eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
بخوان دعای‌فرج را که یوسف زهرا ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد✨ 🕊 ♥️ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «راه دیدن امام زمان» 🔸 اگه می‌خوای خدمت امام زمان برسی و شبیهشون بشی زیاد یاد علیه‌السلام باش... •┈••✾••✾••┈• 💛 حجت الاسلام 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیت‌الله مصباح یزدی(ره): 🔹خداوند فرموده است؛ پاداش کسانی که از فراق من آه می‌کشند این است که در دل‌های آنها نوری قرار خواهم داد که از خواسته‌های من آگاه خواهند شد. 🔹تمام توجهم را به این افراد معطوف خواهم کرد و اگر هر آنچه بین آسمان و زمین است را در اختیار آنها قرار دهم برایشان کم خواهد بود.
🔹بعضی از معصومین فرمودند: صبر بر دو قسم است: یا برای نعمتی است یا برای ناراحتی. یعنی آنچه به انسان می‌رسد یا نعمت و رحمت و برکت است که باید شکرش را بجا بیاورد و صبر کند تا مبادا با آن نعمت، گناه و طغیان نکند. یا بلا و گرفتاری و ناراحتی و ضرر و زیان است که باید صبر بکند تا مبادا جزع و فزع و اعتراض به حضرت حق نکند. مرحوم مجلسی اعلی الله مقامه الشریف می‌فرماید که: صبر چهار قسم است. صبر بر بلا و مصیبت؛ صبر بر طاعت و عبادت؛ صبر بر بد اخلاقی دیگران؛ و صبر بر معصیت. 🔺صبر بر ناراحتی‌های اجتماع، خودش یک مقام عالی است! انسان، بد اخلاقی‌های دوستان اهل بيت عليهم السلام را، تحمل بکند بسیار عالی است. در روایتی دارد که بعد از یکی از جنگ ها، ایتام زیاد شدند. نبی اکرم صلی الله علیه و آله یک بچه یتیم را برداشتند و در خانه پرستاری می‌کردند، این بچه بعد از مدتی فوت کرد حضرت گریه کردند، اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا گریه می‌کنید؟ فرمودند: برای این بچه . عرض کردند این همه بچه یتیم هست یکی دیگر از آنها را بردارید. فرمودند: نه، این بچه من را خیلی اذیت می‌کرد و من به خاطر خدا اذیت های او را تحمل می‌کردم و اجر و مقام دیگری داشتم. حالارفیق انسان، خانواده انسان، پدر انسان، مخصوصاً مادر انسان اخلاقش تند است انسان برای خدا تحمل کند. خود این صبر، عبادت است چه عبادتی از این بهتر؟ مبادا انسان عکس العملی نسبت به بد اخلاقی استادش، پدرش، مادرش، نشان بدهد. آیت الله ره
شب ها در خانه خدا را بکوب! و دلت را به او بسپار تنها جایی است که " ساعت کاری " ندارد و ورود برای عموم ازاد است..💐 شبتون گرم از نگاه خدا
🌷 خاطرات همت: 🌿 گونی های‌ نان ‌خشک راچیده بودیم کنار انبار. حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد. پرید به ما که "دیگه چی؟ نان خشک معنی ندارد." ازهمان موقع دستور داد تا این گونیها خالی نشده کسی حق ندارد نان بپزد و بدهد به بچه ها. تامدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی میکردیم وسط سفره و نان های سالم تر را جدا میکردیم و میخوردیم.
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 🔆نذر شیطانی 🌱روزی شخصی پیش پسر عمر آمد و گفت: «من نذر کرده‌ام که یک روز از صبح تا شب بالای کوه «حراء» برهنه بایستم.» پسر عمر به او گفت: «اشکالی ندارد، برو نذرت را ادا کن.» آنگاه آن شخص به نزد ابن عباس رفت و جریان را گفت. ابن عباس به او گفت: «ای مرد! مگر نماز نمی‌خوانی؟» 🌱آن مرد گفت: «چرا نماز می‌خوانم.» ابن عباس گفت: «پس می‌خواهی برهنه نماز بخوانی؟» آن مرد گفت: نه. 🌱ابن عباس گفت: «مگر چنین عهدی نکرده‌ای؟ شیطان خواسته است تو را به بازی بگیرد، خودش و سربازانش به ریش تو بخندند.» آن مرد که از آن صحبت به خود آمده بود و از آن نذر خود پشیمان شده بود، گفت: 🌱«حال چه کنم؟» ابن عباس گفت: «برو، یک روز معتکف شو و کفاره ب عهدی را که بسته‌ای بده.» آن مرد برگشت و سخن ابن عباس را به پسر عمر نقل کرد. 🌱پسر عمر گفت: «ابن عباس حرف درستی زده است، هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم استنباط‌های فقهی او را داشته باشیم.» 📚تجلی امیر مؤمنان علیه‌السلام، ص 223 -الغدیر، ج 19، ص 70
🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱 🔆بیانی دقیق و رسا ⚡️یکی از عارفان و صالحان سرزمین لبنان که در میان عرب به مقامات عالی رسید و به کرامت و کارهای فوق‌العاده شهرت داشت، به مسجد جامع دمشق آمد. ⚡️کنار حوض رفت تا وضو بگیرد، ناگاه پایش لغزید به داخل آب افتاد و با رنج بسیار از آب نجات یافت. چون نماز خواند، پس‌ازآن، یکی از اصحابش نزد وی آمد و گفت: اجازه هست تا چیزی بپرسم؟ ⚡️عارف فرمود: بپرس عرض کرد: به یاد دارم که عارف بزرگ بر روی دریای روم راه می‌رفت و قدمش تر نشد؛ ولی برای شما در حوض کوچک حالتی پیش آمد که نزدیک بود از بین بروید؟ عارف با بیانی رسا و کلامی دقیق و با تأمّل بسیار، به او فرمود: ⚡️«آیا نشنیده‌ای که سرور عالم، رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «لی معَ اللهِ وقتٌ لا یَسَعنی فیه مَلَکٌ مقرّبٌ و لا نبیٌ مُرسَلٌ: مرا با خدای وقتی هست که در آن وقت (آن‌چنان یگانگی وجود دارد که) فرشته‌ی ویژه‌ای (همانند جبرئیل) و پیامبر مرسل در آن نگنجد!!» ⚡️ولی نگفت: همیشه؛ بلکه فرمود: وقتی از اوقات؛ پس پیامبر، در یک وقت جبرئیل و میکائیل به حالت او راه ندارد (و نامحرم‌اند) ولی در وقت دیگر با همسران خود حفصه و زینب، دمساز شده، خوش می‌گفت و می‌شنید. مشاهده و دیدار نیکان بین آشکاری و پوشیدگی است. ⚡️انسان‌های ملکوتی گاه تجلّی می‌کنند و دل عارف را می‌ربایند و گاه رخ می‌پوشند و عارف را گرفتار فراق می‌سازند.» اگر درویش در حالی بماندی **** سر و دست از دو عالم بر فشاندی 📚حکایت‌های گلستان، ص 110
☫﷽☫ و اگر نفس متعلق به این و آن باشد به همه چیز علاقه داشته باشد ، هر چیزی توجه او را جلب بکند ، می دانید که تعلق تفرقه می آورد و تفرق پریشانی است و پریشانی اضطراب است ، نفس انسانی می شود مضطربه و این نفس به جایی نمی رسد ، خصوصا در امور علمی. نفس مضطربه در نماز هم تجمع ندارد. در یک نماز هزار جا سر می زند، ولی همین که مطمئنه شد به همه جا می رسد. فاصله ندارد ، مطمئنه شدن همان و مخاطب به خطاب " یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربّك راضیة مرضیة " همان. واینکه می بینی مخاطب نمی شود ، این است که قلابها او را فرا گرفته و به این سوی می کشاند: تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها و این قلابها نمی گذارد که نفس مطمئن شود و توحید و تجمع داشته باشد ، تا به خود بیاید و بگوید من کیستم. هنوز به ورطه ی من کیستم نیافتاده ایم ، لذا مشکل داریم.. 📚صد و ده اشاره /اشاره ی چهل و دوم
بعضی انسان‌ها دنیارو "زیباتر" می‌کنند! اونایی که: "به دوست خود یادآوری می‌کنند" که همیشه عزیزند! اونا که غم هیچ‌کس را تاب نمی‌آورند ، تو را بخاطر خودت‌‌می‌خواهند "انسان‌هایی‌که هیچ‌وقت" منفعت رو، دلیل "دوستی تصور نکرده‌اند "
🔆🌸گريه پدر و شادى قلب 🌺امام جعفر صادق به نقل از پدران بزرگوارش عليهم السلام حكايت فرمايد: روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، در محلّى نشسته بود و من به همراه عدّه اى ، اطراف آن حضرت حضور داشتيم ، كه ناگهان شخصى از طرف يكى از دختران حضرت رسول آمد و گفت : دخترتان گويد: فرزندم سخت بيمار و در حال مرگ قرار گفته است ؛ چنانچه ممكن باشد تشريف آوريد و مرا كمك نمائيد. 🌻حضرت رسول صلوات اللّه عليه فرمود: برو، به دخترم بگو: آنچه را خداوند داده و آنچه را بگيرد همه از براى اوست و هر انسانى كه در اين دنيا آمده ، بايد روزى از اين دنيا برود. آن شخص پيام حضرت را براى دخترش برد و پس از لحظاتى باز گشت و گفت : يا رسول اللّه ! پيام شما را رساندم ؛ ليكن دخترتان اظهارداشت : اين فرزند از جان خودم عزيزتر است ، اگر امكان دارد تشريف بياوريد. 🌺پس از آن ، رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله حركت نمود و ما نيز به همراه ايشان رفتيم تا به منزل دختر حضرت رسيده و سپس وارد منزل شديم . 🌻همين كه رسول خدا صلوات اللّه عليه چشمش به طفل افتاد كه درحال جان دادن بود غمگين و گريان شد. 🌺گفتم : يا رسول اللّه ! ما را از گريه در مرگ افراد نهى مى نمائيد وآن گاه خودتان گريه مى كنيد؟! 🌻حضرت فرمود: من شما را از گريه در مرگ عزيزانتان نهى نكرده ام ، بلكه از شيون و داد و فرياد نهى شده ايد. 🌺و سپس افزود: بدان كه اين نوع گريه ، عقده دل را مى گشايد و موجب سلامتى و شادابى قلب و روان مى گردد. 📚مستدرك الوسائل : ج 2، ص 459، ح 1.
🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳 🔆جزای اشعار 🍃روز نوروزی، منصور دوانیقی که بعد از برادرش ابوالعباس سفّاح به خلافت رسید، امام کاظم علیه السّلام را امر کرد که در مجلس روز عید بنشیند و مردم برای تبریک بیایند و هدایای خود را نزدش بگذارند و حضرت آن‌ها را قبول کند. 🍃حضرت فرمود: «عید نوروز عید سنتی فرس (ایرانیان) است و در اسلام درباره‌ی آن چیزی وارد نشده است.» 🍃منصور گفت: «این کار را به خاطر سیاست لشکر و سپاه می‌کنم، شما را به خداوند عظیم سوگند می‌دهم که قبول کنید و در مجلس بنشینید»؛ حضرت هم قبول کردند و در مجلس نشستند و اعیان لشکر و اُمرا و مردم خدمتش شرفیاب می‌شدند و تهنیت می‌گفتند و هدایا را نزد حضرتش می‌گذاشتند. 🍃منصور خادمی را موکّل کرده بود که نزد حضرت بایستد و اموال را که می‌آورند ثبت و ضبط کند. آخرین نفرات از مردم، پیرمردی بود که وارد شد و عرض کرد: یا بن رسول‌الله! من مردی فقیر می‌باشم و مالی ندارم که برای شما هدیه بیاورم، ولیکن هدیه‌ی من سه بیت شعری است که جدّم در مرثیه جدّ شما حسین بن علی علیه السّلام سروده، اشعار را خواند. عجبتُ لمصقولٍ علاکَ فرِندُهُ **** یوم الهیاج و قد علاک غبار 🍃حضرت فرمود: هدیه‌ی شما را قبول کردم و در حقش دعای خیر کرد. 🍃پس سر خود را به طرف خادم منصور بلند کرد و فرمود: «برو نزد منصور و او را از این اموال جمع شده خبر بده و بگو چه باید کرد؟» خادم رفت و برگشت و گفت: «امیر می‌گوید تمام آن را به شما بخشیدم، در هر راهی که می‌خواهی صرف کن.» 🍃پس حضرت به آن پیرمرد فرمود: «تمام این اموال را بردار که همه را به تو بخشیدم.» 📚منتهی الآمال، ج 2، ص 187 ✨✨امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: «برادر دینی خود را به‌جای سرزنش، احسان و نیکی کن.» 📚نهج‌البلاغه فیض الاسلام، ص 1165
🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸 🔆چهار دیوار و چهار کلمه ⚡️کسی از امام صادق علیه‌السلام سؤال کرد: «چرا کعبه را کعبه نامیدند؟» ⚡️ فرمود: «چون چهار دیوار دارد.» عرض کرد: «چرا چهار دیوار دارد؟» ⚡️فرمود: «چون بیت‌المعمور که در آسمان‌هاست چهار دیوار دارد.» عرض کرد: «چرا بیت‌المعمور چهار دیوار دارد؟» ⚡️ فرمود: «برای آن‌که عرش خدا چهار ضلع دارد.» عرض کرد: ⚡️ «چرا عرش خدا چهار ضلع دارد؟» فرمود: برای این‌که کلمات توحیدی خدا چهارتا است، «سبحان‌الله، والحمدلله و لااله‌الاالله و الله‌اکبر». 📚(علل الشرایع، ص 398) 💫اسماء حُسنی حق به این چهار کلمه («تنزیه»، «تحمید»، «تهلیل» و «تکبیر») برمی‌گردد و انسان خدا را به وحدانیت و بزرگداشت و به مجد و منزّه بودن می‌ستاید. 💫پس کسی کعبه می‌رود معرفتش تا عرش با کلمات تامات عارف شده است که کعبه بر این اساس بنا نهاده شده است. 📚(اسرار عبادات، ص 212)
🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅 🔆مسافری در اصفهان ☘ابوالعینا (م 283) که از فصحای عرب و بلغای ادب است، وقتی در لباس ناشناس به اصفهان آمد، اطفال اصفهانی با هم دعوا می‌کردند و سنگ به همدیگر می‌زدند. ناگاه سنگی بر سرش آمد و بشکست و لباسش خون‌آلود شد و ناراحت گشت. ☘در آن شهر دوستی داشت، تمام روز را گشت تا او را پیدا کند، نشد. تا اینکه بعد از نماز عشاء او را یافت. ☘وارد خانه شد و گرسنگی به وی فشار آورده بود و اتفاقاً آن شب در خانه‌ی دوست او هیچ خوردنی نبود و دکّان ها نیز بسته بود، شب را تا به صبح گرسنه ماند. ☘صبح بر وزیری به نام مهذّب وارد شد. وزیر پرسید: «چه روزی به این شهر وارد شدی؟» او با آیات او را جواب داد: «فی یومِ نحسٍ مُستمر: در یک روز شوم مستمر»* ☘گفت: «در کدام ساعت وارد شدی؟» جواب داد: «فی ساعه‌ی العُسرَه‌ی: در ساعتی سخت و شدید.»* ☘مهذّب گفت: «کجا نزول کرده‌ای؟» گفت: «بِوادٍ غیرِ ذی زَرع: در سرزمینی بی‌آب‌وعلف.»* مهذّب بخندید و به خاطر بلاغت و بیانش برای او بسیار احسان کرد. 📚لطایف الطوایف، ص 156