eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
70.5هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🔆🔆🌺🔆🔆🌺🔆🔆🌺 🔆کتاب در هم زنی 🦋شاگردی برای طلب علم، نزد مولانا مجدالدین درس می‌خواند اما فهم مطالب نمی‌کرد. استاد را شرم می‌آمد که او را از درس خواندن منع کند. روزی استاد کتاب بگشود تا این دانش‌آموز بخواند. چنین نوشته بود: «گفت بهزین حکیم» او چنین خواند: «گفت به زین چکنم!» استاد مجد الدّین برنجید و گفت: 🦋«به زین، آن کنی که کتاب در هم زنی و بیهوده دردِ سرِ ما و خود ندهی.» 📚(نوادر راغب اصفهانی، ص 15 -رساله‌ی دلگشا، ص 77) ✨✨امام زین‌العابدین علیه‌السلام فرمود: «اگر مردم خاصیت فراگرفتن علم را بدانند، اگرچه به ریختن خون و فرورفتن در امواج دریا باشد، هرآینه فرامی‌گرفتند.» 📚(اصول کافی، ج 1، ص 27) ✾📚 @Dastan 📚✾
از سه گروه از مردم بپرهیز : خیانت کار ، ستمگر ، سخن چین کسی که بخاطرتو خیانت کند،بر علیه تو نیز خیانت خواهد کرد کسی که به نفع تو ظلم کند،بر علیه تو نیز ظلم خواهد کرد و سخن چینی که سخن دیگران را نزد تو می آورد، سخن تو را هم جای دیگر خواهد برد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 گاهی فکر می‌کنم چقدر ویژگی‌هایش با اسمش تناسب داشت. خیلی بخشنده بود، هم از مالش برای دیگران مایه می‌گذاشت و هم از وقت و انرژی‌اش. مهدی حیدری یکی از دوستان احسان، بوتیک دارد. بعد از شهادتش به ما گفت: احسان هر سال دم عید می‌اومد این جا و می‌گفت: خودت به هر بچه‌ی محتاجی که می‌شناسی لباس عید بده، بعدا باهات حساب میکنم. 📚 شهید سید احسان حاجی حتم لو ⚘ شای روح شهدا صلوات ⚘ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️تلافی خدمت در دستگاه امام حسین علیه السلام 🔸مرحوم آیت الله العظمی سید باقر درچه ای: هر کاری که در دنیا برای امام حسین (علیه السلام) انجام دادم به محض ورود به برزخ برایم تلافی کردند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌹 📔 ✍اگر را کاشتند ‌سبز نشد می گویند روزی ساربانی که از کنار یک روستای کویری می گذشت به زمین خشک و خالی ای رسید و شترهایش را آنجا رها کرد در این وقت ناگهان یکی از روستاییان آمد و شتر را زیر باد کتک گرفت ساربان گفت چه می کنی مرد؟ چرا حیوان بینوا را می زنی ؟ روستایی گفت چرا می زنم؟ مگر نمی بینی که دارد توی زمین من می چرد و از محصول من می خورد؟ ساربان گفت چه می گویی مرد؟ در این زمین که تو چیزی نکاشته ای به من نشان بده که شتر چه خورده؟ روستایی گفت چیزی نخورده؟ اگر من همه ی زمین را گندم کاشته بودم شتر تو آمده بود و همه چیز را خورده بود و آن وقت چه می کردی؟ اگر را کاشتند ‌سبز نشد.. ⚠️ این مثل زمانی استفاده می شود که یک نفر بخواهد از یک کار اتفاق نیفتاده یا محال یک نتیجه ی قطعی بگیرد. ‎‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
💎حرف بند تنبانی در زمان امیر کبیر هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازه اش از همه نوع جنسی می فروخت. به دستور امیر کبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس هم نوع با یکدیگر شد، مثلا پارچه فروش فقط پارچه، کوزه گر فقط کوزه و همه به همین شکل. پس از مدتی به امیر کبیر خبر دادند شخصی به همراه توتون و تنباکو، بند تنبان، هم می فروشد، امیر کبیر دستور داد او را حاضر کردند و از او دلیل کارش را پرسیدند، آن شخص در جواب گفت: کسی که تنباکو از من می خرد ممکن است هنگام استعمال به سرفه بیافتد و در اثر این سرفه بند تنبانش پاره شود. لذا من بند تنبان را به همراه تنباکو می فروشم. از آن زمان هرکسی که حرف چرت و پرت و بی ربط میزند میگویند حرفای بند تنبونی میزنه ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆زنده شدن زنى مرده ✨مرحوم قطب الدّين راوندى در كتاب خود آورده است : 🌼عدّه اى در حضور مبارك امام حسين عليه السّلام نشسته بودند، كه ناگاه جوانى گريه كنان وارد شد. امام حسين عليه السّلام به او فرمود: چرا گريان و ناراحت هستى ؟ 