#داستان_آموزنده
🌸🌸#اسراف_مال به دوستان نااهل
⚡️یکی از خدمتگزاران مأمون، خلیفه عباسی، شبی برای او گفت: در همسایگی من مرد دینداری بود که به حق دیگران تجاوز نمیکرد؛ چون آخر عمرش شد، به جوانش که کمتجربه بود وصیت کرد. ازجمله گفت:
⚡️«ای پسر! خدا مرا مالی و نعمتی داده است که با رنج حاصل کردهام و آسان به تو میرسد؛ باید قدر بدانی و اسراف نکنی و از دوستان ناباب دوری کنی، ولی میدانم که نااهلان گرد تو آیند و مالت تمام شود، ولی هیچگاه خانه را نفروش. آنگاه که پولت تمام شود، دوستانت دشمن تو شوند و تصمیم میگیری که خود را با طناب آویزان و خودکشی کنی. من از الآن آن طناب را آویزان کردهام که اگر روزی کار به آنجا کشید، در خانهی خود، خویش را به آن طناب آویزان کن.»
⚡️پسر بعد از وفات پدر، مال را خرج و اسراف کرد و دوستان نااهل اموالش را خوردند و بعد از تمام شدن مالش، دشمن او گشتند؛ اما طبق وصیّت پدر، خانه را نفروخت و عاقبت تصمیم گرفت خود را حلقآویز کند. آمد و همان طناب که پدر به سقف بسته بود، به گردن انداخت تا خودکشی کند. بر اثر سنگینی، تیر سقف افتاد و ده هزار دینار از آنجا فروریخت.
⚡️چون جوان چنین دید، خوشحال شد و غرض از وصیت پدر را فهمید؛ و از اسراف و خرج بیرویه دوری کرد و زندگی معتدلی را آغاز کرد و از خواب غفلت بیدار شد.
🌱جوامع الحکایات، ص 310
🌱🌱امام عسگری علیهالسلام فرمود: «از اسراف کردن دوری کنید که اسراف از کار شیطان میباشد.»
📚بحارالانوار، ج 50، ص 292
✾📚 @Dastan 📚✾
🔸عشق و نجابت
✍ علیرضا مکتبدار
📌درباره عشق یا همان دوستداشتن بیحد و حصر، زیاد شنیده و خواندهایم و چه بسا آن را تجربه نیز کرده باشیم.
📌در عشق، همه شاخ و برگ وجود عاشق در قامت وجود معشوق درمیپیچد و آن را چنان در آغوش میگیرد که دویی در میان نماند و هر دو یکی شوند.
📌تاریخ حیات آدمی پر است از داستان عشاقی که کهربای عشق چنان جانشان را مجذوب ساخته که پشت پا به هر آنچه غیر از معشوق است زدهاند.
📌اما در این میان کم نبوده و نیستند مدعیانی که به دروغ، لاف عشق زده و حریر عشق را بر قامت دیوگون شهوت پوشاندهاند.
📌در عشق راستین، بیشتر از جلوههای ظاهری معشوق، این زیباییهای معنوی او است که چشم دل عاشق را مسحور میکند، از این رو نجابت و پاکی همواره همپای چنین عشقی است، اما در عشقهای آلوده، رنگ و لعاب معشوق ظاهری، چشم عقل مدعی عاشقی را کور ساخته و فرشته پاکی و نجابت را در او میکشد و هوس سبب میشود به کارهایی دست یازد که یکسره با عشق و عاشقی راستین، بیگانه است.
📌به قول نادر ابراهیمی:
عشق نیز تابعی از نجابت است. هوسبازِ نانجیب، بسیار میتوان یافت؛ امّا هرگز عاشقِ نانجیب پیدا نخواهی کرد، ای سلیمه! هیچ گاه نشنیدهاَم و نخواهی شنید که عشق، بتواند حتّی لحظهیی هم زیرِ چترِ نانجیبی، آسوده بنشیند و عشق باقی بماند، البتّه باز هم به شرطِ آن که عشق را با شهوت، اشتباه نگیریم.
