🔸پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» فرمودند:
به جبرئیل گفتم: ای حبیب من جبرئیل! چرا فاطمه در آسمان «منصوره» و در زمین «فاطمه» نامیده شده است:
جبرئیل گفت:
🔹«سُمِّيَتْ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ فُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا و هِيَ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ» يَعْنِي نَصْرَ فَاطِمَةَ لِمُحِبِّيهَا»
🔹او بدین سبب در زمین فاطمه نامیده شده، که شیعیان خود را از جهنم رهایی میبخشد، و دشمنانش از محبت وی بیبهره خواهند بود،
🔹در آسمان بدین جهت منصوره است که خداوند فرموده: «در آن روز (قیامت) مؤمنان بهجهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد خرسند میشوند»؛ منظور از این یاری همان نصرتی است که فاطمه به دوستداران خویش خواهد کرد.
📚 معاني الأخبار؛ ص396
🌟حکایت دخمه انوشیروان
✨آورده اند که: یکی از علماء در مجلس مأمون حدیثی روایت می کرد که اشخاص پادشاهان عادل در قبر متفرّق نمی شود و اجزای ایشان از یکدیگر نمی ریزد.
🍃مأمون فرمود که: مرا در صدق حدیث نبوی صلی الله علیه و آله شائبه ریبی نیست، اما داعیه دارم که نوشیروان را ببینم که فی الواقع مظهر عدل بود و بر زبان معجز نشان حضرت رسالت صلی الله علیه و آله گذشته که من متولّد شدم در زمان مَلِک عادل. پس عزیمت مداین کرد، چون بدان جا رسید فرمود تا:
🍃دخمه ی نوشیروان را بگشادند و بدان جا درآمده، وی را دید تازه در خاک خفته چنان که شخصی در خواب خفته باشد و سه انگشتری در دست داشت، بر نگین هر یکی پندی نوشته:
🍂اول آن که: با دوست و دشمن مدارا کن.
🍂دویم آن که: در کارها بی مشاورت خردمندان شروع منمای.
🍂 سیم: رعایت رعیت فرو مگذار.
🌱و در روایت دیگر آمده که: لوحی از زر بالای سر وی آویخته بود، بر آن لوح نوشته بود که: هر که خواهد که خدای تعالی او را بزرگ گرداند، گو علمای زمان خود را بزرگ داند و هر که خواهد که ملک او بسیار شود، گو صفت عدل خود را بسیار سازد.
🍃مأمون فرمود تا: آن پندها را نوشتند و آن خاک را به عطر آلوده ساختند و سرش بپوشیدند. منقول است که در آن دخمه یکی از ندمای ملک اجازت سخن طلبید و بعد از رخصت فرمود که:
🍃عدل را خاصیتی است که بعد از وفات ضرر خاک از کافر عادل باز می دارد، اگر عادل به سعادت اسلام مُستَسعَد(1) باشد، چه عجب که در عقبی ضرر آتش نیز ازو باز می دارند.
🍃مأمون این سخن را پسندید و فرمود تا در ذیل آن وصایا ثبت کردند. مثنوی:
عدل در دنیا نکونامت کند در قیامت خوب فرجامت کند
اندرین عالم معظّم سازدت چون بدان عالم رسی بنوازدت
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_های_کوتاه_و_آموزنده :
💫آخرین آرزوی سقراط
🌳پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند از وی پرسیدند: بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست؟
🌳پاسخ داد: بزرگترین آرزوی من این است که به بالاترین مکان آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم:
🌳 ای دوستان، چرا با این حرص و ولع بهترین و عزیزترین سال های زندگی خود را به جمع ثروت و سیم و طلا می گذرانید، در حالیکه آنگونه که باید و شاید در تعلیم و تربیت اطفالتان که مجبور خواهید شد ثروت خود را برای آنها باقی بگذارید، همت نمی گمارید؟!
