8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی که گناه میکنند به این معنی نیست که مرتد است ، بلکه عمل تحت ولایت شیطان است نه ذاتش
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
عالم ربّانی شیخ جعفر ناصری:
مطمئن باشید یک توجه به حضرت بقية الله روحی له الفداء هرچند به صورت گذرا و در قلب باشد در محضر ایشان ثبت و محاسبه می شود چونکه ایشان احاطه شهودی به عالم دارند.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
#گوهر_وجودت_را_پاک_کن
🍃استاد شیخ جعفر ناصری :گریه بر امام حسین گوهر وجود انسان را صیقل می دهد ، از آلودگی ها و غبارها پاک می کند و وجود انسان را طلایی می کند .
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
🌷 پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) :
✍ كسى كه #آخرت همّ و غم او باشد ، خداوند دلش را بى نياز مى گرداند و پريشانى اش را رفع می کند و دنيا ، بر خلاف میل او ، به او روى مى آورد.
👌 و كسى كه #دنیا همّ و غم او باشد ، خداوند فقر را در پيش چشمانش قرار مى دهد و ذهنش را آشفته مى کند و از دنيا جز همان كه برايش مقدّر شده است ، نصيب او نمى شود.
📗 كنز العمّال ، ج 3 ، ص 205
🌸🍃🌸🍃
دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد.
چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر میکرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر میپرداخت.
برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم!
همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: «برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.»
برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او میبخشی، آنچه کردهام مایه رضای تو نیست؟!»
ندا رسید: «آنچه تو میکنی ما از آن بینیازیم ولی مادرت از آنچه او میکند، بینیاز نیست. تو خدمت بینیاز میکنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.»
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
آیا میتوان از خدا طلب مرگ کرد؟
طلب مرگ از خدا به دو گونه است:
گاهی انسان به خاطر مشکلات و ضعف اراده، مرگ خود را از خدا میخواهد!
و گاهی نیز به خاطر شوق نائل شدن به دیدار خدا و بهرهمندی از نعمتهای بهشتی طلب مرگ میکند.
لذا حضرت علی (ع) در صورتی طلب مرگ را روا میداند که انسان یقین به نجات و سعادت در آخرت دارد؛
ایشان میفرمایند:
وَأَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَمَا بَعْدَ الْمَوتِ، وَلاَ تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلاَّ بِشَرْط وَثِیق؛ (نامه ۶۹ نهج البلاغه)
بسیار به یاد مرگ و اتفاقات پس از آن باش،
امّا هرگز آرزوى مرگ مکن!
مگر آنگاه که صددرصد به سعادت خود و رضایت خدا یقین داشته باشی!!!
با این معیار، اگر از آباد بودن آخرتمان مطمئن هستیم، میتوانیم از خدا طلب مرگ کنیم، گرچه درخواست عمر بیشتر برای کسب ثواب بیشتر نیز مطلوب اولیاء الهیست.
اما اگر کسی این یقین را ندارد و آمادگی لازم را هم کسب نکرده و از سر ناامیدی و راحت شدن از سختیهای دنیا، طلب مرگ میکند، نباید آرزوی مرگ کند.
در واقع چنین کسی مرگ را شروع برزخ و مقدمه قیامت نمیداند، بلکه مرگ را پوسیدن دانسته و تصور میکند که با مرگ تمام غصههایش تمام میشود!
اما واقعا چنین نیست!
چون از روایات برمیآید کسی که اینگونه بمیرد و یا خودش را بکشد، این شخص برزخ آبادی نخواهد داشت.
پس قبل از اینکه آرزویی کنیم یا دست به کار خطرناکی بزنیم، ابتدا خوب به عواقب آن فکر کنیم، سپس بهترین راه را انتخاب کنیم...
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
👌 #داستان فوق العاده قشنگیه حتما بخونید 👍
📌حکایتی پند آموز
💫در عهد موسی علیه السلام خانواده ای بی نهایت #فقیر که متشکل از یک زن و شوهرش بود، زندگی می کرد.
سال ها بود که با فقری بی امان دست و پنجه نرم می کردند. با وجود سختی ها و تلخی های زندگی، #صبر داشتند. شبی از شب ها در حالی که زن و شوهر بر رخت خواب دراز کشیده بودند، فکری به ذهن زن رسید. زن گفت: مگر موسی علیه السلام پیامبر خدا نیست؟
شوهرش گفت: بله.
زن: چرا نرویم نزد او و از سختی های زندگی برایش نگوییم. و از او بخواهیم که حال ما را برای خداوند متعال باز گوید و از او بخواهد که در زندگی مان گشایشی بیاورد.
بلکه ادامه زندگی مان با خوشی و در رفاه سپری شود.
شوهر گفت: بسیار عالی است.