🌼جوان اظهار داشت : هم اكنون مادرم بدون آن كه وصيّتى كرده باشد، فوت نمود و از دنيا رفت ؛ و او اموال بسيارى داشت ، پيش از آن كه بميرد به من گفت كه بدون مشورت با شما هيچ دخالت و تصرّفى در اموالش نكنم . 🌼پس امام حسين عليه السّلام به كسانى كه آنجا حضور داشتند فرمود: برخيزيد تا به طرف منزل اين زنى برويم كه از دنيا رفته است . لذا همگى حركت كردند و به منزلى كه جنازه زن در آن نهاده شده بود، وارد شدند و جلوى درب اتاق ايستادند. 🌼در اين هنگام حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام دعائى را خواند؛ و به اذن خداوند متعال آن زن مُرده ، زنده شد. 🌼همين كه زنده شد نشست و پس از گفتن شهادتين ، نگاهى به امام عليه السّلام انداخت و گفت : اى سرورم ! سخنى بفرما و مرا به دستورات خود راهنمايى نما. 🌼حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام داخل اتاق شد و بر بالشى تكيه داد و فرمود: هم اينك وصيّت كن ، خداوند تو را رحمت نمايد. 🌼زن اظهار داشت : اى پسر رسول خدا! من اموالى چنين و چنان در فلان مكان دارم ، يك سوّم آن ها را به شما مى دهم تا در هر راهى كه مصلحت مى دانى ، مصرف نمايى . 🌼و دو سوّم ديگر آن ها را به اين پسرم مى دهم ؛ البتّه به شرط آن كه او از دوستان و علاقه مندان شما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام باشد. 🌼ولى چنانچه مخالف شما گردد، پس تمامى اموال خودم را در اختيار شما قرار مى دهم ؛ چون كه مخالفين شما هيچ حقّى در اموال مؤ منين ندارند. 🌼سپس آن زن از حضرت خواهش نمود كه بر جنازه اش نماز بخواند؛ و مسائل كفن و دفنش را نيز خود حضرت بر عهده گيرد. بحارالا نوار: ج 44، ص 180، بهنقل از كتاب خرايج مرحوم راوندى ✾📚 @Dastan 📚✾
…❗️ 💠✨آیت الله بهجت (ره): چرا به این معرفت نرسیده ایم که هر حرفی می زنیم قبل از این که ما بشنویم به گوش امام زمان می رسد، اگر این مطلب را درک کردیم حضور و غیاب حضرت برای ما یکسان می شود ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆مرز پيروى از پدر ✨روزى عبدالرّحمان فرزند عمرو بن عاص با عدّه اى در محلّى نشسته بودند، كه امام حسين عليه السّلام از جلوى آن ها عبور نمود، در همان حال عبدالرّحمان گفت : هركس ‍ مى خواهد به بهترين شخص در زمين و آسمان نگاه كند، به اين رهگذر نظر نمايد. ✨و سپس افزود: گرچه من بعد از دوران جنگ بصره تاكنون با آن حضرت صحبت نكرده ام ؛ ولى بدانيد كه او به طور حتم برترين انسان ها است . ✨و پس از گذشت چند روزى عبدالرّحمان به همراه ابو سعيد خدرى حضور آن حضرت شرفياب شدند؛ و حضرت عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: آيا معتقد هستى كه من بهترين فرد روى زمين و آسمان مى باشم ؟ به راستى اگر چنين اعتقادى دارى ، پس چرا با من و پدرم - اميرالمؤ منين علىّ بن اءبى طالب عليه السّلام - در جنگ بصره مقاتله و جنگ مى كردى ؟! ✨و حال آن كه پدرم از من بهتر و برتر مى باشد. عبدالرّحمان با حالت سرافكندگى ، از امام عليه السّلام عذرخواهى كرد؛ و عرضه داشت : جدّت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من دستور داد: از پدرت پيروى و اطاعت كن . ✨امام حسين عليه السّلام فرمود: آيا قول خداوند متعال را در قرآن حكيم نشنيده اى ، كه فرمود: ((وَإِنْ جاهَداكَ عَلى اءَنْ تُشْرِكَ بى مالَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلاتُطِعْهُم ا)) يعنى ؛ چنانچه پدر و مادرت سعى كردند كه تو را مشرك و گمراه كنند، از آنان پيروى مكن . ✨و مقصود جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين است كه پيروى و اطاعت از پدر و مادر در كارهاى نيك و خوب خواهد بود، كه منطبق با فرامين قرآن و اهل قرآن بوده باشد. ✨و همچنين فرمود: اطاعت و پيروى از مخلوقى كه انسان را به نافرمانى و معصيت خداوند وادار نمايد، حرام است . 