✾📚 @Dastan 📚✾
🔴تلویزیونتان را نابود کنید "
🔆اگر زیادی تلویزیون نگاه می کنید و خودتان هم این موضوع را می دانید شاید برایتان مفید باشد که این یک سوال را بپرسید :
💫" می خواهم در کدام سمت این صفحه شیشه ای زندگی کنم ؟ "
🌟وقتی تلویزیون نگاه می کنید افراد دیگری را نگاه می کنید که دارند کار مورد علاقه شان را انجام می دهند تا پول در بیاورند . آنها در سمت بهتر صفحه ی شیشه ای تلویزیون هستند ، چرا که به آنها دارد خوش می گذرد و شما دارید منفعلانه خوش گذراندن آنها را تماشا می کنید و حسرت می خورید .آنها پول می گیرند و شما پول می دهید . (اشاره به هزینه های قابل توجه خرید کارت های اعتباری تماشای شبکه های تلویزیونی در امریکا)
✨گروچو مارکس در جایی گفته که به نظر او تلویزیون می تواند بسیار باعث افزایش معلومات انسان بشود . او گفته :
👈" هر وقت کسی تلویزیون را روشن می کند من به یک اتاق دیگر می روم تا کتاب بخوانم "
✾📚 @Dastan 📚✾
💠راهکار آیت الله بهجت ره
✍یکی از طلاب محترم نقل کردند : "روزی به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدم و عرض کردم: آیا می شود خودمان به این دستوراتی که از بزرگان رسیده و در کتاب ها نوشته شده ، مانند دستورات مرحوم بید آبادی عمل کنیم؟
آقا جواب دادند:مرحوم بید آبادی و بزرگان دیگه برای اسلام زحمات بسیار کشیدند ، ولی هر کدام از راه خاصی افراد را به سوی خدا می بردند. ولی راه من هم این است که این دستور العمل فقط در یک چیز جمع شده،در یک کلمه خیلی کوچک ، و آن "ترک گناه"است! ولی فکر نکن ترک گناه چیز ساده ای است، گاهی خیلی مشکل است.و تمام دستورات خودشان بعداً می آید.
🔰 ترک گناه مثل چشمه ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد ، شما گناه را ترک کنید دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید." گاهی خود آقا می فرمودند: "خیال می کنیم خیلی چیزها گناه نیست وحال اینکه نگاه تند به مطیع،و نگاه محبت آمیز به عاصی خود گناه است که شاید ما گناه نشماریم..."
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطرات جالب حجت الاسلام قرائتی از دوران جوانی: در روستا روضه میخواندم و مردم میخندید و آخرش از روستا بیرونم کردند!
🔹در مراسم ختم پدرم وصیت شده بود من منبر بروم، در آن مجلس هفت بار مردم را خنداندم
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🌻داستان واقعی شریک
🌴شریک بن عبدالله مردی بود عالم و زاهد و بسیار فاضل . روزی وارد بر مهدی خلیفه عباسی شد . خلیفه به شریک پیشنهاد کرد "تو باید در بغداد قاضی القضاه شوی ." او چون مردی عادل بود و دستگاه مهدی عباسی را غاصب و ستمگر می دانست این پیشنهاد را نپذیرفت . مهدی گفت : "پس باید فرزندان مرا علم بیاموزی ." شریک چون از مصاحبت و همنشینی ملوک و فرزندان آنان بیزار بود این را نیز نپذیرفت .
🌴مهدی عباسی گفت : "پس حتما نهار را نزد ما بمان تا ما از نصایح تو بهره مند شویم" . از این رو اجبارا این پیشنهاد را پذیرفت .
🌴هنگام صرف غذا در سفره ی شاهانه از انواع غذاهای لذیذ استفاده کرد . بعد از خوردن غذا آشپز مخصوص سلطنتی رو به مهدی عباسی کرده ، گفت : "قربان ! این آقای عالم و زاد و پرهیزگار بعد از این غذا دیگر روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید" .
🌴این بود که تدریجا این غذای حرام در روش شریک اثر بدی گذاشته ، پس از مدتی به خلیفه پیشنهاد قضاوت و نیز تربیت اولادش را نموده و مصاحبت و قضاوت ، هر دو را قبول کرد .
🌴روز اول ماهی بود و می خواست حقوق بگیرد و مدیر مسءول در پرداخت حقوق و ماهانه تعلل می ورزید و امروز را به فردا می انداخت . شریک به او اعتراض کرد . رءیس دارایی با تغیر به شریک گفت : "تو که به من گندم نفروخته ای که این قدر سماجت در گرفتن حقوق می کنی" .
🌴شریک گفت : "بلی ، بالاتر از گندم به این دستگاه فروخته ام ، دینم را به این دستگاه فروخته ام و آن در نتیجه قضاوت های خلاف عدالتی است که به آنها فتوا داده ام" .
