امشب از ذوق آمدنت دل ما قرار ندارد
زبان قَلَمَم بند آمده از شوق عطر تو ☺️
آمدی برکت زندگی... 🌹
روشنی دیده... 😍
شور جوانی... 👌
معنی ایمان... 💓
آمدی هستی عاشق ها شوی
آمدی تاج بندگی ام شوی
قدم به چشم عاشقانت گذاشتی پادشاه دو عالم
چگونه دل و جانم نلرزد برای کسی که نه فقط ملائک،
نه فقط پیغمبران و کائنات و هستی،
که خدا خاطرخواه اوست...
فدای قدم های پاکت
خوش آمدی جانم به قربانت...
حسین جاااان ❤️
#میلاد_امام_حسین(ع)🌺
#مبارڪ_باد🌺
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
لبریز فلک شد از تَبــارک
آوازِ طَرب دهد چکــاوک
آمد پســـری ابوالعجائب
از خانه ی مالکُ الْمَمالَـک
حرف دل نوکر حسین است
اربـاب تولـــدت مبــــارک
#میلاد_امام_حسین(ع)🍃🌺
#مبارک_باد🍃🌺💫
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
🔹امام زمان(عج): برای هیچکس جائز نیست که در اموال و چیزهای دیگران تصرف نماید مگر با اذن و اجازه صاحب و مالک آن.
#صبح_نو
امروز سهشنبه
۲۴ بهمن ماه
۳ شعبان ۱۴۴۵
۱۳ فوریه ۲۰۲۴
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
ویرانه است این جهان
عمر کفاف نمیدهد آباد کنیم
غیرت اجازه نمی دهد رها کنیم...
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
به تو از دور سلام
به سلیمان جهان از طرف مور سلام...
میلاد پربرکت و با سعادت امام حسین (ع) و اعیاد شعبانیه مبارک باد 🌹🌹
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
#داستانی_زیبا (وفای به عهد)
🔸"حَجّاج بن یوسف" در زمان خلافت عبدالملک مروان، والی عراق و ایران بود. او در قساوت قلب و سنگدلی، در تاریخ بی نظیر و یا کم نظیر است و با به حکومت رسیدن او، شورشهای مردمی بر علیه او آغاز گردید.
🔹"ابوعبیده" چنین نقل میکند:
جمعی از مردم را که بر علیه حجاج شورش کرده بودند، دستگیر کرده به نزد او آوردند. حجاج دستور داد همه را گردن زدند و تنها یک نفر باقی ماند که وقت نماز فرا رسید!!
به «قتیبة بن مسلم» گفت: او را نگاهداری کن و فردا نزد من بیاور.
قتیبه گوید: من بیرون رفتم و آن مرد را با خود بردم. در بین راه گفت: "حاضری کار خیری انجام دهی؟"
گفتم: "چه کاری؟"
گفت: "امانتهایی از مردم نزد من وجود دارد و میدانم ارباب تو مرا خواهد کشت، آیا میتوانی مرا آزاد کنی تا با نزدیکانم وداع کنم و امانتهای مردم را به آنها بازگردانم و درباره بدهکاریهای خود وصیت نمایم و برگردم؟ من خدا را گواه میگیرم که فردا صبح بازگردم."
🔸قتیبه گوید: "من از سخنان او تعجب کردم و به او خندیدم"
امّا او دوباره گفت: "ای قتیبه! به خدا سوگند که میروم و دوباره باز خواهم گشت" و مدام اصرار کرد تا به او گفتم برو. وقتی از چشمم دور شد، ناگهان به خود آمدم و با خود گفتم: "چه بر سر خویش آوردم؟؟!!" پس از آن به نزد خانوادهام آمدم و آنها را از ماجرا آگاه کردم و آنها هم به هراس افتادند و شبی سخت را با یکدیگر گذراندیم تا صبح فرارسید.
🔹در همین اثنا شخصی در زد، درب را باز کردم، دیدم همان کسی است که او را آزاد کرده بودم. گفتم: بازگشتی؟
گفت: "خدا را گواه خود قرار داده بودم چگونه میتوانستم باز نگردم؟!!"
با یکدیگر به راه افتادیم تا به نزد حجاج رسیدیم. همین که چشمش بر من افتاد گفت: "اسیر دیروز کجاست؟"
گفتم: "بیرون است."
او را حاضر کردم و ماجرای شب گذشته را برای حجاج بیان کردم. حجاج چند مرتبه به او نگاه کرد و سرانجام گفت: "او را به تو بخشیدم."
به همراه یکدیگر از نزد او بیرون آمدیم. آن گاه به او گفتم: "هر جا که میخواهی برو!!"
مرد سر به آسمان بلند کرد و گفت: "خداوندا تو را شکر میگویم..."
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿امام صادق (علیه الصلاة و السلام) فرمودند:
ثَلاثَةٌ لا عُذْرَ لاَحَدٍ فیها: اَداءُ الاَمانَةِ اِلَی الْبِرِّ وَ الْفاجِرِ، وَالْوَفاءُ لِلْبِرِّ وَ الْفاجِرِ وَ بِرُّالْوالِدَینِ بِرَّینِ کانا اَوْ فاجِرَین.🌿
سه چیز است که عذری برای کسی در ترک آنها نیست:
1⃣بازگرداندن امانت، خواه به نیکوکار باشد یا بدکار
2⃣وفای به عهد و پیمان، نسبت نیکوکار باشد یا بدکار
3⃣نیکی کردن به پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بدکار....
#قصههای_تربیتی
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak