#داستان_کوتاه_آموزنده
🔻دفع بلای قطعی با #صدقه
✍حضرت عيسى(ع) با اصحاب خود نشسته بودند که هیزمشکنی از کنار آنها گذشت.
حضرت عیسی(ع) به اطرافیان فرمودند: این هیزم شکن به زودی خواهد مُرد
✍پس از مدتی، هیزمشکن با كولهبارى از هيزم برگشت.
اصحاب به حضرت عیسی گفتند: شما خبر داديد كه اين مَرد به زودی مىميرد ولی او را زنده مىبينيم.
✍حضرت عيسى(ع) به آن هیزمشکن فرمودند: هيزمت را زمین بگذار
وقتی هيزم را باز كردند، ناگهان مارى سیاه كه سنگى در دهان گرفته بود را دیدند.
✍حضرت عيسى از هیزمشکن پرسيدند: امروز چه عملی انجام دادی که این بلا از تو دفع شد؟
هیزمشکن پاسخ داد: دو عدد نان داشتم. فقيرى دیدم؛ يكى از نانها را به فقیر دادم.
📚عده الداعی و نجاح الساعی، صفحه۸۴
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
راوی: حجت الاسلام والمسلمين سيد علي اصغر دستغيب
🚩 شهيد عبدالحميد حسيني حدود سه سال محافظ من بود.
ايشان حالات معنوي خاصي داشت و به خصوص با امام زمان (عج) خيلي مأنوس بود. به خاطر دارم وقتي براي مرخصي از جبهه به شهر آمده بود سخناني در مسجد درباره توجه و عنايات خاص امام زمان (عج) به جبهه ها و رزمندگان براي مردم بيان کرد که همه را مجذوب خود نمود.
ايشان در آخرين مرحله اي که با من تماس داشتند در وصيت شفاهي به من نام 9 نفر از جمله اينجانب، پدرش، آقاي (سردار) مينايي و شش نفر ديگر را ذکر کرد و به مادرش هم گفته بود در ساعت 9 شب مرا دفن کنيد و فقط اين 9 نفر به هنگام تدفين دور قبر من باشند.
وقتي با عده اي که براي مراسم دفن آمده بودند نماز شهيد را خوانديم همه به جز اين 9 نفر طبق وصيت نامه از قبر فاصله گرفتند و از دور شاهد دفن ايشان شدند.
من ابتدا به داخل قبر رفتم و لحظاتي در آن خوابيدم و براي ايشان دعا کردم. سپس برخاستم و در قبر ايستادم تا از پدر ايشان و چند نفر ديگر که جسد شهيد را به داخل قبر سرازير می کردند جسد را تحويل بگيرم و درون قبر قرار دهم.
وقتي پيکر شهيد به من سپرده شد خدا شاهد است هيچ احساس وزني از اين جسد نکردم. در همين لحظه ناگهان صداي فرياد آقاي عابدي (که بعدها به شهادت رسيد) را شنيدم که با صداي بلند نام امام زمان (عج) را صدا میکرد. ايشان بعد به من گفت در همان لحظه که پيکر شهيد را به دست شما دادند من به چشم خود ديدم آقايي نوراني وارد قبر شد و جسد را تحويل گرفت و داخل قبر گذاشت. لذا من بي اختيار نام امام زمان (عج) را فرياد زدم.
📚 @Dastan 📚
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
#شهیدی_که_مداحی_میدانست؛ #مردم_زیادی_از_او_یاری_میگیرند
🔰یکی از علاقهمندان #شهید_تورجیزاده که از بچههای مسجد اباالفضل(ع) نور باران اصفهان بود در بخشی از خاطرههایش در مورد او گفت: شهید تورجیزاده مداح بود، سوز عجیبی هم داشت، کمتر مداحی را مثل او دیده بودم، سی دی مداحی او هم هست. او عاشق حضرت زهرا (س) بوده وقتی هم که شهید شد ترکش به پهلو و بازوی او اصابت کرده بود.
🔰یکی دیگر از بچههای همین مسجد گفت: هر وقت بیاییم سر مزارش شلوغ است. خیلی از مردم در گرفتاریها و مشکلاتشان به سراغ این شهید میآیند. خدا را به حق این شهید قسم میدهند و برای او نذر میکنند، #قرآن میخوانند و #خیرات میدهند.
🔰 #شهید_محمد_تورجی_زاده دوست داشت بعد از شهادتش خیلی برایش فاتحه بخوانند.
🔰و حالا مزار او محل زیارت کسانی است که دلشان از دنیا گرفته و هیچ گوش شنوایی هم جز همین شهدای بیادعا پیدا نکردهاند.
♥️ #ماه_مبارک_رمضان است ماه نزول قرآن .#شهدا را فراموش نکنیم به نیابت از شهدای کانالمون قرآنی هم ختم میکنیم ثوابش را به روح بلند این شهیدان هم نثار کنیم.
ان شاءالله که در قیامت شفیع ما بشوند.
📚 @Dastan 📚
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربه نزدیک به مرگ رهبر معظم انقلاب
* یک لحظه دیدم که دستم خالیه و چیزی ندارم... *
حتما ببینید و نشر دهید
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ما أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.
هیچ رنج و مصیبتی (به شما) نرسد مگر به فرمان خدا، و هر که به خدا ایمان آرد خدا دلش را (به مقام عالی رضا و تسلیم) هدایت کند و خدا به همه امور عالم داناست.
✨وأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ.
و فرمان خدا و هم اوامر رسول حق را اطاعت کنید که اگر روی بگردانید بر رسول ما جز تبلیغ رسالت (و اتمام حجت) با بیان روشن تکلیفی نخواهد بود.
✨اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ.
خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست، و مؤمنان باید فقط بر او توکل کنند!
🔸سوره تغابن، ۱۱،۱۲، ۱۳
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
Joze07.mp3
4.22M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🕋 #تلاوت_قرآن
🕌 جزء هفتم
🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر)
📌 استاد معتز آقایی
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
توصیه جناب لقمان به فرزندش:
پسرم ! هنگامى كه مسافرت مى كنى ، اسلحه و لباس و خيمه و وسيله نوشيدن آب ، و وسائل دوختن و داروهاى ضرورى را كه هم خود، و هم همراهانت از آن استفاده مى توانيد بكنيد بردار، و با همسفران در همه چيز جز در معصيت الهى همراهى كن .
پسرم ! هنگامى كه با جمعى مسافرت كردى در كارهايت با آنها مشورت كن .
در صورت آنها تبسم نما.
در مورد زاد و توشه اى كه دارى سخاوتمند باش .
هنگامى كه تو را صدا زنند پاسخ گو و اگر از تو كمك بخواهند آنها را يارى كن .
تا مى توانى سكوت اختيار كن .
نماز بسيار بخوان .
در مركب و آب و غذا كه دارى سخاوتمند باش .
اگر از تو گواهى به حق بطلبند گواهى ده .
اگر از تو مشورتى بخواهند براى به دست آوردن نظر صائب كوشش كن و بدون انديشه و تامل كافى پاسخ مگو، و تمام نيروى تفكرت را براى جواب مشورت به كار گير كه هر كس در پاسخ مشورت خالصترين نظر خود را اظهار نكند، خداوند نعمت تشخيص و انديشه را از او مى گيرد.
هنگامى كه ببينى همراهان تو راه مى روند، و تلاش مى كنند، با آنها به تلاش بر خيز.
دستور كسى را كه از تو بزرگتر است بشنو.
اگر از تو تقاضاى مشروعى دارند هميشه جواب مثبت بده ، و هرگز نه نگوى ، زيرا گفتن نه ، نشانه عجز و ناتوانى و سبب ملامت است ...
هرگز نماز را از اول وقت تاخير نينداز، و اين دين خود را فورا ادا كن .