🌴حضرت امام صادق (ع) او را نفرین نموده ، فرمود : " خداوند گوشت بدن او را با شانه های آتشین در قیامت از بدنش جدا گرداند . "
🌴آری ، شریک بن عبدالله غذای حرام و لقمه ناپاک ولو یک مرتبه بیش نخورد لکن آنچنان او را عوض کرد و صفحه قلب او را تیره و تار نمود که جزء علمای دربار ظلم گردید و بر اثر یک مرتبه خوردن غذای حرام سعادت خود را از دست داد .
✨✨👈یک عمر پرهیز اما اثر یک وعده غذای حرام
✾📚 @Dastan 📚✾
#جرعهای_از_معرفت
💠آیت الله فاطمی نیا رحمة الله
🔸همه احادیث و روایات را که جمع کنیم و نتیجه بگیریم، اولین آسیب شما جوانان از غضب است. هر دری که به روی شما بسته شود به خاطر #غضب است.
🔸ماشالله جوان را می بینی انگشتر، تسبیح، محاسن و سجاده؛ اما در خانه که می رود با مادرش غضب آلود برخورد می کند.
🔸 آقا از بیرون می آید خانه می گوید "آقا جاتون خالی دعای کمیل بودیم". چه کمیلی؟
چهل سال است بلد نیستی با همسرت درست حرف بزنی!
چهل سال نتوانستی زبانت را کنترل کنی!
🔸پس به قول امیرالمومنین اگر محاسبه نفس کنیم و اعمال خود را بسنجیم متوجه می شویم که بعضی درهای رحمت چرا به رویمان بسته می شود و نمی توانیم حال معنوی پیدا کنیم.
یک کلمه احتمال بده این برای غضب توست و اگر این غضب کنترل شود چه درهایی به روی انسان گشوده می شود!
✾📚 @Dastan 📚✾
🌿🌺﷽🌿🌺
💚شما هر چه را که باور داشته باشید به سراغتان می آید، چون قانون جهان این است که باورتان را به شما اثبات می کند، اگر به پیری فکر کنید، چین و چروک به سراغتان می آید، اگر به ریزش موهایتان دائم فکر کنید، آن را با چشمان خود خواهید دید، درست مثل اینکه آنها را به زندگی خود دعوت می کنید.
اما خبر خوب این است که شما با اختیار خود می توانید انتخاب کنید که چه چیزی را به زندگی خود دعوت کنید. زیبایی ظاهری آن چیزی نیست که چقدر شما زیبا به نظر می رسید، زیبایی در این است که با اعتماد به نفس کامل، آن کسی باشید که خداوند شما را خلق کرده است. خداوند برای هدفی شما را اینگونه که هستید خلق کرده است.
🤍بهخودتان دائما بگویید: تو نور چشم خداوندی، تو اشرف مخلوقاتی 🤍
#رهایی_از_افکار_منفی_و_استرس
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾📚 @Dastan 📚✾
🍃🍂✨🍃🍂✨🍃🍂✨🍃🍂
🦋پادشاه به نجارش گفت باید تابوتی از خوشه گندم برایم بسازی و گرنه اعدامت میکنم و حبیب نجار این کارو بلد نبود
🦋 نجار آن شب نتوانست بخوابد.
