در محضر درس #بزرگمرد تاریخ
**********
💫💫" تو جوانی ، و قلب جوان همچون زمینی است که ... "
🔆ای حسن !
🦋بدان که در دانش های گوناگون ، آن دانش از همه گرانبهاتر است که نفعش به جهت توده و محیط (جامعه) گران بهاتر باشد . علمی که سود نرساند و قوم را به سرمنزل خوشبختی سوق ندهد علم نیست .
👌تو جوانی ، و قلب جوان همچون زمینی است که هنوز دست کشاورزان ، پرده از خاکش نکشیده باشد و استعداد همه چیز در اندرونش نهفته ماند .
🍃در این موقع ، من که به کشت و کار ملت ها از همه ی برزگران فضیلت و اخلاق آگاه ترم ، وظیفه دارم تا وقت نگذشته از آن استفاده کنم و نگذارم تخم های هرزه در آن مزرعه ی دلکش خانه کند و گیاهان فاسد از آن برویاند .
🌷آری ، تجربه های خود را در طول روزگار به تو می گویم و از هر کشش و کوشش که به مقتضای زندگی دنیاست ، آگاهت می نمایم . از کجا معلوم که آزمایش گذشتگان ، آیندگان را بیدارتر نکند و زوایای تیره رنگی را که سال های سال ، پنهان و مبهم مانده ، در نظر نوسالان ، روشن تر جلوه نسازد .
*********
#توصیه های امام #علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع)
منبع : کتاب " علی (ع) به فرزند فاطمه (س) چه گفت ؟ "
نویسنده : ابوالفضل صادقی
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ قال الإمام عليّ عليه السلام:
كانَ لي فيما مَضى أخٌ فِي اللّه ِ ، وكانَ يُعظِمُهُ في عَيني صِغَرُ الدُّنيا في عَينِهِ. وكانَ خارِجا مِن سُلطانِ بَطنِهِ؛فَلا يَشتَهي ما لا يَجِدُ ، ولا يُكثِرُ إذا وَجَدَ.وكانَ أكثَرَ دَهرِهِ صامِتا،فَإِن قالَ بَذَّ القائِلينَ،ونَقَعَ غَليلَ السّائِلينَ. وكانَ ضَعيفا مُستَضعَفا ، فَإِن جاءَ الجِدُّ فَهُوَ لَيثُ غابٍ ، وصِلُّ وادٍ ، لا يُدلي بِحُجِّةٍ حَتّى يَأتِيَ قاضِيا . وكانَ لا يَلومُ أحَدا عَلى ما يَجِدُ العُذرَ في مِثلِهِ حَتّى يَسمَعَ اعتِذارَهُ . وكانَ لا يَشكو وَجَعا إلاّ عِندَ بُرئِهِ . وكانَ يَقولُ ما يَفعَلُ ، ولا يَقولُ ما لا يَفعَلُ . وكانَ إذا غُلِبَ عَلَى الكَلامِ لَم يُغلَب عَلَى السُّكوتِ . وكانَ عَلى ما يَسمَعُ أحرَصَ مِنهُ عَلى أن يَتَكَلَّمَ . وكانَ إذا بَدَهَهُ أمرانِ يَنظُرُ أيُّهُما أقرَبُ إلَى الهَوى ؛ فَيُخالِفُهُ . فَعَلَيكُم بِهذِهِ الخَلائِقِ فَالزَموها ، وتَنافَسوا فيها ، فَإِن لَم تَستَطيعوها فَاعلَموا أنَّ أخذَ القَليلِ خَيرٌ مِن تَركِ الكَثيرِ .
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
در گذشته مرا برادرى خدايى بود كه كوچكى دنيا در چشمش، او را در چشم من بزرگ مى داشت . مغلوب شكمش نبود. پس آنچه را نمى يافت ، آرزو نمى كرد و اگر مى يافت ، از حد نمى گذراند . بيشتر روزگارش را خاموش بود؛ ليكن اگر سخن مى گفت ، بر گويندگان پيشى مى گرفت و تشنگى پرسندگان را فرو مى نشاند . به ظاهر ، ناتوان مى نمود ؛ ليكن به هنگام كوشش ، چون شير بيشه و مار زهرآگينِ بيابان بود. جز در حضور قاضى، حجّت آورى نمى كرد و كسى را به سبب كارى كه در مثل آن ، پوزش مى آورند ، سرزنش نمى كرد تا عذرش را بشنود . از هيچ دردى شِكوه نمى كرد ، مگر پس از بهبودش. آنچه را مى گفت، انجام مى داد و آنچه را انجام نمى داد ، نمى گفت . اگر در گفتارْ مغلوب مى شد ، در خاموشى مغلوب نمى گشت . بر شنيدن ، حريص تر از گفتن بود. اگر با دو مسئله روياروى مى شد ، مى نگريست كه كدام يك به هواى نفسْ ، نزديك تر است و با آن ، مخالفت مى كرد . پس اين خوى ها را به چنگ آوريد و پايبند آنها باشيد و در كسب آنها با يكديگر رقابت كنيد . اگر هم نتوانستيد همه آنها را كسب كنيد ، بدانيد كه به دست آوردن اندك ، بهتر از رها كردن بسيار است .
📚نهج البلاغة : الحكمة 289 ، بحار الأنوار : 67 / 314 / 49 .
✾📚 @Dastan 📚✾
📚 #حکایت_پند
مرد و زن نشسته اند دور ِ سفره .