#عشق
#نجابت
✾📚 @Dastan 📚✾
#هنر_زندگی
آدم هایی که باهاشون در ارتباطی
آینده تورو میسازن
بنگر با چه کسانی همنشین هستی😉
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
می گویند با هر کس
باید مثل خودش رفتار کرد
شما گوش نکنید
چون اگر چنین بود، از منش و
شخصیت هیچکس چیزی باقی
نمی ماند، هر کس هرچه به
سرت آورد ،فقط خودت باش نگذار
برخورد نادرست آدمها،اصالت
و طبیعت تو را خدشه دار کند.
اگر جواب هر جفایی ، بدی بود
که داستان زندگی ما خالی
از آدمهای خوب می شد 🌼
✾📚 @Dastan 📚✾
❄️🌼❄️🌼❄️🌼❄️🌼❄️
#داستان_آموزنده
🔆از رنگرزی تا ولیّ شدن
🦋مرحوم عارف بالله، حسنعلی نخودکی اصفهانی، استادی در اصفهان داشتند، به نام محمّد صادق تخته فولادی (م 1292) که در اوایل جوانی به رنگرزی مشغول بود و چند شاگرد هم داشت. یک روز عصر با شاگردان، برای تفریح به خارج از شهر اصفهان میروند؛ به هنگام بازگشت، عبورشان به قبرستان تخته فولاد میافتد و میبیند پیرمردی در حال تفکّر است.
🦋حاجی میگوید: «کمی با این پیرمرد شوخی کنیم.» او سؤالاتی میکند و پیرمرد جواب نمیدهد.
🦋حاجی با ته عصا به شانهی او میزند و میگوید: «انسانی یا دیوار؟» باز جوابی نمیشنود! پس به شاگردان میگوید: «برگردیم شهر.» چند قدمی نمیرود که پیرمرد (بابا رستم بختیاری) میفرماید: «عجب جوانی هستی حیف از جوانی تو!» و دیگر حرف نمیزند.
🦋حاجی با این حرف منقلب میشود و کلید دکّان را به شاگردان داده و خود، سه شبانهروز نزدش میماند. سپس به دستور بابا رستم روزها سر کار خود میرود و شبها به تخت فولاد میآید. استاد بعد از یک سال میفرماید: «دیگر کار بس است! و همینجا بمانید.» و … اینگونه حاجی از اولیای الهی میشود.
📚(نشان از بینشان،1/35)
✾📚 @Dastan 📚✾
🔷🔸🔸🔷🔸🔸🔷🔸🔸🔷
#داستان_آموزنده
🔆سکّاکی
🔅«سراجالدین سکاکی» از علمای اسلام بوده که در عصر خوارزمشاهیان میزیسته و از مردم خوارزم بوده است.
🔅سکاکی، نخست، مردی آهنگر بود. روزی صندوقچهای بسیار کوچک و ظریف از آهن ساخت که در ساختن آن رنج بسیار کشید. آن را به رسم تحفه برای سلطان وقت برد. سلطان و اطرافیان، بهدقت صندوقچه را تماشا کردند و او را تحسین نمودند.
🔅در آن وقت که منتظر نتیجه بود مرد دانشمندی وارد شد و همه او را تعظیم کردند و دو زانو پیش روی وی نشستند. سکاکی تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: او کیست؟ گفتند: او یکی از علماء است.
🔅از کار خود متأسف شد و پی تحصیل علم شتافت. سی سال از عمرش گذشته بود که به مدرسه رفت و به مدّرس گفت: میخواهم تحصیل علم کنم. مدرس گفت: با این سن و سال فکر نمیکنم به جائی برسی، بیهوده عمرت را تلف مکن.
🔅ولی او با اصرار مشغول تحصیل شد. امّا بهقدری حافظه و استعدادش ضعیف بود که استاد به او گفت: این مسئلهی فقهی را حفظ کن «پوست سگ با دباغی پاک میشود.» بارها آن را خواند و فردا در نزد استاد چنین گفت: «سگ گفت: پوست استاد با دباغی پاک میشود!» استاد و شاگردان همه خندیدند و او را به باد مسخره گرفتند.
🔅تا ده سال تحصیل علم نتیجهای برایش نداشت. دلتنگ شد و رو به کوه و صحرا نهاد. به جائی رسید که قطرههای آب از بلندی به روی تختهسنگی میچکید و بر اثر ریزش مداوم خود سوراخی در دلِ سنگ پدید آورده بود.
