6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفتم مهر ماه، روز بزرگداشت شمس تبریزی است.
🎥 "اپرای مولوی"،
نخستین ملاقات شمس و مولانا
کارگردان بهروز غریب پور
صدای مولانا: محمد معتمدی
صدای شمس: همایون شجریان
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
🔹روزی در یک دهکده کوچک، معلم مدرسه از دانشآموزان سال اول خود خواست تا تصویری از چیزی که خیلی دوست دارند، نقاشی کنند.
او با خود فکر کرد که این بچههای فقیر حتماً تصاویر بوقلمون و میز پر غذا را نقاشی خواهند کرد. ولی وقتی یکی از دانشآموزان نقاشی ساده کودکانه خود را تحویل داد، معلم شوکه شد. او تصویر یک دست را کشیده بود، ولی این دست چه کسی بود؟
بچههای کلاس هم مانند معلم از این نقاشی مبهم تعجب کردند. یکی از بچهها گفت: «من فکر میکنم این دست خداست که به ما غذا میرساند.»
یکی دیگر گفت: «شاید این دست کشاورزی است که گندم میکارد و بوقلمونها را پرورش میدهد.»
هر کس نظری میداد تا این که معلم بالای سر پسر رفت و از او پرسید: «این دست چه کسی است؟»
پسر در حالی که خجالت میکشید، آهسته جواب داد: «خانم معلم، این دست شماست.»
معلم به یاد آورد از وقتی که این دانشآموز پدر و مادرش را از دست داده بود، به بهانههای مختلف نزد او میآمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد.
شما چطور؟! آیا تا بحال بر سر کودکی یتیم دست نوازش کشیدهاید؟ بر سر فرزندان خود چطور؟
ما همیشه به فکر غذای جسم خود و دیگران هستیم اما بدانیم روح انسان ها هم نیاز به غذا دارد که همان مهربانیست!
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
منصفانه نیست !
که ما ، در زمانه ی مدرن باشیم ، با سختی های عهدِ عتیق و دَقیانوس !
درستش این بود که یکی - دو قرن ، عقب تر بودیم ، اما تا این اندازه ، غمگین و بلاتکلیف نبودیم .
من که ترجیح می دهم تمامِ سختی ام برایِ آبی باشد که ناگزیرم با کوزه ی سفالی از چشمه بیاورم ،
نگرانی ام برایِ برشته شدنِ نانِ تنور گِلی ،
و غصه ی شبانه ام برایِ سویِ کمِ چراغِ گردسوز ،
اما دلم خوش باشد ...
اما دغدغه ی نانِ شب ها و بی سرانجامیِ روزها پیرم نکند !
این به روز رسانیِ لعنتی ، ما را بدجور ، صنعتی و وابسته کرد !
کاش فریبِ زمانه را نخورده بودیم !
کاش می دانستیم که هیچ اتوبانی ، بدونِ تلفات و تخریب نیست ،
و هیچ ساختمانِ بلندی نیست که روشناییِ خانه هایِ کوچکتر را نگیرد !!!
کاش پدرانمان ، مدرنیته را پس زده بودند ،
تا کارِ ما به اینجا نمی کشید ...
اینجا که حالمان تعریفی ندارد ...
اینجا که ظاهراً خوبیم و باطناً ، کم آورده ایم ...
این مدرن شدن ، به کوتاه شدنِ دست هایمان نمی ارزید !
کاش در روزگارِ قشنگِ خانه هایِ کاهگِلی و کوچه هایِ خاکی ، جا مانده بودیم ،
همان جا که چشمه ی همدلی و انسانیت ، هنوز جریان داشت ...
همان جا که همه چیزِ دنیایمان ؛
به خودمان مربوط بود ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
قد آرزوهایم بلند است
آنقدر بلند که هر چه دستم را دراز میکنم
بازهم نمیرسم
میتوانستم تا همیشه یک گوشه بنشینم
و فقط به آرزویم زل بزنم و نگاهش کنم
از دور
و فقط آرزو بماند
اما این انتخاب، همانی نیست که میخواهم
این اواخر راه دیگری پیش گرفتم
یک نردبان گذاشته ام
حالا که قد من با قد آرزوهایم یکی نیست
یکی یکی پله های نردبان را بالا میروم
تا هم قد آرزوهایم شوم
همیشه یک راهی هست
مانند همین نردبان
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak