در زمانهاى قديم، مردی ساز زن و خواننده ای بود؛ بنام "برديا"
که با مهارت تمام می نواخت و همیشه در مجالس شادی
و محافل عروسی، وقتی برای رزرو نداشت...
بردیا چون به سن شصت سال رسید روزی در دربار شاه می نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می لرزند و توان ادای نت ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش می لرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش ناهنجار می شود.
عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید.
بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمی توانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد بسیار آشفته شدند .
بردیا سازش را که همدم لحظه های تنهاییش بود برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد.
در دل شب در پشت دیوار مخروبه قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود، سازش را برای اولین بار بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت.
بردیا می نواخت و خدا خدا می گفت و گریه می کرد و بر گذر عمرش و بر بی وفایی دنیا اشک می ریخت و از خدا طلب مرگ می کرد.
در دل شب به ناگاه دست گرمی را بر شانه های خود حس کرد،
سر برداشت تا ببیند کیست.
شیخ ابوسعید ابوالخیر را دید در حالی که کیسه ای پر از زر در دستان شیخ بود.
شیخ گفت این کیسه زر را بگیر و ببر در بازار شهر دکانی بخر و کارى را شروع کن.
بردیا شوکه شد و گریه کرد و پرسید ای شیخ آیا صدای ناله من تا شهر می رسید که تو خود را به من رساندی؟
شیخ گفت هرگز. بلکه صدای ناله مخلوق را قبل از این که کسی بشنود خالقش می شنود
و خالقت مرا که در خواب بودم بیدار کرد
و امر فرمود کیسه زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم.
به من در رویا امر فرمود برو در پشت قبرستان شهر،
مخلوقی مرا می خواند برو و خواسته او را اجابت کن.
بردیا صورت در خاک مالید و گفت
خدایا عمری در جوانی و درشادابی ام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر
اما چون دستانم لرزید مرا از خود راندند.
اما یک بار فقط برای تو زدم و خواندم.
اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی
و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی.
☘
@Dastan1224
همسر شهید چمران
وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد، طاقت نمی آوردم و میگفتم :
"بسه دیگه ! استراحت کن خسته شدی "
او می گفت : " تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره ورشکست میشود باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد ، ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ، ورشکست میشویم. "
اما من که خیلی شب ها با گریه مصطفی بیدار می شدم کوتاه نمی آمدم و می گفتم :
" اگر اینها که اینقدر از شما میترسند بفهمند این طور گریه میکنید...
مگر شما چه معصیت دارید ؟ چه گناهی دارید ؟ خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند می شوید خود یک توفیق است "
آن وقت مصطفی گریه اش هق هق می شد و میگفت : " آیا به خاطر این توفیق که خدا داده اورا شکر نکنم ؟
💐💐💐💐💐💐💐💐
┏━✨🕊✨🕊✨┓
@Dastan1224
🌷 امام صادق (علیه السلام) در آخرین لحظات حیاتشان دستور دادند که تمام خانواده و خویشان بر بالینش جمع شوند و پس از آنکه همه در کنار امام حاضر شدند ، چشم باز کرد و به صورت تک تک آنها نظر افکند و فرمودند:
☘ «اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَلاةِ» شفاعت ما شامل کسی نمی شود که نمازش را سبک بشمارد.
❶ هرگز از دین و معتقدات مردم جستجو مکن که بدون دوست خواهی ماند.
📖 وسائل الشیعه ج۱۲ ص۸۶
❷ محبوب ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب های مرا نزد من هدیه آورد.
📖 اصول کافی ج۳ ص۴۵۲
❸ هرکس به پدر و مادر خود با نگاه خشمگین و دشمنی نگاه کند در حالیکه آن دو به او ظلم کرده باشند، خداوند نمازش را قبول نکند
📖 وسائل الشیعه ج۲۱ ص ۵۰۱
❹ خداوند بندگانش را به چیزی سخت تر از خرج کردن پول آزمایش نکرده است.
📖 خصال ج۱ ص۸
❺ کسی که هنگام صبح صدقه بدهد، خداوند نحوست و شومی آن روز را از او دور مےکند.
📖 مکارم الاخلاق ص۲۴۳
📚احادیث الطلاب ص۷۱۲ تا ۷۲۷
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔
@Dastan1224
✨برای همه دعا کنید
مثل پروردگار که مهربانی اش
بر همه سایه افکنده است
🕊ای دوست مرا دعا کن
❤️شاید نزدیکتر از من
به خدا ایستاده ای...
➫
@Dastan1224
🌿آیت الله سعادتپرور (ره):
اگـــر نفــس را آزاد گــذاشتیــد
و مراقـب آن نبودید و محاسبه
اعمال نکردید و دوش به دوش
غفلت عمر را گذراندید.
از ســـوء خـــاتــمـہ بتــرسیــد.
➫ @Dastan1224
ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺟﻬﻨﻢ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ
_ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺯﺩ ﺯﺩ
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﺪﺍﯾﺎﺍین بود ﻋﺪﺍﻟﺘﺖ؟!
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮی ﻣﺤﺘﺎﺝ آخه؟!
ﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﭘﻮﻝ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﺯ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭفتن ﻫﻤﺴﺮ قبلیشه
_ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺭ ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﺳﺎﺯ ﻣﺤﻠﻮ ﺩﺯﺩ ﺯﺩ
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﺪﺍﯾﺎ!ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺳﻨﮕﻪ، ﻣﺎﻟﻪ ﭘﺎﯼ ﻟﻨﮕﻪ؟
ﺩﺍﺷﺖ ﺟَﻬﺎﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍﺷﻮ ﺟﻮﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﻣﺘﺮ ﭘﻨﺠﺮﻩﺳﺎﺯ 15ﺳﺎﻧﺖ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺩﺍﺭﻩ.
_ﮐﺎﺑﻞ ﺑﺮﻕ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺭﻭ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﻣﺴﺎﻓﺮﮐﺶ ﻣﺤﻞ
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪﺍﯾﺎ!ﺗﻮ ﮐﻪ ﻇﺎﻟﻢ ﻧﺒﻮﺩﯼ!
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺪﺑﺨﺘﻪ ﺯﺣﻤﺖﮐﺶ؟
ﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﭘﻮﻝ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﺭﺛﯿﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺯﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﯾﺘﻤﯿﺶ ﺟﻮﺭ ﺷﺪﻩ.
_ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺭﭼﻪﻓﺮﻭﺵ ﻣﺤﻞ ﻧﺎﻗﺺُﺍﻟﺨﻠﻘﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪ
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﺪﺍﯾﺎ!ﭼﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻇﺎﻟﻤﯽ ﺗﻮ؟!
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﻣﻦ ﻭ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻐﺎﺯﻩ به زنها چه خیانتی کرده...
_ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭو ﺑﭽﻪﻫﺎﺵ ﺑﻪ ﮐﻬﺮﯾﺰﮎ ﺳﭙﺮﺩﻥ
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﺪﺍﯾﺎ!ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟! ﭘﺲ ﻋﺪﺍﻟﺘﺖ ﮐﻮ؟ ﺁﺧﻪ ﺩﺭﺳﺘﻪ؟ ﭼﺮﺍ ﺳﺎﮐﺘﯽ؟
ﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ﺟﻮﻭﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮ ﺯﯾﺮ ﻣﺸﺖ ﻭ ﻟﮕﺪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ
_ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺳﺖ ﺭﻭ ﻫﺮ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ، ﻃﺮﻑ مشکل دار ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﺭﻣﯿﺎﺩ!
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﺪﺍ ﺍﺯَﺕ ﺭﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻧﻪ...
ﺷﺎﯾﺪ ﻃﻠﺴﻢ ﺷﺪﯼ ﺑﺮﻭ ﯾﻪ ﻃﻞ ﺟﺎﺩﻭ بگیر
ﻓﻘﻂ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﻭنستم 10ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ، ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺯﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﯿﺎﻣﺮﺯﺵ ﺗﻬﻤﺖ ﺯﺩ ﻭ ﮐﺘﮑﺶ ﺯﺩ ﻭ ﺳﺎﻋﺖ 2ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺮﺗﺶ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻬﻤﺖ ﺑﯽﻋﺪﺍﻟﺘﯽ ﻭ ﻇﺎﻟﻤﯽ ﺯﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩﺷﻮ ﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﻪ ﺑﯽﻭﺟﺪﺍﻧﯽ، ﺑﯽﻋﺪﺍﻟﺘﯽ ﻭ ﻇﻠﻢها به ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺷﮏ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺟﻬﻨﻢ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭو ﻧﮕﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺩﯾﺪﯼ، ﺩلت ﺑﺮﺍش ﻧﺴﻮﺯﻩ ﻭ ﮐﻤﮑﺶ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻋﻤﻞ ﮐﻦ.
ﺩﺳﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺭﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﮕﯿﺮ
ﻭﻟﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﻧﻈﻢ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺧﺮﺩﻩ ﻧﮕﯿﺮ ﻭ ﺷﮏ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺧﻠﻮﺕ بیشتر ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ (حتی منو شما) داستانهایی داره که ما ازش بی خبریم ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻭ ﺻﺤﺒﺘﻬﺎﺷﻮﻥ ﻧﺸﻨﺎﺱ. ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩﺷﻮﻥ ﺑﺸﻨﺎﺱ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺣﺮﻑ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺩ ﻫﻮﺍﺳﺖ !!!
قانون کارما در کائنات رو همیشه یادت باشه
رفتارت چه خوب چه بد انقدر میگرده تا یک روز عواقب یا برکتش بهت برسه.
@Dastan1224
✍#حیای_چشم👁
در تفسیر روح البیان نقل شده است: سه برادر در شهری زندگی میکردند، برادر بزرگ تر ده سال روی مناره ی مسجدی اذان میگفت و پس از ده سال از دنیا رفت. برادر دوم نیز چند سال این وظیفه را ادامه داد تا عمر او هم به پایان رسید. به برادر سوم گفتند: این منصب را قبول کن و نگذار صدای اذان از مناره قطع شود؛ اما او قبول نمی کرد. گفتند: مقدار زیادی پول به تو میدهیم؛ گفت: صد برابرش را هم بدهید، حاضر نمی شوم. پرسیدند: مگر اذان گفتن بد است؟ گفت: نه؛ ولی در مناره حاضر نیستم اذان بگویم. علت را پرسیدند، گفت: این مناره جایی است که دو برادرم را بی ایمان از دنیا برد؛ چون در ساعت آخر عمر برادر بزرگم بالای سرش بودم و خواستم سوره ی یس بخوانم تا آسان جان دهد، مرا از این کار نهی میکرد. برادر دومم نیز با همین حالت از دنیا رفت. برای یافتن علت این مشکل، خداوند به من عنایتی کرد و برادر بزرگم را در خواب دیدم که در عذاب بود. گفتم: تو را رها نمی کنم تا بدانم چرا شما دو نفر بی ایمان مردید؟ گفت: زمانی که به مناره میرفتیم، به ناموس مردم نگاه میکردیم، این مسئله فکر و دل مان را به خود مشغول میکرد و از خدا غافل میشدیم، برای همین عمل شوم، بد عاقبت و بدبخت شدیم.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 222/1 ؛
@Dastan1224
➣
۞ #یڪـــآیــهقـــــرآن ۞
وَ مَا خَلَقْتُالْجِنَّ و َالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ
من جـنّ و انـس را نیافریدم جز برای
اینڪـہ عبــادتــم ڪنند.
💠 ســوره ذاریــات / آیـہ ۵۶
➫
@Dastan1224
☫
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهیــد مجید محمــودی :
ای خدای بـزرگ گنـاهـان مرا ببخش
ای خدا تو خود میدانی من هدفی
به غیر از خدمت به اسلامومسلمین
نــداشتــهام امــا اگــر در ایـن حیـن
لغــزشهایی داشتهام مرا عفــو نما.
➫
@Dastan1224
#تعجب_نکنید_اما ...❗️
🍃آیت الله حاج آقا رحیم ارباب در سن حدود صد سالگی فرمودند: تاکنون نه غیبت کرده ام و نه غیبت شنیده ام و تا کنون چشمم به نامحرم نیفتاده...
👈
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹کلیپی بسیار زیبا و تأثیرگذار
(از سؤالات قبر)
ارزش یکبار دیدن را دارد.
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پند
❤️ امام باقر علیهالسلام فرمودند:
🍃 افزایش نعمت از جانب خدا قطع نمیشود، مگر آنکه شکر نعمت از جانب بنده قطع شود.🌹
@Dastan1224
#داستان
🌴مردی از اهل شام که در اثر تبلیغات دستگاه معاویه گول خورده بود و خاندان پیامبر را دشمن می داشت، وارد مدینه شد. در شهر امام حسن علیه السلام را دید. پیش آن حضرت آمد و شروع به ناسزا گفتن کرد و هر چه از دهانش می آمد به آن بزرگوار گفت.
🌴حضرت با کمال مهر و محبت به وی می نگریست. چون آن مرد از سخنان زشت فراغت یافت، امام به او سلام کرده، لبخندی زد و سپس فرمود: ای مرد! من خیال می کنم تو در این شهر مسافر غریبی هستی و شاید هم اشتباه کرده ای. در عین حال اگر از ما طلب رضایت کنی، ما از تو راضی می شویم. اگر چیزی از ما بخواهی به تو می دهیم. اگر راهنمایی بخواهی، هدایت می کنیم. اگر برای برداشتن بارت از ما یاری طلبی بارت را برمی داریم. اگر گرسنه هستی سیرت می کنیم. اگر برهنه ای لباست می دهیم. اگر حاجتی داری برآورده می کنیم و چنانچه با همه وسایل مسافرت بر خانه وارد شوی، تا هنگام رفتنت مهمان ما می شوی و ما می توانیم با کمال شوق و محبت از شما پذیرایی کنیم. چه این که ما خانه ای وسیع و وسایل پذیرایی از هر جهت در اختیار داریم.
🌴وقتی مرد شامی سخنان پر از مهر و محبت آن بزرگوار را شنید سخت گریست و در حال خجلت و شرمندگی عرض کرد: گواهی می دهم که تو خلیفه خدا بر روی زمین هستی:
🍃الله أعلم حیث یجعل رسالته🍃
✨و خداوند داناتر است به اینکه رسالت خویش را در کدام خانواده قرار دهد✨
🌴و تو ای حسن و پدرت دشمن ترین خلق خدا نزد من بودید و اکنون تو محبوب ترین خلق خدا پیش منی.
🌴سپس مرد به خانه امام حسن علیه السلام وارد شد و هنگامی که در مدینه بود به عنوان مهمان آن حضرت پذیرایی شد و از ارادتمندان آن خاندان گردید.
@Dastan1224
✍ دستنوشته یک جراح چشمپزشک (بخونید، زیباست)
🔹از خوزستان آمده بود، سلام كرد و پشت اسليت نشست، جواب سلامش را گفتم و به معاينه مشغول شدم. ديد چشم چپش در حد درک نور، كاتاراكتی بسيار پيشرفته!
🔸-سن ات چقدره؟! چه مدتيه چشمت اینجوری شده؟!
-16 سالمه، از بچگی ديابت داشتم، چند ماهيه كه كلا نمیبينم!
🔹به جوان همراهش كه ده سالی بزرگتر از او بود رو كردم :
- چرا اينقدر دير؟
سرش را پايين انداخت: حالا ميشه كاری براش كرد؟!
🔸-عملش ميكنم، موفقيت در درمان بستگی به وضعيت شبكيه دارد، زودتر آورده بوديد شانس موفقيت بيشتر بود.
نگاهی حسرت بار به پسرک كرد و نگاهی به پذيرشي كه برايش مينوشتم، سوالش را از چشمان نگرانش خواندم!
-پذيرشش را برای بيمارستان دولتی نوشتم، هزينه زيادی ندارد نگران نباشيد.
-انگار دنيا را به او داده باشند، خدا خيرت بده آقای دكتر
-فقط عمل ايشان خاص است و بايد برای عمل رضايت مخصوص بدهيد، خودش و ولی او...
🔹-غير از من كسی همراهش نيست!
-خواستم بپرسم نسبت شما؟ چشمم به پسرک افتاد كه با پشت آستين اشكش را پاک ميكرد، نپرسيدم!
🔸پسرک را برای ريختن قطره و آماده شدن جهت معاينات تكميلی به اتاق مجاور فرستادم تا با خيال راحت پاسخ سوالات و فضولی های گل كرده ام را بجويم؛
🔹عمل شروع درمان است، بخاطر ديابتش بايد تحت نظر باشد و كارهای لازم روی شبكيه انجام شود، چرا اينقدر دير مراجعه كرديد؟! پدر و مادرش؟! نسبت شما با او؟!
🔸 *اين پسر در فقر مطلق است، پدرش به سختی توان سير كردن شكم فرزندانش را دارد... نسبت قومی با او ندارم، معلمش هستم ، چند روزی مرخصی گرفتم تا پی درمان او باشم...*
*-هزينه اش؟!*
*-با خودم!*
🔹 *بر دلم تحسين همت بلند اين جوان بود و بر دستانم شرمی كه قلم را روی برگ پذيرش به حركت درآورد "رايگان" !*
🔸فردا روز عمل شد و از اقبال خوبش لنز مرغوبی كه از قبل داشتيم و مناسبش بود در چشمش گذاشتم. ذهنم مشغول او بود و فكرم در گروئه روح بزرگ انسانهايی گمنام و امروز عصر كه پانسمان از چشمش برميدارم...
🔹پانسمان را برداشتم، آرام و با ترس چشمانش را باز كرد سری در اتاق گردانيد و بعد آن نگاهی به من و نگاهی به جوان همراهش: آقا داريم میبينيم، آقا داريم میبينيم.
🔸اشک آقا معلم سرازير شد، با سر و چشم نگاهی به سقف انداخت و زير لب گفت خدايا شكرت، پسرک را بغل كرد و سرش را بوسيد.
🔹موقع رفتن گفت خدا رو شكر كه شما رو سر راه ما گذاشت تا چشم اين پسر....
اشتباه میكرد، در اين وانفسايی كه كمتر خبر خوبی از جايی میرسد، خدا او را سر راه معلمش گذاشته بود تا منجی چشم پسرک باشد!
🔻 *عشق یعنی نان ده و از دین مپرس، در مقام بخشش از آیین مپرس*❣
✍ دكتر سيدمحمد ميرهاشمی
@Dastan1224
🍃❤️🍃#حکیمانه
"زندگی" یعنی...
بخند ، هرچند که غمگینی؛
ببخش ، هرچند که مسکینی؛
فراموش کن ، هرچند که دلگیری...
اینگونه بودن زیباست
هر چند ڪه آسان نیست..
@Dastan1224
#پند
خدا کیست آنکه شیرینی محبتت را چشید پس به جای تو دیگری رابرگزید؟ و کیست آنکه با مقام قرب تو انس یافت پس مایل به روی برتافتن از تو شد؟
@Dastan1224
#پند
وقتی چیزی مرا رنج می داد ،
در مورد آن با هیچ کس حرفی نمی زدم .
خودم در موردش فکر می کردم ،
به نتیجه می رسیدم ...
و به تنهایی عمل می کردم .
نه اینکه واقعا احساسِ تنهایی بکنم ،
فکر می کردم که انسان ها در آخر ...
باید خودشان ، خودشان را نجات دهند !...
@Dastan1224
#چگونه_قرآن_بخوانیم❓
آیت الله بهجت (ره):
«بهگونهای قرآن بخوان که چشم تو قرآن را ببیند، گوش تو قرآن را بشنود و قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد. باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند، که قرآن را خدا میگوید و تو شنونده قرآن هستی».
👈
@Dastan1224
☫
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهــید محمد جهانآرا :
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظهای
که خرمشهر سقوط ڪرد من یک مـاه
به طور مـداوم ڪربلا را میدیدم هر
روز که حمله دشمن بر برادران سخت
میشد و فریاد آنها بیسیــم را از کار
میانداخت و هیچ راه نجاتی نبود به
اتــاق خود میرفتــم گــریـہ را آغــاز
میکردم و فریادمیزدم: ایربالعالمین
بـر مــا مپســند ذلــت و خــــواری را.
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی
✍️موضوع: نیت خوب رزق رو زیاد میکنه
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #کلیپ | احترام خدا برای عروسی!
@Dastan1224
#بزرگترین_غفلت_تاریخ..❗️
🍃آیتالله العظمی بهجت(ره) : از سوء رفتار خود با امام اول تا یازدهم توبه نکردیم ، آیا برای امام دوازدهم توبه میکنیم؟
@Dastan1224
اهمیت اخلاص در نماز
واقعا برای چه نماز می خوانیم؟🤔
حتما باید در انگیزه نماز خواندنمان عمیق شویم علت اینکه نماز های ما گاهی کم اثر و کم ثمر است ریشه اش در نیت های درونی ماست که عملمان خالص برای خدای مهربان نیست، انگیزه درونی ما گاهی نگاه اطرافیان و تاثیر برخورد آنهاست که اگر بدون توجه به آنها فقط محبت به خدا ما را به نماز بکشد بی شک نمازمان تغییر می کند!
امام صادق(ع) فرموند: لَيْسَتْ الصلوة قِيَامِكَ وَ قُعُودِكَ أَنَّما الصلوة اخلاصك وَ انَّ تُرِيدُ بِهَا اللَّهَ وَحْدَهُ.
نماز شما در بلند شدن و ايستادن نيست همانا نماز شما فقط اخلاص شماست و اخلاص هم آن است كه در نماز فقط خداوند را در نظر بگيريد.
📚 محجّة البيضاء، ج 1، ص 350
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا