eitaa logo
داستانک
1.7هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
80 ویدیو
4 فایل
داستان های کوتاه حکمت ها حکایات و سخنان گوهربار از بزرگان و نویسندگان اینستاگرام instagram.com/allah_almighty_photo
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴ریاکاری و از بین رفتن تمام اعمال! ✍مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی ) روایت کرده است که : در بنی اسرائیل عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت می کرد . روزی دعا کرد که : خدایا می خواهم حال خودم را نزد تو بدانم ، کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن عمل را انجام دهم،واِلاّ پیش از مرگم توبه کنم ؟ حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن عابد فرستاد و فرمود : تو پیش خدا هیچ عمل خیری نداری! گفت : خدایا، پس عبادتهای من چه شد؟ملک فرمود :هر وقت عمل خیری انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی هستی و به نیکی از تو یاد کنند... خُب، پاداشت را گرفتی!آیا برای عملت راضی شدی؟ این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون و ناراحت شد ، و صدایش به ناله بلند گردید . ملک بار دیگر آمد و فرمود : حق تعالی می فرماید : الحال خود را از من بخر ، و هر روز به تعداد رگهای بدنت صدقه بده . عابد گفت:خدایا چطوری؟!من که چیزی ندارم..فرمود : هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد رگهای بدنت بگو : 《سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ》 💥عابد گفت : خدایا اگر این طور است ، زیادتر بفرما ؟ فرمود :اگر زیادتر بگویی ثوابت بیشتر است... 📚 داستانهايي از اذکار و ختوم و ادعيه مجرب, ج۱/ علي مير خلف زاده 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
ماجرای شگفت‌انگیز دیدار اجنه با آیت الله بهجت حجت الاسلام روحی تعریف می‌کند: خیلی از داستان‌هایی که آیت الله بهجت نقل می‌کردند که یک آقایی این چنین بود، خودشان را داشتند می‌گفتند. دوستان می‌گفتند: این خودش است. می‌گفتم: نه، دلیلی ندارد. تا اینکه شاید سی سال گذشت و از یک قضیه‌ای که اغلب آن را نقل می‌کردند به صحت این مطلب پی بردیم. ایشان بارها می‌فرمودند: آن آقا در مورد جن چنین گفته. تا یک بار بچه‌های کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند. ایشان به بچه‌ها فرمودند: بیایید با شما کار دارم. من هم رفتم طرف دیگری و می‌خواستم مراقبت کنم که چه کار می‌خواهند بکنند آقا. دیدم به آن‌ها فرمودند: جن ترس ندارد، آن‌ها کاری به مومن ندارند. حالا کسی که سی سال می‌گفت یک آقایی، به این بچه‌های کوچک می‌گفتند: "من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آن‌جا نرو جن دارد. گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم، عمامه‌ام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم. پاسی از شب که گذشت، صدای پای آن‌ها را بیرون در اتاق می‌شنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد. از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد. دید که من اینجا خوابیدم. عمامه‌ام کنارم است. رفت به آن‌ها گفت: این لشکر خداست." عصر از ایشان پرسیدم آقا، آن شخص حرف جن را چه طوری متوجه شد؟ فرمود: آخر آن جمله‌اش این بود: هذا خیل الله. سی سال به ما در خانه می‌گفتند: یک آقایی بود. 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱 🔹امام علی(ع): زاهد در دنیا کسی است که حرام بر صبرش غلبه نکند و حلال از شکرش باز ندارد. ⏳امروز شنبه  ۲ مهر ماه ۱۴۰۱ ۲۷ صفر ۱۴۴۴ ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲ ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
فقط جهت یادآوری ... ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
پاییز بغل می‌خوام ترین فصل ساله ... ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
اگر خدا نخواهد برگ از درخت نخواهد افتاد. چه برسد به خود درخت... پس باامید زندگی کن... ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
اگر خدا نخواهد برگ از درخت نخواهد افتاد. چه برسد به خود درخت... پس باامید زندگی کن... ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
‏هر داستانی یک پایان زیبا دارد، و اگر تو خوشحال نیستی، این پایان داستان نیست...! ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
‌ روزگارت وصل امید باشد و بس ... ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
‌ در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس.... 👤حافظ ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
تو باغبان امتی و جای اجر تو یک شاخه یاس را وسط در گذاشتند با رفتنت مصیبت زهرا شروع شد داغ پسر به سینه ی مادر گذاشتند در کوچه ها غرور علی را کسی شکست در کوچه بود فاطمه روی زمین نشست ص🖤🍂 ع🖤🍂 🍂💔 ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
باور کنید قامت حیدر خمیده است رنگ از عذار حضرت زهرا پریده است باور کنید بغض حسن مانده در گلو خونِ ‌دل حسین به صورت چکیده است ص🥀 ع🥀 ع🥀 🥀 ⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak