eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.7هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
✨💠✨ 🎋 تعلقات شدید به دنیا 🎋 گاهی نیز عامل اصلی ترس از مرگ تعلقات شدید به دنیا است. اگر شما روی کف دست خود چسبی بزنید که مویی ندارد می توانید به راحتی و بدون درد آن را بکنید. اما اگر آن را در جای پرمویی، مثلاً روی پا یا پشت دست خود بزنید که با صدها مو گره خورده، وقتی که می کنید درد دارد. چه بسا انسان نسبت به امورات مختلف دنیا تعلقات شدید پیدا کرده و مانند هزاران زنجیر به جان او وابسته شده است. طبیعتاً دل کندن از آنها و به سمت مرگ رفتن یعنی دوری کردن از محبوب او. یک کسی خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و گفت: من از مرگ می ترسم و از آن بدم می آید. پیغمبر فرمود: آیا تو اموالی داری ؟ گفت بله. پیامبر فرمود: آیا در راه خدا چیزی را برای بعد از مرگ خود داده ای ؟ گفت نه. فرمود به خاطر همین می ترسی چون به جان تو وابسته شده است. کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
🌙 شهری که تمام كوچه پس كوچه های آن به خود خدا منتهی می‌شود! 🔻شهرها همه در ظرف مكان جای ندارند. خداوند مهربان در عالم شهری دارد، كه در ظرف زمان قرار يافته است. شهر خدا كه در زمانی معلوم و با گنجايشی نامحدود، همه ساله محل اقامت مهمانان خدای بزرگ می شود، همان خانه ملكوتی خداست و ضيافت خانه ملك پادشاهی پروردگار رحمان است؛ كه با عظمت بی نظيری مانند قلعه‌ای با برج و باروهای بلند بر روی تپه‌ای از باغستان بهشت بنا شده است. شهری كه در آن اين بار ملائكه به دور ساكنان خانه خدا طواف می‌كنند، و برای پذيرايی از مهمانان خدا مُحرِم می‌شوند. 🔻اين شهر باستانی كه قدمت آن به ابتدای خلقت می‌رسد و در جای جای آن اثر قدم‌های پاك اولياء الهی پيداست، در ابتدا مهمان خانه پيامبران خدا بوده است و هم اكنون آن قدر وسعت يافته است كه تمام امت آخرين پيامبر می‌توانند به آن راه يابند. 🔻كوچه پس كوچه‌های اين شهر قديمی، همه به خود خدا منتهی می‌شوند. با آنكه شهر بسيار بزرگ و پهناور است، اما مسيرها همه كوتاه هستند و سفرها به سرعت انجام می‌گيرد. كوچه باغ‌های شهر گرچه قديمی‌اند اما فرسوده نيستند. كوچه‌ها آب و جارو شده با درختانی سرسبز كه سايه‌های پر مهر خود را بدون تاريكی بر رهروان گسترانيده‌اند، برای پذيرايی از مهمانان خدا، آماده‌اند. کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
✨﷽✨ 🔰خانمی سی و چند ساله هستم كه موقعيت ازدواج برايم پيش نيامده است. هميشه نمازم را به موقع ميخوانم و واجباتم را انجام ميدهم و دعا مي‌كنم اما فكر مي‌كنم كه خدا من را فراموش كرده است. لطفا من را راهنمايي بفرماييد. 💬ما نبايد آستانه ي توقعمان را در دعا بالا ببريم. به هر حال نبايد غافل از موانع اجتمايی و موانعی كه درجامعه وجود دارد بشويم. نيز نبايد غافل از وظيفه ی خود بشويم. فرض كنيد مواردی پيش مي‌آيد كه تعداد دخترها بيشتر از پسرها است يا پسرهايي كه دنبال ازدواج هستند كم مي‌باشند يا در جامعه اي به دليل جنگ يا حادثه هايي، تعداد خانمهايي كه همسرانشان از دنيا مي‌روند زياد ميشود يعني تعادل ازدواج به هم ميخورد. در جامعه ي ما سن ازدواج بالا است. گاهي تماس ميگيرند كه آقا دعا كنيد يا چه دعايي بخوانيم؟ كسي كه شرايط ازدواج برايش پيش نيامده اين را نبايد به پاي فراموشي خدا و عدم استجابت دعا بگذارد. بعد نماز نميخوانيم تا ازدواج كنيم. نماز، روزه و حج يك وظيفه است و بايد انجام داد. دعا هم ميكنيد. در اين جامعه ازدواج بايد از حالت سنتي و زرنگي مادر خارج شود، يك ريش سفيد در فاميل و مراكزي در جامعه عهده دار اين امر شوند. خلاصه بايد يك نهضتي به راه بيفتد. مثلا در دانشگاه بگويند: كسي كه متاهل باشد سطح واحدهايش را افزايش ميدهيم. اساتيد معارف و اخلاق بگويند كه هر كس ازدواج كند سه نمره به او ميدهم. هدف از ازدواج دينداري، جلوگيري از فساد و حفظ دين است. اساتيد دانشگاه ميتوانند افراد مجرد را تشويق به ازدواج كنند. دانشگاه بگويد: اگر كسي ازدواج كرد اين مقدار وام ميدهيم، خوابگاه و امكانات به او داده ميشود. اصلا جامعه بايد به سمتي برود كه به متاهلين بيشتر اهميت داده شود. راهكاره ديگر اين است كه در خانواده يك كميته ايجاد شود و دخترها و پسرها را شناسايي كنند و آنها را به هم برسانند و موجبات ازدواج را فراهم كنند لذا دختري با اين سن ميگويد من بختم باز نميشود اين تعبير درستي نميتواند باشد. اصلا بخت يعني چه، ازدواج يك زمينه اي ميخواهد يك شرايطي دارد اولا دختر خانمها نبايد سنشان به ۳۴ برسد سن ازدواج از۱۶ و۱۷ تا ۲۲و۲۳ است بيشتر نبايد شود اگر هم شد آقا پسرهاي سي و چند ساله هستند كه مناسب اين افرادند. البته اين اشخاص را بايد شناسايي كرد، شايد تعبير درستي نباشد ولي اگر شما خانه يا ماشين بخواهيد مي‌دانيد به كجا مراجعه كنيد ولي اگر يك جواني هرچه قدر هم خانواده اش زرنگ باشند نمي داند براي ازدواج چه كار كند؟ وبه كجا مراجعه كند اين كه نمي شود مثل خانه و ماشين برايش بنگاه تشكيل داد من اسمش را مي‌گذارم كانون، كانون‌هاي مودت و مهرباني و بايد كانونهاي پيوند تشكيل داد و اين معضل را حل كرد ولي در خصوص اين سوال به خواهر گرامي عرض مي‌كنم اين دليل برآن نمي شود كه مثلا اگر نماز نخوانيد ايشان خطبه عقد را جاري كرد. ما خودمان كار را سخت كرده ايم، گاهي جوانان پيش من مي‌آيند آنها يك غولي از ازدواج ساخته اند و جالب است كه بدانيد دختردار از پسردار مي‌ترسد، پسردار از دختردار. خانواده دختر مي‌گويد با جهيزيه چه كنيم؟ دومي مي‌گويد: با خانه چه كنيم؟ خوب هر دو مي‌توانند كوتاه بيايند. کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
✨﷽✨ 🔰درباره آثار و بركات روزه صحبت كنيد. 💬شبي كه رسول خدا (ص) به معراج رفتند، همين سوال را پيامبر از خدا پرسيد. گفتگوی پروردگار و رسول گرامي: خدايا ثمره ي روزه چيست؟ خدا فرمود: روزه باعث حكمت مي شود. در روزه بيشتر كارشناسان روي مباحث اجتماعي بحث ميكنند. حكمت غير از علم است. حكمت يعني قدرت فهم و تشخيص قدرت، راه پيداكردن، سر دو راهي نماندن. حكمت قوه اي است كه خدا به انسان مي‌دهد. در قرآن ميگويد: به هركس حكمت داديم خير كثيري به او داديم. ممكن است كسي عالم باشد ولي حكيم نباشد. حكمت قدرت فهم كتاب است. اين در پرتو روزه پيدا ميشود. از لقمان پرسيدند چرا حكيم شدي؟ گفت: من غذايم را كنترل كردم، هر چيزي نخوردم. زبانم را كنترل كردم، هر چيزي نگفتم. چشمم را كنترل كردم و هرچيزي را نديدم. ما در روزه اين كار را انجام ميدهيم. حكمت در واقع با كنترل مبادي ورودي قلب است. چشم و قلب و زبان را كنترل كردن. روزه دار اينها را كنترل مي‌كند. از حلال نمي خورد چه برسد به حرام. روزه دار كمتر چشم به حرام مي‌دوزد و هر چيزي را گوش نمي دهد چون ميگويد: روزه هستيم. وقتي مبادي ورودي سالم شد، طبيعتا اين نور حكمت از قلب متصاعد مي شود. اين مهمترين اثر روزه است. در ادامه اين روايت دارد كه حكمت باعث معرفت ميشود و معرفت باعث يقين ميشود. يقين بالاترين ارزش است. اگر انسان يقين داشته باشد خيلي از كارها را انجام نميدهد. بيشتر ما كه گناه ميكنيم بخاطر اين است كه يقين ما ضعيف است. اگر به معصيت يقين داشته باشيم گناه نمي كنيم. اثر ديگر روزه تقويت اراده است. خيلي‌ها می گويند ميخواهيم گناه نكنيم ولی نمي شود. دلم مي‌خواهد دروغ نگويم ولي نمي توانم. سخت است. اين روزه اين اراده را تقويت مي‌كند. چطور شما پانزده ساعت در هواي گرم نمي آشامی ، پس مي‌تواني حرام هم نبينی . در واقع يك ممارست و تمرين است. مهمترين