🥣 مرد قاشقش را زودتر فرو می برد توی كاسه سوپ و زودتر می چشد طعم غذا را و زودتر می فهمد كه دستپخت همسرش بی نمك است 😑
و اما زن چشم دوخته به او تا مُهر تایید آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند 🙂
و مرد كه قاعده را خوب بلد است، لبخندی میزند و میگوید : "چقدر تشنه ام !🤔
🌹"زن بی معطلی بلند می شود و برای رساندن لیوانی آب به آشپزخانه می رود .
سوراخ های نمكدان سرِ سفره بسته است و به زحمت باز می شوند و تا رسیدن ِ آب فقط به اندازه پاشیدن ِ نمك توی كاسه سوپ زن فرصت هست برای مرد.
زن با لیوانی آب و لبخندی روی صورت برمی گردد و می نشیند .
🌹مرد تشكر می كند، صدایش را صاف میكند و میگوید : "میدونستی كتاب های آشپزی رو باید از روی دستای تو بنویسن؟😁
و سوپ بی نمكش را میخورد ؛ با رضایت😊
و زن سوپ با نمكش را میخورد ؛با لبخند!☺️
✅ زندگی زیباست به شرط :مهر و گذشت😊
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
✾📚 @Dastan 📚✾
🌾✨🌾✨🌾✨🌾✨🌾
💫ﺍﮔﺮ ﻋﻘﺮﺏ ﺭﻭﻯ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻯ، ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ گزد !
🌱 ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺘﻰ ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻧﻮﻛﺮ ﺁﻗﺎﻳﻰ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻧﺠﻒ ﻧﺰﺩ ﺍﺳﺎﺗﻴﺪ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺁﻥ ﺟﺎ ﺭﻓﺖ. ﻭﻗﺘﻰ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻳﺎ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻛﺮﺩ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﻧﺠﻒ ﭼﻪ ﺩﻳﺪﻯ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﭼﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻛﺮﺩﻯ؟ ﮔﻔﺖ:
🌴ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥﻫﺎ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻋﻘﺮﺏ ﺭﺍ ﺭﻭﻯ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻯ، ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﮔﺰﺩ. ﮔﻔﺖ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﻢ ﺍﺛﺮ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺷﺎﻳﺪ. ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻋﻘﺮﺏ ﻫﻔﺖ ﺩﻧﺪﻩ ﻯ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻯ ﻳﺎ ﺳﻴﺎﻫﻰ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺭﻭﻯ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﻛﺮ ﺳﻴﺎﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻋﻘﺮﺏ ﻣﻜﺮﺭ ﺭﻭﻯ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﺎﻟﺎ ﻭ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺍﺛﺮ ﻧﻜﺮﺩ.
👈ﻛﺮﺍﻣﺎﺕ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦﻫﺎ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ - ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ - ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:
🍃" ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﻭ ﺷﺨﺺ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺑﻪ ﭘﻴﺴﻰ ﺭﺍ ﺑﻬﺒﻮﺩﻯ ﻣﻰ ﺑﺨﺸﻢ ﻭ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ. " ﻭ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: " ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻪ
می کنید مطلع می ﺳﺎﺯﻡ. ﻫﻤﻪ ﻯ ﺍﻳﻦﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ. ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻭﺟﻮﺩﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﺍﺳﺖ. ﺧﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﮔﺮﻣﻰ ﺑﺎﻃﻨﻰ ﻭ ﺍﻧﺲ ﺑﺎﻃﻨﻰ ﺑﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺩﻳﻦ ﻭ ﻣﻘﺪﻣﺎﺕ ﻭ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺩﻳﻨﺪﺍﺭﻯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻋﺘﺮﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻛﺎﻓﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺣﻘﺎﻧﻴﺖ ﺩﻳﻦ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﻳﻘﻴﻨﻰ ﮔﺮﺩﺩ، ﻫﻢ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﻭ ﻫﻢ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻳﻘﻴﻦ ﻛﻨﻴﻢ.
در محضر آیت الله العظمی #بهجت (ره)
نویسنده : محمد حسین رخشاد
🌾✨🌾✨🌾✨🌾✨🌾
✾📚 @Dastan 📚✾
تا_ابد_هر_دین_دار_متدینی_مدیون_حضرت_فاطمه_زهرا_س_و_حضرت_زینب_کبریسهستند.mp3
4.77M
فایل | #صوتی
💠حجت الاسلام عالی
زینب الگوی صبر و بردباری
حضرت زینب سلام الله علیها سراسر زندگیشان پیامآور شجاعت و نشان و الگوی بردباری و صبر بوده و هستند
تا ابد هر دین دار متدینی مدیون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب کبری سلام الله علیها هستند
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
✾📚 @Dastan 📚✾
#سیره_شهداء
🌸 این خاطره پُر از مهربانی است...
#متن_خاطره
مادرم رفته بود مکه. از اونجا برای جمال یه جفت کفش فوتبالی آورده بود. میگفتم: جمال! خوش به حالت؛ چقدر کفشهایت قشنگه... اما هیچوقت ندیدم اون کفشها رو توی روز بپوشه. فقط وقتی میرفت گشتِ شبانه اونا رو میپوشید ، تا کمی کثیف و کهنه بشه. میگفت: اگه کسی این کفشها رو ببینه و دلش بخواد، اما پول نداشته باشه بخره ، من چیکار کنم؟
📌خاطرهای از زندگی شهید جمال عنایتی
📚منبع: ماهنامه امتداد ، شماره 84
#شهیدعنایتی
✾📚 @Dastan 📚✾
💫حقایقی خواندنی در مورد #پول و #خوشبختی
✨از زمان اختراع پول در قرن 19 قبل از میلاد در خاورمیانه شاید این سوال در بین مردم وجود داشته که آیا پول خوشبختی می اورد؟
✨مطالعات اخیر به جواب هایی در مورد این سوال قدیمی و همیشگی دست پیدا کرده که فراتر از اظهار نظرهای شخصی در این مورد بوده و تا حدود زیادی پایه و اساس علمی و آماری دارد.
