eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
70.5هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ✘ دیگه نمی‌تونم تحملش کنم! کاراش همش رو اعصابمه! ✘ خسته شدم از این زندگی! چرا خدا اصلا حواسش به من نیست؟ ✾📚 @Dastan 📚✾
✅ برای داشتن احساس عالی؛ 1️⃣ به داشته هایتان توجه کنید ▫️هر چند کم مثلا همان پول کمی که دارید یا خانه کوچکی که دارید. 2️⃣ بابت داشته هایتان شکر گزار باشید ▫️نگویید این آن قدر کم است که جای شکر ندارد. 3️⃣ به کمبودهایتان توجه نکنید ▫️به بیماری که دارید به همسر بد اخلاقتان، و هر چیز دیگر اگر توجه کنید باز هم مقدار بیشتری از آن دریافت میکنید. 4️⃣ ویژگیهای خوبتان راببینید ▫️مثلا مهربانید باهوشید. و هر چیز دیگری که به شما احساس خوب میدهد. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نان گندم آن را هم نخورى ✨محدّثين و مورّخين در كتاب هاى مختلف آورده اند: ⚡️آن هنگامى كه حضرت ابا عبداللّه الحسين صلوات اللّه و سلامه عليه به سرزمين كربلا وارد شد، چند روزى پس از آن ، يكى از ياران خود را با پيامى به سوى عمر بن سعد فرستاد كه : با تو صحبتى دارم ، امشب در ميان دو لشكر همديگر را ملاقات كنيم . ⚡️به همين منظور عمر بن سعد به همراه بيست اسب سوار و همچنين امام حسين عليه السّلام نيز به همان ترتيب از لشكرگاه خود خارج شدند و چون به محلّ ملاقات يكديگر رسيدند. ⚡️پس امام حسين عليه السّلام همراهان خود را قدرى عقب نگه داشت ، مگر برادرش حضرت ابوالفضل و پسرش علىّاكبر را؛ و همچنين عمر بن سعد همراهان خود را به جز پسرش و يكى از غلامانش را عقب راند. ⚡️و چون كنار يكديگر آمدند، امام عليه السّلام بعد از صحبت ها و مذاكراتى به عمر بن سعد خطاب كرد و ضمن نصيحت هائى فرمود: واى بر تو! آيا از عذاب خداوند در روز قيامت نمى هراسى ؟ آيا با من كه از هر جهت مرا مى شناسى ، جنگ مى كنى ؟! ⚡️اين چه كارى است كه انجام مى دهى ؟ اگر همراه من باشى و آن ها را كه دشمنان من و خدا و رسولش هستند رها كنى ، همانا در پيشگاه خداوند متعال مقرّب خواهى شد. عمر بن سعد در پاسخ ، به آن حضرت چنين گفت : مى ترسم خانه ام را خراب كنند؛ و زندگى و اموالم را به غارت ببرند. امام عليه السّلام فرمود: من بهتر از آن را برايت تضمين مى كنم . ⚡️عمر گفت : بر خانواده و بچّه هايم مى ترسم كه به آن ها آسيبى برسد. حضرت فرمود: من سلامتى آن ها را نيز تضمين مى نمايم . ⚡️در اين لحظه عمر بن سعد ساكت ماند و ديگر جوابى نداد. امام حسين عليه السّلام روى مبارك خود را از او برگرداند و فرمود:اى عمر! تو را چه شده است ؟! ⚡️خدا تو را بكشد؛ و مورد مغفرت و رحمت خويش قرارت ندهد. سوگند به خداوند، اميدوارم كه از گندم عراق نخورى . ⚡️عمر در كمال بى حرمتى اظهار داشت : جو، عوض گندم خواهد بود؛ و سپس برخاستند و از يكديگر جدا گشتند و هر كدام با همراهان خود به محلّ خود بازگشتند. تلخيص از : مقتل خوارزمى : ج 2، ص 33، تاريخ طبرى : ج 4، ص 344،مشيرالاحزان : ص 72، بحارالانوار : ج 45، ص 47 - 57. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆بچه کور روایت شده است که روزی یکی از پیامبران از کنار رودخانه ای عبور می فرمود، عده ای بچه را مشاهده کرد که با هم بازی می کردند. در بین آنها بچه کوری بود که دیگران او را اذیت می نمودند . گاهی سر او را زیر آب می کردند و گاهی او را کتک می زدند. پیامبر متأثر شد و دعا کرد: «خداوندا، او را بینا بفرما، تا این قدر زجر نکشد.» خداوند دعای او را مستجاب کرد و بچه بینایی اش را بدست آورد. حالا او بچه ها را می گرفت و زیر آب می کرد و نمی گذاشت بیرون بیایند و آن قدر نگه می داشت تا خفه شوند. چند بچه را بدین ترتیب هلاک نمود. وقتی پیامبر این وضع رامشاهده کرد، دو باره رو به درگاه الهی آورد و عرض کرد: «خداوندا، خودت بهتر می دانی چگونه با بندگانت رفتار کنی. تو دانای مطلق هستی و هر چیز را از روی حکمت و دلیل آفریده ای. به درگاه تو، توبه می کنم و تقاضا دارم که بچه را به وضع سابقش برگردانی .» خداوند دعای پیامبرش را مستجاب کرد و بچه دو باره به حالت اول برگشت. هشتاد و دو پرسش - صفحه 49 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔹 آیت‌الله العظمی بهجت رحمه الله علیه 🔹 وقتی مجلس برگزار می‌کنید، برتری‌ها و امتیازهای اهل‌بیت علیهم‌السلام و فضایل و مناقب این حضرات را بگویید و در برابر این قضیه ابراز احساسات کنید. حتی اگر اشک شما جاری نمی‌شود، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید و تباکی کنید(حالت گریه بگیرید). 📚 رحمت واسعه، ص٢۴ ✾📚 @Dastan 📚✾
💖💖ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﺸﻮ... ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺲ هم ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ. ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ! ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ، ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ! ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ. ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ. ✾📚 @Dastan 📚✾
هرچند که من گناهکارم یا رب بر رحمت تو امیدوارم یا رب بر وسعت عفوت چه نگاه اندازم بر کرده خود نظر ندارم یا رب التماس دعا ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆بزرگوارى و اهميّت نعمت خداوند 🍂همچنين مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه عليه در كتاب عيون أ خبار الرّضا عليه السّلام داستانى را آورده است كه از جهاتى قابل اهميّت مى باشد: 🍂روزى از روزها امام حسين عليه السّلام در حال داخل شدن دست شويى - مستراح -، تكّه نانى را مشاهده نمود، آن را برداشت و تحويل غلام خود داد و فرمود: هنگامى كه خارج شدم آن را به من بازگردان . 🍂غلام لقمه نان را از حضرت گرفت ؛ و پس از آن كه آن را تميز و نظيف كرد، خورد. وقتى كه حضرت از دست شوئى - مستراح - بيرون آمد، غلام را مخاطب قرار داد و فرمود: آن لقمه نان را چه كردى ؟ 🍂غلام عرضه داشت : يا ابن رسول اللّه ! آن را تميز كردم و خوردم . 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: همانا تو در راه خداوند متعال و به جهت خوشنودى و رضايت او آزاد كردم . 🍂در اين هنگام شخصى در آن حوالى حاضر بود و متوجّه اين جريان گرديد، به همين جهت جلو آمد و خطاب به حضرت كرد و عرضه داشت : اى سرورم ! - به همين سادگى - او را آزاد گرداندى ؟! 