📚نورالثّقلين : ج 4، ص 304، حلية الا برار: ج 3، ص 125، ح 13. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 خیلی خیلی قشنگه 👌 مراقب آدمهایی باشید که پا به پای شما آمدن را بلدند برای همه کوه غرورند و برای شما احساسی ترین آدم ممکن می شوند کسی که حال بدتان را از عوض شدن حالت چشمانتان میفهمد و تمام دغدغه اش خوب شدن شماست این آدمها رفتن بلد نیستند حتی وقتی تلخی ببینند ذره ذره آب شدن کنارتان را به رفتن ترجیح میدهند اگر زخمی شدید و خواستید آدم قبل نباشید و سرد وسنگی شوید با همه با این آدمها مثل خودشان باشید چون اینها مظلوم ترین آدم زندگی هستند که برای همه مرهم بودند ولی آنها به محض خوب شدن یادشان رفت زخم هایشان به دستهای چه کسی خوب شد وبه راحتی رهایشان کردند. . . ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺💯🔺💯🔺💯🔺💯🔺 🔆توحید عجائز 🌿روزی امیرالمؤمنین علیه‌السلام با جمعی از پیروان از جایی عبور می‌نمود، پیر زنی را دید که با چرخ نخ‌ریسی خود، مشغول ریستن پنبه است. 🌿پرسید: «خدا را به چه چیزی ‌شناختی؟» پیرزن به جای جواب دست از دسته‌ی چرخ نخ‌ریسی برداشت و طولی نکشید که پس از چند بار دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد. 🌿عجوزه گفت: «یا علی علیه‌السلام چرخی به این کوچکی، برای گردش احتیاج به من دارد، آیا ممکن است، افلاک با این عظمت و آسمان و زمین به این بزرگی، بدون مدبّری دانا و صانعی توانا به گردش افتند و از گردش خود باز نایستند؟» 🌿امام رو به اصحاب خود کرد و فرمود: «مانند پیرزنان خدا را بشناسید». (علیکم بدین العجائز) 📚(پند تاریخ، ج 1، ص 9) 🔹🔹امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «برترین فرایض که بر انسان واجب است، شناسایی خدا و اقرار در بندگی نسبت به اوست.» 📚(بحارالانوار، ج 4، ص 54) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نماز بر جنازه منافقين ✨صفوان به نقل از امام جعفر صادق عليه السّلام روايت كرده است : 🍂در زمان امام حسين عليه السّلام ، يكى از منافقين مُرده بود؛ و حضرت به دنبال جنازه آن منافق حركت مى نمود، در بين راه ، به يكى از اصحاب خويش برخورد نمود كه به سرعت از آنجا عبور مى كرد تا همراه جنازه قرار نگيرد، حضرت به او فرمود: كجا مى روى ؟ عرض كرد: از جنازه اين منافق فرار مى كنم كه بر او نماز نخوانم . 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: همراه من بيا، و در نماز بر او آنچه از زبان من شنيدى ، تو هم مثل من همان كلمات را بازگو كن . 🍂پس از آن كه جنازه را بر زمين گذاشتند و شروع به خواندن نماز ميّت كردند، حضرت دست هاى خود را همانند ديگران بالا برد و پس از تكبير، گفت : ((اَللّهُمَّ خُذْ عَبْدَكَ فى عِبادِكَ وَ بِلادِكَ، اَللّهُمَّ اءصِلْهُ اَشَدَّ نارِكَ، اَللّهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ عَذابِكَ، فَاِنَّهُ كانَ يَتَوَلّى اَعْدائَكَ، وَ يُعادى اَوْليائَكَ، وَ يُبْغِضُ اءَهَلَبَيْتِ نَبِيِّكَ)) 🍂خداوندا! او را از بين بندگان و شهرها برگير، و شديدترين عذاب را بر او مسلّط گردان ؛ و سوزش و سختى عذاب را به او بچشان ، چون او دشمنان تو را دوست ، و دوستان تو را دشمن مى داشت و از دوستان تو بيزار بود، و با أ هل بيت پيغمبرت بغض و كينه داشت .(38) همچنين در كتاب تفسير امام عسكرى عليه السّلام آمده است : 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: پس از آن كه خداوند، حضرت آدم عليه السّلام را آفريد و اسامى تمامى چيزها را به او تعليم نمود و حضرت آدم آن اسامى را بر ملائكه عرضه داشت . 🍂سپس خداوند، حضرت محمّد، علىّ، فاطمه ، حسن و حسين صلوات اللّه عليهم را همچون شَبَحى در صلب حضرت آدم عليه السّلام قرار داد و به وسيله انوار مقدّس ايشان ، تمام جهان هستى را روشنائى بخشيد. 🍂بعد از آن خداوند به ملائكه دستور داد تا براى آدم به جهت عظمت و فضل آن اشباح پنج گانه سجده نمايند. 🍂پس تمامى افراد ملائكه ، سجده كردند مگر شيطان كه از فرمان خداوند؛ و از تواضع در مقابل انوار اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام سرپيچى و امتناع ورزيد. و به همين جهت كه تكبّر و بلند پروازى كرد، در زمره كافرين قرار گرفت . 📚بحارالا نوار: ج 26، ص 326. ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆 🍃✨روزی امیر مؤمنان علیه‌السلام در ایام خلافتش، در بازار قدم می‌زد و گمشدگان را راهنمایی و ضعیفان را کمک می‌کرد و هنگامی‌که از کنار کسبه و فروشندگان می‌گذشت این آیه را تلاوت می‌نمود: «این سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می‌دهیم که اراده‌ی برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است.»* 👈پس می‌فرمود: «این آیه درباره‌ی زمامداران عادل و متواضع و سایر توده‌های قدرتمند مردم نازل شده است؛ یعنی همان‌گونه که من حکومت را برای برتری‌جویی قرار ندادم، شما نیز قدرت مالی را وسیله‌ی سلطه بر دیگران قرار ندهید.» ✨✨امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «تَدَبَّرُوَا آیاتِ القُرْآنِ وَاعْتَبِرُوا بِهِ فَإِنَّهُ أَبْلَغُ العِبَرِ: در آیات قرآن تدبّر کنید و بدان‌ها پند گیرید که آن‌ها رساترین پندهاست» 📚غررالحکم، ج 2، ص 310 ✾📚 @Dastan 📚✾
معلم: چرا دست های پدرت رو نکشیدی؟ کودک: تا نتونه مادرم رو بزنه! معلم: چرا دهان مامانت رو نکشیدی؟ کودک: تا نتونه به بابام فحش بده! 🚫آگاهانه رفتار کنیم. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 !! 🌷بعد از بيست و چهار ساعت پیاده‌روی رسیدند پشت مواضع دشمن. عملیات والفجر ۴ بود. حاج علی هم فرمانده‌ی گردان. تعدادی نیروها را جمع کرد و گفت: «ما فقط تا این جا آمده بودیم شناسایی، به بچه‌ها بگید متوسل شوند و فقط ذکر بگند. نمی‌دونیم مواضع دشمن از این‌جا به بعد به چه صورتیه و در کدام ارتفاعات مستقرند.» حاجی حرفش که تمام شد.... 🌷حاجی حرفش که تمام شد خودش به تاریکی‌ها پناه برد، زیر درختی نشست و سرش را روی زمین گذاشت و شروع به گریه کرد. در همین لحظه همه‌ی فضا روشن شد. دشمن منوری شلیک کرده بود. همه نیروها دراز کشیدند روی زمین. حاج علی با دقت همه‌ی منطقه را از نظر گذراند. مواضع دشمن مشخص شد. مسیر حرکت هر گروهان را مشخص کرد. نیم ساعت نگذشته بود که ارتفاعات کانی‌مانگا و تنگه پنجوین پاک‌سازی شد. ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ✾📚 @Dastan 📚✾
4_5893221547073605918.mp3
6.04M
▪️پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: روضه‌ی رقیه جان را بخوانید! حکایت عجیبی از شفابخش بودن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 📚 ستاره درخشان شام، بخش۱۳، حکایت۱. ✾📚 @Dastan 📚✾