با جماعت نماز بگذار، هر چند در سختترين حالات باشيد...
اگر مى توانى از هر غذائى مى خواهى بخورى قبلا مقدارى از آن را در راه خدا انفاق كن .
كتاب الهى را تلاوت كن ، و ذكر خدا را فراموش منما
سوره لقمان آیه 12
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
🔥حجاب و چشم برزخی:
فرزند شیخ رجبعلی خیاط می گوید:"پدرم با چشم برزخی چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند..
یکی از دوستان پدرم می گفت:
یک روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم
یکدفعه من دیدم جناب شیخ باتعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه میکند!
ازذهنم گذشت که ایشان به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خودش اینطور نگاه میکند!
فهمید و گفت:
توهم میخواے ببینی من چی میبینم؟ ببین!
من نگاه کردم دیدم همینطور از بدن آن زن مثل سُرب گداخته،آتش و سرب مذاب به زمین می ریزد و آتش او به کسانی که چشمهایشان به دنبال اوست سرایت میکند...
جناب شیخ گفت:
این زن راه میرود و روحش یقه مرا گرفته
اوراه میرود و مردم را همین طور با خودش به آتش جهنم می بَرَد.”
📚 منبع :کتاب بوستان حجاب ص۱۰۹
✍🏻ارتباط با ادمین کانال #داستانهای_آموزنده
👤 @AminiAsl
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🌺➣ http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ امام زمان اول #نورشان ظاهر می شود و بعد #خودشان
👤آیت الله حائری شیرازی
➕ اگر میخواهید برای آقا کار کنید در این بین الطلوعین کار کنید
لطفاً لینک زیرا لمس کنید
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
#داستان_کوتاه_آموزنده
🌹اول قیافه خودتو ببین🌹
در زمان های قدیم شخصی برای خرید كنیز به بازار برده فروشان رفت و مشغول گشت و تماشای حجره ها شد.
به حجره ای رسید كه برده ای زیبا در آن برای فروش گذارده و از صفات نیك و توانایی های او هم نوشته بودند و در آخر هم نوشته بودند، اگر بهتر از این را هم بخواهید به حجره بعدی مرا جعه فرمایید.
در حجره بعدی هم كنیزی زیبا با خصوصیات خوب و توانایی های بسیار در معرض فروش بود و ضمنا بر بالای سر او هم همان جمله قبلی كه اگر بهتر از این را می خواهید به حجره بعدی مراجعه نمایید.
آن بندۀ خدا كه حریص شده بود از حجره ای به حجره دیگر می رفت و برده ها را تماشا می نمود و در نهایت هم همان جمله را می دید.
تا اینكه به حجره ای رسید كه هر چه در آن نگاه كرد برده ای ندید. فقط در گوشه حجره آینه ی تمام نمای بزرگی را نهاده بودند خوب دقت كرد و ناگهان خودش را تمام و كمال در آینه دید.
دستی بر سر و روی خود كشید.
چشمش به بالای آینه افتاد كه این جمله را بر بالای آینه نوشته بودند:
چرا این همه توقع داری؟ قیافه خودت را ببین و بعد قضاوت كن.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
#افطار_با_ضریح
✨مرحوم #علامه_طباطبایی و بوسه بر ضریح حضرت معصومه سلام الله علیها
"مرحوم علامه طباطبایی در زمان سکونت در قم ، در ماه های رمضان، پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه ی اهل بیت ، فاطمه ی معصومه سلام الله علیها مشرف می شدند و با بوسه زدن بر ضریح مطهر آن بانوی بزرگوار، روزه ی خود را افطار می کردند.ایشان از فرط علاقه پیاده از منزل تا حرم مطهّر(با توجّه به آن سنین پیری و دوری راه) مشرف می شد. ضریح مقدّس را می بوسید، سپس به خانه می رفت و غذا می خورد."
📕کتاب فروغی از کوثر، زندگینامه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
📘نشریه خیمه، شماره 10
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