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: بلى ، چون از جدّم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: 🍂هركس لقمه نانى را كه بر روى زمين يا در جائى افتاده است ، ببيند و آن را بردارد و تميز كند؛ و تناول نمايد، در درونش استقرار نمى يابد مگر آن كه خداوند متعال او را از آتش دوزخ آزاد و رها گرداند. 🍂و سپس امام حسين عليه السّلام افزود: من نخواستم كسى را كه خداوند مهربان از آتش آزاد نموده ، عبد و غلام من باشد، به همين جهت او را آزاد كردم . 📚ـعيون الا خبار: ج 2، ص 43، ح 154، بحارالا نوار: ج 66 ص 433، و ج 80، ص186، وسائل الشيعه : ج 1، ص 254. ضمنا همين داستان را به بعضى ديگر از معصومينعليهم السّلام نسبت داده اند؛ و در كتابهاى مختلفى وارد شده است . ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆زيارت رسول خدا با امام علىّ عليهماالسّلام 🌾اصبغ بن نباته كه يكى از اصحاب و ياران امام علىّ عليه السّلام است ، حكايت كند: مدّتى پس از آن كه مولاى متقيّان علىّ عليه السّلام به شهادت رسيد، محضر مبارك حضرت اءبا عبداللّه الحسين عليه السّلام شرفياب شدم و عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه ! درخواستى دارم ، اگر اجازه بفرمايى آن را مطرح كنم ؟ و امام حسين عليه السّلام پيش از آن كه من سخن را ادامه دهم ، فرمود: اى اصبغ ! آمده اى تا كارى كنم كه بتوانى برخورد جدّم رسول الّله صلّى اللّه عليه و آله را با ابوبكر، در مسجد قبا، بنگرى ؟ 🌾عرض كردم : بلى ، اى پسر رسول خدا! خواسته من همين است . 🌾امام عليه السّلام در همان مجلسى كه در شهر كوفه بوديم ، فرمود: برخيز، و من جاى خود برخاستم و ايستادم ، ناگهان خود را در مسجد قُبا ديدم ؛ و چون بسيار تعجّب كرده و متحيّر شدم . 🌾حضرت ضمن تبسّمى ، اظهار داشت : اى اصبغ ! حضرت سليمان بن داود عليهماالسّلام نيروى باد در كنترل و اختيارش بود و در يك چشم بر هم زدن مسافتى را به سرعت مى پيمود. و ما اهل بيت عصمت و طهارت ، بيش از حضرت سليمان و ديگر پيامبران عليهم السّلام به تمام علوم و فضائل آشنا و آگاه مى باشيم . عرضه داشتم : با اين حركت طىّ الارض از كوفه به مكّه در كمتر از يك لحظه ، تصديق مى كنم ، كه شما از همه بالاتر مى باشيد. 🌾حضرت فرمود: آرى ، تمام علوم و معارف الهى نزد ما اهل بيت رسالت خواهد بود؛ و ما محرَم اسرار و علوم خداوند متعال هستيم . 🌾من با شنيدن چنين مطالبى ، اظهار داشتم : خدا را شكر مى كنم كه مرا از دوستان شما اهل بيت رسالت قرار داده است . 🌾آن گاه حضرت فرمود: اكنون وارد مسجد شو. وقتى داخل مسجد رفتم ، ديدم كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله در محراب نشسته و عباى خود را بر دوش افكنده است . 🌾بعد از آن امام علىّ عليه السّلام را ديدم كه گريبان ابوبكر را گرفته است و هر دو در حضور رسول خدا ايستاده اند. 🌾و حضرت رسول انگشت مبارك خود را به دندان گرفت ؛ و اظهار داشت : اى ابوبكر! تو و يارانت پس از رحلت من ، مرتكب حركت ناشايسته اى شده ايد. 📚مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 52 ، بحارالا نوار: ج 44، ص 184، ضمن حديث11. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌺🔆🔆🌺🔆🔆🌺🔆🔆🌺 🔆کتاب در هم زنی 🦋شاگردی برای طلب علم، نزد مولانا مجدالدین درس می‌خواند اما فهم مطالب نمی‌کرد. استاد را شرم می‌آمد که او را از درس خواندن منع کند. روزی استاد کتاب بگشود تا این دانش‌آموز بخواند. چنین نوشته بود: «گفت بهزین حکیم» او چنین خواند: «گفت به زین چکنم!» استاد مجد الدّین برنجید و گفت: 🦋«به زین، آن کنی که کتاب در هم زنی و بیهوده دردِ سرِ ما و خود ندهی.» 📚(نوادر راغب اصفهانی، ص 15 -رساله‌ی دلگشا، ص 77) ✨✨امام زین‌العابدین علیه‌السلام فرمود: «اگر مردم خاصیت فراگرفتن علم را بدانند، اگرچه به ریختن خون و فرورفتن در امواج دریا باشد، هرآینه فرامی‌گرفتند.» 📚(اصول کافی، ج 1، ص 27) ✾📚 @Dastan 📚✾
از سه گروه از مردم بپرهیز : خیانت کار ، ستمگر ، سخن چین کسی که بخاطرتو خیانت کند،بر علیه تو نیز خیانت خواهد کرد کسی که به نفع تو ظلم کند،بر علیه تو نیز ظلم خواهد کرد و سخن چینی که سخن دیگران را نزد تو می آورد، سخن تو را هم جای دیگر خواهد برد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 گاهی فکر می‌کنم چقدر ویژگی‌هایش با اسمش تناسب داشت. خیلی بخشنده بود، هم از مالش برای دیگران مایه می‌گذاشت و هم از وقت و انرژی‌اش. مهدی حیدری یکی از دوستان احسان، بوتیک دارد. بعد از شهادتش به ما گفت: احسان هر سال دم عید می‌اومد این جا و می‌گفت: خودت به هر بچه‌ی محتاجی که می‌شناسی لباس عید بده، بعدا باهات حساب میکنم. 📚 شهید سید احسان حاجی حتم لو ⚘ شای روح شهدا صلوات ⚘ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️تلافی خدمت در دستگاه امام حسین علیه السلام 🔸مرحوم آیت الله العظمی سید باقر درچه ای: هر کاری که در دنیا برای امام حسین (علیه السلام) انجام دادم به محض ورود به برزخ برایم تلافی کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌹 📔 ✍اگر را کاشتند ‌سبز نشد می گویند روزی ساربانی که از کنار یک روستای کویری می گذشت به زمین خشک و خالی ای رسید و شترهایش را آنجا رها کرد در این وقت ناگهان یکی از روستاییان آمد و شتر را زیر باد کتک گرفت ساربان گفت چه می کنی مرد؟ چرا حیوان بینوا را می زنی ؟ روستایی گفت چرا می زنم؟ مگر نمی بینی که دارد توی زمین من می چرد و از محصول من می خورد؟ ساربان گفت چه می گویی مرد؟ در این زمین که تو چیزی نکاشته ای به من نشان بده که شتر چه خورده؟ روستایی گفت چیزی نخورده؟ اگر من همه ی زمین را گندم کاشته بودم شتر تو آمده بود و همه چیز را خورده بود و آن وقت چه می کردی؟ اگر را کاشتند ‌سبز نشد.. ⚠️ این مثل زمانی استفاده می شود که یک نفر بخواهد از یک کار اتفاق نیفتاده یا محال یک نتیجه ی قطعی بگیرد. ‎‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
💎حرف بند تنبانی در زمان امیر کبیر هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازه اش از همه نوع جنسی می فروخت. به دستور امیر کبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس هم نوع با یکدیگر شد، مثلا پارچه فروش فقط پارچه، کوزه گر فقط کوزه و همه به همین شکل. پس از مدتی به امیر کبیر خبر دادند شخصی به همراه توتون و تنباکو، بند تنبان، هم می فروشد، امیر کبیر دستور داد او را حاضر کردند و از او دلیل کارش را پرسیدند، آن شخص در جواب گفت: کسی که تنباکو از من می خرد ممکن است هنگام استعمال به سرفه بیافتد و در اثر این