🔸عشقبازی آینه
✍ علیرضا مکتبدار
📌خاصیت آینه، بازتابدادن کامل تصویری است که در برابر آن قرار میگیرد. اگر آینه شکسته و یا محدب و مقعر نباشد، تصویری بینقص از اشیا ارائه میکند.
📌عاشق حقیقی نیز چهره کامل و بینقص معشوق را بازتاب میدهد و بهقول هوشنگ ابتهاج:
«آینه در عشقبازی صادق است
آینه یک دل نه، صد دل عاشق است»
📌اگر آینهی فطرت انسان در اثر ضربت سنگ گناه، ترک برنداشته باشد و یا بهجهت حرکت در کژراههی عصیان، تحدّب و تعقّر نیافته باشد، همواره قامت آراسته حقیقت را بازتاب خواهد بخشید.
📌انسان کامل، آینهای است که تمام حقیقت معشوق را در خود انعکاس میبخشد و انسانهای معمولی، تنها با نگاه به این آینه است که میتوانند به شناخت حقیقت ناب و بیپیرایه نایل گردند.
📌انبیا و اولیای الهی، آینههایی هستند که آفتاب وجود خداوند را بازتاب میدهند.
#آینه
#شعر
✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋
#داستان_آموزنده
🔆شیبان راعی
💥💥شیبان راعی (چوپان) از زهّاد و صاحب کرامت قرن سوم هجری بود که در کوههای لبنان چوپانی میکرد. او اهل دمشق و از یاران سفیان ثوری بوده است. وی هر وقت برای نماز جمعه به مسجد میرفت، گرد گوسفندانش خطی میکشید بهگونهای که نه گوسفندان از آن خارج میشدند و نه گرگ و سایر درندگان میتوانستند داخل آن خط شوند و بر گوسفندان یورش برند.
باد حرص گرگ و حرص گوسفند **** دایرهی مرد خدا را بود بند
✨مولانا پس از نقل این قصّه، چنین میگوید:
👌👌همانطور که شیبان راعی با کشیدن خط توانست بر غریزهی تهاجمی گرگ و حرص گوسفند برای چریدن اراضی مختلف غالب آید، اولیاء الهی نیز توانند جلوی وزش طوفان حرص آدمی را بگیرند. هر کس تحت تربیت اولیای الهی در آید، بر اوصاف بَهیمی و صفات مذموم از قبیل حرص و شهوت غالب آید.
📚مثنوی و معنوی، ج 1، ص 859
✾📚 @Dastan 📚✾
🔻خدایا
بخشندگی از توست
عشق در وجود توست
قدرت در دستانِ توست
بخشندگی را به ما بیاموز
و عشق را در وجودمان قرار ده
تا همچون تو مهـربان باشـیم
آمین🙏🏻
✾📚 @Dastan 📚✾
🌹 #پندانه
عالمی مشغول نوشتن با مداد بود
کودکی پرسید: چه می نویسی؟
عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم، می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید
عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را بدست آوری
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکنی دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنج مداد می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می بري از تو انسان بهتری می سازد
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاکن استفاده کنی ، پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست ،مهم مغز مداد است که درون چوب است،پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد،پس بدان هر کاری در زندگی ات میکنی ،ردی از آن به جا میماند،پس در انتخاب اعمالت دقت کن
✾📚 @Dastan 📚✾
🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾
🔆امام مبین
🔅خداوند در سورهی یس آیهی 13 میفرماید: «وَ کُلُّ شَیءٍ احصَیناهُ فی اِمامٍ مُبین: و هر چیزی را در امام و پیشوای آشکار قرار دادیم.»
🔅امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمود: «به خدا قسم، امام مبین منم که حق و درستی را از باطل و نادرستی آشکار میسازم و آن را از رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم به ارث بردهام.»
🔅امام حسین علیهالسلام فرمود: چون این آیه بر پیغمبر صلیالله علیه و آله و سلّم نازل شد، ابوبکر و عمر برخاسته و پرسیدند: امام مبین تورات است؟ فرمود: نه، گفتند: انجیل است؟ فرمود: نه، گفتند: قرآن است؟ فرمود: نه؛
🔅پس امیرالمؤمنین علیهالسلام وارد شد؛ پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمودند: «این است آن امام مبین که خدای تعالی علم هر چیز را در او شمرده و بیان کرده است.»
📚(تفسیر فیض الاسلام، ص 1160)
✨✨امام علی علیهالسلام فرمود: «هرآینه ظاهر خواهد شد بر شما قومی که میزنند سرها را (به شمشیر) بر تأویل قرآن.»
📚(غررالحکم، حدیث 10102)
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆ماهی بزرگ
🍂در جنگ جهانی دوّم، وقتی قوای متّحدین (آلمان، ایتالیا و ژاپن) فرانسه را که جزو متّفقین (انگلیس، آمریکا و شوروی) بود، شکست دادند، در پاریس کنفرانسی بین سه نفر از سران جنگ (چرچیل رهبر انگلیس، هیتلر رهبر آلمان و موسولینی رهبر ایتالیا) ایجاد شد.
هیتلر به چرچیل گفت: «فرانسه که شکست خورده است، پس برای جلوگیری از کشتار بیشتر، شما (انگلستان) قرارداد شکست و تسلیم را امضاء کنید تا جنگ متوقف گردد.»
🍂چرچیل قبول نکرد و گفت: «ما شکست نخوردهایم و شما هم پیروز نشدهاید من حاضر به شرطبندی هستم آیا شما هم حاضرید؟»
🍂گفتند: «آری» (آنها جلوی استخر بزرگی نشسته بودند) چرچیل گفت: «آن ماهی بزرگ را هر کس تصاحب کند، برنده جنگ است.»
هیتلر سریع به درون آب پرید و شروع به تیراندازی کرد امّا نتوانست ماهی را بگیرد و با خستگی بهجای خود برگشت و نشست.
موسولینی هم ساعتی تلاش کرد، امّا نتوانست و بر جای خود نشست.
🍂چرچیل با سطلی، آب استخر را کمکم خالی میکرد. آنها گفتند: «چه میکنی؟» گفت: «برای شکست دشمن عجلهای ندارم.» باحوصله و تأنّی آب استخر را خالی کرد و ماهی را صید نمود.
🍂خوانندگان محترم! پیر استعمار، مذاهب مختلفه را در دنیا تدوین میکند و کمکم و باحوصله، مردم مستضعف را به دام خود میکشاند؛ مانند بهائیت و …
📚(داستانها و پندها، ج 3، ص 87
✾📚 @Dastan 📚✾
🌺♨️🌺♨️🌺♨️🌺♨️🌺
#داستان_آموزنده
🔆شاید فرجی شود
🌱در تاریخ آمده است که مأمون، خلیفهی عبّاسی گفت: آنگاهکه من در خراسان بودم، برادرم در بغداد برخلاف سنّت، لشکری بزرگ به فرماندهی علی بن عیسی برای کشتن من فرستاد و من طاهر بن حسین را با لشکری کوچک به جنگ علی بن حسین فرستادم.
🌱گمان این بود که طاهر شکست میخورد. در خزانهی مالیام هم چیزی نمانده بود و لشکریان تقاضای ارزاق میکردند. من در درهای بسته قرار گرفتم و لشکر برای گرفتن پول هجوم آوردند و حرفهای نامربوط میزدند.
🌱میخواستم از بالای عمارت خود را بر زمین اندازم و فرار کنم که فضل بن سهل مانع من شد؛ اضطراب بسیار مرا فراگرفته بود. اهل غوغا هیزم آوردند تا عمارت را بسوزانند، تصمیم گرفتم خود را به زیر اندازم تا شاید چشمان آنها به من افتد و از من حیا کنند؛ لکن فضل به پای من میافتاد و بوسه بر دستم میزد و میگفت: که صبر و تأنّی کنم و عجله ننمایم تا شاید فرجی شود. امّا به خاطر فشار لشکریان، تصمیم گرفتم فضل را از بالا به زیر اندازم، بعد خود فکری کنم که ناگهان غلامی آمد و گفت: «مردی آمده و بشارت میدهد که طاهر، نمایندهی مأمون، غالب و علی بن حسین کشته شد و سر او در توبره است.»
