فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اجنّه و روش برخورد با آنان
🎤حجه الاسلام قاسمیان
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#ذکاوت_زن_سوسنگردی_در_اسیر_کردن_شش_مزدور_بعثی!!
🌷وقتی ارتش بعث در حمیدیه شکست خورد، سربازان دشمن با اضطراب و سراسیمه پا به فرار گذاشتند. در مسیر خود با تیراندازی به سوی مردم، سعی داشتند از دست آنها فرار کنند ولی راه رسیدن به مرز را بلد نبودند. من نیز مانند دیگران منتظر فرصتی برای دستگیری نیروی دشمن بودم. زمانی که شش تن از افراد متجاوز، نزدیک منزل ما رسیدند، به آنها گفتم:...
🌷به آنها گفتم: «اگر جلوتر بروید، در محاصره مردم و نیروهای سپاه قرار میگیرید و کشته میشوید.» گفتند: «پس چه کار کنیم؟» گفتم: «فوراً داخل خانه بروید و در اتاق پذیرایی بنشینید و اسلحه خود را درآورید تا آن را پنهان کنم.» آنها به گفته من عمل کردند. وقتی خلع سلاح شدند، از پشت، در اتاق را قفل کردم و مردم را صدا زدم و با اسلحه غنیمتی از آنها شش تن بعثی را به سوی مسجد بردم. بعداً به خاطر این کار و مواردی دیگر که در شهر انجام دادم، مورد لطف و محبت امام خامنهای قرار گرفتم.
#راوی: شیرزنی از خطه خوزستان مرحومه مجیده نگراوی (در عملیات آزادسازی حصر سوسنگرد)
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس
✾📚 @Dastan 📚✾
🌺 داستان کوتاه
✅ چاپلوسی ممنوع!
یک عرب بیابان نشین نزد پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله و سلم) آمد و به رسم جاهلیت به ایشان گفت: یا رسول الله ! شـما بهترین فرد ما از جهت پـدر و مادر، و گرامی ترین فرد ما از لحاظ فرزندان و پدران، هم در جاهلیت و هم در دوره اسـلام هستی.
پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله و سلم) از چاپلوسی او خشمگین شد و فرمود: اي اعرابی! زبان تو چند مانع برای حرف زدن دارد؟
مرد عرب گفت: دو مانع؛ لبها و دندانها.
پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله و سلم) فرمود: آیا یکی از اینها کافی نیست که جلو چاپلوسی زبانت را بگیرد؟ نعمتهایی را که خداوند در دنیا به انسان داده، هیچ کدام به اندازه آزادي زبان به او صدمه نمی زند.
آنگاه پیامبر (صل الله علیه وآله و سلم) به علی بن ابیطالب (علیه السلام) فرمود: یا علی! برخیز زبان او را قطع کن!
مردم خیال کردند که زبان عرب را با یک تیزی قطع خواهد کرد. ولی دیدند علی (علیه السلام) چند درهم به آن مرد داد و او را راهی کرد.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص44
✾📚 @Dastan 📚✾
🔹توصیه آیت الله بروجردی به آیت الله حق شناس
👤مرحوم حق شناس :
وقتی به امر آیت الله بروجردی، قرار شد به تهران بازگردم، ایشان زمانی را مشخص کردند که خصوصی به دیدارشان بروم.
در آن جلسه فرمود :
تنها سفارش من، این است که تعامل شما با افراد جامعه به گونهای باشد که رفتارتان بر ایمان آنان بیفزاید ، نه آنکه خدایی ناکرده موجب بیاعتقادی آنان به دین و روحانیت گردد.
✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•°
آینده متعلق بہ کسانی است,
کہ بہ زیبایی رویاهایشان باور دارند...💜🌿
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یڪ شب پر از شادی
یڪ دل بے غصہ
یڪ زندگے آروم و پراز محبت
و یڪ دعاے خیر
نصیب لحظہ هاتون
شبتون بخیر
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
‼️دیگه دغدغه مانتوی پوشیده و شیک نداشته باش بانو
به خاطر اینکه👇👇👇....
