید دست پام یخ کرده بود.بابام گفت، چراجواب منو نمیدیدنکنه باشیرین دوستی؟!امیرگفت من شیرین دوستدارم الانم اگراینجام میخوام این دوستداشتن ثابت کنم..بابام گفت کسی که حرمت یه خونه رونگه نداره دزدکی ازچشم دیگران باناموس اون خونه ارتباط برقرارکنه ازدیدمن هیچ ارزشی نداره ودوست داشتنشم کشکه شمااگرشیرین دوست داشتید صبر نمیکردید براش خواستگار بیاد بعد تازه یادت بیفته باید بیای خواستگاریش!!به جای رابطه دوستی میومدید صادقانه حرفتون میزدید حیف که حرمت نون نمک مارو نگه نداشتی،در ضمن ماحرفامون باخانواده محترم اقاابوالفضل زدیم الان نمیتونیم دبه کنیم امیرگفت هنوز اتفاقی نیفتاده اوناهم مثل من امدن خواستگاری،بابام یه کم صداش بلندکردگفت مثل شماااا ؟ نه اشتباه نکن اون مثل تونیست بااینکه همسایه بودولی بادخترمن رابطه دوستی برقرار نکرد مثل مرد باخانوادش امدحرفش زد اما شماچی!!
ادامه در پارت بعدی 👇
┅┅┄┄❥┄┄┅┅
دهـہ شصتے ها
#سرگذشت_شیرین #رنگ_آرامش #پارت_بیست_پنج اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم. یهوسکوت مطلق حکم ف
#سرگذشت_شیرین
#رنگ_آرامش
#پارت_بیست_شش
اسمم شیرین تویه خانواده شلوغ به دنیاامدم.
بابا به امیر میگفت:ازیه شهردیگه شاخکات کارکرده بادخترساده من دوست شدی هیچ میدونی این حرف اگرتومحل بپیچه ابروی مامیره من چندسال دارم باابرو زندگی میکنم نمیذارم حیثیتم بخاطر عشق عاشقی دو روزه شمابه باد بره.. دادگاه ها پرازدخترپسرهای هستن که مثل شمایه شبه عاشق شدن دو روزبعدش به هزاریک بهانه الکی ازهم خسته شدن طلاق گرفتن من خودم تاشب عروسی زنم رو دوبار دیدم مگه عاشق هم بودیم!!!نه جانم عشق دوستداشتن زن مردوقتی میرن زیریه سقف باگذشت زمان به وجودمیاد نه ازراه حرام!بابام رگباری حرف میزدنمیذاشت امیر بدبخت دهن بازکنه وانقدرعصبانی بودکه مامانم مدام میگفت حاجی ترخداحرص نخورالان پس میفتی،ازترس اتفاقات بعدازاین ماجرا شروع کردم گریه کردن چون میدونستم بابام محاله کوتاه بیادوبعدازاین دیگه ازادی قبل رونخواهم داشت..تو حال خودم بودم که مامانم امد تو اشپزخونه بااخم گفت خاک برسرت که شرفمون بردی دختره هرزه!!مامانم خیلی اعصبانی بودباتهدیدبهم گفت اگربلای سربابات بیاد داداشات زندت نمیذارن....
ادامه در پارت بعدی 👇
┅┅┄┄❥┄┄┅┅
جوری که ما از این کنترلها محافظت میکردیم از نیروگاه هستهای محافظت نمیکنن
دهہ شصتےها
@dahee60
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادی کنیم از گذشته ها "دورانی که دلها پاک وزلال بود❤️
دهہ شصتےها
@dahee60
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غرق در گذشته های زیبا شوید...
دهہ شصتےها
@dahee60
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞کارتون میو میو عوض میشه😊❤️🌸
دهہ شصتےها
@dahee60