🌱آنهایی که شورش کرده بودند، از ترس فرار کردند و فرماندهان توبه کردند و به خاطر تأنّی داشتن فضل بن سهل، کار ما به دولت کشید.
📚(نمونهی معارف، ج 2، ص 639 -فرج بعد الشده، ص 195)
✾📚 @Dastan 📚✾
گاهی اوقات بهتر است
دست ازجستجوی
خوشبختی برداریم
و فقط خیلی ساده شاد باشیم.
زیباترین وکم خرجترین هدیه
لبخنداست...☺️
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#روزی_که_دست_بیسیمچی_گردان_قطع_شد....
🌷خاطرم است در دوران جنگ در کوی طالقانی خرمشهر با بیسیم به فرماندهان دستور میدادم و مشغول صحبت با آنها بودم، درگیری بسیار سنگین بود، همینطور حین حرف زدنم چرخیدم و دیدم بیسیمچیِ من دارد به خودش میپیچد، نگاه کردم و دیدم که جلویش یک دست افتاده است! گفتم غلام تو داری چیکار میکنی؟ گفت: هیچی شما به کارت برس.
🌷نگاه که کردم دیدم بازوی راست خود را محکم گرفته است و خونریزی میکند، دستش هم به روی زمین بود. گفتم: غلام دست تو قطع شده است، الان به بچهها میگویم بیایند و تو را به بهداری ببرند، گفت: نه من نمیروم شما به کارت ادامه بده. من بیسیمچی شما هستم، من اینجا میمانم. گوش ندادم و بلافاصله بچهها را صدا کردم تا بیایند و او را به بهداری ببرند.
🌷میخواهم بگویم که شما تعهد این فرد را ببینید که به عنوان یک نظامی دستش جلویش افتاده بود و خونریزی داشت اما میگوید که من مشکلی ندارم شما به کارت ادامه بده، من بیسیمچی تو هستم و باید همراه تو باشم. وقتی که شب به بالای سرش در بیمارستان رفتم التماس میکرد که مرا با خودت ببر، من نمیخواهم در بیمارستان بمانم.
#راوی: ناخدا هوشنگ صمدی، فرمانده وقت گردان تکاوران نیروی دریایی (ناخدای کلاه سبز)
منبع: سایت خبر آنلاین
❌️❌️ امنیت اتفاقی نیست!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️♨️عالمی که در خواب سگی را دید که همراه جنازهاش درون قبرش آمده ...
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
✍ خیانت در نماز اول وقت
🔹یک مهندس تعدادی کارگر را برای کار استخدام کرده بود.
🔸کارگران بنا به وظیفه شرعی وقت اذان که میشد برای خواندن نماز دست از کار میکشیدند.
🔹یک روز مهندس به آنان اخطار داد که اگر هنگام کار نماز بخوانند، آخر ماه از حقوقشان کسر میشود.
🔸کسانی که ایمان ضعیف و سست داشتند از ترس کمشدن حقوقشان، نماز را به آخر وقت میگذاشتند، امّا عدهای بدون ترس از کمشدن حقوقشان، همچنان در اول وقت، نماز ظهر و عصرشان را میخواندند.
🔹آخر ماه، مهندس به کارگرانی که همچنان نمازشان را اول وقت خوانده بودند، بیشتر از حقوق عادی ماهیانه پرداخت کرد.
🔸کسانی که نماز خود را برای بعد از کار گذاشته بودند، به مهندس اعتراض کردند که چرا حقوق آن کارگرها را برخلاف انتظارشان زیاد داده است.
🔹مهندس میگوید:
اهمیّتدادن این کارگرها به نماز و صرفنظرکردن از کسر حقوق، نشانگر آن است که ایمانشان بیشتر از شماست و این قبیل آدمها هرگز در کار خیانت نمیکنند. همچنان که به نماز خود خیانت نکردند.
✾📚 @Dastan 📚✾