💯میخوام متفاوت ترین فروشگاه مانتو و عبا رو بهتون معرفی کنم😍👏👏👏👏
نه ورشکست شدیم نه حراج دروغین داریم،قیمتامون پایین ترین قیمت بازارِ👇👇👇
🔴مستقیم از تولیدی،با ضمانت مرجوع و تعویض
🔴📝امکان خرید اقساطی
🔴🛍فروشگاه حضوری در کرج و تهران
همین الان با ما همراه شو که ضرر نمی کنی ☺️👇
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜💫ای دوســت
🤍💫سایه زیبـای حق باشد
💜💫هــمــیـشــه بــر ســرت
💜💫رخـت زیـبـای سـلامـت
🤍💫هـر زمـانـی بــر تــنــت
💜💫زنـدگـی را شـاد بـاشـی
🤍💫هـر زمـانـی هـر مـکـان
💜💫لطف ایزد جاودان باشـد
🤍💫هـمــیــشــه درگــهــت
💜💫یـه سـبـد دعـای سـلامـتـی
🤍💫تـقـدیـم بـه شما که بهترین هستید
💐 💐 صبحتون بخیر
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆چه كسى بينا است
✨ابوبصير گفت در خدمت حضرت امام محمد باقر عليه السلام بمسجد رفتم جمعيت بسيارى مى آمدند و ميرفتند حضرت فرمود از مردم بپرس آيا محمد باقر را مى بيند يا نه ؟
بهر كس ميرسيدم از او مى پرسيدم كه ابوجعفر را ديدى ميگفت نه با اينكه آنحضرت در محل سؤ ال من ايستاده بود تا آنكه ابوهرون مكفوف (نابينا) آمد حضرت فرمود از او بپرس گفتم امام محمد باقر را ديدى گفت آرى ايشان همينجا ايستاده اند گفتم تو از كجا فهميدى گفت چگونه ندانم در صورتيكه آنجناب نوريست درخشان و آفتابيست تابان .
📚داستانها و پندها (جلد اول)، مصطفی زمانی وجدانی
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆ابوالمعالى
مشهور است كه هر كس سر قبر آقا ابوالمعالى در تخت فولاد اصفهان برود و چهل تا حمدبخواند به حاجت و مطلبش مى رسد. مى گويند:
يك روز ((حاج آقا منير بروجردى )) كه از علماء و اخيار اصفهان و در استخاره مشهور بوده ، قرض دار مى شوند و مشكل بزرگى برايشان پيش مى آيد.
مى آيند سر قبر ابوالمعالى و چهل حمد را مى خوانند، وقتى كه حمد آخرى را داشتند مى خواندند،
يك دفعه مى بيند خادم ملك التجاره مى آيد و مى گويد: ملك التجار سلام مى رساند و مى گويد كه شما تشريف مى آوريد پيش من يا خدمت شما برسم ؟
آقا مى فرمايند: بنده مى آيم .
خلاصه مى روند منزل ملك التجار، مى بينند كه ملك التجار لباس پوشيده آماده و منتظر ورود آقا هستند وقتى وارد مى شوند مبلغى را كه آقا قرض داشتند ملك التجار مى دهد و مى گويد اين حاجت شما.
آقا مى گويند: موضوع از چه قرار است ؟!
ملك التجار مى گويد: من ديشب خواب ديدم كه ابوالمعالى به خواب من آمده است و مى گويد: اين حاج آقا منير بروجردى به خاطر قرضش آمده و متوسل به من شده و شما قرض ايشان را پرداخت نمائيد.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆دهقان و خیار
روزی دهقانی به جالیز رفت که خیار بدزدد. پیش خودش گفت:« این گونی خیار را میبرم و با پولی که برای آن میگیرم، یک مرغ میخرم.
مرغ تخم میگذارد، روی آنها مینشیند و یک مشت جوجه در میآید، به جوجهها غذا میدهم تا بزرگ شوند، بعد آنها را میفروشم و یک گوسفند میخرم.
گوسفند را میپرورم تا بزرگ شود، او را با یک گوسفند جفت میکنم، او تعدادی بره میزاید و من آنها را میفروشم.
