eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.6هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
13.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مردم امام سجاد علیه السلام رو نشناختند بازخوانی روایات معتبر درباره امام سجاد علیه السلام ✾📚 @Dastan 📚✾
✅حق دست ✍اما حق دست بر تو آن است که به سوی حرام دراز نشود زیرا سبب عقوبت و عذاب خداوند در آخرت و ملامت و سرزنش مردم در دنیا خواهد بود؛ و دستهایت را منع نکنی از چیزی که خداوند بر آن واجب نموده است. بلکه با استفادهٔ صحیح و مشروع؛ دستهایت را موقر و بزرگ نما به این بیان کــه از تمام چیزهایی که حرام است دورش نگهداری و برای بدست آوردن آنچه که مفید است باز وآزادش گزاری؛ پس دراین صورت است که مورد احترام دیگران در دنیا و پاداش و اجر خداوند در آخرت قرار خواهی گرفت. 📚منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع) ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
🔴 میخواید اسم‌تون اینطوری پشت خشت‌های طلای گنبد حرم امام حسین نوشته بشه؟ 😢 گنبد جدید امام حسین درحال ساخته و بعد از ماه مبارک نصب میشه. بمناسبت میلاد امام حسین میخوایم این هدیه معنوی رو بهتون بدیم که اسم‌تون رو پشت این خشت‌ها بنویسیم. خیلی حس جالبیه قرن‌ها اسم‌مون روی گنبد سیدالشهداء باشه، خودمون شاید دیگه تو دنیا نباشیم ولی اسم‌مون هست😭 عضو کانال زیر بشو و پیام پین شد رو بخون و ثبت نام کن👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0 جانمونی 😍👆👆
🌷 !! 🌷در عملیات کربلای ۴، ساعت ۱۲ شب کنار رودخانه بودیم. آرامش زیادی در فضا موج می‌زد. عملیات لو رفته بود، اما هنوز درگیری شروع نشده بود. این عملیات توسط عوامل متعددی لو رفت. تا آن‌جایی که من متوجه شدم، یکی از این نفوذی‌ها فردی به نام عباس داوری بود که به عنوان پزشک میان بچه‌های پاسدار و رزمنده نفوذ کرده بود. خلاصه عراق می‌دانست قرار است عملیات کنیم و آماده بود. 🌷وقتی خط‌شکن‌های ما وارد خط عراق می‌شدند و سر از آب بیرون می‌آوردند، بعثی‌ها با قناسه آن‌ها را می‌زدند. آن‌جا خیلی شهید دادیم. مثلاً از گردان مالک اشتر که همه خط‌شکن و غواص بودند، از ۴۰۰ نیرو فقط ۲۰ تا نیرو برگشت. بقیه شهید شدند. پیکرشان بعد از چند سال برگشت. یادم است وقتی درگیری شدت گرفت، دشمن آن‌قدر گلوله زد که انگار پایین رودخانه کلاً آتش گرفته بود. ما حتی سوار بر قایق تا آن طرف اروند رفتیم، ولی نگذاشتند پیاده شویم. عملیات چند ساعته لغو شده بود. بعثی‌ها دوطرف محور را باز کرده بودند و وقتی رزمنده‌ها داخل محور می‌شدند پشت محور را می‌بستند با دولول و تک‌لول ضدهوایی به طرف رزمنده‌ها شلیک می‌کردند. 🌷ما در جنگ از نفوذی‌ها و منافق‌ها صدمات زیادی خوردیم. در عملیات پاتک شلمچه منافقین بالای سنگرهای دشمن می‌رفتند و به فارسی از بچه‌ها می‌خواستند بالا بروند. رزمنده‌ها فکر می‌کردند نیروهای خودمان هستند. تا بلند می‌شدیم پیشروی کنیم خاکریز را به رگبار می‌بستند. پاتک شلمچه یکی از سنگین‌ترین پاتک‌های دشمن در دفاع مقدس بود. آن‌جا شهدای زیادی دادیم، اما با همین جانفشانی‌ها هشت سال مقابل تهاجم شرق و غرب ایستادیم. : جانباز سرافراز ۲۵ درصد شیمیایی عباس فقیهان (یکی از همین ۱۳ ساله‌های جنگ که در سن نوجوانی به مقام جانبازی نائل آمد.) منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ✾📚 @Dastan 📚✾
آیت الله العظمی جوادی آملی: «شما برنامه ای داشته باشيد إن شاءالله، اين دعاهايی که ميخوانيد، روی صحيفه سجاديه باشد، که انسان روزی يک صفحه يا دو صفحه از همين صحيفه بخواند؛ بالاخره انسان هر روز بايد دعا بخواند بی دعا که نميشود! برنامه ای بگذاريد که با صحيفه کار کنيد» درس علوم قرآن ۱۴۰۱/٧/٢٧ سلام الله علیه ✾📚 @Dastan 📚✾
در كتاب دعوات راوندى، از امام باقر صلوات‌الله‌علیه نقل شده كه امام سجّاد صلوات‌الله‌علیه فرمود: «به بيمارى سختى گرفتار شدم، پدرم به من فرمود: «چگونه ای ؟». عرض كردم: «ميل دارم به گونه‏ اى باشم كه در برابر خواسته ‏هاى تدبيرشده خدا براى من، خواسته ديگرى نداشته باشم». پدرم فرمود: احسنت ضاهيت ابراهيم الخليل‏ «احسنت و آفرين، كه شباهت به ابراهيم خليل عليه السّلام پيدا كرده ‏اى». آنجا كه جبرئيل به ابراهيم عليه السّلام گفت: «آيا حاجتى دارى؟». ابراهيم عليه السّلام در پاسخ گفت: لا اقترح على ربّى، بل حسبى اللّه و نعم الوكيل‏ «در برابر مقدّرات پروردگارم، چيز ديگرى درخواست نمى‏ كنم، بلكه خدا مرا كفايت مى ‏كند، و او پشتيبان نيكى است» 📚نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام ص ۱۶۷ ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
🎊💥🎇جشن بزرگ نیمه شعبان🎇💥🎊 امام صادق علیه السلام فرمودند : اگر کسی یک درهم خرج امام زمان(علیه السلام) کند آن یک درهم از دو میلیون درهم در سایر کارهای خیر فضیلتش بالاتر است. دعوت جهت مشارکت در برپایی جشن میلاد صاحب الزمان(عج الله)🙏 🗯 اطعام مهدوی 🗯 ایستگاه صلواتی 🗯 جشن و نورافشانی 🗯 غرفه های فرهنگی 🗯 جهاد تبیین ✨ شما هم می توانید دربرپایی مراسم جشن شعبانیه به هر میزان که توان دارید سهیم باشید. شماره کارت جهت واریز نذورات و کمک های مردمی 6037997750012768 به نام هیئت مذهبی غدیریه •┈┈••✾••┈┈• 💠 @ghadiriyeh110 💠
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂 به اهالی بپيونديد 😂 بی تعصب وارد شو 😡 🙊‌ تَهِ خنده س😂😂 http://eitaa.com/joinchat/549584896C6b82398c7b http://eitaa.com/joinchat/549584896C6b82398c7b 100 ممبرهزارنفر اتفاقی نیست ⛔️ 😂😁 😂محشرهههههه ☝️😁😉 😝روحیم کلی عووووووض شد😍😜
🔆زهد و قناعت همراه با ثروت انبوه مرحوم قطب الدّين راوندى در كتاب خود به نقل از امام پنجم ، حضرت باقرالعلوم عليه السّلام آورده است : روزى عبدالملك بن مروان مشغول طواف كعبه الهى بود و امام سجّاد حضرت زين العابدين عليه السّلام نيز بدون آن كه كمترين توجّهى به عبدالملك نمايد، مشغول طواف گرديد و تمام توجّهش به خداى متعال بود. عبدالملك با ديدن اين صحنه ، از اطرافيان خود سؤ ال كرد: اين شخص ‍ كيست ، كه هيچ اعتنا و توجّهى به ما ندارد؟ به او گفتند: او علىّ بن الحسين ، زين العابدين است . عبدالملك در همان جائى كه بود نشست و بدون آن كه حركتى كند دستور داد: او را نزد من آوريد. چون حضرت را نزد عبدالملك آوردند، گفت : ياابن رسول اللّه ! من كه قاتل پدرت - امام حسين عليه السّلام - نيستم ؛ پس چرا نسبت به ما بى اعتنا و بى توجّه هستى ؟ حضرت فرمود: قاتل پدرم به جهت كارهاى ناشايستى كه داشت ، دنيايش ‍ تباه گشت و با كشتن پدرم آخرتش نيز تباه گرديد، اگر تو هم دوست دارى كه همچون او دنيا و آخرتت تباه گردد، هر چه مى خواهى انجام بده . عبدالملك عرضه داشت : خير، هرگز من چنان نمى كنم ؛ وليكن از تو مى خواهم تا در فرصت مناسبى نزد ما آئى ، تا از دنياى ما بهره مندشوى . در اين هنگام ، امام سجّاد عليه السّلام روى زمين نشست و آن گاه دامن عباى خويش را گشود و به ساحت اقدس الهى اظهار داشت : خداوندا، موقعيّت و عظمت دوستان و بندگان مخلصت را به او نشان بده ، تا مورد عبرتش قرار گيرد. ناگاه دامان حضرت پر از جواهرات گرانبها شد و همه چشم ها را بدان سو، خيره گشت . سپس حضرت خطاب به عبدالملك كرد و فرمود: اى عبدالملك ! كسى كه اين چنين نزد خداوند متعال آبرومند و محترم باشد، چه احتياجى به دنياى شما دارد؟ و پس از آن اظهار داشت : خداوندا، آن ها را از من بازگير، كه مرا نيازى به آن ها نيست . 📚الخرائج والجرائح : ج 1، ص 194، مجموعه نفيسة : ص 209، بحار الا نوار: ج 46، ص 120، ح 11 ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° همش که نباید گله کرد یک بار هم از ته دلمون بگیم : خدایا شکرت ...💞🌈 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️نیایش با پروردگار ❤️ای خدایی که راه ها را هموار میکنی 🍃گره ها را باز میکنی ❤️امید را به ناامیدان برمیگردانی 🍃دل ها را خوشنود میکنی ❤️چهره ها را میگشایی 🍃گرفتاران را گشایش میبخشی ❤️دستان ما را رها مکن 🍃و ما را عاقبت بخیر کن ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
عید پارسال چشم همه دنبال لباسم بود😌👀👗 مخصوصا خانواده همسرم🤤🙍‍♀ فک میکردن چند میلیون هزینه کردم😶‍🌫 نمیدونستن کار خودمه🤫😎 (حتما میدونی که لباس های کارشده و مجلسی چقدر گرونن😮‍💨 و براحتی نمیشه ازشون گذشت🥴) از این کانال یادگرفتم🤩👇 https://eitaa.com/joinchat/3301638274Cb7fe465b39 انقدر عالی بود دوره اش که هم رو لباسای خودم کار میکنم هم درآمد دارم😌
🔆عالم مغرور يكى از علماء كربلا به علم خود مغرور گشته و بيچاره از ويژگيهاى ارزشمند خود و علوم و نماز شب و اعمال مستحب و زهد و تقواى خويش ‍ سخن مى گفت و اظهار مى داشت : من از (حضرت اباالفضل ) بواسطه اين ويژگيها برترى دارم ، و اگر (اباالفضل ) اين خصوصيتها را داشته باشد مثل من مى باشد، و شهادت روز عاشورا نمى تواند با علم و فقه و ... برابرى كند. حاضرين در مجلس از اين جسارت و غرور او در شگفت شدند، و از جهل و نادانى او متحير، و تاءسف مى خوردند. و او همچنان بر داشته هاى خود افتخار مى كرد. روز بعد حاضرين در مجلس شوق فراوان پيدا كردند كه خبرى از مرد جسور پيدا كنند كه آيا دست از گمراهى خود برداشته يا نه ؟. رو به خانه او آوردند، درب منزلش را كوبيدند و از احوال او سؤ ال كردند، در جواب گفتند: حرم (حضرت اباالفضل (ع )) رفته ، آنها به حرم مشرف شدند، ديدند آن مرد ريسمانى به گردن خود قرار داده ، و سر ديگر آن را به ضريح مطهر بسته و با گريه و زارى از عمل خود اظهار ندامت و پشيمانى مى كند. موضوع را از او سؤ ال كردند، گفت : ديشب با همان غرور به خواب رفتم ديدم در كنار جمعى از علماء نشسته ام ، ناگاه مردى داخل شد و صدا زد: (آقا اباالفضل (ع )) تشريف آوردند، نام حضرت دلها را غرق سرور كرد، طولى نكشيد حضرت در هاله اى از نور كه اطراف چهره مباركش احاطه كرده بود با سيمائى كه حكايت از (اميرالمؤ منين (ع )) داشت . وارد مجلس شدند، و براريكه اى در صدر مجلس نشستند، همه حاضرين در برابر عظمت و شكوه حضرت خاضع و خاشع بودند، و من از جسارت گذشته خود بشدّت در ترس و اضطراب بودم . (حضرت اباالفضل (ع )) با يكايك اهل مجلس شروع به سخن نمودند، نوبت به من رسيد، فرمودند: تو چه مى گوئى ؟ من هوش از سرم رفت ، مى خواستم خود را از مهلكه برهانم ، و به گمان خود حق را ثابت كنم ، دليلهاى خود را به عرض حضرت رساندم . (حضرت اباالفضل (ع )) فرمودند: (من نزد پدرم (اميرالمؤ منين (ع ) ) و برادرانم (امام حسن و امام حسين (عليه السلام )) علم آموخته ام و بدرجه يقين رسيده ام ،) اما تو در دين خود و نسبت به امام شك مى ورزى ، آيا چنين نيست ؟! سپس فرمود: اما استادى كه تو نزد وى درس خوانده اى از تو بدبخت تر است ! پيش تو اصول و قواعدى چند است كه براى جاهل به احكام قرار داده شده تا بوسيله آنها حكم را بدست آورى ، و (من محتاج به اين اصول و قواعد نيستم ، زيرا احكام واقعى دين را از منبع وحى الهى دريافت نموده ام ، و خداوند در من صفات برگزيده اى قرار داده از كرم و صبر و ايثار و ... كه اگر اندكى از آنها ميان همه شما تقسيم مى شد، توان پذيرش آنها را نداريد) و در تو صفات رذيله اى چون حسد و خود خواهى و ريا مى باشد، سپس با دست شريفشان به دهن من زدند. ترس و پشيمانى از عمل زشت مرا واداشت تا با انابه و توسل به درگاهش ‍ روى آورم . 📚حضرت اباالفضل مظهر كمالات و كرامات ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° هیچ اندوهی همیشگی نیست و هیچ شادی را نمی شود نگه داشت تنها چیزی که همیشه همراه توست اندیشه توست...✨ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پـروردگـارا ♡ ✨کسیکه در دامان ✨تو پناه گرفت ✨طعم بی‌ پناهی را ✨نمی‌چشد ✨هرکس که مدد ✨از تـو گـرفـت ✨بی‌یاور نمی‌ماند ✨آنکه بتو پیوست ✨تنها نمی‌شود ✨خداوندا کنارمان باش قرارمان باش و یارمان باش شـبتون زیبـا ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍اول هفته ی خوبی داشته باشید ❤️‍🩹در این روز زیبا 🤍یه دعا از ته دل برای شما عزیزان ❤️‍🩹ان شاءالله 🤍یه روز ناب و سرشاراز اتفاق های ❤️‍🩹خوب و تکرار نشدنی 🤍همراه با سلامتی و موفقیت ❤️‍🩹در پناه خدای مهربون 🤍داشتـه باشیـد ❤️‍🩹زندگیتون سرشاراز عشق به خدا 🤍و اهل بیت علیهم السلام ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆شكايت سه زن امام صادق (علیه السلام ) فرمود: سه زن به حضور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) شرفياب شدند: يكى از آنها گفت : شوهرم گوشت نمى خورد. ديگرى گفت : شوهرم ، از بوى خوش ، استفاده نمى كند. سومى گفت : شوهرم به زنان نزديك نمى شود (و تمايل براى آميزش نشان نمى دهد). (در حقيقت ، اين بانوان از شوهران خود، شكايت داشتند، چرا كه شوهرانشان به اصطلاح غلط، به دنيا پشت پا زده بودند، و راه آخرت را پيش گرفته بودند، و خيال مى كردند كه استفاده صحيح از نعمتهاى دنيا، دنياپرستى مذموم است ). رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله ) بسيار ناراحت شد، از خانه بيرون آمد در حالى كه بر اثر شدت ناراحتى ، عبايش به زمين كشيده مى شد، در اين حال وارد مسجد گرديد، به بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثنا خطاب به مردم فرمود: چه شده كه (گروهى از) ياران من ، از خوردن گوشت ، و بوئيدن بوهاى خوش ، و نزديك شدن به زنان ، دورى ميكنند؟! اما انى آكل اللحم واشم الطيب و آتى النساء، فمن رغب عن سنتى فليس ‍ منى . ترجمه : بدانيد كه من هم گوشت مى خورم ، و هم بوى خوش را استشمام مى نمايم ، و هم به زنان نزديك مى شوم ، بنابراين هر كس كه از روش من بى ميل شود، از من نيست . به اين ترتيب به آنها آموخت : خطى كه پيش خود، برگزيده خط انحرافى است . 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🔆درخواست مطالبات سفارشى مرحوم شيخ طوسى ، مفيد، كلينى و ديگر بزرگان به نقل از بدر خادم - غلام احمد بن الحسن - حكايت كرده اند: من اعتقاد به امامت ائمّه إثنى عشر عليهم السلام نداشتم ، وليكن دوستدار و علاقه مند به آن ها بودم . روزى وارد جبل عامل شدم و چون اربابم خواست از دنيا برود سفارش ‍ كرد: اسب و شمشير و ديگر لوازم شخصى او را تحويل مولايش امام زمان عليه السلام بدهم . همين كه اربابم رحلت كرد، با خود گفتم : والى و استاندار حكومت از فوت ارباب اطّلاع يافته و اگر اين اموال را تحويل او ندهم ، ممكن است مرا تحت تعقيب و اذيّت قرار دهد. به همين جهت قيمت آن ها را در نظر گرفتم و بدون آن كه كسى متوجّه نيّت و افكار من شود، مبلغ هفتصد دينار بر ذمّه خود گرفتم و اموال را تحويل والى حكومت دادم . پس از گذشت مدّتى كوتاه ، نامه اى از طرف امام زمان (عجّ) به دستم رسيد، وقتى نامه را گشودم در آن ، چنين مرقوم شده بود: مبلغ هفتصد دينارى را كه بر عهده گرفته اى بابت قيمت اسب و شمشير و ديگر اشياء، براى ما بفرست . پس من تعجّب كرده و متحيّر شدم كه حضرت چگونه از نيّت و افكار آگاه گشته ، لذا ايمان آوردم و بر حقانيّت امام دوازدهم و ساير ائمّه عليهم السلام اعتقاد و معرفت پيدا كردم و تمامى آنچه را كه بر ذمّه گرفته بودم تحويل مأمور حضرت دادم . 📚إعلام الورى طبرسى : ج 2، ص 265، اصول كافى : ج 1، ص 438، ح 16، غيبة طوسى : ص 282، خرائج راوندى : ج 2، ص 464، ح 9، عيون المعجزات : ص 147. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆حکایت آموزنده 🌺برکت مال حلال روزی امیرالمومنین علیه السلام میثم تمار را در پی کارى فرستاد و تا بازگشت او، خود، در مغازه میثم ماند. ‏یک مشترى براى خریدن مراجعه کرد. حضرت فرمود: پول را بگذار و خرما بردار!... ‏ وقتى میثم برگشت و از این معامله با خبر شد، دید که پولهاى آن شخص، است و به ‏حضرت قضیه را گفت. امام على(علیه السلام) فرمود: «آنان هم خرما را خواهند یافت.» در همین گفتگو بودند که آن مشترى، خرماها را باز آورد و گفت: این خرما تلخ است... 📚بحارالانوار، ج‏۴۱، ص‏۲۶۸ ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° اگه هیچ راهي براي موفقیت نیست اشکالي ‌نداره خودت يك راه جدید بساز.✨ ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 .... 🌷روی پله نشسته بود. پوتین‌هایش را پوشید. گفتم: می‌شود نروی؟ در‌حالی‌که بند پوتینش را می‌بست، گفت: چرا؟ ما که قبلاً حرف‌هایمان را زدیم. کنارش نشستم و گفتم: به خاطر من نرو! صورتم را بوسید و گفت: اتفاقاً به خاطر شما و همه مادر‌های ایرانی می‌خواهم بروم. علی‌اکبر شهید شده بود و حالا تنها امیدم حسن بود. او هم پایش را در یک کفش کرد که باید برود. من را قانع کرد. اشک روی صورتم را پاک کردم. صورت حسن را بوسیدم و گفتم:... 🌷گفتم: مادر سلام من را به علی‌اکبر برسان. در همان اعزام، حسن هم شهید شد. وقتی می‌گفتم: نرو، می‌گفت که: اگر ما نرویم می‌آیند و شما‌ها را با خودشان می‌برند. برخی به حسن می‌گفتند: برادرت شهید شده این کافی نیست! می‌گفت: هر کسی رفته، وظیفه خودش را انجام داده است. جهاد هر کس برای خودش است. امروز واجب است که کنار برادران دینی و رزمنده خود باشم. 🌹خاطره ای به یاد برادران شهید علی‌اکبر و حسن حسنان : خانم زیور شکراللهی مادر گرامی شهیدان منبع: وب سایت اطلاع رسانی جوان آنلاین ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از شبکه معاشرین
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتخابات یا ؟! 🤔 چه فرقی میکنه به کی رأی بدیم وقتی حکومت هرکی رو که دلشون بخواد سر کار میارن؟ 🏔 (معاشرین) راهبرد طلایی برای مشارکت حداکثری 👇 https://eitaa.com/joinchat/2215379014Cc3e1101b85
🍀 🌺 سبب نجات در تفسیر روح البیان آمده است: 🍃 در خراسان، شیخ احمد حربی، همسایه گبری به نام بهرام داشت که به واسطه مذهبشان، رفت و آمدی با هم نداشتند. برای شیخ گفتند که همسایه او همه دارایی‌اش را به کسی داد که با آن تجارت کند؛ ولی خبر آورده‌اند که سرمایه‌اش را در راه، دزد برده است. 🍃 شیخ و چند نفر برای دلجویی به خانه بهرام رفتند. او در فکر تهیه وسایل پذیرایی برآمد که شیخ به او فرمود: ما آمده‌ایم که به تو تسلیت بگوییم؛ چون شنیده‌ایم سرمایه‌ات از دست رفته است. 🍃 بهرام گبر گفت: کدام مصیبت؟ خدا سه نعمت بزرگ به من داده است که شما باید برای آن به من تبریک بگویید. اول: خدای عالم، به من عزت نفس داده که دزدی نکردم، مال کسی را نبردم؛ بلکه دزد، مال مرا برده است. دوم: تمام آنچه که خدا به من داده بود، همه‌اش از بین نرفته و هنوز خانه‌ام باقی است. سوم: مصیبت، به مالم خورده نه به دینم. ✨شیخ گفت: این حرف‌هایی که تو می‌زنی حقیقت اسلام است، حیف نیست آتش را بپرستی؟✨ 🍃 چند سؤالی بین آن‌ها، رد و بدل شد و در همان مجلس، بهرام، مسلمان شد. 📚 ایمان، ج 2، ص 1۳۳ ✾📚 @Dastan 📚✾
🌿🌺﷽🌿🌺 👓👓مثل عینک! کسانی که عینک میزنند دایم عینک خود را تمیز میکنند وگرنه درست نمی بینند. عینک اگر تیره باشد تیره می بینند. تمیز کردن هم البته بـا ملایمت و بـا دسـتمال لطیـف و حریر ماننـد است. کسـی را نمی بینی که عینـک خـود را بـا اسـکاج یـا سـیم ظرفشویی پاك کند. حالا به یک معنا همه ما بر چشمان خود عینک داریم. ما ، یعنی ما با ذهن و ذهنیت هاي خود عالم و آدم را می بینیم؛ یعنی پیش زمینه ها بر داوري هاي ما اثر دارند. مادرها را ببین از دختر خود هزار ناسـزا می شـنوند اما به دل نمی گیرنـد و توجیه هم می کنند، اما از عروس خود کمتر از گل بشـنوند گُر می گیرنـد؛ این به خـاطر چیست؟ جز به خاطر تصورات و تخیلات باطل و بی اساسـی است که مادرها نسـبت به عروس هاي خود دارند؟ از قبیل اینکه او می خواهد فرزند مرا و جگر گوشه ي مرا از من بگیرد و یا... یعنی این برخوردها ریشه در خیالات دارد. و این جنس خیالات دامن گیر غالب ما آدم ها هست. خیالات رشته اي بر گردن ما دارند که به هر کجا که بخواهند می کشند. بپذیریم که _نزاع_و_درگیري_هاي_ما_ریشه در چنین اندیشه ها و خیالات نادرست و ناچیز دارد. توصیه و تأکید دین بر زدودن این گونه خیالات و گمان هاي باطل و ناچیز است. عنوان سوء ظن که این همه در روایات و آیات به گونه هاي گوناگون مذموم شمرده میشود به همین دلیل است، یعنی ذهن خود را باید شست. همان که سهراب می گفت: چشم ها را باید شست و پیشتر از او حافظ گفت: شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام و پیش از حافظ البته مولانا گفته بود: پاك کن دو چشم را از موي عیب تا ببینی باغ و سروستان غیب 🌺مثل شاخه های گیلاس صص۴-۱۲۳ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 به خدا رنگ زده‌ايم ▫️افسوس كه ما، پيش از آن كه از آلودگى ‏ها پاك شده باشيم بر خويش عطر پاشيده ‏ايم و خويشتن را جز آن كه هستيم به ديگران معرفى كرده ‏ايم. ▫️ما به جاى آن كه رنگ خدا را گرفته باشيم، به خدا رنگ زده ‏ايم. چگونه مى ‏خواهيم ديگران را بسازيم و از اسارت ‏ها رها سازيم، در حالى كه هنوز خويش را نساخته ‏ايم؟ ما كه خود اسيريم، چگونه سخن از آزاد كردن ديگران می گوییم! ▫️نمى ‏توان بار رسالت اللَّه را بر دوش داشت تا زمانى كه بنده غير اوييم. ▫️پس بايد از حاكميت غير او آزاد شد. اين است كه معلم، قبل از هر چيز بايد حُرّ شود و به آزادى برسد؛ آزادى از خويش، آزادى از غير و حتى آزادى از آزادى. و در اين مرحله است كه به عبوديت مى ‏رسد. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۳ ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° فراموش نکن، یک....🌴 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادآوری: خدا منتظره تو باورش کنی تا خودش همه چیو برات درست کنه...✨ شب بخیر ✾📚 @Dastan 📚✾