eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ! 🌷یک روز «ابوالقاسم» برای ما تعریف می کرد: «در جریان محاصره سوسنگرد با چهار نفر از برادران برای شناسایی مواضع نیروهای بعثی رفته بودیم. در مراجعت راه را گم کرده بودیم و در مسیر ناشناخته ای که نمی دانستیم و پر از مین بود وارد شدیم. همگی مردد بودیم که مسیر قبلی ما از کدام طرف است. 🌷ناگهان یکی از گاوهایی که در منطقه پراکنده بودند، درست در جهت راهی که انتخاب کرده بودیم به راه افتاد و بلافاصله روی مین رفت و تکه تکه شد و ما که نصرت خدا را در این حادثه احساس کردیم، مسیر خود را تغییر دادیم.» : همسر بسیجی شهید «ابوالقاسم ناصری» ✾📚 @Dastan 📚✾
نقدمقتل جامع.pdf
810.4K
💠 🌟عنوان: نگاهی به کتاب "مقتل جامع سیدالشهداء"🌟 ✍به قلم:سید علی تهرانی 💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠 📖هشت‌سال پیش، این نقد را نوشته و به مرحوم حجه‌الاسلام مهدی پیشوائی دادم که تحسین بسیارِ او و گروه نویسنده‌ی آن کتاب را به دنبال داشت. 📚و می‌گفتند: "برخی کتاب ما را نقد کرده‌اند اما برخلاف این نقد، به مبانی ما توجه نداشتند." 📖گر چه پس از نگارش آن، باز نکته‌ای به ذهنم رسید که در این نوشته نیست اما زحمت pdf کردنِ همین اندازه را یکی از اهل توفیق کشید ... ✾📚 @Dastan 📚✾
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫💫داستان روضه امام حسین (علیه السلام) در قرآن کریم/استاد رائفی پور 🎥 ✾📚 @Dastan 📚✾
📚 🌟عنوان:پادشاهان پیاده🌟 ✍به قلم:بهزاددانشگر 🖨ناشر:انتشارات عهدمانا 📜محتوا:اربعین 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی:نوجوان،بزرگسال 📓📓📜📓📓📜📓📓📜📓📓 🌟بسیار عالی و تاثیر گزار در هوای پیاده روی اربعین😍😍😍 شما را درگیر تفکر و عواطف خواهد کرد🌟 نویسندگان کتاب، در سفر زیارت اربعین سراغ زائران امام حسین(ع) رفته‌اند و حرف‌ها و خاطرات‌شان از این زیارت پرشکوه و نحوه پیوند خوردن‌شان با اباعبدالله(ع) را پرس‌وجو کرده‌اند. همه اقشار را می‌توان در این کتاب دید و خواند: ایرانی، عراقی، اروپایی، مسلمان، غیرمسلمان، شیعه یا سنی، زن و مرد و کوچک و بزرگ حتی موکب‌دارها، پلیس، نویسنده، روزنامه‌نگار، عکاس، مجری، پزشک. این کتاب داستان دلدادگی این آدمهاست به اباعبدالله(ع). داستان‌های بسیار جذاب و خواندنی از کشش کربلا و پویش جاده‌ی نجف تا کربلا و پاهای تاول‌زده و دل‌های لک زده برای رسیدن به نینوا. 📓📓📜📓📓📜📓📓📜📓📓 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆سر بريده عمر بن سعد هنگامى كه مختار بر اوضاع شهر كوفه مسلط گرديد پس از دستگيرى عمر بن سعد موقتا او را امان داد. روزى حفص فرزند عمر بن سعد به نزد مختار آمده گفت : پدرم مى گويد: آيا به امان خود درباره من عمل مى كند؟ مختار گفت : بنشين ! سپس اباعمره را خواست و پنهانى به او دستور داد كه برود عمر بن سعد را در منزلش بكشد. طولى نكشيد ديدند اباعمره با سر نحس عمر بن سعد وارد شد. حفص وقتى سر پدرش را ديد گفت : انا لله و انا اليه راجعون . مختار به حفص گفت : اين سر را مى شناسى ؟ حفص گفت : آرى ! از اين پس در زندگى خيرى نيست . مختار گفت : بلى ! پس از او تو ديگر زندگانى نخواهى كرد. آنگاه دستور داد او را هم كشتند. سپس گفت : عمر با حسين ، حفص با على اكبر، هرگز برابر نيستند، به خدا سوگند هفتاد هزار نفر را به خاطر شهداى كربلا خواهم كشت ، چنانچه در عوض ‍ خونبهاى يحيى بن زكريا هفتاد هزار نفر كشته شدند. 📚بحار: ج 45، ص 336 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔴 داستان کوتاه جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار برکه‌ای بود که ماری به سمت شیخ آمد ولی شیخ فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه‌ گمان بدی بردم. جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد بخاطر این گناهت بود؟ پیر گفت: بلی. جوان گفت از کجا مطمئنی؟ پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، گناهانم را که از دستم رها می‌شوند زود می‌فهمم و بلافاصله توبه می‌کنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا می‌شوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهان کم می‌شود و زودتر می‌توانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشه‌ی آن بلا را بشناسی. بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه می‌نویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه می‌شود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. ای پسرم! اگر دقت کنی تا معصیت تو کمتر شود بدان که براحتی، ریشه مصیبت خود را می‌دانی که از کدام گناه تو بوده است. ✾📚 @Dastan 📚✾
حضرت آیت الله محفوظی : شیخ صدوق (ره) در کتاب امالی به سند خود از حذیفة بن یمان روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) را دیدم که دست حسین بن علی (علیه السلام ) را در دست خود گرفته بود و می فرمود : ای مردم این حسین بن علی است او را بشناسید سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست به راستی او در بهشت است و دوستدار او نیز در بهشت است و دوستدار ، دوستدار او نیز در بهشت است …“ دوستدار او یعنی هم محبت قلبی به حضرتشان و هم در عمل ، ایمان و استقامت و گذشت و وفاداری و مهربانی و همه ی فضایل “. 📚برگرفته از کتاب امام حسین و عاشورا ✾📚 @Dastan 📚✾
📩 | معنای حقیقی دنیا ⚠️ چون دل نبسته‌اید ... ✾📚 @Dastan 📚✾
روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆امام حسین و قرآن : شگفت‏ترين شگفتى‏ ها قلب اولیاء خدا تجلیگاه آیات قرآن و همه شئون حیات  ایشان  آیینه تمام نمای آیات الهی است. امام حسین علیه السلام, آن حجت آسمانی و قرآن ناطق, هر لحظه از حیات با برکتش تصویری از آیات قرآن بود. حسین ابن علی علیه السلام  چنان زیست که اگر تاریخ زندگیش را چون صفحاتی گرد هم آریم چیزی جز قرآن کریم فرا هم نیاید. در نوشتار پیش رو آیه ای از قرآن را در آیینه حیات او به نظاره می نشینیم قرآن کریم می فرماید:   «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً». «کهف/9» اى رسول ما! آيا پنداشتى كه قصه اصحاب كهف و رقيم، در برابر اين همه آيات قدرت و عظمت، از آيات عجيب ما بودند؟ اين آيه شريفه، در مقام ذكر اين مطلب است كه قصه اصحاب كهف و جوانانى كه از دست پادشاه كافر ستم‏گر، براى حفظ ايمان و عقيده آسمانى خود فرار كرده، به غارى پناه بردند و 309 سال قمرى (سيصد سال شمسى) در آن غار به خواب رفته، پس از بيدارى گمان مى‏كردند كه يك روز يا ساعاتى از روز را خوابيده‏اند، چيز تازه‏اى و شگفت‏انگيزتر از ديگر آيات الهى در زمين و آسمان نيست، كه همه مظاهر وجود و تصرفات مستمر الهى و جريانات مداوم آفرينش، شگفت‏انگيز است و با ملاحظه قدرت بى‏منتهاى خداى سبحان، هيچ چيزى تعجب ندارد؛ زيرا همه چيز براى او آسان است. شيخ مفيد رحمه الله نقل مى‏ كند: زيد بن ارقم گفته است: سر امام حسين عليه السلام را بالاى نى، در شهر مى‏ گردانيدند و من در بالاخانه خود نشسته بودم. هنگامى كه مقابل غرفه من رسيد، شنيدم كه اين آيه را قرائت مى‏كرد: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً». من از ديدن اين منظره، به خداى يگانه سوگند، مو بر اندامم راست شد و ندا كردم: واللَّه سر تو اى فرزند رسول‏ اللَّه! عجيب‏تر و شگفت‏ انگيزتر است. «ارشاد، ج 2، ص 117؛» شگفتى‏ها مربوط به ماجراى تو است، نه اصحاب كهف. تو همه را به تعجب آوردى و هر بيننده‏اى را واله و سرگردان و عقول را سرگشته ساختى، تو كه سر بريده‏ ات، آن‏گاه كه از بدن فاصله‏ ها دارد و بالاى نيزه جا گرفته است، آيات قرآن كريم را تلاوت مى‏ كند. آرى، سر مطهر حسين بن على عليه السلام قرآن، آن هم اين آيه سوره كهف را مى‏خواند. قطعاً در انتخاب اين آيات كريمه اسرارى است. ممكن است حضرت مى‏ خواست