صبح اول وقت رفتند به محضر حضرت موسی علیه السلام و از سختی های زندگی شان گفتند.
موسی علیه السلام به ملاقات پروردگار رفت و حال آن خانواده فقیر و نیازمند را بازگو کرد. خداوند سمیع و علیم است و از ذره ذره کائنات با خبر است.
🔻خداوند متعال به موسی علیه السلام گفت: به آن ها بگو از فضل خودم آن ها را ثروتمند می کنم البته تا یک سال. پس از گذشت یک سال دو باره به حالت اول باز گردانده می شوند. حضرت موسی علیه السلام پیام خداوند متعال را به آن ها رساند. زن و مرد بسیار خوشحال شدند. #رزق و #روزی فراوان از راه رسید. زود ثروتمند شدند. با گذشت زمان زندگی شان از این رو به آن رو شد.
زن به شوهرش گفت: ای مرد این را میدانی که قراره یک سال از این سفره الهی استفاده بکنیم. پس از یک سال همان آش و همان کاسه؛ دوباره فقر و نداری به سراغمان می آید.
شوهر گفت: بله. چاره چیست؟😔
زن گفت: بیاییم این ثروت را در راه #خیر استفاده کنیم و به بندگان خدا نفعی برسانیم. اگر برای مردم خدمت کنیم، وقتی که فقر به سراغمان آمد، نیکی ما را بیاد می آورند و نمی گذارند که ما فقیر باشیم.
شوهر گفت: درست گفتی.
فعالیت های خیریه شان شروع شد. سر دو راهی، خانه ای برای #استراحت مسافرین ساختند. از هر طرف خانه خود، درهایی به راه های عمومی باز کردند. هفت راه بودند. بنابر این هفت در باز کردند. هر کسی که از این راه ها می آمد و می رفت از او استقبال می کردند و به او غذا می دادند. در بیست و چهار ساعت دیگشان روی آتش بود. کار آن ها نیکی کردن به مردم بود.
حضرت موسی علیه السلام از دور زندگی شان را زیر نظر داشت.
🔰یک سال گذشت و خبری از فقر نبود. زن و شوهر همچنان مشغول غذا دادن به مردم بود. آن ها چنان غرق در #خدمت_رسانی بودند که مهلت یک ساله را فراموش کردند. 🔻آن سال گذشت و سال جدید از راه رسید؛ اما همچنان رزق و روزی بر آن ها می ریخت. موسی علیه السلام تعجب کرد و از خداوند متعال راز این ماجرا را پرسید. خداوند به موسی گفت: یک دری از درهای #رزقم را برای آن ها گشودم؛ اما آن ها هفت در گشوده اند و به بندگانم غذا می دهند. ای موسی شرمم آمد از اینکه در را بر آن ها ببندم. چطور بنده ام از من بخشنده تر باشد.
ببخشید تا ببخشد خدای بخشنده.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
روزی حضرت عیسی (علیه السلام) در جمع حواریون نشسته بودند.
حواریون به عیسی علیه السلام عرض کردند: آموزگار راه هدایت! ما را از نصایح و پندهایت بهره مند ساز.
عیسی علیه السلام: پیامبر خدا موسی علیه السلام به اصحاب فرمود؛ سوگند دروغ نخورید، ولی من می گویم سوگند – خواه دروغ و خواه راست نخورید.
آنها عرض کردند: ما را بیشتر موعظه کن.
حواریون از ایشان به حواریون فرمود : برادرم موسی میگفت : زنا نکنید ولی من به شما میگویم : حتی فکر زنا نکنید ؛ زیرا فکر گناه مثل این است که در اتاقی آتش روشن کنند که اگر خانه را هم به آتش نکشد، دیوارها را سیاه میکند.
[سفینه البحار، ج ۳، ص ۵۰۳]
کسی که فکر گناه می کند، کم کم قلبش سیاه می شود.
وقتی از آیت الله العظمی بهجت(رحمت الله علیه) پرسیدند برای درمان وسواس های ذهنی چه کنیم فرمودند:
بسیار ذکر «لاإله إلا الله» بگویید.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
🌺 امیرالمومنین على علیه السلام:
🔻مردم در دنيا دو دستهاند:
🔸️يكى در دنيا فقط براى دنيا كار مىكند كه او را دنيا گرفتار ساخته و از كار آخرت بازداشته.او مىترسد بازماندگانش به تنگدستى دچار شوند براى آنها مال و دارايى تهيه مىنمايد تا نيازمند نشوند،اما از تنگدستى خود ايمن و آسوده گشته هيچ كارى براى گرفتارى خود در روز قيامت انجام نمىدهد.
🔹️اما دسته دوم از مردم در دنيا براى آخرت كار مىكنند و بدون آن كه كارى انجام دهند آنچه براى آنها تقدير شده از دنيا مىرسد.