🍃گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش میکنیم …. ✨گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش میکنیم… 🍃گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم… ✨گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم… 🍃گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش میدیم… ✨گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدیم… 🍃گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه میدیم… ✨و گاهی …. گاهی …. گاهی ….. تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم … بدونیم … 🍃کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی های زندگیمون باشیم! ✨کاش یادمون نره که فقط یکبار زنده ایم و زندگی می کنیم فقط یکبار… ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆 ✍ همدیگر رو با منطق خودمون قضاوت نکنیم 🔹معلم گفت: دو مرد پیش من می‌آیند؛ یکی تمیز و دیگری کثیف. من به آن‌ها پیشنهاد می‌کنم حمام کنند. شما فکر می‌کنید کدام‌یک این کار را انجام دهد؟ 🔸هر دو شاگرد جواب دادند: خب مسلمه کثیفه! 🔹معلم گفت: نه، تمیزه. چون او به حمام‌کردن عادت کرده و کثیفه قدر اون رو نمی‌دونه. پس چه کسی حمام می‌کند؟ 🔸حالا پسرها می‌گویند: تمیزه! 🔹معلم جواب داد: نه، کثیفه، چون او به حمام احتیاج دارد. 🔸و باز پرسید: خب، پس کدام‌یک از مهمانان من حمام می‌کنند؟ 🔹یک بار دیگر شاگردها گفتند: کثیفه! 🔸معلم دوباره گفت: البته که هر دو! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خب بالاخره کی حمام می‌گیرد؟ 🔹بچه‌ها با سردرگمی جواب دادند: هر دو! 🔸معلم بار دیگر توضیح می‌دهد: نه، هیچ‌کدام! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام‌کردن ندارد! 🔹شاگردان با اعتراض گفتند: بله درسته، ولی ما چطور می‌تونیم تشخیص بدیم؟ هر بار شما یک چیزی را می‌گویید و هر دفعه هم درست است. 🔸معلم در پاسخ گفت: خب پس متوجه شدید، این یعنی «منطق»، که از دیدگاه هرکس متفاوت است. 🔹پس لطفاً همدیگر رو با منطق خودمون قضاوت نکنیم. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی گاهی می بینید انسان نماز می خواند، امّا برای اینکه در رساله‌ها نوشته اند نماز بر انسان بالغ واجب است، و اگر بخواند بهشت می رود، و نخواند جهنّم می رود؛ می خواند. این کار، کار خوب است؛ امّا این پیاده رفتن است! یک وقت است انسان دوستِ نماز است؛ چرا دوست نماز است؟ برای اینکه نماز یک گفتمان و گفتگو و مناجات است که معصوم (علیه السّلام) فرمود: (انّ المصلّی یناجی ربّه)، نمازگزار با خدای خود مناجات می کند. این می داند الآن که وضو گرفته، کجا می خواهد برود، به حضور چه کسی می خواهد برود، با چه کسی می خواهد حرف بزند؛ آن هم دوست دارد و آن خداست، که به او می گوید: (ایّاک نعبد و ایّاک نستعین) مردادماه ١٣٨٠ ✾📚 @Dastan 📚✾
🍃🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃🍃 🔆نماز باران در كوفه به دستور پدر ✨مرحوم سيّد مرتضى رحمة اللّه عليه آورده است : 🍁حضرت صادق آل محمّد، به نقل از پدران بزرگوارش عليهم السّلام حكايت فرمايد: در زمان مولاى متقّيان ، امام علىّ عليه السّلام مدّتى باران نازل نشد. 🍁پس عدّه اى از اهل كوفه نزد امام اميرالمؤ منين ، علىّ عليه السّلام حضور يافته و ضمن اظهار ناراحتى از نيامدن باران ، تقاضا كردند تا حضرت از درگاه خداوند، طلب نزول باران نمايد. 🍁امام علىّ عليه السّلام خطاب به فرزندش حضرت اءبا عبداللّه الحسين سلام اللّه عليه كرد و فرمود: اى حسين ! حركت كن و براى اين اءهالى از درگاه خداوند متعال درخواست بارش ‍ باران نما. 🍁حضرت اءبا عبداللّه الحسين طبق پيشنهاد پدر از جاى برخاست و ايستاد؛ و پس از حمد و ثناى الهى ، بر پيامبر خدا و بر اهل بيت گراميش تحيّت و درود فرستاد؛ و آن گاه اظهار داشت : 🍁اى خداوندى كه عطاكننده خيرات هستى ، و بركات و رحمت هايت را مرتّب بر ما مى فرستى ! امروز از آسمان ، باران رحمت و بركت خود را بر ما بندگانت فرود فرست ؛ و ما را از باران خير و بركت سيراب گردان . و تمام موجودات تشنه را كامياب و سيراب گردان . 