سرفه بند تنبانش پاره شود. لذا من بند تنبان را به همراه تنباکو می فروشم. از آن زمان هرکسی که حرف چرت و پرت و بی ربط میزند میگویند حرفای بند تنبونی میزنه ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆زنده شدن زنى مرده ✨مرحوم قطب الدّين راوندى در كتاب خود آورده است : 🌼عدّه اى در حضور مبارك امام حسين عليه السّلام نشسته بودند، كه ناگاه جوانى گريه كنان وارد شد. امام حسين عليه السّلام به او فرمود: چرا گريان و ناراحت هستى ؟ 🌼جوان اظهار داشت : هم اكنون مادرم بدون آن كه وصيّتى كرده باشد، فوت نمود و از دنيا رفت ؛ و او اموال بسيارى داشت ، پيش از آن كه بميرد به من گفت كه بدون مشورت با شما هيچ دخالت و تصرّفى در اموالش نكنم . 🌼پس امام حسين عليه السّلام به كسانى كه آنجا حضور داشتند فرمود: برخيزيد تا به طرف منزل اين زنى برويم كه از دنيا رفته است . لذا همگى حركت كردند و به منزلى كه جنازه زن در آن نهاده شده بود، وارد شدند و جلوى درب اتاق ايستادند. 🌼در اين هنگام حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام دعائى را خواند؛ و به اذن خداوند متعال آن زن مُرده ، زنده شد. 🌼همين كه زنده شد نشست و پس از گفتن شهادتين ، نگاهى به امام عليه السّلام انداخت و گفت : اى سرورم ! سخنى بفرما و مرا به دستورات خود راهنمايى نما. 🌼حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام داخل اتاق شد و بر بالشى تكيه داد و فرمود: هم اينك وصيّت كن ، خداوند تو را رحمت نمايد. 🌼زن اظهار داشت : اى پسر رسول خدا! من اموالى چنين و چنان در فلان مكان دارم ، يك سوّم آن ها را به شما مى دهم تا در هر راهى كه مصلحت مى دانى ، مصرف نمايى . 🌼و دو سوّم ديگر آن ها را به اين پسرم مى دهم ؛ البتّه به شرط آن كه او از دوستان و علاقه مندان شما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام باشد. 🌼ولى چنانچه مخالف شما گردد، پس تمامى اموال خودم را در اختيار شما قرار مى دهم ؛ چون كه مخالفين شما هيچ حقّى در اموال مؤ منين ندارند. 🌼سپس آن زن از حضرت خواهش نمود كه بر جنازه اش نماز بخواند؛ و مسائل كفن و دفنش را نيز خود حضرت بر عهده گيرد. بحارالا نوار: ج 44، ص 180، بهنقل از كتاب خرايج مرحوم راوندى ✾📚 @Dastan 📚✾
…❗️ 💠✨آیت الله بهجت (ره): چرا به این معرفت نرسیده ایم که هر حرفی می زنیم قبل از این که ما بشنویم به گوش امام زمان می رسد، اگر این مطلب را درک کردیم حضور و غیاب حضرت برای ما یکسان می شود ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆مرز پيروى از پدر ✨روزى عبدالرّحمان فرزند عمرو بن عاص با عدّه اى در محلّى نشسته بودند، كه امام حسين عليه السّلام از جلوى آن ها عبور نمود، در همان حال عبدالرّحمان گفت : هركس ‍ مى خواهد به بهترين شخص در زمين و آسمان نگاه كند، به اين رهگذر نظر نمايد. ✨و سپس افزود: گرچه من بعد از دوران جنگ بصره تاكنون با آن حضرت صحبت نكرده ام ؛ ولى بدانيد كه او به طور حتم برترين انسان ها است . ✨و پس از گذشت چند روزى عبدالرّحمان به همراه ابو سعيد خدرى حضور آن حضرت شرفياب شدند؛ و حضرت عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: آيا معتقد هستى كه من بهترين فرد روى زمين و آسمان مى باشم ؟ به راستى اگر چنين اعتقادى دارى ، پس چرا با من و پدرم - اميرالمؤ منين علىّ بن اءبى طالب عليه السّلام - در جنگ بصره مقاتله و جنگ مى كردى ؟! ✨و حال آن كه پدرم از من بهتر و برتر مى باشد. عبدالرّحمان با حالت سرافكندگى ، از امام عليه السّلام عذرخواهى كرد؛ و عرضه داشت : جدّت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من دستور داد: از پدرت پيروى و اطاعت كن . ✨امام حسين عليه السّلام فرمود: آيا قول خداوند متعال را در قرآن حكيم نشنيده اى ، كه فرمود: ((وَإِنْ جاهَداكَ عَلى اءَنْ تُشْرِكَ بى مالَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلاتُطِعْهُم ا)) يعنى ؛ چنانچه پدر و مادرت سعى كردند كه تو را مشرك و گمراه كنند، از آنان پيروى مكن . ✨و مقصود جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين است كه پيروى و اطاعت از پدر و مادر در كارهاى نيك و خوب خواهد بود، كه منطبق با فرامين قرآن و اهل قرآن بوده باشد. ✨و همچنين فرمود: اطاعت و پيروى از مخلوقى كه انسان را به نافرمانى و معصيت خداوند وادار نمايد، حرام است . 📚نورالثّقلين : ج 4، ص 304، حلية الا برار: ج 3، ص 125، ح 13. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 خیلی خیلی قشنگه 👌 مراقب آدمهایی باشید که پا به پای شما آمدن را بلدند برای همه کوه غرورند و برای شما احساسی ترین آدم ممکن می شوند کسی که حال بدتان را از عوض شدن حالت چشمانتان میفهمد و تمام دغدغه اش خوب شدن شماست این آدمها رفتن بلد نیستند حتی وقتی تلخی ببینند ذره ذره آب شدن کنارتان را به رفتن ترجیح میدهند اگر زخمی شدید و خواستید آدم قبل نباشید و سرد وسنگی شوید با همه با این آدمها مثل خودشان باشید چون اینها مظلوم ترین آدم زندگی هستند که برای همه مرهم بودند ولی آنها به محض خوب شدن یادشان رفت زخم هایشان به دستهای چه کسی خوب شد وبه راحتی رهایشان کردند. . . ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺💯🔺💯🔺💯🔺💯🔺 🔆توحید عجائز 🌿روزی امیرالمؤمنین علیه‌السلام با جمعی از پیروان از جایی عبور می‌نمود، پیر زنی را دید که با چرخ نخ‌ریسی خود، مشغول ریستن پنبه است. 🌿پرسید: «خدا را به چه چیزی ‌شناختی؟» پیرزن به جای جواب دست از دسته‌ی چرخ نخ‌ریسی برداشت و طولی نکشید که پس از چند بار دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد. 🌿عجوزه گفت: «یا علی علیه‌السلام چرخی به این کوچکی، برای گردش احتیاج به من دارد، آیا ممکن است، افلاک با این عظمت و آسمان و زمین به این بزرگی، بدون مدبّری دانا و صانعی توانا به گردش افتند و از گردش خود باز نایستند؟» 🌿امام رو به اصحاب خود کرد و فرمود: «مانند پیرزنان خدا را بشناسید». (علیکم بدین العجائز) 📚(پند تاریخ، ج 1، ص 9) 🔹🔹امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «برترین فرایض که بر انسان واجب است، شناسایی خدا و اقرار در بندگی نسبت به اوست.» 📚(بحارالانوار، ج 4، ص 54) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نماز بر جنازه منافقين ✨صفوان به نقل از امام جعفر صادق عليه السّلام روايت كرده است : 🍂در زمان امام حسين عليه السّلام ، يكى از منافقين مُرده بود؛ و حضرت به دنبال جنازه آن منافق حركت مى نمود، در بين راه ، به يكى از اصحاب خويش برخورد نمود كه به سرعت از آنجا عبور مى كرد تا همراه جنازه قرار نگيرد، حضرت به او فرمود: كجا مى روى ؟ عرض كرد: از جنازه اين منافق فرار مى كنم كه بر او نماز نخوانم . 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: همراه من بيا، و در نماز بر او آنچه از زبان من شنيدى ، تو هم مثل من همان كلمات را بازگو كن . 🍂پس از آن كه جنازه را بر زمين گذاشتند و شروع به خواندن نماز ميّت كردند، حضرت دست هاى خود را همانند ديگران بالا برد و پس از تكبير، گفت : ((اَللّهُمَّ خُذْ عَبْدَكَ فى عِبادِكَ وَ بِلادِكَ، اَللّهُمَّ اءصِلْهُ اَشَدَّ نارِكَ، اَللّهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ عَذابِكَ، فَاِنَّهُ كانَ يَتَوَلّى اَعْدائَكَ، وَ يُعادى اَوْليائَكَ، وَ يُبْغِضُ اءَهَلَبَيْتِ نَبِيِّكَ)) 🍂خداوندا! او را از بين بندگان و شهرها برگير، و شديدترين عذاب را بر او مسلّط گردان ؛ و سوزش و سختى عذاب را به او بچشان ، چون او دشمنان تو را دوست ، و دوستان تو را دشمن مى داشت و از دوستان تو بيزار بود، و با أ هل بيت پيغمبرت بغض و كينه داشت .(38) همچنين در كتاب تفسير امام عسكرى عليه السّلام آمده است : 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: پس از آن كه خداوند، حضرت آدم عليه السّلام را آفريد و اسامى تمامى چيزها را به او تعليم نمود و حضرت آدم آن اسامى را بر ملائكه عرضه داشت . 🍂سپس خداوند، حضرت محمّد، علىّ، فاطمه ، حسن و حسين صلوات اللّه عليهم را همچون شَبَحى در صلب حضرت آدم عليه السّلام قرار داد و به وسيله انوار مقدّس ايشان ، تمام جهان هستى را روشنائى بخشيد. 🍂بعد از آن خداوند به ملائكه دستور داد تا براى آدم به جهت عظمت و فضل آن اشباح پنج گانه سجده نمايند. 🍂پس تمامى افراد ملائكه ، سجده كردند مگر شيطان كه از فرمان خداوند؛ و از تواضع در مقابل انوار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام سرپيچى و امتناع ورزيد. و به همين جهت كه تكبّر و بلند پروازى كرد، در زمره كافرين قرار گرفت . 📚بحارالا نوار: ج 26، ص 326. ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆 🍃✨روزی امیر مؤمنان علیه‌السلام در ایام خلافتش، در بازار قدم می‌زد و گمشدگان را راهنمایی و ضعیفان را کمک می‌کرد و هنگامی‌که از کنار کسبه و فروشندگان می‌گذشت این آیه را تلاوت می‌نمود: «این سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می‌دهیم که اراده‌ی برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است.»* 👈پس می‌فرمود: «این آیه درباره‌ی زمامداران عادل و متواضع و سایر توده‌های قدرتمند مردم نازل شده است؛ یعنی همان‌گونه که من حکومت را برای برتری‌جویی قرار ندادم، شما نیز قدرت مالی را وسیله‌ی سلطه بر دیگران قرار ندهید.» ✨✨امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «تَدَبَّرُوَا آیاتِ القُرْآنِ وَاعْتَبِرُوا بِهِ فَإِنَّهُ أَبْلَغُ العِبَرِ: در آیات قرآن تدبّر کنید و بدان‌ها پند گیرید که آن‌ها رساترین پندهاست» 📚غررالحکم، ج 2، ص 310 ✾📚 @Dastan 📚✾
معلم: چرا دست های پدرت رو نکشیدی؟ کودک: تا نتونه مادرم رو بزنه! معلم: چرا دهان مامانت رو نکشیدی؟ کودک: تا نتونه به بابام فحش بده! 🚫آگاهانه رفتار کنیم. ✾📚 @Dastan 📚✾