به اهل كوفه، آن خفتگان بگويد: داستان اصحاب كهف، براى شما تعجب‏آور و حيرت‏ زا است. اكنون بنگريد كه آيا آن حادثه عجيب است يا داستان من كه پس از شهادت، آيات الهى را مى‏خوانم. يا ممكن است اشاره‏اى باشد به اين‏كه من و يارانم، با اصحاب كهف وجه مشتركى داريم. آنان در راه عقيده و ايمان خود استقامت ورزيدند؛ چنان‏كه ما هم در مسير ايمان و عقيده، ثبات قدم داشتيم؛ ولى آنان از شر پادشاه كافر ظالم فرار كرده، به غار پناه بردند و به خواب رفتند و آرميدند؛ اما من و يارانم در برابر حاكم ستم‏گر ايستادگى كرديم و فرياد خود را به گوش جهانيان رسانيديم و از شمشيرها و نيزه‏ها باران تيرهاى كشنده آنان نهراسيديم و در برابر دشمنان دين، صف‏آرايى كرده، ضربت تير و نيزه و شمشيرها را به جان خريديم. ممكن است انتخاب اين آيه، با توجه به نكته‏اى باشد كه اين شاعر نغز گفتار بدان اشاره كرده است:           بود بر لب، آيه كهفش سخن             يعنى اى دشمن! تو در خوابى نه من‏ و چه بسا ده‏ها نكات ظريف‏تر در اين مقام نهفته باشد كه ما از آن آگاهى نداريم. به هر حال، امام حسين عليه السلام با قرائت اين آيه كريمه، اسلام و اهل اسلام و پيروان مكتب اهل‏البيت را سرافراز كرد و خسران و خوارى و زبونى را بر جنايت‏كاران و حكام آل‏اميه و آل ابى‏سفيان و پيروان بى‏مايه آنان محقق و مسلّم گردانيد. منبع: امام حسین و قرآن, محمد جواد مغنیه  ✾📚 @Dastan 📚✾
سينه زدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه شايد بعضى از بى خردان متوجّه اهميّت عزادارى براى حضرت سيّد الشهداء علیه السلام را نشوند و ندانند كه دهها حديث در اهميّت عزادارى براى حضرت ابى عبداللّه الحسين علیه تلسلام رسيده و حتّى تمام علماء و مراجع تقليد خودشان به آن مبادرت ميكرده اند و يكى از وسائل تشرف به محضر حضرت بقيّة اللّه روحى فداه را گريه بر حضرت سيد الشهداء علیه السلام مى دانسته اند در سال هزارو سيصدو سى و سه كه براى تحصيل به نجف اشرف مشرّف بودم با جمعى از علما اعلام پياده به كربلا ميرفتيم در بين راه به محلّى به نام طويرج كه باكربلاى معلاّ بيشتر از چهار فرسخ فاصله نداشت رسيديم يكى از علماء بزرگ به من گفت : روز عاشورا دسته هاى سينه زن از اينجا به كربلا حركت مى كنند و جمعى از علماء و حتّى بعضى از مراجع به آنها ملحق مى شوند و با آنها سينه ميزنند، سپس آن عالم بزرگ به من مى گفت : روز عاشورائى بود كه من با دسته طويرج بسوى كربلا مى رفتيم ، در ميان سينه زنها يكى از مراجع تقليد فعلى كه آن وقت از علماء بزرگ اهل معنى محسوب مى شد با كمال اخلاص و اشك جارى مشغول سينه زدن بود. من از آن عالم بزرگ سوال كردم كه شما به چه دليل علمى اين كار را انجام مى دهيد؟ فرمود: مرحوم علاّمه سيد بحر العلوم روز عاشورائى باعدّه اى از طلاب از كربلا به استقبال دسته سينه زنى طويرج مى روند، ناگهان طلاب مى بينند مرحوم سيّد بحرالعلوم با آن عظمت و مقام شامخ علمى عمامه و عبا و قبا و عصا را كنار انداخت و مثل ساير سينه زنها لخت شده و خود را ميان عزاداران و سينه زنان انداخت و بسر و سينه مى زند. طلاّبى كه با معظم له به استقبال آمده بودند هرچه مى كنند كه مانع ازآن همه احساسات پاك و محبّت بشوند ميّسر نمى گردد بالاخره عدّه اى از طلاّب براى حفظ سيّد بحرالعلوم اطراف ايشان را ميگيرند كه مبادا زيردست و پا بيافتد و ناراحت شود، تا اينكه بعد از اتمام برنامه سينه زنى بعض از خواص از آن عالم بزرگ مى پرسند چگونه شد كه شما بى اختيار وارد دسته سينه زنى شديد و آنگونه مشغول عزادارى گرديديد؟ فرمود: وقتى به دسته سينه زنى رسيدم ديدم حضرت بقية اللّه عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف با سروپاى برهنه ميان سينه زنها به سر و سينه مى زنند و گريه مى كنند من نتوانستم طاقت بياورم لذا از خود بى خود شدم درخدمت حضرتش مشغول سينه زدن گرديدم . 📚ملاقات ، /2/318. ✾📚 @Dastan 📚✾