🍁تا آن كه ضعيفان خوشحال و دلشاد گردند. و زمين هاى مرده سرسبز و زنده در آيند؛ و بركات را ظاهر نمايند. پس اى پروردگار جهانيان ! دعا و خواسته ما بندگانت را مستجاب و برآورده فرما. 🍁همين كه حضرت أ با عبداللّه الحسين عليه السّلام دعايش پايان يافت و آميّن گفت ، ناگهان اءبرهاى بسيارى در آسمان پديدار شد و باران رحمت شروع به باريدن كرد و تمام مناطق را باران فرا گرفت . 🍁به طورى كه بعضى از بيابان نشين هاى اطراف كوفه به خدمت امام عليه السّلام وارد شدند و گفتند: بارش باران ، تمام حوالى كوفه را فراگرفته ؛ و تمام باغات و نهرها پر از آب گرديده است 📚بحالا نوار: ج 44، ص 187، ح 16، بهنقل از عيون المعجزات شيخ حسين عبدالوهّاب ، منسوب به سيّد مرتضى ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🌼🥀🥀🌼🥀🥀🌼🥀🥀 🔆دلیل بر آمدن باران 〽️حضرت سلیمان علیه‌السلام و اصحابش برای طلب باران از شهر خارج شدند. در بین راه مورچه‌ای را دید که به پشت خوابیده و دست و پایش را به طرف آسمان بلند کرده و می‌گوید: 〽️ «خدایا! ما از مخلوقات تو هستیم و نیازمند به رزق تو می‌باشیم، پس ما را به گناه دیگران هلاک مفرما!» 〽️سلیمان علیه‌السلام به اصحاب فرمود: «بازگردید که به دعای دیگری بر ما باران خواهد بارید.» 📚(محجه البیضاء، ج 2، ص 299 -شنیدنی‌های تاریخ، ص 21) ✨✨امام کاظم علیه‌السلام فرمود: «همانا خدا را بر مردم دو حجت است؛ یکی حجت آشکار که آن پیامبران و رسولان و ائمه هستند و دیگری باطنی که خردهاست.» 📚(اصول کافی، ج 1، ص 13) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆بزرگوارى و اهميّت نعمت خداوند 🍂همچنين مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه عليه در كتاب عيون أ خبار الرّضا عليه السّلام داستانى را آورده است كه از جهاتى قابل اهميّت مى باشد: 🍂روزى از روزها امام حسين عليه السّلام در حال داخل شدن دست شويى - مستراح -، تكّه نانى را مشاهده نمود، آن را برداشت و تحويل غلام خود داد و فرمود: هنگامى كه خارج شدم آن را به من بازگردان . 🍂غلام لقمه نان را از حضرت گرفت ؛ و پس از آن كه آن را تميز و نظيف كرد، خورد. وقتى كه حضرت از دست شوئى - مستراح - بيرون آمد، غلام را مخاطب قرار داد و فرمود: آن لقمه نان را چه كردى ؟ 🍂غلام عرضه داشت : يا ابن رسول اللّه ! آن را تميز كردم و خوردم . 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: همانا تو در راه خداوند متعال و به جهت خوشنودى و رضايت او آزاد كردم . 🍂در اين هنگام شخصى در آن حوالى حاضر بود و متوجّه اين جريان گرديد، به همين جهت جلو آمد و خطاب به حضرت كرد و عرضه داشت : اى سرورم ! - به همين سادگى - او را آزاد گرداندى ؟! 🍂امام حسين عليه السّلام فرمود: بلى ، چون از جدّم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود: 🍂هركس لقمه نانى را كه بر روى زمين يا در جائى افتاده است ، ببيند و آن را بردارد و تميز كند؛ و تناول نمايد، در درونش استقرار نمى يابد مگر آن كه خداوند متعال او را از آتش دوزخ آزاد و رها گرداند. 🍂و سپس امام حسين عليه السّلام افزود: من نخواستم كسى را كه خداوند مهربان از آتش آزاد نموده ، عبد و غلام من باشد، به همين جهت او را آزاد كردم . 📚ـعيون الا خبار: ج 2، ص 43، ح 154، بحارالا نوار: ج 66 ص 433، و ج 80، ص186، وسائل الشيعه : ج 1، ص 254. ضمنا همين داستان را به بعضى ديگر از معصومينعليهم السّلام نسبت داده اند؛ و در كتابهاى مختلفى وارد شده است . ✾📚 @Dastan 📚✾