eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
70.7هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🚶جوانے نزد شیخے آمد و از او پرسيد: 😔 من كم سنے هستم اما آرزو هاے بزرگے دارم و نميتوانم خود را از كردن دختران جوان منع كنم، چـاره ام چـيست❓ ⚱ شیخ نيز كوزه اے پر از شير بہ او داد و توصيہ كرد كہ كوزه را بہ سلامت بہ جاے معینے ببرد و هيچ چيز از نريزد... 👊 و از یکے از شاگردانش نیز درخواست كرد او را همراهے كند واگر یک قطره از شير را ريخت جلوے همہ او را حسابے كتڪ بزند❗️ 👌 جوان نيز شير را بہ سلامت بہ مقصد رساند و هيچ چيز از آن نريخت❗️ وقتي شیخ از او پرسيد چند را در سر راهت ديدے❓ 😌 جوان جواب داد هيچ، فقط بہ فكر آن بودم كہ شير را نريزم كہ مبادا جلوي مردم كتڪ بخورم و در نزد آنہا خـوار و خفيف شوم... 🌸 شیخ هم گفت: اين انسان مؤمن است كہ هميشه را ناظر بر كارهايش ميبيند 🌸 🚫 وحواسش را جمع میکند تا آبرویش نزد خداوند نریزد. •✾📚 @Dastan 📚✾•
#رهایم_نکن 💙🌱👇🏻 . " #خداوند ".......! #آرامم کن همان گونه که #دریا را... پس از هر #طوفانی آرام میکنی... #راهنما یم باش که در این #چرخ_و_فلک ... #روزگار بدجور سرگیجه گرفتم... ایمانم راقوی کن... که تو را در تنهایی خود گم نکنم... " خداوندا "......! من فراموش‌کارم اگر گاهی... یا لحظه ای فراموشت کردم... تو هیچ وقت فراموشم نکن... " خداوندا ".....! رهایم مکن حتی اگر همه رهایم کردند... خداوندا #تقدیر دوستانم را انگونه که صلاحم هست. #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✍️ دل نبستن به خوشنودیِ مردم روايت شده كه ، در سفارش به فرزندش گفت: «به خشنودى و مدح و ذمّ مردم، دل خوش مدار؛ زيرا اين، دستْ يافتنى نيست؛ هر چند انسان در تحصيل آن ، نهايت تلاش خود را به انجام رساند» . فرزندش به او گفت: معناى اين سخن چيست؟ دوست دارم براى آن ، مَثَلى يا كارى و يا سخنى را ببينم. لقمان به او گفت: «من و تو بيرون برويم» . بيرون رفتند و لقمان عليه السلام حيوانى را كه با آنها بود، سوار شد و پسرش را پياده رها كرد تا پشت سر او بيايد . بر گروهى گذر كردند، كه آنها گفتند: عجب پير سنگ دل و بى رحمى است ؛ خودش كه قوى تر است ، سوار حيوان شده و بچه را پياده رها كرده! اين ، كار بدى است . لقمان به فرزندش گفت: «آيا سخن آنان را شنيدى كه سوار شدن من و پياده رفتن تو را بد شمردند؟» . گفت: آرى. لقمان عليه السلام گفت: «حال ، تو سوار شو تا من پياده بيايم» . فرزند ، سوار شد و لقمان ، پياده راه افتاد تا اين كه بر گروه ديگرى گذر كردند، و آنها گفتند: عجب پدر و فرزند بدى هستند! پدر به اين دليلْ بد است كه بچه را خوب ادب نكرده و او سوار شده و پدر را پشت سر خود ، پياده رها كرده، در حالى كه پدر ، سزاوار احترام و سوار شدن است. فرزند نيز بد است ؛ زيرا او با اين حال، عاقّ پدر شده است. بنا بر اين، هر دو ، كار بدى كرده اند. آن گاه ، لقمان به فرزندش گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى . لقمان گفت: «حال ، هر دو با هم ، سوار حيوان مى شويم» . سوار شدند و وقتى بر گروهى ديگر گذر كردند، آنها گفتند: عجب! در دل اين دو سوار، رحمى نيست و از خدا بى خبرند؛ هر دو ، سوار اين حيوان شده اند و خارج از توان، از آن ، بار مى كشند. بهتر بود يكى سوار شود و ديگرى پياده برود . لقمان گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى. آن گاه گفت: «حال ، بيا حيوان را بدون سواره، از پشت سر برانيم» . چنين كردند و وقتى بر گروهى گذر كردند، آنها گفتند: اين كارِ اين دو شخص ، عجيب است كه حيوان را بدون سواره رها كرده اند و خودشان پياده مى روند. در هر حال، آنها را مذمّت كردند. لقمان به فرزندش گفت: «مى بينى كه تحصيل رضايت مردم ، محال است . پس به آن اعتنا نكن و به جلب رضايت ـ جلّ جلاله ـ مشغول باش ، كه كسب و كار و سعادت و خوش بختىِ دنيا و روز حساب و سؤال ، در آن است» . 📚فتح الابواب : ص 307 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 433 ح 27 . ✾📚 @Dastan 📚✾
🔴 ترس از خدا... ✍️ صلی الله علیه و آله شبی در خانه همسرشان امّ سلمه بود. نیمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاریکی مشغول و گریه زاری شد. امّ سلمه که جای رسول خدا صلی الله علیه و آله را در رختخوابش خالی دید، حرکت کرد تا ایشان را بیابد. متوجه شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله در گوشه خانه، جای تاریکی ایستاده و دست به سوی آسمان بلند کرده اند. در حال گریه می فرمود: خدایا! آن نعمت هایی که به من مرحمت نموده ای از من نگیر! مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان! خدایا! مرا به سوی آن بدیها و مکروه هایی که از آنها نجاتم داده ای برنگردان!خدایا! مرا هیچ وقت و هیچ آنی به خودم وامگذار و خودت مرا از همه چیز و از هر گونه آفتی نگهدار! در این هنگام، امّ سلمه در حالی که به شدت می گریست به جای خود برگشت. پیامبر صلی الله علیه و آله که صدای گریه ایشان را شنیدند به طرف وی رفتند و علت گریه را جویا شدند.امّ سلمه گفت:- یا رسول الله! گریه شما مرا گریان نموده است، چرا می گریید؟ وقتی شما با آن مقام و منزلت که نزد دارید، این گونه از خدا می ترسید و از خدا می خواهید لحظه ای حتی به اندازه یک چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس وای بر احوال ما! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:- چگونه نترسم و چطور گریه نکنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم، در حالی که علیه السلام را لحظه ای به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمی بایست! 📚بحار، ج 16، ص 217. ✾📚 @Dastan 📚✾
✍️پیام محبت آمیز علیه السلام : ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای راهی نگشایند. و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان. و به و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به و من و دیگر اولیاء اوست. دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود. به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، روح را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما (ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم. 📚بحارالانوار_ جلد 71_صفحه231 ✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨ 🔴درسی از علیه السلام ✍یکى از اصحاب امام محمّد باقر علیه السلام که در کوفه ، مکتبِ قرآن داشت و زنان را نیز آموزش مى داد، روزى با یکى از زنان شاگرد خود شوخى لفظى کرد. 🔹پس از گذشت چند روزى از این جریان ، در مدینه منوّره به ملاقات آن حضرت آمد. 🔸و چون وارد منزل حضرت گردید، امام علیه السلام با تندى و با او مواجه شد و فرمود: هر که در مرتکب گناهى شود، از عقاب و قهر متعال در امان نخواهد بود؛ و سپس افزود: به آن زن چه گفتى ؟ 🔹آن شخص از روى شرمسارى و خجالت در حالت سکوت ، با دست هایش ، صورت خود را پوشاند؛ و آن گاه حضرت به او فرمود: دیگر چنین نکن و از کردار خویش نما. 📚خرایج راوندى : ج 2، ص 594، ح 5 اختیار معرفة الرجال : ص 173، ح 295. ✾📚 @Dastan 📚✾
✍️فقیه کامل، حاج ملأ احمد نراقی در کتاب خزائن خود نقل کرده از شخصی که از اصحاب بعضی از صلحا بود که پس از مردن آن مرد صالح، او را در خواب دیدم، از او پرسیدم که خداوند با تو چه کرده، گفت: خداوند مرا در محضر جلال خود وا‌داشت و فرمود «آیا دانستی که برای چه تو را ؟» گفتم: به فلان و فلان. فرمود: نه، به هیچ از این‌ها تو را نیامرزیدم. گفتم: الهی! پس به چه مرا آمرزیدی؟ فرمود: آیا به خاطر داری وقتی را که در کوچه‌های بغداد راه می‌رفتی، پس گربه کوچکی را دیدی که سرما او را عاجز کرده بود و او از شدت یخ و سرما پناه می‌برد به پایه کنار دیوار، او را گرفتی به خاطر به او و در میان پوستین خود که در برداشتی، جای دادی که او را از سرما نگاه دارد. گفتم: آری. فرمود: چون بر آن گربه ترحم کردی، ما بر تو رحم کردیم. ازاین‌رو، در آمده که فردای برخی افراد از می‌خواهند که به آنان ترحم شود، خطاب می‌رسد که شما در دنیا به یک گنجشک هم رحم نکردید! پس چگونه امروز انتظار ترحم و بخشش دارید؟! و لذا در روایت دیگری اکرم (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: «لایرحم‌الله من لایرحم‌الناس» خداوند به کسی که به مردم رحم نمی‌کند (حتی حیوانات)، به او رحم نخواهد کرد. 📚آموزه‌های اخلاقی در کلام معصومین (ع)، ص 293-294 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔴ترس از خدا... ✍️ صلی الله علیه و آله شبی در خانه همسرشان امّ سلمه بود. نیمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاریکی مشغول و گریه زاری شد. امّ سلمه که جای رسول خدا صلی الله علیه و آله را در رختخوابش خالی دید، حرکت کرد تا ایشان را بیابد. متوجه شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله در گوشه خانه، جای تاریکی ایستاده و دست به سوی آسمان بلند کرده اند. در حال گریه می فرمود: خدایا! آن نعمت هایی که به من مرحمت نموده ای از من نگیر! مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان! خدایا! مرا به سوی آن بدیها و مکروه هایی که از آنها نجاتم داده ای برنگردان!خدایا! مرا هیچ وقت و هیچ آنی به خودم وامگذار و خودت مرا از همه چیز و از هر گونه آفتی نگهدار! در این هنگام، امّ سلمه در حالی که به شدت می گریست به جای خود برگشت. پیامبر صلی الله علیه و آله که صدای گریه ایشان را شنیدند به طرف وی رفتند و علت گریه را جویا شدند. امّ سلمه گفت: - یا رسول الله! گریه شما مرا گریان نموده است، چرا می گریید؟ وقتی شما با آن مقام و منزلت که نزد دارید، این گونه از خدا می ترسید و از خدا می خواهید لحظه ای حتی به اندازه یک چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس وای بر احوال ما! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: - چگونه نترسم و چطور گریه نکنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم، در حالی که علیه السلام را لحظه ای به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمی بایست! 📚بحار، ج 16، ص 217. ✾📚 @Dastan 📚✾
🪴﷽🪴 🌺🌿وقتی نگران باشید تصمیم های درستی نمی توانید بگیرید، حتی اگر به نگرانی اجازه بدهید، می تواند مانع رسیدن شما به خواسته هایتان بشود. ما با نگرانی نمی توانیم حتی ذره ای به زندگی مان اضافه کنیم .اگر می توانستیم الان خیلی از ماها قدمان بیشتر از 3 متر بود! راجع به چه موضوعی نگران هستید، چه چیزی نمی گذارد شما شب ها بخوابید؟ چه چیزی به شما اجازه نمی دهد احساس لذت و سرخوشی بکنید؟ وقت آن رسیده که به آرامش خودتان بازگردید . وقتی آرامش خودتان را بدست آورید ، می توانید نگرش درستی نسبت به همه چیز داشته باشید. اما وقتی نگرانید ، مشکلات تان را خیلی بزرگ می بینید . در یک کلام چیزی که شما آن را مثل بزرگترین مشکل زندگی تان می بینید ، تبدیل به خدای شما می شود. ❌اگر شما شب و روز نگران سلامتی تان هستید و نمی توانید بخوابید و دائم راجع به آن فکر می کنید آن بیماری را توی ذهن خود خیلی بزرگ کرده اید. به نفع خودتان است که نگرانی هایتان ، بیماری و مشکلات اقتصادی تان را از تخت پادشاهی بردارید و را بر تخت پادشاهی بنشانید. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✾📚 @Dastan 📚✾
💚معشوق حقیقی همه ی انسان ها است و همه ی انسان ها بدون استثناء عاشق خداوند هستند. ممکن است کسی بگوید: من اصلاً با خدا و دین و مذهب خیلی بد هستم، ولی اگر شما توجه کنید، تمام کسانی که ابراز تنفر از خدا می کنند، به این علت نیست که خداوند ذاتاً برایشان منفور است؛ بلکه به این دلیل است که خدایی که آن ها شناخته اند، خدای دوست داشتنی نیست. 👌چون خدای هر کس مال خودش است. برای همین هم ما در ارتباطی که با خداوند برقرار می کنیم، اول به خود خدا اعتراف می کنیم و می گوییم: خدایا ما تو را آن طوری که باید بشناسیم، نشناختیم. ✅ بنابراین، اگر کسی بگوید: از خدا بدم می آید، او از خدایی بدش می آید که ساخته و پرداخته ی ذهن خودش است و با میزان شناختی که از خدا پیدا کرده است این حرف را می زند. ولی خدای حقیقی، محبوب و دوست داشتنی است🍃 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✾📚 @Dastan 📚✾