🔅مدتی با دقت نگاه کرد، سپس با خود گفت: دل تو از این سنگ، سختتر نیست. اگر استقامت داشته باشی سرانجام موفق خواهی شد. این بگفت و به مدرسه بازگشت و از چهلسالگی با جدیت و حوصله و صبر مشغول تحصیل شد تا به جائی رسید که دانشمندان عصر وی، در علوم عربی و فنون ادبی با دیده اعجاب به او مینگریستند.
🔅کتابی به نام مفتاح العلوم مشتمل بر دوازده علم از علوم عربی نوشت که از شاهکارهای بزرگ علمی و ادبی به شمار میرود.
📚داستانهای ما، ج 3، ص 45
✾📚 @Dastan 📚✾
💞🌸💞🌸💞🌸💞
#داستان_آموزنده
🔆دزد مستغفر
💫امام صادق علیهالسلام فرمود: «زنی در کشتی نشسته بود و آن کشتی غرق شد. آن زن بهوسیلهی تختهپارهای خود را نجات داد و به جزیرهای رسانید.
💫مردی در آن جزیره بود که دزدی میکرد. چون آن زن زیبا را مشاهده نمود، گفت: «تو از انسانها هستی یا از جنیان؟» گفت: «از انسانها؛ کشتی ما غرق شد و من بهوسیلهی تختهای با هزاران زحمت به این جزیره رسیدم.»
💫مرد با شتاب نزد زن آمد و او را در آغوش گرفت. زن چون بید به خود میلرزید. مرد گفت: «چرا میلرزی؟! از چه کسی میترسی؟ اینجا که کسی نیست!» زن گفت: «از خدایی که ناظر ماست، میترسم!!»
💫گفت: «آیا تابهحال مانند این عمل، انجام دادهای؟» زن گفت: نه؛ گفت: «وای بر من دزد که بارها این عمل بد را بدون ترس و با اختیار انجام دادهام، ولی تو حتی یکدفعه انجام ندادی و اینگونه میترسی.»
💫دزد این حرف را گفت و از اعمال گذشته استغفار کرد و بهسوی آبادی حرکت کرد. در بین راه مرد عابدی همراه او شد. چون آفتاب تابان و گرما شدید بود، عابد دعا نمود و دزد تائب آمین گفت. ناگهان ابری بر سر آنها سایه افکند تا آنکه به دو راهی رسیدند و از یکدیگر جدا شدند. عابد دید طرفی که آن مرد رفت، ابر بر سر او سایه افکنده است. برگشت و به نزد او رفت.
💫گفت: «به چه عملی نزد خدا این مقام را پیدا کردی که ابر بر سرت سایه میافکند؟» مرد دزد، داستان خود را با زن گفت. عابد گفت: «الآن خداوند به خاطر بازگشت از اعمال بد و به خاطر کارهای خوب و استغفارت، این مقام را به تو عنایت کرده است.
📚نمونه معارف، ج 1، ص 138 -لئالی الاخبار، ص 44
⚡️⚡️امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «تعجب میکنم از کسی که (از رحمت خدا) ناامید شده بااینکه میتواند طلب آمرزش کند.»
📚نهجالبلاغه فیض الاسلام، ص 112
✾📚 @Dastan 📚✾
همیشه هر چیزی را که دوست داریم،
به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم، دوست بداریم!
عشق در لحظه پدید میآید،
و دوست داشتن در امتداد زمان،
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق
و دوست داشتن است!
قابل اعتماد بودن ارزشمندتر از دوست
داشتنی بودن است!
تولد یک انسان همانند روشن کردن کبریتی است و مرگش خاموشی آن ،بنگر در این فاصله چه کردی؟ گرما بخشیدی ؛ یا سوزاندی.......؟!
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسته که باید جلوی دزدی و اختلاس رو با اولویت بیشتری گرفت
درسته که این وضع گرانی زیبنده این مملکت نیست
درسته که باید فقر توی جامعه ما ریشه کن بشه
ولی هر چیزی جای خودش..
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#این_شیرازی_است_بزنیدش.
🌷هوا به شدت گرم بود، که به ما اطلاع دادند در یکی از پایگاههای اطلاعات و عملیات بین نیروهاى سپاه و اشرار درگیری به وجود آمده، علی محمد به همراه هشت تن از افرادش با هلیکوپتر به منطقه رفت و پس از حل مشکل تصمیم گرفت مسیر برگشت را با یکی از خودروهای سپاه بیاید. هنوز نیمی از راه را نیامده متوجه شدیم مسیر با مقداری چوب بسته شده است. همه سکوت کرده و مضطرب بودیم، ناگهان علی محمد از ماشین پیاده شد و چوبها را کنار زد.