👈علاوه بر این در ادامه به برخی توصیه های ارائه شده در راستای همین مطالعات برای شاد تر بودن در کنار انتخاب های صحیح پولی و مالی اشاره خواهیم کرد.
💠1. چه جیزی طبقه متوسط جامعه را خوشحال می کند؟
✨هیچ کس به طور دقیق نمی داند خوشبختی چیست و دقیقا چه مفهومی دارد. چطور شرایط خاص فردی را خوشحال می کند و در مقابل همان شرایط برای فرد دیگری معنای خاصی ندارد و یا بالعکس ناراحت کننده است. مطالعات اخیر نشان می دهد که دو نوع شادی و خوشحالی وجود دارد.
🔆یکی از آنها "تامین احساسی" نام دارد و به تجربه روزانه فرد که شامل میزان خنده، استرس ، عصبانیت ویا لذت بردن است مربوط می شود.
🍃در مطالعه انجام شده در سال 2010 در دانشکاه پرینستون این نتیجه حاصل شد که طبقه پاین اقتصادی جامعه به اندازه کسانی که پول بیشتری درمی آورند شاد و خوشحال نیستند. اما میزان این اختلاف تنها تا یک حد معینی وجود دارد یعنی از یک حد درآمد بیشتر دیگر کسب درآمد بیشتر باعث بروز خوشحالی و شادی بیشتر نمی شود.
در واقع این نوع شادی و خوشحالی به میزان سلامت و ارتباطات سالم بستگی دارد نه به رقم حقوق و دستمزد افراد.
💠2.سطح بالاتری از شادی و خوشحالی
✨نوع دیگری از شادی و خوشحالی وجود دارد که آن را "ارزشیابی زندگی" می نامند. این نوع رضایت به چشم انداز فرد از زندگی خود در دراز مدت و پیش بینی رسیدن به اهداف و آرزوهای آن فرد مربوط می شود.
👈محققین معتقدند این نوع شادی و خوشحالی با بالارفتن میزان درآمد و تحصیلات ارتباط دارد.
✨مطالعات سال 2013 در دانشگاه میشیگان بر روی 25 کشور مختلف نشان داد که افرادی که درآمد بیشتری دارند به نظر شادتر و خوش حال تر از کسانی هستند که درآمد کمتری دارند. با این حال هیچ فاکتور ثابتی برای اینکه ارتباط بین پول و میزان خوشحالی و شادی افراد را توجیه کند وجود ندارد. برای مثال به دنبال نقض این مورد در مطالعات انجام شده افرادی وجود داشتنه اند که تا نیم میلیون دلار درآمد داشته اند اما میزان شادی و رضایتشان از زندگی بسیار کمتر از افراد با درآمد پایین بوده است.
💠3. چه چیز باعت شادی و رضایت در دوران بازنشستگی می شود؟
✨مطالعات موسسه پول ملی در سال 2013 نشان می دهد شاد ترین افراد بازنشسته کسانی هستند که هیچ گونه بدهی نداشته باشند و یا اینکه بدهی شان صاف شده باشد.
🌟36 درصد بازنشتگان خوشحال و راضی کسانی بودند که بدهیشان تا 7 سال آینده تمام خواهد شد و در مقابل 24 درصد ناراضی قرار می گیرند.
🍃اما چه چیزی باعث می شود که میزان بدهی و وام اینقدر اهمیت داشته باشد؟ افراد معمولا پس از بازنشستگی میزان درآمد و حقوق ثابتی دارند. به همین دلیل در صورت اتمام بدهی شان میزان پول بیشتری برای صرف کردن در امور مختلف دارند و به نسبت میزان شادی و رضایت بیشتری خواهند داشت.
🦋84 درصد افراد مورد مطالعه نیز اظهار داشته اند که ذخیره کردن برای روز مبادا باعث می شود که احساس کنترل بیشتری بر روی زندگی خود داشته باشند و در نهایت رضایت و خوشحالی بیشتری داشته باشند.
💠4. جطور می توانیم خوشحال تر و راضی تر باشیم
🍂با وجود اینکه میزان شادی و رضایت افراد از زندگی به عوامل مختلفی بستگی دارد اما می توان به طور عمده آن را نتیجه تصمیمات ما درباره زمان و پول در نظر گرفت.
♦️برای مثال اگر محل سکونت شما در نزدیکی محل کارتان باشد و زمان رفت و آمد شمتا کمتر باشد به مراتب نسبت به زمانی که در یک خانه مجلل و به دور از محل کارتان ساکن باشید احساس شادی و رضایت بیشتری خواهید داشت.
🌷همچنین شیوه زندگی مصرف گرایانه الزاما شادی و خوشحالی به همراه نخواهد داشت ولی در مقابل ارتباطات اجتماعی با میزان رضایت افراد از زندگی رابطه مستقیم دارد.
✨بنابراین می توان گفت که صرف کردن پول و وقت برای داشتن ارتباط بیشتر با دوستان و آشنایان بسیار بهتر از رفتن به مراکز خرید و صرف هزینه برای خرید اقلام و کالاهای مختلف است.
✾📚 @Dastan 📚✾
🔆مرد میلیاردر قبل از سخنرانیش خطاب به حضار گفت:
🍂ـ از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟
🌼همه دست بلند کردند! مرد میلیاردر لبخندی زدو حرفاشو شروع کرد:
🦋ـ با سه تا از رفیق های دوره تحصیل، یه شرکت پشتیبانی راه انداختیمو افتادیم توی کار. اما هنوز یه سال نشده، طعم ورشکستگی پنجاه میلیونی رو چشیدیم! رفیق اولم از تیم جدا شد و رفت دنبال درسش! ولی من با اون دو تا رفیق، به راهم ادامه دادم. اینبار یه ایده رو به مرحله تولید رسوندیم، اما بازار تقاضا جواب نداد و ورشکست شدیم! این دفعه دویست میلیون! رفیق دوم هم از ما جدا شدو رفت پی کارش! من موندمو و رفیق سوم. بعد از مدتی با همین رفیق سوم، شرکت جدید حمل و نقل راه انداختیم، اما چیزی نگذشت که شکست خوردیم. این بار حجم ضررهای ما به نیم میلیارد رسید! رفیق سوم مستاصل شدو رفت پی شغل کارمندیش! توی این گیرودار، با همسرم تجارت جدیدی رو راه انداختیم و کارمون تا صادرات کالا هم رشد کرد. اوضاع خوب بود و ما به سوددهی رسیدیم اما یهو توی یه تصادف لعنتی، همسرمو از دست دادم! همه چی بهم ریخت و تعادل مالیمو از دست دادم! شرکت افتاد توی چاله ورشکستگی با دو میلیارد بدهی! شکست پشت شکست! مدتی بعد پسر کوچیکم بخاطر تومور مغزی فوت کرد. چند سال بعد، ازدواج دوم داشتم که به طلاق فوری منجر شد! بالاخره در مرز پنجاه و هفت سالگی، با پسر بزرگم شرکت جدیدی زدیم با محصول جدید. اولش تقاضا خوب بود اما با واردات بی رویه نمونه جنس ما، محصولمون افت فروش پیدا کرد و باز ورشکست شدیم. هفت سال حبس رو بخاطر درگیری با طلبکارهای دولتی و خصوصی گذروندم! و اموالمون همش مصادره شد! شکست ها باهام بودندو منم هنوز بودم! به محض رهایی از حبس، باز کار جدیدی رو استارت زدیم و اینبار موفق شدیم. شرکتمون افتاد توی درآمدو وضعمون خوب شد. من به سرعت و با یه رشد عالی، از چاله بدهی ها دراومدم. الان شرکت من ده شرکت وابسته داره و شده یه هلدینگ بزرگ، اونم با ده هزارپرسنل.
🍃مرد میلیاردر بعد از رسیدن به این قسمت از حرف هاش، از حضار پرسید:
🤔ـ همونطور که شنیدید، من برای رسیدن به این مرحله از زندگی، تاوان دادم. عذاب کشیدم. آیا کسی حاضر هست بازم مسیر منو طی کنه؟
😄هیچ کس دستشو بلند نکرد! مرد میلیاردر خنده بلندی کرد و سپس با گفتن یه جمله از پشت تریبون اومد پائین: “خیلی هاتون دوست دارید الان جای من باشید اما حاضر به طی کردن مسیر سختی نیستید که من طی کردم نیستید.. ”
👈ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺷﺎﻩ ﻧﺸﺪﯼ
ﺍﻭﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻣﺸﮑﻠﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺧﺮ ﻭﺯﯾﺮ ﺷﻪ!
ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺷﺎﻩ ﻭ ﻣﺎﺕ ﮐﻨﻪ.
✨✨و کاش انسانها .....انسان بمانند!!!!!!
💫💫موقع خسته شدن به دو چیز فکر کن
👈۱ آنهایی که منتظر شکست تو هستند تا “به تو” بخندند
👈۲ آنهایی که منتظر پیروزی تو هستند تا “با تو” بخندند …
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋در کنار شکر گزاری بدبختی غیر ممکن است .
شكرگزاري و سپاس را بيشتر كنيد.
بگذاريد كه شيوه شما شود.
از همه سپاسگزار باشيد.
اگر كسي شكرگزاري را درك كند ، به خاطر چيزهاي مثبت و هم چنين براي چيزهايي كه مي توانست تحقق پذيرد، شكرگزاري مي كند
و اگر محقق نشد، بازهم شكر مي گذارد.
وقتي احساس شكرگزاري را درك كنيد و اجازه دهيد در عمق وجودتان بنشيند، براي همه چيز شكرگزار مي شويد.
هرچه شكرگزارتر باشيد ، كمتر گله و شكايت مي كنيد.
وقتي گله و شكايت ناپديد مي شود ، فلاكت هم ناپدید می شود .
فلاكت در شكايت و در ذهن شكايت گزار لنگر انداخته است.
فلاكت در كنار شكرگزاري غير ممكن است و اين يكي از مهم ترين رازهايي است كه بايد آموخت.
#معجزه_شکرگزاری
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا!
تو تنها کسی هستی که
ارزش مرا می داند؛
صلاح مرا می داند؛
لیاقت و شایستگی های مرا می داند؛
و به همه اسرار زندگی من
آگاه است...
از تو می خواهم،
مرا به آنچه برایم بهتر است
هدایت کنی...
ماجرای بت پرست...
🎙استاد دانشمند
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_پیامبران
✍ داستان حضرت آدم علیه السلام(۳)
«بارقليطا، ايليا، طيطه، شَبَر، شُبَير» (كه به زبان سرياني است، يعني محمد، علي، فاطمه، حسن و حسين - عليهم السلام -) بنابراين برترين مخلوقات اين پنج تن هستند.(11)
فرشتگان و سجده بر آدم - عليه السلام -
مراحل جسمي آدم - عليه السلام - او را به مقامي نرسانيد كه لياقت يابد و به عنوان گل سرسبد موجودات و مسجود فرشتگان، معرفي شود. مرحله تكاملي بشر به آن است كه روح انساني از جانب خدا به او دميده گردد، دراين صورت است كه آدم در پرتو آن روح ويژه انساني، لياقت و استعداد فوق العاده پيدا ميكند، و خداوند به فرشتگان فرمان ميدهد كه به عنوان تكريم و تجليل از مقام آدم - عليه السلام - او را سجده كنند، يعني خدا را سجده شكر بجا آورند كه چنين موجود ممتازي را آفريده است.
