🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ و خواندن دعای عهد آغاز کنیم🌱
🔹امام علی علیه السلام: به خدا سوگند یاد مرگ است که من را از سرگرمیها و بازیهای دنیا باز میدارد.
#صبح_نو
⏳امروز یکشنبه
۲۴ فروردین ۱۳۹۹
۱۸ شعبان ۱۴۴۱
۱۲ آوریل ۲۰۲۰
🤲 حضرت صادق علیه السّلام: هرکه چهل صبحگاه دعای عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
سیاست یعنی طوری به مردم بگویی بروید
به جهنم که برای آنها این نیاز به وجود
بیاید که از تو آدرس بپرسند !!
#وینستون_چرچیل
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
از دل برود هر آن که از دیده برفت...
داستان ضرب المثل:
ملا دلباخته دختر کدخدا شده بود. او از هر فرصتی برای ابراز عشقش استفاده میکرد. روزی از جانب عموی ملا نامهای رسید که وضع او را ناگوار توصیف میکرد. درنتیجه پدر ملا وی را برای پرستاری و مراقبت از برادرش به محل زندگی او در شهری دور فرستاد.
ملای عاشق پیشه، برای اثبات دلدادگی خود و اینکه دخترک را هرگز فراموش نخواهد کرد به وی قول داد هر روز برایش نامه بنویسد. از آن به بعد هر روز نامهرسان درِخانه ی کدخدا را دقالباب میکرد.
دختر کدخدا نیز برای دریافت نامه ،خود را شتابان به درب منزل میرساند.
به نظر شما این داستان چه فرجامی داشت؟ آیا ملا به وصال یار رسید؟!
بله… بالاخره نامهنگاری روزانه اثر خود را گذاشت و دختر کدخدا ازدواج کرد. اما نه با ملا… بلکه با نامهرسانی که هر روز او را به واسطه ی نامههای ملّا میدید.
آنچه بینی دلت همان خواهد
“هاتف اصفهانی”
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
شبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد کارگاه نجاری شد.
همینطورکه مار گشتی میزد بدنش به اره گیر کرد و کمی زخم شد. مار خیلی ناراحت شد و برای دفاع از خود اره را گاز گرفت که سبب خونریزی دور دهانش شد.
او نمی فهمید که چه اتفاقی افتاده و از اینکه میدید اره دارد به او حمله میکند و مرگش حتمی است، تصمیم میگیرد برای آخرین بار از خود دفاع کرده و هر چه شدیدتر حمله کند و بدنش را دور اره پیچاند و هی فشار داد.
نجار صبح که آمد روی میز بجای اره لاشه ی مار بزرگ و زخم آلودی را دید.
مار بخاطر خشم زیاد و تفکر نادرستش موجب مرگ خود شد؛ مواظب افکار نادرستمان باشیم.
اگر عصبانی هستید کمی صبر کنید!
لوییز ال هی
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
گاهی گذشته ام را که مرور می کنم؛
می بینم تا قبل از آمدنت
دلتنگی واژه ی پررنگی بود که سرتاسر لحظاتم را پر کرده بود...
ولی حالا
حالا که کنارم هستی،
حالا که نفسهایمان بند یکدیگر است؛
دلتنگی واژه ی غریب و کمرنگی شده که مدتهاست از وجودم پرکشیده..
بمان برایم؛
بمان که حضورت لحظه لحظه ی وجودم را لبریز از عشق می کند
👤محمد کریم درودگر
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
ای کاش دوباره شهر پر شور شود
ای کاش دوباره خانه پر نور شود
ای کاش خدا دوباره لطفی بکند
تا استرس از بهارمان دور شود ...
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
هرگز کسی اینگونه فجیع
به کشتن خود برنخاست که من به زندگی نشستم...
#احمد_شاملو
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
✨﷽✨
#حکایت
💐انصاف درگرفتن اجرت💐
ْ
✅شیخ در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار
با انصاف بود. به اندازه اي که سوزن می زد و به
اندازه کاري که می کرد مزد می هیچ
وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري
چیزي دریافت کند.
✍یکی از روحانیون نقل می کند که: عبا و قبا
و لباده اي را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد،
گفتم چقدر بدهم؟ گفت : دو روز کار
میبرد ،چهل تومان.
🔆روزي که رفتم لباسها را بگیرم گفت: اجرتش
بیست تومان می شود. گفتم: فرموده بودید چهل
تومان؟ گفت فکر کردم دو روز کار می برد ولی
یک روز کار برد
📜روایت است که امام علی (ع) فرمود :
الانصاف افضل الفضائل
انصاف برترین فضیلتها است
📚:کتاب کیمیای سعادت
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
شاید داری کند پیشرفت میکنی
همین که پیشرفت داری،یعنی از خیلیا جلوتری
به توانایی هات ایمان داشته باش ...
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
دانش آموزای عزیز لطفا اپلیکیشن شاد رو روی گوشی های هوشمندتون یا تبلت هاتون نصب کنید کلاس مجازی داریم
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak