eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
67.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
72 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 روزي حضرت داوود از يك آبادي ميگذشت پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان نالان و گريان. پرسيد: مادر چرا گريه مي كني؟پيرزن گفت: فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟ پيرزن جواب داد:350 سال داوود گفت: مادر ناراحت نباش. پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود: بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه بيش از صد سال عمر نميكنند. پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد: آنها براي خودشان خانه هم ميسازند آيا وقت خانه درست كردن دارند؟ حضرت داوود فرمود: بله آنها در اين فرصت كم با هم درخانه سازي رقابت ميكنند. پيرزن تعجب كرد و گفت: اگر جاي آنها بودم تمام صد سال را به خوشی و خوشحال کردن دیگران ميپرداختم. 🌸برچرخ فلک مناز که کمر شکن است 🌸بررنگ لباس مناز ک آخر کفن است 🌸مغرور مشو که زندگی چند روز است 🌸در زیرزمین شاه و گدا یک رقم است #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از قاصدک
🚨🚨🚨ذکر بسیار عالی از آیت الله سید علی قاضی ره برای رفع همه مشکلات علاّمه انصاری لاهیجی که از شاگردان مرحوم آیت الله قاضی هستند، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که: در مواقع اضطرار و گرفتاری، چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ سید علی قاضی ره در جواب فرمودند: ... کانال 🇮🇷 تهذیب و اخلاق 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3810328601Cd756f67536 بزرگترین کانال درس اخلاق اساتید معروف کشور تحت مدیریت طلبه حوزه علمیه قم🔺
‌∞♥∞ #فقط‌براۍ‌خدا... ‌ظرف‌غذایش‌کہ‌دست‌نخورده‌مےماند،‌ ‌وحشت‌مےڪردیم.‌‌‌ ‌مطمئن‌مےشدیم‌بہ‌گروهانے ‌دریڪ‌گوشہ‌‌خطِ‌لشڪر‌ ‌غذانرسیده‌این‌طورےاعتراض‌مےڪرد‌‌بہ‌ڪارمان.‌‌‌ ‌تاآن‌گروهان‌راپیدانمےڪردیم‌ ‌وغذانمےدادیم‌بهشان،‌‌ ‌لب‌بہ‌غذایش‌نمےزد.‌‌ ‌گاهےچهل‌وهشت‌ساعت‌ ‌غذانمےخوردتایقین‌ڪند‌همہ‌غذا‌خورده‌اند. #داستان‌های‌سردار #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
☘امام حسین(ع) هر گاه دو نفر قهر باشند، آنکه برای آشتی پیش قدم شود؛ زودتر از دیگری وارد بهشت خواهد شد.🌹 محجه البیضا؛4:228 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
💞بیدار شو♡ زندگي کوچه ی سبزی ست میانِ دل‌ و دشت که در آن عشق است‌ و گذشت زندگي مزرعه ی خوبيهاست زندگي راه رسیدن به خداست صبحتون بخیر #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✍مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود میگفت: در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد توجه نمی‌کرد.. تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش، آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن برهند. آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت. *در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی.»* ‌‌‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ هیچ وقت ناامید نشوید ✍ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ. عده‌ای ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﮐﻤﮏ کنند. ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ناامید شده و ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎت ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍرد. ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺘﻨﺪ تلاش شما ﺑﯽ‌ﻓﺎﯾﺪﻩ است ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ مُرد. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮد. ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ تمام تلاشش را برای نجات از آب به کار گرفت. ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ‌ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ‌ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ‌ﻓﺎﯾﺪﻩ است … ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ آن ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺷﻨﻮﺍﺳﺖ. دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ رسیدن به خواسته‌هایت می‌گویند... 🔅امیرالمؤمنین علیه‌ السلام فرمودند: فی القُنُوطِ اَلتَّفرِيطُ نااميدی، موجب کوتاهی در عمل می‌شود. 📚 ميزان الحكمة ج3 صفحه 2632 •✾📚 @Dastan 📚✾•
‍ 🔴 برشی از تاریخ در جنگ جمل وقتی امیرالمومنین (علیه‌السلام)در مقابل زبیر قرار گرفت به او داستانی را متذکر شدند: زبیر آیا به یاد داری روزی رسول الله به تو در حالیکه با محبت بمن مینگریستی فرمودند: زبیر آیا علی را دوست داری؟؟؟ تو با تعجب پاسخ دادی بله یا رسول الله رسول الله فرمودند: اما روزی فرا می‌رسد که تو در مقابل او به جنگ خواهی ایستاد در حالیکه [حق با علی است] و تو از ظالمانی امیرالمومنین فرمودند: ای زبیر آیا این واقعه را بخاطر داری؟؟؟ حال زبیر دگرگون شد و رنگش تغییر کرد و با صدای لرزانی گفت: این واقعه از خاطرم پاک شده بود ولی اکنون تو آنرا بخاطرم آوردی به نظرتون زبیر چیکار کرد؟؟؟ بدترین کار ممکن به جای اینکه در کنار امیرالمومنین بایسته و توبه کنه و اعتراف به اشتباهش کنه و آتش فتنه ای رو که بین مسلمانان روشن کرده خاموش کنه از جنگ کناره گیری کرد و اتفاقاً توسط یکی از فتنه گران بقتل رسید و مستقیم به قعر جهنم سقوط کرد.... •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باران که شدى مپرس ، این خانه‌ی‌ کیست سقف حرم و مسجد و خانه یکیست باران که شدى، پیاله‌ها را نشمار کاسه و پیمانه‌ یکیست باران! تو که از پیش خدا مى‌آیی توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست بر درگه او چونکه بیفتند به خاک شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚برکت در اموال امام کاظم (علیه السلام)در مورد برکت در مال حلال فرمود: گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد. سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل 7-6 بچه. به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها.. چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح می کنند و از گوشت آن استفاده می کنند. ‌علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند قابل استفاده است بخلاف سگ، مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد.» از اینجاست که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: هولناکترین بلا بعد از من رواج حرام خواری و رباخواری در امتم است! 📚الكافي، كلينى، جلد5 ،صفحه125 •✾📚 @Dastan 📚✾•
شب قدر جبهه ها اولين بار بود که می رفتم جبهه شب قدر كه رسيد ، به اتفاق چند تا از بچه ها رفتیم مراسم احیاء جمعیت رو که دیدیم تعجب کردیم از مجموع 350 نفر افراد گردان ، فقط بيست نفر اومده بودن شب دوم هم همين طور بود برام سؤال شده بود كه چرا بچه ها برا احيا نیومدن با خودم گفتم نكنه خبر نداشته باشن...؟! ... از محل برگزاری احیاء اومدم بیرون پشت مقر ما صحرايي بود كه شيارها و تل زيادي داشت به سمت صحرا حركت كردم نزديك شيارها که رسيدم ، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته قرآن رو روی سرش گرفته و زمزمه مي كنه مراسم احياء از بلندگو پخش ميشد بچه ها صدا رو می شنيدن و توی تنهايی و تاريكی حفره ها ، با خدا راز و نياز می كردن تازه فهمیدم داستان اون جمعیت کم توی محل برگزاری مراسم چیه... راوی: شهید رضا صادقی یونسی #یادشهدا_صلوات #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✅ حضرت امیر(ع): راستگویی تو را نجات می‌دهد هر چند از آن بیمناک باشی؛ و دروغ تو را نابود می‌کند، هر چند به آن امیدوار باشی. غررالحکم:1118 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•