اثر روزه تقويت اراده است. آثار ديگر روزه اين است كه تعبدي را در انسان مي‌رساند. يك تمرين نظم و برنامه ريزي. شما داريد غذا مي‌خوريد. صداي اذان مي‌آيد ديگر نمي خوريد. تا مغرب هم نميخوريد. يك نظمي دارد. پس تمرين براي نظم در زندگي است. ديگر آثار روزه تمرين صبر و بردباري است. صبر ساده نيست. در روايت داريم: صبر مثل سر در بدن است. مشكل عمده مردم ما كم صبري است. صبر باعث ميشود انسان به كمالات برسد. صبر در كنار شُكر آمده است. صبر در كنار نماز آمده است. صبر در كنار حق آمده است. اگر اين صبر و تحمل در انسان باشد، صبر بر عبادت ميكند، صبر بر مصيبت ميكند، صبر بر معصيت مي‌كند. اين صبر با روزه تقويت مي‌شود. روزه به شما صبوري مي‌دهد. چطور پانزده ساعت شما صبر مي‌كنيد. علي رغم گرسنگي و تشنگي. يكي ديگر از آثار روزه كنترل غرايز و شهوات است. مشكلي كه در جوانان داريم طوفاني بودن شهوت و غرايز است. مخصوصا كسانيكه سن ازدواجشان گذشته و صحنه‌هايي راه درجامعه مي‌بينند. روزه باعث كاهش شهوات مي‌شود. در واقع يك نوع مديريت شهوت و غرايز است. غضب را كنترل مي‌كند. اينكه ميگويند: در عيد فطر روزه دار جايزه مي‌گيرد و روزه يكي از درهاي بهشت است، بخاطر آثار آن است. کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی که گناه می‌کنند به این معنی نیست که مرتد است ، بلکه عمل تحت ولایت شیطان است نه ذاتش کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
عالم ربّانی شیخ جعفر ناصری: مطمئن باشید یک توجه به حضرت بقية الله روحی له الفداء هرچند به صورت گذرا و در قلب باشد در محضر ایشان ثبت و محاسبه می شود چونکه ایشان احاطه شهودی به عالم دارند. کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
🍃استاد شیخ جعفر ناصری :گریه بر امام حسین گوهر وجود انسان را صیقل می دهد ، از آلودگی ها و غبارها پاک می کند و وجود انسان را طلایی می کند . کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) : ✍ كسى كه همّ و غم او باشد ، خداوند دلش را بى نياز مى گرداند و پريشانى اش را رفع می کند و دنيا ، بر خلاف میل او ، به او روى مى آورد. ‌ 👌 و كسى كه همّ و غم او باشد ، خداوند فقر را در پيش چشمانش قرار مى دهد و ذهنش را آشفته مى کند و از دنيا جز همان كه برايش مقدّر شده است ، نصيب او نمى شود. ‌ 📗 كنز العمّال ، ج 3 ، ص 205
🌸🍃🌸🍃 دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می‌کرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می‌پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: «برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.» برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او می‌بخشی، آنچه کرده‌ام مایه رضای تو نیست؟!» ندا رسید: «آنچه تو می‌کنی ما از آن بی‌نیازیم ولی مادرت از آنچه او می‌کند، بی‌نیاز نیست. تو خدمت بی‌نیاز می‌کنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.» کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
آیا می‌توان از خدا طلب مرگ کرد؟ طلب مرگ از خدا به دو گونه است: گاهی انسان به خاطر مشکلات و ضعف اراده، مرگ خود را از خدا می‌خواهد! و گاهی نیز به خاطر شوق نائل شدن به دیدار خدا و بهره‌مندی از نعمتهای بهشتی طلب مرگ میکند. لذا حضرت علی (ع) در صورتی طلب مرگ را روا می‌داند که انسان یقین به نجات و سعادت در آخرت دارد؛ ایشان میفرمایند: وَأَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَمَا بَعْدَ الْمَوتِ، وَلاَ تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلاَّ بِشَرْط وَثِیق؛ (نامه ۶۹ نهج البلاغه) بسیار به یاد مرگ و اتفاقات پس از آن باش، امّا هرگز آرزوى مرگ مکن! مگر آنگاه که صددرصد به سعادت خود و رضایت خدا یقین داشته