با پولی که از فروش آنها میگیرم، یک مادیان میخرم، او کره میزاید، کرهها را غذا میدهم تا بزرگ شوند، بعد آنها را میفروشم.
با پولی که برای آنها میگیرم، یک خانه با یک باغ میخرم. در باغ خیار میکارم و نمیگذارم احدی آنها را بدزدد.
همیشه از آنجا نگهبانی می کنم. یک نگهبان قوی اجیر میکنم، و هر از گاهی از باغ بیرون میآیم و داد میزنم: « آهای تو، مواظب باش».
دهقان چنان در خیالات خودش غرق شد که پاک فراموش کرد در باغ دیگری است و با بالاترین صدا فریاد میزد.
نگهبان صدایش را شنید و دواندوان بیرون آمد، دهقان را گرفت و کتک مفصلی به او زد.
📚لئو تولستوی
✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•°
رشد، رشده...
مهم نیست چقدر
کوچک باشه ✨|•°
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#نگران_نباش، #من_هستم!
🌷هشت ساعت زیر باران مدیترانهای چیزی برایمان نگذاشته بود، میثم یک لحظه چشم از دوربین حرارتی برنمیداشت، سوز سرما تا مغز استخوانمان نفوذ کرده بود. به میثم گفتم: «کسی رو تو دوربین داری؟» با تعجب گفت:
«تو این سرما، حرارتی تو بدن آدم نمیمونه که من بتونم با دوربین حرارتی اونها رو ببینم.» گفتم: «تا عملیات چیزی نمونده، سنگر کمین رو گم نکن.» گفت: «از قبل با جی.پی.اس سنگرهای اونا رو ثبت کردم، نگران نباش.»
🌷آن شب به خاطر سرما و باران شدید، عملیات لغو شد، فردای آن روز آمد به من گفت: «وقتی ازم پرسیدی، دشمن را داری و من گفتم نه؛ محمد شالیکار اومد زیر گوشم گفت: نگران نباش، من هستم، سنگر اونا رو بهم حدوداً نشون بده کجاست، من میرم به سمت اونها، هر وقت بهم شلیک کردند، شما همونجا رو با آر.پی.جی بزنید!» گفتم: «وجود محمد برای گروه ما نعمت است.» میثم گفت: «آره، جدا از تجربه جنگی، روحیه و معنویتش منو مجذوب خودش کرد.»
🌹خاطره ای به یاد جانباز سرافراز بالای ۵۰ درصد هشت سال دفاع مقدس و شهید مدافع حرم محمد شالیکار (فریدونکنار) و جانباز شهید مدافع حریم میثم علیجانی (بابلسر)
#راوی: رزمنده دلاور مفید اسماعیلیسراجی
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺💫داستان برخورد جوان تهرانی
و امام زمان (عج الله تعالی الشریف)
🎤 حاج آقا دانشمند
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆جبرئيل اوّلين بيعت كننده در كعبه الهى
مرحوم شيخ مفيد رضوان اللّه تعالى عليه به نقل از مفضّل بن عمر حكايت كند:
روزى در محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام بودم ، از آن حضرت ضمن فرمايشاتى شنيدم كه درباره جريان ظهور و خروج قائم آل محمّد صلوات اللّه عليه چنين فرمود:
موقعى كه خداوند متعال حضرت قائم عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف را جهت ظهور و خروج اجازه دهد.
حضرت در مكّه معظّمه بالاى منبر مى رود و مردم را به سوى خود دعوت مى نمايد و آن ها را به خداپرستى و معنويّت راهنمائى مى كند.
و دستور مى دهد بر اين كه جامعه بايد در مسير اجراء احكام و روش زندگى رسول خدا صلى الله عليه و آله حركت نمايد.
در همين بين خداوند متعال جبرئيل عليه السلام را مى فرستد و در محلّى به نام حطيم نزد امام عصر صلوات اللّه عليه حضور مى يابد و اظهار مى دارد: برنامه ات چيست ؟
و مردم را به چه چيزى دعوت مى كنى ؟
حضرت قائم عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف برنامه و مسير حركت خود را با جبرئيل در ميان مى گذارد.
