eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 🔆نذر شیطانی 🌱روزی شخصی پیش پسر عمر آمد و گفت: «من نذر کرده‌ام که یک روز از صبح تا شب بالای کوه «حراء» برهنه بایستم.» پسر عمر به او گفت: «اشکالی ندارد، برو نذرت را ادا کن.» آنگاه آن شخص به نزد ابن عباس رفت و جریان را گفت. ابن عباس به او گفت: «ای مرد! مگر نماز نمی‌خوانی؟» 🌱آن مرد گفت: «چرا نماز می‌خوانم.» ابن عباس گفت: «پس می‌خواهی برهنه نماز بخوانی؟» آن مرد گفت: نه. 🌱ابن عباس گفت: «مگر چنین عهدی نکرده‌ای؟ شیطان خواسته است تو را به بازی بگیرد، خودش و سربازانش به ریش تو بخندند.» آن مرد که از آن صحبت به خود آمده بود و از آن نذر خود پشیمان شده بود، گفت: 🌱«حال چه کنم؟» ابن عباس گفت: «برو، یک روز معتکف شو و کفاره ب عهدی را که بسته‌ای بده.» آن مرد برگشت و سخن ابن عباس را به پسر عمر نقل کرد. 🌱پسر عمر گفت: «ابن عباس حرف درستی زده است، هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم استنباط‌های فقهی او را داشته باشیم.» 📚تجلی امیر مؤمنان علیه‌السلام، ص 223 -الغدیر، ج 19، ص 70
🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱 🔆بیانی دقیق و رسا ⚡️یکی از عارفان و صالحان سرزمین لبنان که در میان عرب به مقامات عالی رسید و به کرامت و کارهای فوق‌العاده شهرت داشت، به مسجد جامع دمشق آمد. ⚡️کنار حوض رفت تا وضو بگیرد، ناگاه پایش لغزید به داخل آب افتاد و با رنج بسیار از آب نجات یافت. چون نماز خواند، پس‌ازآن، یکی از اصحابش نزد وی آمد و گفت: اجازه هست تا چیزی بپرسم؟ ⚡️عارف فرمود: بپرس عرض کرد: به یاد دارم که عارف بزرگ بر روی دریای روم راه می‌رفت و قدمش تر نشد؛ ولی برای شما در حوض کوچک حالتی پیش آمد که نزدیک بود از بین بروید؟ عارف با بیانی رسا و کلامی دقیق و با تأمّل بسیار، به او فرمود: ⚡️«آیا نشنیده‌ای که سرور عالم، رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «لی معَ اللهِ وقتٌ لا یَسَعنی فیه مَلَکٌ مقرّبٌ و لا نبیٌ مُرسَلٌ: مرا با خدای وقتی هست که در آن وقت (آن‌چنان یگانگی وجود دارد که) فرشته‌ی ویژه‌ای (همانند جبرئیل) و پیامبر مرسل در آن نگنجد!!» ⚡️ولی نگفت: همیشه؛ بلکه فرمود: وقتی از اوقات؛ پس پیامبر، در یک وقت جبرئیل و میکائیل به حالت او راه ندارد (و نامحرم‌اند) ولی در وقت دیگر با همسران خود حفصه و زینب، دمساز شده، خوش می‌گفت و می‌شنید. مشاهده و دیدار نیکان بین آشکاری و پوشیدگی است. ⚡️انسان‌های ملکوتی گاه تجلّی می‌کنند و دل عارف را می‌ربایند و گاه رخ می‌پوشند و عارف را گرفتار فراق می‌سازند.» اگر درویش در حالی بماندی **** سر و دست از دو عالم بر فشاندی 📚حکایت‌های گلستان، ص 110
☫﷽☫ و اگر نفس متعلق به این و آن باشد به همه چیز علاقه داشته باشد ، هر چیزی توجه او را جلب بکند ، می دانید که تعلق تفرقه می آورد و تفرق پریشانی است و پریشانی اضطراب است ، نفس انسانی می شود مضطربه و این نفس به جایی نمی رسد ، خصوصا در امور علمی. نفس مضطربه در نماز هم تجمع ندارد. در یک نماز هزار جا سر می زند، ولی همین که مطمئنه شد به همه جا می رسد. فاصله ندارد ، مطمئنه شدن همان و مخاطب به خطاب " یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربّك راضیة مرضیة " همان. واینکه می بینی مخاطب نمی شود ، این است که قلابها او را فرا گرفته و به این سوی می کشاند: تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها و این قلابها نمی گذارد که نفس مطمئن شود و توحید و تجمع داشته باشد ، تا به خود بیاید و بگوید من کیستم. هنوز به ورطه ی من کیستم نیافتاده ایم ، لذا مشکل داریم.. 📚صد و ده اشاره /اشاره ی چهل و دوم
بعضی انسان‌ها دنیارو "زیباتر" می‌کنند! اونایی که: "به دوست خود یادآوری می‌کنند" که همیشه عزیزند! اونا که غم هیچ‌کس را تاب نمی‌آورند ، تو را بخاطر خودت‌‌می‌خواهند "انسان‌هایی‌که هیچ‌وقت" منفعت رو، دلیل "دوستی تصور نکرده‌اند "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 مهمانی امت احمد (ص) 🔹اهالی شهر سنندج در تکاپوی برگزاری یک جشن بزرگ و بی نظیر 🔻امسال میلاد حضرت محمد (ص) حال و هوای دیگری دارد... جمعه ۷مهرماه از ساعت ۱۶ پیاده راه فردوسی سنندج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ببینید یک آلودگی چطور می تواند انسان را زمین بزند!! 👌 سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام عالی
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆"آخرین کلام پیامبر و امام صادق علیهماالسلام چه بود ؟" جابر بن عبدالله می‌گوید: کعب الاحبار از عمر پرسش‌کرد: «آخرین سخن پیامبر چه بود؟» او گفت: «از علی علیه السلام بپرس!» کعب به نزد حضرت علی علیه السلام آمد و همین پرسش را از آن حضرت نمود. علی علی علیه السلام فرمود: رسول خدا را به سینه خود گرفتم پس سر مبارکش را بر دوش من گذاشت و فرمود: نماز، نماز. 📚[فضائل الخمسه من الصحاح السته ؛جلد ‏۳ صفحه ۳۸ ] 💥💥آخرین توصیه امام صادق نیز نماز است امام کاظم علیه السلام می فرمایند:پدرم در هنگام مرگ وصیت کرد ما را و فرمود:شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد. 📚[ وسائل الشیعه،جلد ۴ ، صفحه ۲۴] 🍂🍂داستانک: داماد حضرت امام خمینی(ره) می گوید: حضرت امام ، روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کردند که «اگر کسی نمازش را سبک بشمارد، از شفاعتشان محروم می شود.» من یک بار به ایشان عرض کردم: «سبک شمردن نماز شاید به این معنی باشد که شخص نمازش را یک وقت نخواند و یک وقت بخواند.» گفتند نه این که خلاف شرع است. منظور امام صادق علیه السلام این بوده است که وقتی ظهر می شود و فرد در اول وقت نماز نمی خواند، در واقع به چیز دیگری رجحان داده است. 📚هزارو یک نکته درباره نماز حکایت
🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁 🌼🍃روزي سعيدبن حسن يكي ازشاگردان امام باقر(ع) درحضورآن حضرت بود،امام به او فرمود: آيادرجامعه اي كه زندگي مي كني ،اين روش وجود دارد،كه اگربرادر ديني ،نيازمندشد،نزدبرادر دينيش بيايد و دست درجيب او كند وبه اندازه نيازخودازجيب اوپول بردارد،وصاحب پول ازاوجلوگيري ننمايد؟ 🌼سعيدگفت :نه ،چنين روشي وچنين كسي رادرجامعه خودم سراغ ندارم . امام باقر(ع) فرمود:بنابراين اخوت وبرادري اسلامي درجامعه نيست . 🌼سعيدگفت :دراين صورت آيا ما در راستاي سقوط و هلاكت هستيم ؟ 🌼امام فرمود:عقل اين مردم هنو زتكميل نشده است يعني تكليف به حساب درجات عقل ورشداسلامي افراد، مختلف مي شود،اگرجامعه شما ازعقل كافي و رشد عالي اسلامي برخورداربود،به گونه اي مي شدكه نيازمندان ازجيب بي نيازان به اندازه نيازخودبرمي داشتند،بي آنكه بي نيازان ناراضي شوند . 📚اقتباس ازوسائل الشيعه ج 12ص 128 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷 در ایام زلزله رودبار که محمودرضا کودکى نه ساله بود پس از وقوع زلزله که اعلام شد و سازمان هاى امدادى شروع به جمع آورى کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت مادر میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم. گفتم پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او پول میگیریم میبرى در محل جمع آورى تحویل میدى. محمودرضا گفت نه مادر الان وضعیت آنها خیلى اضطرارى است و باید هر چه سریعتر به آنها کمک برسد تا شب دیر میشود من میخواهم از وسایل خانه چیزى بدهم. وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من ظهر کمک کردم خودم. بعد از چند سال متوجه شدیم پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته و برده به محل جمع آورى تحویل داده است. 📚 شهید محمود رضا بیضایی ‌