پس چنين افرادى هر دو بهره را (بهره دنيا و آخرت) جمع نموده و هر دو سرا را به دست آوردهاندو در پيشگاه خداوند با آبرو گشته و اگر اينها از خداوند حاجتى بخواهند مستجاب مىشود زيرا بندهاى كه كار و كوشش او براى خدا و به فرمان خدا باشد، آبرومند مىشود و استحقاق مقام اجابت دعا را كه يكى از فضيلتهاى بزرگ الهى است به دست مىآورد.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
🔘در انديشه اسلامی کوچک شمردن و سهل انگاشتن گناه خود از گناهان بزرگ محسوب میشود.
✍️اميرالمؤمنين عليه السلام در توبيخ کوچک شمردن گناه میفرمايند: «أَشَدُّ الذُّنُوب مَا اسْتَهانَ بِه صاحِبُهُ. «سختترين گناهان گناهی است که گناهکار آن را ناچيز و آسان شمرد.»
📚وسائل الشیعة، جلد15، صفحه312
و نیز حضرت در حکمت 30 نهجالبلاغه فرمودند: «الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ، مردم بپرهیزید دوری کنید که خدا عیوب شما را پوشانده و آبروی شما را نبرده، آنقدر گناه شما را پوشانده که فکر میکنید آمرزیده شدید». مثل مجرمی که پروندهاش در دادگاه است و کسی سراغ او نیامده است فکر میکند او را بخشیدهاند خدا ستارالعیوب است از اینکه گذشته شما را پوشانده مغرور نشوید تصور نکنید بخشیده شدهاید.
💠و نيز از رسول خدا صلی الله علیه و آله روايت شده: «به كوچكى گناه نگاه نکن؛ بلكه ببین چه كسى را نافرمانى مىكنى؛ پس او خداوند والاى بزرگ است».
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
فرمایشاتی از امیرالمؤمنین درباره دنیا
همانا داستان آن کس که دنیا را شناخت، چونان مسافرانی است که در سرمنزلی بی آب و علف و دشوار اقامت داشته، قصد کوچ کردن به سرزمینی دارند که در آنجا آسایش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمل می کنند، و جدایی دوستان را می پذیرند، و سختی سفر و ناگواری غذا را با جان و دل قبول می کنند تا به جایگاه وسیع، و منزلگاه امن و با آرامش قدم بگذارند. آنها از سختی های طول سفر احساس ناراحتی ندارند، و هزینه های مصرف شده را غرامت نمی شمارند، و هیچ چیز برای آنان دوست داشتنی نیست جز آنکه به منزل امن و محل آرامش برسند. اما داستان دنیاپرستان، همانند گروهی است که از جایگاهی پر از نعمت ها می خواهند به سرزمین خشک و بی آب و علف کوچ کنند. پس در نظر آنان چیزی ناراحت کننده تر از این نیست که از جایگاه خود جدا می شوند و ناراحتی ها را باید تحمل کنند.
(نهجالبلاغه،قسمتي از نامه 31).
همان گونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنید، در روزگار خوشی و کام یابی نیز عمل کنید. آگاه باشید! به کوچ کردن فرمان داده شدید و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمایی گشتید. همانا وحشتناک ترین چیزی که بر شما می ترسم، هواپرستی و آرزوهای دراز است. پس از این دنیا توشه بگیرید تا فردا خود را با آن حفظ کنید.
(بخشی از خطبه 28 نهجالبلاغه).
دنیا، خانه نابود شدن، رنج بردن، دگرگونی و عبرت گرفتن است. از نشانه نابودی آن این است که روزگار، کمان خود رابه زه کرده، تیرش به خطا نمی رود و زخمش بهبودی ندارد. زنده را با تیر مرگ هدف قرار می دهد، تندرست را با بیماری از پا در می آورد و نجات یافته را به هلاکت می کشاند. از نشانه رنج دنیا آن است که آدمی، چیزی را که خود نمی خورد جمع آوری می کند و بنایی را که خود در آن نمی زید، می سازد. پس به سوی پروردگار خود می رود، در حالی که نه مالی برداشته و نه خانه ای به همراه برده است. از نشانه دگرگونی دنیا این است که شخصی را که دیروز مردم به او ترحم می کردند، امروز حسرتش را می خورند و آن کس که حسرت او را می خورند، امروز به او ترحم می کنند. علت این هم، نعمت هایی است که به سرعت دگرگون می شود و بلاهایی است که ناگهان نازل می گردد. نشانه عبرت انگیز بودن دنیا،آن است که آدمی پس از تلاش و انتظار تا می خواهد به آرزوهایش برسد، ناگهان مرگش فرا می رسد و امیدش را قطع می کند؛ نه به آرزو رسیده و نه آنچه را آرزو داشته باقی مانده است.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224