همسر نجار گفت:
🦋مانند هرشب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهاي گشايش بسيار
🦋کلام همسرش آرامشي بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شدو خوابيد
🦋صبح صداي پاي سربازان را شنيد،چهره اش دگرگون شد و با نااميدي، پشيماني و افسوس به همسرش نگاه کرد و با دست لرزان در را باز کرد ودستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند . دو سرباز باتعجب گفتند:
🦋پادشاه مرده و از تو مي خواهيم تابوتي برايش بسازي،چهره نجار برقي زد و نگاهي از روي عذرخواهي به همسرش انداخت،همسرش لبخندي زد وگفت:
مانند هرشب آرام بخواب،زيرا پروردگار يکتا هست و درهاي گشايش بسسارند
#حکایت
🍃🍂✨🍃🍂✨🍃🍂✨🍃🍂
✾📚 @Dastan 📚✾
🌸داستان برادر سلطان محمود و غلام وی
🍃🍂آورده اند که: برادر سلطان محمود غازی غلامی را از بندگان درم خریده که از وی گناهی عظیم در وجود آمده بود بفرمود تا فرو کشیدند در پیش وی و چوب زدند، غلام به تظلم پیش سلطان آمد، سلطان در حال امر کرد تا طبل و نقاره و کوس و علم و اسبان نوبت و تمامی اسباب سلطنت را به در خانه برادرش بردند، برادرش چون آن حال مشاهده نمود از غایت خوف و اضطراب بی توقف به درگاه سلطان آمد، و سر نیاز بر زمین خضوع نهاد و
🦋گفت: از بنده چه گناه صادر شده و کدام جریمه واقع گشته که موجب آن باشد که اسباب سلطنت به در خانه بنده فرستند؟
🌟سلطان فرمود: که اگر سلطنت حق من است تو با فرو کشیدن و چوب زدن غلامان چه کار داری ؟! بایستی که آن حالت به عرض من رسیدی تا تفحص کردمی و نگذاشتمی که از مالک بر مملوک حیفی(1) رود، و نه از مملوک بر مالک و حق سبحانه و تعالی که بندگان به من سپرده جواب آن مرا باید گفت نه تو را، بعد از آن به شفاعت بسیار گناه برادر عفو فرمود. مثنوی:
سیاست نشاید ز کارآگهان که آن خاص باشد به شاهنشهان
دلیری مکن بر در شهریار مهمّات شاهان به شاهان گذار
نهم چون امور سپاهیان مفوض(2) به امرا است؛ باید که امیر سلطان را بر آن دارد که پیوسته لشکر او آراسته باشد، و برای حرب مهیا و آماده گشته، چه عالم محل حوادث است و کس نداند که حادثه در چه وقت زاید و فتنه از کدام طرف آید، اگر سلطان به جمع مال مشغول گردد و رجال جمع نکند به وقت ضرورت فرو ماند، چه جمع رجال به مال میسر گردد و اطراف ممالک به رجال مسخر شود، لا ملک الّا بالرجال و لا رجال الا بالمال.(1) بیت:
به لشکر شود ملک عالم مسخر به مال است ترتیب لشکر میسر
📚اخلاق محسنی.كمال الدین حسین بن علی واعظ كاشفی سبزواری بیهقی
🌸داستان برادر سلطان محمود و غلام وی
🍃🍂آورده اند که: برادر سلطان محمود غازی غلامی را از بندگان درم خریده که از وی گناهی عظیم در وجود آمده بود بفرمود تا فرو کشیدند در پیش وی و چوب زدند، غلام به تظلم پیش سلطان آمد، سلطان در حال امر کرد تا طبل و نقاره و کوس و علم و اسبان نوبت و تمامی اسباب سلطنت را به در خانه برادرش بردند، برادرش چون آن حال مشاهده نمود از غایت خوف و اضطراب بی توقف به درگاه سلطان آمد، و سر نیاز بر زمین خضوع نهاد و
🦋گفت: از بنده چه گناه صادر شده و کدام جریمه واقع گشته که موجب آن باشد که اسباب سلطنت به در خانه بنده فرستند؟
🌟سلطان فرمود: که اگر سلطنت حق من است تو با فرو کشیدن و چوب زدن غلامان چه کار داری ؟! بایستی که آن حالت به عرض من رسیدی تا تفحص کردمی و نگذاشتمی که از مالک بر مملوک حیفی(1) رود، و نه از مملوک بر مالک و حق سبحانه و تعالی که بندگان به من سپرده جواب آن مرا باید گفت نه تو را، بعد از آن به شفاعت بسیار گناه برادر عفو فرمود. مثنوی:
سیاست نشاید ز کارآگهان که آن خاص باشد به شاهنشهان
دلیری مکن بر در شهریار مهمّات شاهان به شاهان گذار
🌟نهم چون امور سپاهیان مفوض(2) به امرا است؛ باید که امیر سلطان را بر آن دارد که پیوسته لشکر او آراسته باشد، و برای حرب مهیا و آماده گشته، چه عالم محل حوادث است و کس نداند که حادثه در چه وقت زاید و فتنه از کدام طرف آید، اگر سلطان به جمع مال مشغول گردد و رجال جمع نکند به وقت ضرورت فرو ماند، چه جمع رجال به مال میسر گردد و اطراف ممالک به رجال مسخر شود، لا ملک الّا بالرجال و لا رجال الا بالمال.(1) بیت:
🍂به لشکر شود ملک عالم مسخر به مال است ترتیب لشکر میسر
📚اخلاق محسنی.كمال الدین حسین بن علی واعظ كاشفی سبزواری بیهقی
✾📚 @Dastan 📚✾