🌷در همین لحظه صدای رگبار گلولهها در فضا پخش شد. همه از ماشین پیاده شدیم. ساعتی نگذشت که همهی دوستانم توسط منافقین به شهادت رسیدند. یکی از اشرار تا علی محمد را دید فریاد زد: "این شیرازی است بزنیدش." علی محمد به خاطر ضربههای سختی که در لبنان به صهیونیستها و در کردستان به منافقین زده بود با نام شیرازی معروف بود و دشمنان حسابی از او میترسیدند و برای سرش جایزه گذاشته بودند. بار دیگر رگبار گلولهها به سمت علی محمد جاری شد.
🌷وقتی علی به زمین افتاد، اشرار آرام و با دلهره به او نزدیک شدند یکی از آنها برای اطمینان تیری به سر او زد و دیگری تیری در دهان او و دیگران بار دیگر بدنش را آماج گلولههای خود نمودند. بیش از هفتاد گلوله بر پیکر رنجور علی نشست و آنها در آخرین دقایق تصمیم گرفتند، پیکر خونین او را با خود ببرند. که صدای هلیکوپترهای سپاه و نیروهای امداد آنان را وادار به عقبنشینی نمود.
🌷خبر شهادت شیرازی مدتها با شادی در رادیوهای منافقین و اسرائیل تکرار میشد. همیشه نامههایش را با این عبارت به اتمام میرساند، "امروز سرباز اسلام، فردا شهید گمنام". یکی از نامههایش را با هم میخوانيم؛ "....نمیدانم که این بدن ضعیف به وطن یا سرزمین اسلامی ام، باز میگردد و یا تکه تکه و چاک چاک میشود و شاید اصلاً بدنی نماند و مانند صدها شهید گمنام مفقود در کربلای ایران و در خارج از مرزها در راه هدف در بیابان ها بر روی شن های داغ و تفتیده بماند اما در این راه خود را نمیبینم و تنها خدا را میبینم....
🌷....مگر حسینِ (ع) زهرا (س) در عاشورا نفرمود كه: اگر دین جدم، پیامبر با کشته شدن من باقی میماند پس ای شمشیرها و ای نیزهها بر بدنم فرود آیید و بدنم را تکه تکه کنید. حال اگر دین اسلام با جهاد و به خون خفتن من زنده میماند پس اى خمپارهها و ای رگبار مسلسلها بر بدن من ببارید و بدنم را قطعه قطعه کنید که ما در سنگر مانده ایم و آماده ایم....
🌷....با شما مردم یک سخن دارم اگر دست از انقلاب و ولایت بردارید و یا بیتفاوت بمانید، شهدا روز محشر جلو شما را خواهند گرفت.... و ای مسئولین به واسطهی خون عزیزان شهید و جانباز روی کار آمدید و مسئولیت جایگاه گذشته را بر عهده گرفتید مصلحت اندیشی نکنید و سازش و بیتفاوتی را کنار بگذارید و سخت و مقاوم باشید."
🌹خاطره اى به ياد شهید معزز علی محمد کرمی، معاون عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ 🖥 #انیمیشن زیبای مباهله پيامبر اسلام (ص) با مسيحيان نجران
🔰 ماجرای مباهله چیست؟
🔻باید داستان مباهله را به کودکان خود بیاموزیم.
🔻اگر غدیر عید ولایت است #مباهله عید فضیلت است. چون بزرگترین فضیلت علی(ع) در روز مباهله و آنهم صریحاً در قرآن کریم بیان شده.
🔻امام رضا(ع) به مأمون فرمودند: بالاترین فضیلت علی(ع) آیۀ مباهله است. چون در این آیه علی(ع) نفس پیامبر(ص) اعلام شده است. باید غربت مباهله برطرف بشود، این خیلی مهمتر از بسیاری دیگر از ایام الله است.
📚 الفصول المختاره،ص ۳۸
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
🌸عظمت آفرینش🌸
❤️عجايب قلب انسان
❣ قلب انسان به طور معمولی در هر سال ، سی و شش ميليون و هفتصد ونود و دو هزار بار می تپد
💥انرژی که از قلب انسان در هر دوازده ساعت منتشر می شود برای بلند کردن يک وزنه ی 65 تنی کافی است
☄ سرعت خونی که قلب پمپاژ می کند 7500 کيلومتر در ساعت سرعت دارد مثل اینکە مسير بين تهران و نیویورک را در يک ساعت بپيمايد
❣قلب در هر سال دو ميليون ششصد هزار ليتر خون را پمپاژ می کند که برای حمل آن حدود 81 تانکر بزرگ لازم است
❣ماهيچه های قلب جزء ضعيف ترين ماهيچه های بدن است پس چگونه چنين کار عظيم و سنگينی را انجام می دهند آن هم بدون استراحت.
👈 به راستی کدام فلز را می شناسيد که سالی 36 ميليون بار به هم سایيده شود ولی از بين نرود ؟
🌸سبحان الله وتعالی عمایشرکون🌸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️ 🖥 #انیمیشن زیبای مباهله پيامبر اسلام (ص) با مسيحيان نجران
🔰 ماجرای مباهله چیست؟
🔻باید داستان مباهله را به کودکان خود بیاموزیم.
🔻اگر غدیر عید ولایت است #مباهله عید فضیلت است. چون بزرگترین فضیلت علی(ع) در روز مباهله و آنهم صریحاً در قرآن کریم بیان شده.
🔻امام رضا(ع) به مأمون فرمودند: بالاترین فضیلت علی(ع) آیۀ مباهله است. چون در این آیه علی(ع) نفس پیامبر(ص) اعلام شده است. باید غربت مباهله برطرف بشود، این خیلی مهمتر از بسیاری دیگر از ایام الله است.
📚 الفصول المختاره،ص ۳۸
✾📚 @Dastan 📚✾
🌿🌺﷽🌿🌺
🦋این کلمات را کمتر به کار ببرید:
نمیشود ؛ نمیتوانم ؛ ندارم
هیچ وقت از نداشتن و یا کمبود سخن نگویید؛ زیرا از سخنهای شما بر شما حکم میشود!
یعنی با آن چه که میگویید، هم ارتعاش میشوید، شاید در آن لحظه چیزی متوجه نشوید ولی پاسخش را در طول زمان دریافت میکنید.
اگر مدام متوجه شکست و بیپولی و روابط ناسرانجامتان باشید، شکست بیشتری را به خود جذب خواهید کرد.
عادت کنید که در دنیای شگفتیها ومعجزهها زندگی کنید؛ زیرا حقیقت چیزی نیست که شما میبینید.
چشمهایتان را به موفقیت بدوزید و جز پیروزی چیز دیگری را باور نکنید.
#رهایی_از_افکار_منفی_و_استرس
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾📚 @Dastan 📚✾
🌿🌺﷽🌿🌺
🦋روی کمک هیچ کسی حساب نکن
یادت باشد روی کمک هیچ کسی جز خدا حساب باز نکنی، اوست که بی منت می بخشد، اوست که بی انتها عطا میکند و اوست که عاشقانه و بی توقع حمایتت می کند.
هر زمان چشم امید به دستهای دیگران داری
جهان بواسطه همان افراد به تو ثابت می کند، کسی که منشاء عشق، منبع اجابت و مقصد آرامش است را فراموش کرده ای و او خداست،
او همانیست که محبتش بی دریغ است، او همانیست که نه کینه ای دارد و نه منتی میگذارد و محبتش بی پایان است.
یادت باشد آنگاه که نیازمند دست کسی هستی به دستان عاشقش متصل شو و چشمهایت را بر هر کسی غیر از او ببند،
بدان که می بخشد، بدان که لطفش پاک است، بدان که منتظر درخواست توست و هر چه بگویی اجابت می کند، و باور کن همان خدایی که به تو زندگی بخشید می تواند به تو ثروت، عشق، سلامتی و اعتبار ببخشد.
هرگز فراموش نکن روی کمک هیچ کسی جز خدا حساب باز نکنی، تنها از او بخواه و تنها از او یاری بجوی تا همه چیز به تو داده شود.
❤️🍃ایاک نعبد و ایاک نستعین
این همان جمله ای است که هر روز خداوند تاکید کرده است در نماز بخوانی، تا در مشکلات زندگی فقط پشتت به بودن او گرم باشد.
