هدایت شده از نشریه معارف
آیت الله مظاهری.pdf
7.14M
#اختصاصی
🌗بايدها و نبايدهاي استادان و دروس معارف اسلامي
✍️رهنمودهايي از حضرت آيت الله مظاهري، به استادان معارف اسلامي
🔻در ضرورت تدريس دروسي با عنوان معارف اسلامي در دانشگاهها، ترديدي نيست. زيرا نسل تكامل خواه و حق جوي جوان مسلمان در هر رشتهاي كه تحصيل كند، نيازمند يك ديدگاه مذهبي قابل دفاع است، و از اين جهت بايد با ارتقاء معلومات ديني بتواند نگرش مذهبي خود را اولاً براي خويشتن و ثانياً براي ديگران قابل دفاع و توجيه سازد. از اين رو در دانشگاه به عنوان كانون تكامل فكري و فرهنگي جوانان، بايد چنين دروسي به بهترين شيوهها، ارائه گردد.
اما آنچه بسيار با اهميت و كاملاً تعيين كننده است، شرايط اين مسئله است. به بيان ديگر، يك نگرش صحيح مذهبي براي جوانان عزيزِ دانشجو از طريق تدريس دروس معارف اسلامي، وقتي ايجاد خواهد شد كه سه كار مهم صورت پذيرد:
🔸نخست آنكه، كتابها و متون درسي، با دقت هر چه تمامتر به گونهاي تنظيم و تدوين شوند كه: اولاً: «رغبت برانگيز» باشد. ثانياً: «كاربردي» باشد.
✅ادامه مطلب در فایل pdf
📚منبع: نشریه معارف 75.
🌐 کانال نشریه معارف🔻
https://eitaa.com/maarefmags_ir
هدایت شده از نشریه معارف
داستان منبر.apk
14.4M
© #نرم_افزار تبلیغی
♦️داستان منبر
🔹مجموع داستانهای برای منبر و تایپ شده جدید سخنرانان (۵۰۰۰ داستان)
📲 دانلود مستقیم از سایت (https://talabeyar.ir/1399/12/dastanemenbar/)
🌐 کانال نشریه معارف🔻
https://eitaa.com/maarefmags_ir
هدایت شده از نشریه معارف
منبریار2 (استاد عالی).apk
16.09M
© #نرم_افزار تبلیغی
♦️منبریار ۲
🔷مجموعه سخنرانی های
مکتوب استاد عالی
صدها منبر کوتاه وکامل
📲 دانلود مستقیم از سایت (https://talabeyar.ir/1401/12/%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%B2%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C/)
🌐 کانال نشریه معارف🔻
https://eitaa.com/maarefmags_ir
39.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 شبنامه قسمت 1266
خیلی مهم / این ویدئو را هر ایرانی باید ببیند/ پیام مهم رهبر ایران
صحبت های بسیار مهم رهبر ایران درباره عصر #هوش_مصنوعی / خانواده بیرحمانه مورد تهاجم قرار گرفته است / باید برای نسل های بعدی برنامه ای اساسی ریخت / قسمت اول
❁❅❁❅❁❅❁❅
🔵 کانال *افسران جنگ نرم انقلاب اسلامی*
https://eitaa.com/joinchat/2070216742Cfb46d21fc0
40.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 شبنامه قسمت 1267
فقط کسانی که دغدغه ی ایران را دارند این برنامه را ببیند/ باید سنگر تمدنی تشکیل داد
فقط آن کسانی که دغدغه ی ایران را دارند این برنامه را ببینند / ما با یک تهاجم تمدنی رو به رو هستیم / باید از موضع دفاع تمدنی خارج شد / پیام مهم #رهبر_ایران در جمع سخنران ها / قسمت دوم
❁❅❁❅❁❅❁❅
🔵 کانال *افسران جنگ نرم انقلاب اسلامی*
https://eitaa.com/joinchat/2070216742Cfb46d21fc0
25.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشنهاد ویژه
حتما ببنید به جواب خیلی سوالات و حرف ها دست پیدا می کنید
🎞 #موشن_گرافی
🔸عنوان: مجرمین نامرئی
تهیه شده: در پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر
🔰خلاصه:
در این مستند موشن به نظریه «بطالت اجتماعی و تواکل» پرداخته می شود که به نوعی بر مسئولیت پذیری مردم و عواقب بی تفاوتی نسبت به آن می پردازد.
📌کانال رسمی ستاد امر به معروف و نهی از منکر
درسي اخلاقی از سهراب سپهری
____________
سخت آشفته و غمگین بودم
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند،
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند ،
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم..
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ……
گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم،
عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند...
خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را...
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من
عصبانی باشم
با محبت شاید،
گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...
با خشونت هرگز...
"سهراب سپهری"