خداوند به فرشتگان خطاب نمود و فرمود: «من بشري از گل ميآفرينم، هنگامي كه آن را موزون نمودم و از روح خودم در آن دميدم بر آن سجده كنيد.»(12)
بنابراين سجده فرشتگان به خاطر آن روح ويژهاي بود كه خداوند در كالبد بشر دميد، و چنين روحي، به آدم لياقت داد تا نماينده خدا در روي زمين شود.
آدم داراي دو بُعد است: جسم و روح انساني. جسم او به حكم مادي بودنش، او را به امور منفي دعوت ميكرد و روح او به حكم ملكوتي بودنش او را به امور مثبت فراميخواند.
فرشتگان جنبههاي مثبت آدم - عليه السلام - را بر اساس فرمان خدا، ديدند، و بدون چون و چرا آدم را سجده كردند، يعني در حقيقت خدا را در راستاي تجليل از آدم سجده نمودند.(13)
ولي ابليس جنبه منفي آدم، يعني جسم او را مورد مقايسه قرار داد، و از سجده كردن آدم خودداري نمود، و فرمان خدا را انجام نداد.
درست است كه سجده بر آدم - عليه السلام - واقع شده و آدم - عليه السلام - قبله اين سجده قرار گرفت. ولي همه انسانها در اين افتخار شركت دارند، چرا كه لياقت و استعدادهاي ذاتي آدم موجب چنين تجليلي از مقامش گرديد، و چنين لياقتي در ساير انسانها نيز وجود دارد.
از اين رو در روايات معراج نقل شده: در يكي از آسمانها، پيامبر - صلّي الله عليه و آله - به جبرئيل فرمود: «جلو بايست تا همه ما و فرشتگان به تو اقتدا كنيم.»
جبرئيل پاسخ داد: «از آن هنگام كه خداوند به ما فرمان داد تا آدم را سجده كنيم، بر انسانها پيشي نميگيريم، و امام جماعت آنها نميشويم».
و نيز هنگامي كه آدم - عليه السلام - از دنيا رفت، فرزندش «هِبَة الله» به جبرئيل گفت: «جلو بايست و بر جنازه آدم - عليه السلام - نماز بخوان». جبرئيل در پاسخ گفت: «اي هِبَة الله! خداوند به ما فرمان داد تا آدم را در بهشت سجده كنيم، بنابراين براي ما روا نيست كه امام جماعت يكي از فرزندان آدم - عليه السلام - قرار گيريم.»
🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾
✾📚 @Dastan 📚✾
🔰 جوان شب زنده دار
✍روزی پيغمبر اكرم (صلی الله عليه و آله) نماز صبح را با مردم در مسجد خواند.
در اين ميان چشمش به جوانی افتاد كه از بی خوابی چرت می زد و سرش پايين می آمد. رنگش زرد شده بود و اندامش باريك و لاغر گشته، چشمانش در كاسه سر فرو رفته بود.
⁉️رسول خدا (صلی الله عليه و آله) به او فرمود: حالت چطور است و چگونه صبح كرده ای؟
🔹 عرض كرد: با يقين و ايمان كامل به جهان پس از مرگ، شب را به صبح آوردم و حالتم چنين بود.
⁉️حضرت با تعجب پرسيد: هر يقينی علامتی دارد. علامت يقين تو چيست؟
🔹پاسخ داد: يا رسول الله! اين يقين است كه مرا افسرده ساخته و شبها خواب را از چشمم ربوده و در روزهای گرم تابستان (به خاطر روزه) مرا به دنيا و آنچه در اوست، بی رغبت كرده است.
👈هم اكنون با چشم بصيرت قيامت را می بينم كه برای رسيدگی به حساب مردم برپا شده و مردم برای حساب گرد من آمده اند و من در ميان آنان هستم.
🍃🌸گويا بهشتيان را می بينم كه از نعمتهای بهشتی برخوردارند و بر تخت های بهشتی تكيه كرده اند و با يكديگر مشغول تعارف و صحبتند
🔥و اهل جهنم را می بينم كه در ميان شعله های آتش ناله می زنند و كمك می خواهند. هم اكنون غرش آتش جهنم در گوشم طنين انداز است.
🔆رسول خدا (صلی الله عليه و آله) به اصحاب فرمود:
اين جوان بنده ايست كه خداوند قلب او را به نور روشن ساخته است.
🔰 سپس روی به جوان نموده، فرمود:
بر همين حال كه نيك داری، ثابت باش و آن را از دست مده.
😔عرض كرد: يا رسول الله! از خدا بخواه در راه حق به شهادت برسم.
🔆پيامبر (صلی الله عليه و آله) او را دعا كرد و طولی نكشيد، همراه پيغمبر در يكی از جنگها شركت كرد و دهمين نفری بود كه در آن جنگ شهيد شد.
📚 بحار جلد70، صفحه159
✾📚 @Dastan 📚✾
آیا تا به حال چیزی راجع به لباس های
زبان دار شنیدی؟🎽👰
لباس هایی که با ما حرف می زنند
و طرز تفکر، نیت ها و اعتقادات کسی که اونها رو پوشیده،
برای ما روشن می کنند.
مثلا
وقتی میری عروسی، کی عروس رو به تو معرفی میکنه؟
خوب معلومه؛👰
لباس عروس از دور داد میزنه کی عروسه.
یا فرض کن
سرزده رفتی خونه دوستت و دوستت لباس مرتبی پوشیده،
اولین چیزی که به دوستت میگی اینه که :میخواستی بری جایی؟
پس
لباس دوستت با تو حرف زده.
مردی رو میبینی که محاسن بلندی داره و سرتاپا سیاه پوشیده، اولین چیزی که به ذهنت میرسه اینه که
اون مرد عزیزی از دست داده؛😕
وضع ظاهرش اینها رو میگه.
پس قبل از اینکه با کسی حرف بزنیم،
وضع ظاهر ما حرف میزنه.
بعضی رنگ ها و مدل ها
میگن لطفا به من نگاه نکن
ولی بعضی خانمها و آقایون با مدل مو و آرایش سر و صورت و رنگ لباسشون توجه هر رهگذری رو جلب میکنن و با زبان بی زبانی میگن:
خواهش میکنم به من نگاه کنید. 🙋
حالا شاید نیت کسی که اون رو پوشیده، جلب توجه نباشه⛔
ولی وضع ظاهرش داره با ما صحبت میکنه نه زبونش و اون نمیتونه به همه توضیح بده که
قصد من جلب توجه نیست، قصد من مثلا مد روز بود ؛ نه......
پس باید خیلی مواظب نوع پوشش و وضع ظاهرمون باشیم.
شاید به خاطر همین است که خدا در قرآن(آیه33سوره احزاب)به زنان میفرماید:🔹خودنمایی نکن
یعنی در اجتماع طوری ظاهر نشو که
همه نگاه ها متوجه تو بشه
و در آیه 32 همین سوره می فرماید:
موقع حرف زدن هم مواظب باش با ناز و کرشمه حرف نزنی
چون بیماردلان راجع به تو فکر بد میکنن.
راستی چقدر خدا به فکر شخصیت خانمهاست میخواد کسی راجع به اونها
حتی فکر بد هم نکنه!
حالا فکر کن
آرایش صورتت
و موهات و رنگ لباسهات
به بینندگان چی میگه؟
🔹از طرف دیگه همه انسان ها از نظر زیبایی ظاهری یکجور خلق نشدن،
فرض کن بانویی مثل خیلی از زنها و دخترای امروزی با پوشیدن یک مانتوی تنگ و به نمایش گذاشتن اندام زیبایش و با آرایش صورتش و موهای خوش رنگش و حتی رنگ لباسش که توجه هر رهگذری رو جلب میکنه، تو جامعه ظاهر بشه،😧 فکر میکنی مردی که همسری داره که بهره کمی از زیبایی داره یا اندامی خیلی زیبایی نداره یا حتی مرد جوانی که همسر ندارهبا دیدن اون زن چه حالی میشه؟ شاید کمترینش این باشه که تو دلش آرزو کنه
کاش همسری مثل اون زن داشته باشه و این کمترینشه و این آرزوها مقدمه بسیاری از مفاسد دیگره.
اگه سری به دادگاههای خانواده زده باشی متوجه میشی که علت بیشتر طلاقها از بین رفتن محبت بین زن و شوهر به خاطر همین بانوان به اصطلاح امروزیه و در حقیقت این افراد به همجنسان خود خیانت میکنن و باعث میشوند که اونا از چشم همسرشون بیفتند.
شاید بگی گناه زن چیه که به خاطر این مردهای بی جنبه باید خود رو محدود کنن
و اون طوری که دلشون میخواد نباشن؟
اول اینکه
اگه دلخواهی است پس هرکه هرکاری کرد را نباید سرزنش کرد،
چون
🔹دلش میخواسته🔹
مثلا اگه کسی اومد کیف شما رو زد،
حق اعتراض نداری
چون دلش میخواسته
(حالا از بین رفتن پول کجا و از بین رفتن سلامت اخلاقی و روانی مردها و جامعه در اثر فشارهای جنسی کجا!!!)
دوم اینکه
غریزه جنسی هم مثل غریزه گرسنگی و تشنگیه،
آیا شخص گرسنه ای که بوی کباب به مشامش خورده و هوس کباب کرده بی جنبه است و قابل سرزنش؟
شاید بگی فرق انسان و حیوان همینه و انسان اگه دلش خواست باید بتونه خودش رو کنترل کنه مثل انسان روزه دار.
بله درسته؛
ولی خودداری هم اندازه داره و این فشارهای جنسی در بسیاری از مردها بالاخره یا باعث بیماری روانی میشه یا مرض اخلاقی و در نهایت ممکنه به فکرر تجاوز به دیگری بیفته
سوم اینکه ما مسلمانیم و معتقدیم که
تمام احکام دینی بر اساس حکمت خداست
و برای سلامت فرد و جامعه و آرامش زندگی دنیا و آخرت است.
پس بانوی مسلمانی که با ظاهر غیر اسلامی وارد جامعه میشه در واقع به احکام دینش دهن کجی میکنه
و با زبان بی زبانی میگه:
من از خدا بیشتر میفهمم که چطور بگردم
یا من خیلی شجاعم و از عذاب خدا نمیترسم ( هنوز فرق بین حماقت و شجاعت رو نفهمیده )
شاید به خاطر همین خدا در آیه 31 سوره نور به خانمها فرموده:
🔸زینت های خود را آشکار نکنید حتی برای پسربچه هایی که تفاوت جنسیت زن و مرد رو میفهمن و به وسیله روسری گردن و سینه خود را بپوشانید حتی پاهایتان را محکم به زمین نکوبید که صدای خلخال که زینت پنهانی شماست شنیده شود و توجه مردان جلب شود و از طرف دیگر به مرد و زن دستور داده که مواظب نگاههای خود باشند.