#آرامش_با_قرآن
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾📚 @Dastan 📚✾
❤️🍃وقتی میگن باهرنفس شکرخدا کنید دلیلیش اینه :
بینی انسان در کسری از ثانیه، هنگام عبور هوا از داخل حفره هایش آنرا 75% مرطوب کرده و به دمای مناسب برای بدن (37 درجه سانتیگراد) میرساند، و فرق نمیکند که هوای بیرون بسیار سرد باشد یا گرم !
اگه بینی این خاصیت رو نداشت ،در عرض چند دقیقه باعث عفونت ششها میشد پس خدایا شکر🙏🌸
#معجزه_شکرگزاری
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾📚 @Dastan 📚✾
🍁⚡️🍁⚡️🍁⚡️🍁⚡️🍁
#داستان_آموزنده
🔆فروتنی سلمان
🔅حضرت سلمان، مدّتی در یکی از شهرهای شام، امیر (فرماندار) بود. سیرهی او در ایّام فرمانداری با قبل از آن، هیچ تفاوت نکرده بود، بلکه همیشه گلیم میپوشید و پیاده راه میرفت و اسباب خانهی خود را تکفّل میکرد.
یک روز در میان بازار میرفت، مردی را دید که یونجه خریده بود و منتظر کسی بود که آن را به خانهاش ببرد. سیلمان رسید و آن مرد او را نشناخت و بیمزد قبول کرد بارش را به خانهاش برساند.
🔅مرد یونجه را بر پشت سلمان نهاد و سلمان آن را میبرد؛ در راه مردی آمد و گفت: «ای امیر! این را به کجا میبری؟» آن مرد فهمید که او سلمان است؛ در پای او افتاد و دست او را بوسه میداد و میگفت: مرا ببخش که شما را نشناختم.
🔅سلمان فرمود: این بار را به خانهات باید برسانم و رسانید، بعد فرمود: «اکنون من به عهد خود وفا کردم، تو هم عهد کن تا هیچکس را به بیگاری (عمل بدون مزد) نگیری و چیزی را خودت میتوانی ببری، به مردانگی تو آسیب نمیرساند.»
📚(جوامع الحکایات، ص 178)
✨✨رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «هیچکس برای خدا تواضع نکرد مگر خدا رفعت و بزرگی به او داد.»
📚(جامع السعادات، ج 1، ص 359)
✾📚 @Dastan 📚✾
❄️⚡️❄️⚡️❄️⚡️❄️⚡️❄️⚡️❄️
#داستان_آموزنده
🔆نتیجهی روی گردانیدن از اسلام
🌼در تفسیر ابوالفتح رازی آمده است که جوانی در هنگام نماز، بالای مأذنه مسجد اذان میگفت. یک روز در حال اذان گفتن به خانههای اطراف مسجد نظر انداخت، ناگهان دیدهاش در خانهای، به دختری نیکومنظر و صاحبجمال افتاد. دل به او داد و پس از اذان در آن خانه را کوبید. صاحبخانه در را باز کرد، جوان به او گفت:
🌼«اگر دختر به شوهر میدهید، من به او مایلم!» صاحبخانه گفت: «ما «آسوری» مذهبیم، اگر مذهب ما را انتخاب کنی، از اینکه دخترم را به تو تزویج کنم منعی نمیبینم.»
🌼جوان که دل به زیبایی و جمال دوخته بود، از دین خود روی گرداند و از پذیرش شرط پدر دختر استقبال کرد. از اسلام دست برداشت و به شرک روی آورد و مذهب «آسوری» را قبول کرد.
🌼روز عقد، دختر از بالای پلههای خانه با سر به زمین افتاد و به هلاکت رسید و جوان هم به عشق او ناکام ماند.
📚نظام خانواده در اسلام، ص 179
✾📚 @Dastan 📚✾
🥀🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸🥀
#داستان_آموزنده
🔆ولید بن مُغیره
🌴بعد از آنکه پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم مبعوث به رسالت شد تا سه سال عدّه قلیلی ایمان آوردند؛ بعد وحی رسید که رسالت خود را ظاهر و عمومی کن و از استهزاء و اذیّت مشرکان پروا مکن که ما شرّ آنها را از تو دفع کنیم.