پس از آن جبرئيل مى گويد: من اوّل كسى هستم كه با تو بيعت مى كنم ؛ و سپس دست خود را در دست حضرت قرار مى دهد.
و سپس تعداد سيصد و سيزده نفر كه از شهرهاى مختلف جمع شده اند، با حضرت بيعت مى كنند.
بعد از آن ، حضرت در شهر مكّه باقى خواهد ماند تا تعداد اصحاب و يارانش به دَه هزار نفر برسد و پس از آن كه تكميل شد به سوى مدينه حركت مى نمايد.
📚إعلام الورى طبرسى : ج 2، ص 288، روضة الواعظين : ص 265.
✾📚 @Dastan 📚✾
🔅 #پندانه
✍️ پاسخی برای آنها که زود میرنجند
🔹خردمندی با مردی در راهی سفر میکرد. آن مرد سعی داشت تا با بیاحترامی، توهین و واکنشهای تند و زننده، این معلم بزرگ را بیازماید.
🔸در سه روز اول، هرگاه خردمند سخن میگفت آن مرد، او را ابله مینامید و بهگونهای گستاخانه این انسان بزرگ را مورد تمسخر قرار میداد.
🔹سرانجام در پایان روز سوم، آن مرد تاب نیاورد و از خردمند پرسید:
با وجود اینکه در سه روز گذشته من فقط به تو بیاحترامی کردهام و تو را رنجاندهام، چطور میتوانی رفتاری سرشار از عشق و مهربانی نسبت به من داشته باشی؟
🔸هرگاه سبب آزار و اذیت تو میشدم در پاسخ، رفتاری سرشار از عشق دریافت کردم. چطور چنین چیزی امکانپذیر است؟
🔹خردمند در پاسخ سوال آن مرد، از او پرسید:
اگر کسی هدیهای به تو پیشنهاد کند و تو آن را نپذیری، آن هدیه به چه کسی تعلق خواهد داشت؟
💢 سوال این انسان بزرگ، نگرش جدیدی به آن مرد بخشید.
✾📚 @Dastan 📚✾
💠آیت الله ملکی تبریزی(ره):
🔸نماز شب، موجب خشنودی خدا و دوستی فرشتگان است و سنت پیامبران و نور معرفت و اساس ایمان و آسایش بدن و ناخوشایندی شیطان است
🔸سبب اجابت دعا و قبولی اعمال و برکت در رزق و روزی است و شفیع میان نماز شب خوان و فرشته ی مرگ است و چراغ خانه ی قبر و فرش زیر پهلویش است و پاسخی برای دو فرشته نکیر ومنکر است و تا روز قیامت مونس و زائر او در قبر می باشد.
📚رساله لقاء الله صفحه ۱۸۹
✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•°
صدایت میزنم
و از تو یاری میجویم ،
از تو ؛
همان خدایی که لحظهای از حالم ،
بر تو پنهان نیست ...
✾📚 @Dastan 📚✾
خدای خوبم
در این شب زیبا
درهای رحمتت را به روی ما بگشای
بهترین احوال و روحیه
و بهترین مؤفقیتها و بهترین لبخندها
و بهترین نعمتها و بهترین فرصتها
و بهترین عاقبت را نصیبمان بگردان
خير و بركات خودت را در زندگی
من و مردم سرزمینم جاری بفرما
و آرامش را در ذكر خودت بر ما ارزانی بدار
و دل ما را به نور خودت روشن و گرم كن
شبتـ🌙ـون پر از یاد خدا
در آغوش پر از مهر خدا باشید🌟
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆مقام معلم
شخصى در مدينه مدرسه اى تاسيس كرد و به آموزش كودكان مشغول بود.
روزى يكى از فرزندان امام حسين (علیه السلام ) به مدرسه وى رفت و آيه شريفه الحمدللّه رب العالمين را آموخت .
وقتى به منزل برگشت ,آيه را تلاوت كرد و معلوم شد آن را در مدرسه اى از معلم آموخته است .
امـام حسين (علیه السلام ) هداياى زيادى براى معلم فرستاد به طورى كه موجب شگفتى عده اى از ياران آن حضرت گرديد.
آنـها نزد امام آمدند و عرض كردند: آيا آن همه پاداش به معلم رواست كه شما در برابر آموزش يك آيه , اين همه هديه براى معلم فرستاده اى ؟! حضرت فرمود: آنچه كه دادم چگونه برابرى مى كند با ارزش آنچه كه او به پسرم آموخته است .
ايشان با اين كار ارزش والاى معلم را به تمامى ياران و پيروان خودگوشزد نمود.
📚تفسير برهان , ج 1, ص 43 , داستان دوستان , ج 1, ص 71
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚حقوق معلم و استاد
🗓 به مناسبت روز معلم و استاد
📖 امام سجاد علیه السلام درباب حقوق معلم و استاد میفرمایند :
➖ اَلتَّعْظیمُ لَهُ وَ التَّوْقیرُ لِمَجْلِسِهِ؛
1⃣ او را احترام کنی و بزرگش بداری.
➖ وَ حُسْنُ الاِْسْتِماعِ لَهُ وَالاِْقْبالُ عَلَیْهِ؛
2⃣ به سمت او رو کنی و خوب گوش کنی.
➖ وَ لَا تُجِیبَ أَحَداً یَسْأَلُهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الَّذِی یُجِیبُ
3⃣ کسی از استاد چیزی می پرسد تو جواب نده، تا اینکه استاد خودش جواب بدهد.
➖ وَ لَا تُحَدِّثَ فِی مَجْلِسِهِ أَحَداً
4⃣ و در نزد استاد با کسی صحبت نکن.
➖ وَ لَا تَغْتَابَ عِنْدَهُ أَحَداً
5⃣ در حضور استاد غیبت کسی را نکن.
➖ وَ أَنْ تَدْفَعَ عَنْهُ إِذَا ذُکِرَ عِنْدَکَ بِسُوءٍ
6⃣ اگر کسی غیبت استاد را کرد، شما از او دفاع کن.
➖ وَ أَنْ تَسْتُرَ عُیُوبَهُ
7⃣ در استاد عیبی مشاهده کردی افشا مکن
وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ
8⃣ و فضایل استاد را اظهار کن،
وَ لَا تُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً
9⃣ و با دشمن استادت مجالست نکن
وَ لَا تُعَادِیَ لَهُ وَلِیّاً
🔟 و با دوستانش دشمنی نکن.
فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ شَهِدَتْ لَکَ مَلَائِکَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَنَّکَ قَصَدْتَهُ وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُه؛
آن وقت که این کارها را انجام دادی، ملائکه شهادت می دهند که تو برای خدا قصد او کرده و از او علم آموختی.»
❤️❤️❤️
داستان واقعی و بسیار آموزنده
خدمت مربیان و معلمان عزیز 👌
💎 در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟
🔹معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
🔸داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟!
🔹یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
🔸استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست.
👈 چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
🔻تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید!
🔺درود بفرستیم به همه معلم هایی كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان می كارند و هم تخم پاكی و انسانيت و جوانمردی را🙏
💐💐 #روز_معلم و استاد مبارک 💐
یاد و خاطره همه اساتید و معلمان شهید از جمله حضرت امام و شهید مطهری را گرامی می داریم.
یادشان گرامی و راهشان مستدام و پر رهرو باد.🌺🏝️🌷🌼
✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•°
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦﺩﺷﻤﻦﺁﺭﺍﻣﺶِﺍﻧﺴﺎﻥ
ﻣﻘﺎیسہﺧﻮﺩﺑﺎﺩﯾﮕﺮﺍﻥﺍست☹️
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍینڪہﻫﺮڪسۍ
ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮۍڪﺎﻣﻼﻣﺘﻔﺎﻭﺕﺍﺯﺩﯾﮕﺮۍ
ﺩﺭﺣﺎﻝﺳﻔﺮﻭﯾﺎﺩﮔﯿﺮﺳﺖ🚗
✾📚 @Dastan 📚✾