باشی!!! با این معیار، اگر از آباد بودن آخرتمان مطمئن هستیم، می‌توانیم از خدا طلب مرگ کنیم، گرچه درخواست عمر بیشتر برای کسب ثواب بیشتر نیز مطلوب اولیاء الهیست. اما اگر کسی این یقین را ندارد و آمادگی لازم را هم کسب نکرده و از سر ناامیدی و راحت شدن از سختی‌های دنیا، طلب مرگ می‌کند، نباید آرزوی مرگ کند. در واقع چنین کسی مرگ را شروع برزخ و مقدمه قیامت نمی‌داند، بلکه مرگ را پوسیدن دانسته و تصور میکند که با مرگ تمام غصه‌هایش تمام می‌شود! اما واقعا چنین نیست! چون از روایات برمی‌آید کسی که اینگونه بمیرد و یا خودش را بکشد، این شخص برزخ آبادی نخواهد داشت. پس قبل از اینکه آرزویی کنیم یا دست به کار خطرناکی بزنیم، ابتدا خوب به عواقب آن فکر کنیم، سپس بهترین راه را انتخاب کنیم... کانال داستان و پند ☀@Dastan1224
👌 فوق العاده قشنگیه حتما بخونید 👍 📌حکایتی پند آموز 💫در عهد موسی علیه السلام خانواده ای بی نهایت که متشکل از یک زن و شوهرش بود، زندگی می کرد. سال ها بود که با فقری بی امان دست و پنجه نرم می کردند. با وجود سختی ها و تلخی های زندگی، داشتند. شبی از شب ها در حالی که زن و شوهر بر رخت خواب دراز کشیده بودند، فکری به ذهن زن رسید. زن گفت: مگر موسی علیه السلام پیامبر خدا نیست؟ شوهرش گفت: بله. زن: چرا نرویم نزد او و از سختی های زندگی برایش نگوییم. و از او بخواهیم که حال ما را برای خداوند متعال باز گوید و از او بخواهد که در زندگی مان گشایشی بیاورد. بلکه ادامه زندگی مان با خوشی و در رفاه سپری شود. شوهر گفت: بسیار عالی است. صبح اول وقت رفتند به محضر حضرت موسی علیه السلام و از سختی های زندگی شان گفتند. موسی علیه السلام به ملاقات پروردگار رفت و حال آن خانواده فقیر و نیازمند را بازگو کرد. خداوند سمیع و علیم است و از ذره ذره کائنات با خبر است. 🔻خداوند متعال به موسی علیه السلام گفت: به آن ها بگو از فضل خودم آن ها را ثروتمند می کنم البته تا یک سال. پس از گذشت یک سال دو باره به حالت اول باز گردانده می شوند. حضرت موسی علیه السلام پیام خداوند متعال را به آن ها رساند. زن و مرد بسیار خوشحال شدند. و فراوان از راه رسید. زود ثروتمند شدند. با گذشت زمان زندگی شان از این رو به آن رو شد. زن به شوهرش گفت: ای مرد این را میدانی که قراره یک سال از این سفره الهی استفاده بکنیم. پس از یک سال همان آش و همان کاسه؛ دوباره فقر و نداری به سراغمان می آید. شوهر گفت: بله. چاره چیست؟😔 زن گفت: بیاییم این ثروت را در راه استفاده کنیم و به بندگان خدا نفعی برسانیم. اگر برای مردم خدمت کنیم، وقتی که فقر به سراغمان آمد، نیکی ما را بیاد می آورند و نمی گذارند که ما فقیر باشیم. شوهر گفت: درست گفتی. فعالیت های خیریه شان شروع شد. سر دو راهی، خانه ای برای مسافرین ساختند. از هر طرف خانه خود، درهایی به راه های عمومی باز کردند. هفت راه بودند. بنابر این هفت در باز کردند. هر کسی که از این راه ها می آمد و می رفت از او استقبال می کردند و به او غذا می دادند. در بیست و چهار ساعت دیگشان روی آتش بود. کار آن ها نیکی کردن به مردم بود. حضرت موسی علیه السلام از دور زندگی شان را زیر نظر داشت. 🔰یک سال گذشت و خبری از فقر نبود. زن و شوهر همچنان مشغول غذا دادن به مردم بود. آن ها چنان غرق در بودند که مهلت یک ساله را فراموش کردند. 🔻آن سال گذشت و سال جدید از راه رسید؛ اما همچنان رزق و روزی بر آن ها می ریخت. موسی علیه السلام تعجب کرد و از خداوند متعال راز این ماجرا را پرسید. خداوند به موسی گفت: یک دری از درهای را برای آن ها گشودم؛ اما آن ها هفت در گشوده اند و به بندگانم غذا می دهند. ای موسی شرمم آمد از اینکه در را بر آن ها ببندم. چطور بنده ام از من بخشنده تر باشد. ببخشید تا ببخشد خدای بخشنده. کانال داستان و پند ☀@Dastan1224