🌼یکی از آنها «ولید بن مُغیره» بود. جبرئیل ملک مقرّب الهی، نزد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمد و در آن هنگام ولید ازآنجا گذشت. جبرئیل گفت: «این ولید پسر مغیره از استهزاء کنندگان است؟»
🌴فرمود: بلی، پس جبرئیل اشاره به پای ولید کرد و ولید کمی که رفت، به مردی از خزاعه گذشت که تیر میتراشید، پا بر روی تراشهها و ریزههای تیر گذاشت و ریزهی آن در پای او رفت و پایش خونین شد.
🌴تکبّرش نگذاشت که خم شود و آن را بیرون آورد. چون به خانه رفت، روی کرسی خوابید و دخترش در پای کرسی خوابید. آنقدر خون از پاشنهاش روان شد که به تشک دختر رسید و دخترش بیدار شد و به کنیز خود گفت: «چرا دهان مشک را نبستهای؟» ولید گفت: این خون پدر توست، آب مشک نیست، بعد وصیّت کرده و به جهنّم پیوست.
📚(منتهی الامال، ج 1، ص 36)
#تکبر
✾📚 @Dastan 📚✾
💠 حج مستمندان
🔸 پیامبر اکرم صلی الله و علیه واله و سلم به مردی که ازمحرومیت خود از حج شکایت می کرد، فرمودند:
بر تو باد به #نماز_جمعه که حج مستمندان است.
✨ لِرَجُلٍ شَكا حِرمانَهُ الحَجَّ: عَلَيكَ بِالجُمُعَةِ فَانَّها حَجُّ المَساكِينَ ؛
📚وسایل الشیعه/ج 5/ص 5
✍🏼 حج، توانایی جانی و مالی می خواهد و برای بعضی مقدور نیست. خداوند عبادتهای جایگزین را برای افراد ناتوان قرار داده است تا بتوانند از اجر آن برخوردار شوند.
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
#حواسمان به چروک هایِ دور چشم مادرانمان
و لرزش دست های پدرانمان باشد
حواسمان به تٙر شدنر های گاه و بیگـاهِ
چشم هایِ کم سو و دلتنگیِ شان باشد
حواسمان باشد آن ها خیلی زود پیــر می شوند
و خیلی زودتر از آنـچه فکـرش را می کنیـم از کنارمان می رونـد.
حواسمان باشد به دلگیـریِ غروب هایِ تنهاییِ شان...
حواسمـان باشد که آن ها تمامِ عمـر
حواسشان به مـا
به آرام قد کشیدنمان،
نیاز ها و نازهایمان بوده اند.
آن ها یک روز آنقدر پیـر میشوند که
حتی اسم هایمان را هم فراموش می کنند.
حواسمان به گرانترین و
بی همتا ترین عشق هایِ زندگیمان
به پدرها وبه مادرها خیلی باشـد
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#تصویر_درد
🌷صحنههای دردآوری به چشم دیدم که در قدرت تحمل هر کسی نبود. تصاویری که امروزه هنوز وقتی از پیش چشمم عبور میکند، روحم را آزار میدهد. مثل آن شهیدی که از زیرِ آوار بیرون کشیدم و وقتی از زمین بلندش کردم، همه از وحشت پا گذاشتند به فرار. نه دست داشت و نه پا و نه سر. فقط تن او باقی مانده بود.
🌷حوالی خیابان امام سجاد (ع) گلولهی توپ، دقیقاً خورده بود به یک دستگاه مینیبوس پر از مسافر. مینیبوس آتش گرفته بود و پیکرهای درون آن داشتند جزغاله میشدند. مجروحین را یکی یکی از مینیبوس بیرون میکشیدم و روی پیاده رو میگذاشتم و پیکرهای تکه و پاره را هم به هر ترتیبی بود، بیرون کشیدم. خیلیها توی آن مینیبوس به شهادت رسیدند. صحنهی دردآور و وحشتناکی بود.
#راوی: محمدعلی سرشیری پهلوانی که روزگاری هزاران نفر را از زیرآوار نجات داد.
❌️❌️ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 توبه واقعی از نظر امیرالمؤمنین(ع) چگونه است؟
💫داستان فردی که مرحوم ملاحسینقلی همدانی(ره) او را توبه داد
✾📚 @Dastan 📚✾