ولی انصافا مردها نمیتوانند چشم بسته راه بروند 😑
و قرآن فقط برای مردها نازل نشده
و زن هم باید مواظب نوع پوشش خود باشه.
پس مواظب باشیم ظاهرمون به عنوان یک بانوی شیعه
دهن کجی به اسلام نباشه
و قلب امام زمان (عج)
رو آزرده نکنه
✾📚 @Dastan 📚✾
شخصی به نام عبدالجبار مستوفی عزم زیارت حج کرده بود.
او هزار دینار زر ذخیره کرده بود. روزی از کوچه ای در کوفه رد می شد که به خرابه ای رسید. زنی را دید که در آن جا مشغول جست وجو بود. ناگاه در گوشه ای مرغ مرده ای دید، آن را زیر چادر گرفت و رفت.
عبدالجبار با خود گفت: این زن محتاج است ، باید ببینم که وضع او چگونه است؟ پشت سر او رفت تا این که زن داخل خانه ای شد.
کودکانش پیش او جمع شدند و گفتند: ای مادر از گرسنگی هلاک شدیم؟ زن گفت: مرغی آورده ام تا برای شما بریان کنم.
عبدالجبار چون این سخن را شنید، گریست ...
با خود گفت: اگر حج خواهی کرد، حج تو این است. آن هزار دینار زر از خانه آورد و یرای زن فرستاد و خودش در آن سال در کوفه ماند.
چون حاجیان مراجعه کردند و به کوفه نزدیک شدند، مردمان به استقبال آنان رفتند. عبدالجبار نیز رفت. چون نزدیک قافله رسید،
شترسواری جلو آمد و بر وی سلام کرد و گفت: ای عبدالجبار از آن روز که در عرفات ده هزار دینار به من سپرده ای تو را می جویم، زر خود را بستان و ده هزار دینار به وی داد و ناپدید شد.
آوازی برآمد که ای مرد هزار دینار در راه ما بذل کردی، ده برابر پس فرستادیم و فرشته ای به صورت تو خلق کردیم تا از برایت هر ساله حج گزارد تا زنده باشی که برای بندگانم معلوم شود که رنج هیچ نیکوکاری به درگاه ما ضایع نیست.
📕قصص الانبيا
✾📚 @Dastan 📚✾
✍شهید چمران میگفت:
💠توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود ...سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛ اون شب رخت و خواب آزارم می داد! و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد ...رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم
نفوذ کرد و مریض شدم ...
🌷اما روحم شفا پیدا کرد🌷
چه مریضی لذت بخشی ...
✾📚 @Dastan 📚✾
#در_محضر_آیت_الله_بهجت (ره)
🔆" نمی دانی ! "
🍃✨ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﻗﺎ ﺳﻴﺪ ﻋﻠﻰ ﻳﺰﺩﻯ - ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺍﺭﺩﻛﺎﻧﻰ - ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻴﺮﺯﺍﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻋﻠﻢ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺖ، ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﺱ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻣﻰ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺮﻛﺰ ﻋﻠﻢ ﺍﺻﻮﻝ، ﻭ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﻣﺮﻛﺰ ﻓﻘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ:
💫 ﻫﻢ ﺷﻬﺮﻯ ﻫﺎﻯ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻳﺰﺩ ﻳﺎ ﺍﺭﺩﻛﺎﻥ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺑﺮﺳﻴﻢ؟ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﻭﻗﺖ ﺧﺎﺻﻰ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺑﺮﺳﻴﻢ. ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺟﻤﺎﻋﺘﻰ ﺍﺯ ﺯﻭﺍﺭ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ، ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺟﻠﻮ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺳﺮ ﻣﺎ، ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻳﻢ. ﻣﻦ ﻛﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺳﺆﺍﻝ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻭﻟﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻓﻀﻞ ﻭ ﻋﻠﻤﻴﺖ ﻭ ﻓﻘﺎﻫﺖ، ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻘﺮﻳﺐ ﻭ ﺗﻘﺮﻳﺮ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺆﺍﻝ، ﻭﻟﻰ ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﻋﻠﻤﻰ ﻭ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻟﻰ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩﻡ. ﺁﺧﻮﻧﺪ - ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ - ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻴﺎ، ﻧﺰﺩ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ، ﻭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺖ:
🌟نمی دانی ) ) ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺧﻴﻠﻰ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺛﺮ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺭﻭﻯ ﻣﻦ ﺳﺮﺥ ﺷﺪ، ﺳﺎﻛﺖ ﻣﺤﺾ ﺷﺪﻡ. ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩ. ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪ ﺯﻭﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻢ، ﺍﺯ ﺩﺭﻳﭽﻪ ﻯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻯ ﻛﻮﭼﻪ ﺻﺪﺍﻯ ﺁﻥﻫﺎ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﺪ، ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
🍂 ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺁﻗﺎ ﺳﻴﺪ ﻋﻠﻰ ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﺟﻮﺍﺏ داد ؟ ﺑﺎﻟﺎﺧﺮﻩ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺍﺕ ﻋﺠﺎﻳﺐ ﻭ ﻏﺮﺍﻳﺐ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻯ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ رک ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ، ﺩﺭ ﻛﻠﻤﺎﺗﺸﺎﻥ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻮﺩ.
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده :
💫💫هر چه خدا بخواهد
🔹آرتور اش قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد. طرفداران آرتور از سرتاسر جهان ، نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند. یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: "چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟"
🔸آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:...
🔹» در سر تا سر دنیا بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند.
🔸حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند.
🔹از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند
🔸و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند
🔹پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند.
🔸پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند.
🔹چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند.
🔸و دو نفر به مسابقات نهایی.
🔹وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که "خدایا چرا من؟"
🔸و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :"چرا من؟" »
✾📚 @Dastan 📚✾
مداحی_آنلاین_ماجرای_حضرت_علی_و_قصاب.mp3
3.18M
🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟
#آداب معاشرت
" #بخشنده_ی_پول "
اگر دست و دلباز هستید سعی نکنید این موضوع را دایم به رخ مردم بکشید
و اگر برای نمایش بخشنده اید بدانید مردم افرادی را که با دست راست پول می دهند و با انگشتان دست چپ حساب آنرا نگه می دارند به زودی خواهند شناخت
🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌟
✾📚 @Dastan 📚✾
🌺🌺بستن زانوى شتر
🌸🍃قافله چندین ساعت راه رفته بود . آثار خستگى در سواران و در مرکبها پدید گشته بود . همین که به منزلى رسیدند که آنجا آبى بود , قافله فرود آمد . رسول اکرم نیز که همراه قافله بود , شتر خویش را خوابانید و پیاده شد . قبل از همه چیز , همه در فکر بودند که خود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم کنند .
🍃رسول اکرم بعد از آنکه پیاده شد , به آن سو که آب بود روان شد , ولى بعد از آنکه مقدارى رفت , بدون آنکه با احدى سخنى بگوید , به طرف مرکب خویش بازگشت . اصحاب و یاران با تعجب با خود مى گفتند آیا اینجا را براى فرود آمدن نپسندیده است و مى خواهد فرمان حرکت بدهد ؟ ! چشمها مراقب و گوشها منتظر شنیدن فرمان بود . تعجب جمعیت هنگامى زیاد شد که دیدند همین که به شتر خویش رسید , زانوبند را برداشت و زانوهاى شتر را بست , و دو مرتبه به سوى مقصد اولى خویش روان شد .
🍂فریادها از اطراف بلند شد : (( اى رسول خدا ! چرا ما را فرمان ندادى که این کار را برایت بکنیم , و به خودت زحمت دادى و برگشتى ؟ ما که با کمال افتخار براى انجام این خدمت آماده بودیم )) .
🌷در جواب آنها فرمود : (( هرگز از دیگران در کارهاى خود کمک نخواهید , و بدیگران اتکا نکنید , ولو براى یک قطعه چوب مسواک باشد )) ( 1 ) .
1 .لا یستعن احدکم من غیره و لو بقضمة من سواک. کحل البصر محمد قمى , صفحه 69 .
نقل از کتاب " #داستان راستان " شهید مطهری (ره)
✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨
#تشرفات
✅شفای پای علامه میرجهانی توسط امام زمان عج..
✍علّامه میرجهانی مبتلا به کسالت نقرس و سیاتیک شده بودند.ایشان برای رفع این بیماری چندین سال در اصفهان، خراسان و تهران معالجه قدیم و جدید نموده بودند ولی هیچ نتیجهای حاصل نشده بود. خودشان میفرمودند: روزی برخی دوستان آمدند و مرا به شیروان برند. در مراجعت به قوچان که رسیدیم، توقف کردیم و به زیارت امامزاده ابراهیم که در خارج شهر قوچان است، رفتیم. چون آنجا هوای لطیف و منظره جالبی داشت رفقا گفتند: نهار را در همانجا بمانیم. آنها که مشغول تهیه غذا شدند، من خواستم برای تطهیر به رودخانه نزدیک آنجا بروم.
دوستان گفتند: راه قدری دور است و برای پا درد شما مشکل بوجود میآید. گفتم: آهسته آهسته میروم و رفتم تا به رودخانه رسیدم و تجدید وضو نمودم. در کنار رودخانه نشسته و به مناظر طبیعی نگاه میکردم که دیدم: شخصی با لباسهای نمدی چوپانی آمد و سلام کرد و گفت: آقای میرجهانی شما با اینکه اهل دعا و دوا هستی، هنوز پای خود را معالجه نکردهاید.
گفتم: تاکنون که نشده است، گفت آیا دوست دارید من درد پاهای شما را معالجه کنم؟ گفتم: البته. پس آمد و کنار من نشست و از جیب خود چاقوی کوچکی در آورد و اسم مادرم را پرسید (یا بُرد) و سرچاقو را بر اول درد گذاشت و به سمت پایین کشید و تا پشت پا آورد، سپس فشاری داد که بسیار متألم شده گفتم: آخ. پس چاقو را برداشت وفرمود: برخیز، خوب شدی. خواستم بر حسب عادت و مثل همیشه با کمک عصا برخیزم که عصا را از دستم گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت. دیدم پایم سالم است، برخاستم و دیگر ابداً پایم درد نداشت. به او گفتم: شما کجا هستید. فرمود: من در همین قلعه هستم و دست خود را به اطراف گردانید.
گفتم: پس من کجا خدمت شما برسم؟ فرمود: تو آدرس مرا نخواهی دانست ولی من منزل شما را میدانم کجاست و آدرس مرا گفت و فرمود: هر وقت مقتضی باشد خود نزد تو خواهم آمد و سپس رفت. در همین موقع رفقا رسیدند و گفتند: آقا عصایتان کو؟ من گفتم: آقایی نمد پوش را دریابید... ولی هر چه تفحص و جستجو کردند اثری از او نیافتند...
📚کتاب داستان هایی از ملاقات امام زمان عج
✅ کانال آیَتٌ اَلله بَهجَت (ره)
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✾📚 @Dastan 📚✾