نقل مستقیم خاطرهای شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی:
یک بار از ماموریت برمیگشتم، منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم. از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم، راننده تاکسی جوانی بود که نگاه معنا داری به من کرد.
به او گفتم: چیه؟ آشنا به نظر می رسم؟
باز هم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسر خالهی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم.
جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکارهایم شما میخواهی مرا رنگ کنی؟
خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم.
باور نکرد. گفت: بگو به خدا که سردار هستی!
گفتم: به خدا من سردار سلیمانی هستم.
سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم: چرا سکوت کردی؟
حرفی نزد.
گفتم: زندگیت چطوره؟ با گرانی چه میکنی؟ چه مشکلی داری؟
جوان نگاه معنا داری به من کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی، من هیچ مشکلی ندارم.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
❤️پرندهای در بيابان زندگی ميكرد ،
خیلی بيمار ، پرهايش ريخته ،
چیزی برای خوردن و آشاميدن نداشت ،
سرپناهی واسه زندگی نداشت و
دائم ، به زندگيش بد و بيراه ميگفت .
روزی ، فرشتهای از آن بيابان ميگذشت ،
پرنده فرشته را متوقف كرد و
پرسيد : "كجا میروی ؟"
فرشته پاسخ داد :
" به ملاقات خدا ميروم "
پرنده به فرشته گفت :
"لطفا از خدا بپرس كه رنج من كی تمام ميشود ؟"
فرشته گفت : "حتما ميپرسم"
و با پرنده خداحافظی كرد .
فرشته به خدا رسيد و
پيام پرنده را بخدا رساند ، فرشته بخدا گفت كه وضعيت پرنده خیلی رقتانگيز است و پرسيد كه كی رنج پرنده تمام ميشود ؟
خدا پاسخ داد :
"پرنده بايد تا هفت زندگی بعديش همينطور رنج بكشد ، بدون هيچ شادمانی "
فرشته بخدا گفت كه ، پرنده وقتی اين را بشنود ، نا اميد ميشود .
ميشه راه حلی واسه اين مسئله پيشنهاد كنيد ؟'
و خدا پاسخ داد :
بهش بگو كه اين كلام را مدام تكرار كند " خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم "
فرشته پرنده را ديد و پيام خدا را به او داد .
بعد از هفت روز ، فرشته باز از آن مسير رد شد و ديد كه پرنده خیلی خوشحال است ، بدنش پر در آورده بود ، گیاهی در بيابان در آمده بود ،
برکهای كوچك آنجا بود ، و پرنده داشت با شادی آواز ميخواند و ميرقصيد .
فرشته از آن كه چطور اين اتفاق افتاده ، حيرت زده شد ، با اين سئوال در ذهنش كه خدا گفت كه برای هفت دوره بعدی زندگی ،
هيچ شادی برای پرنده نيست"... رفت تا خدا را ببيند .
فرشته سئوالش را از خدا پرسيد و
خدا پاسخ داد :
"بله، مقدر شده بود كه برای
هفت دوره بعدی زندگی پرنده شادی نباشد ، اما چون پرنده مدام در هر وضعیتی تكرار ميكرد كه
"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم " ، وقتيكه روی شنهای داغ افتاد ، گفت "خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم"،
وقتيكه نميتوانست پرواز كند ، گفت "خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم" ، بنابراين صرفنظر از چگونگی هر وضعيت ، پرنده تكرار ميكرد "خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم" و بدينگونه کارمای هفت دوره زندگی بعدی پرنده ،
در هفت روز از ميان رفت "
🌹🍀🌹🍀
شنيدن اين داستان ، انرژی متفاوتی به من داد ،
و تغيير زیادی در احساسات ، افكار ، پذيرش و نگاه خود به زندگی حس كردم .
من اين كلام را در زندگيم بكار گرفتهام .
در هر وضعیتی ، شروع كردم به تكرار
"خدايا برای همه چيز ازت سپاسگزارم ".
اين كار كمک كرد كه ، نگاهم را
از آنچه ندارم بر دارم و به آنچه دارم توجه كنم .
بطور مشابه ، شروع كردم به بكار گیری ، اين كلام در روابطم ، مسائل مالي ، مسائل عاطفی ، زندگی اجتماعی ، تجارت ، با دوستان ، خدمتگزاران ، همكاران و هر چیزی كه با آن ارتباط دارم .
همچنين اين داستان را با همسر و فرزندان خود در ميان گذاشتم ،
كه تغيير بزرگی در رفتار آنها ايجاد كرد.
اين كلام ساده واقعا تاثير عمیقی در زندگی من داشت ، من احساس كردم چقدر خوشبختم ،
چقدر شادم ، و چقدر زندگی خوب است.....
هدف از به اشتراك گذاشتن اين داستان ، اين است كه ما را آگاه سازد كه ، سپاسگزاری چقدر قدرتمند است .
اينكار ميتواند فرم زندگی ما را تغيير دهد .
يک كلام ساده ، يك تفكر ساده ،
كه به ما ياد ميدهد سپاسگزاری
برای هر چیزی كه در زندگی داريم ،
قدرت آنرا دارد كه كارمايی را
كه در زندگی های متعدد با خود حمل ميكنيم را از بين ببرد .
بياييد اين كلام را مدام تكرار كنيم
تا تغيير را در زندگیمان تجربه كنيم ، اين موضوع را با متن زیبای زير تمام ميكنم :
سپاسگزار باش و تغيير را در روش زندگی و نگاهت ببين .
با سپاس فراوان از خواندن شما
❤🌹
📚 @Dastan 📚
🔴 یادداشت منتشر نشده از شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی خطاب به برادرزادهاش
مهدی جان!
1⃣ تمام کسانیکه به کمالی رسیدند خصوصا کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم میتواند باشد، منشأ همه آنها #سحر است. سحر را دریاب نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد اگر چندبار آنرا با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب میشود به آن تمسک یابی
2⃣ زیربنای تمام بدیها و زشتیها #دروغ است
3⃣ احترام و #خضوع در مقابل بزرگترها خصوصاً پدر و مادر
به خودت عادت بده بدون شرم دست پدر و مادرت را ببوسی، هم آنها را شاد میکنی و هم اثر وضعی بر خودت دارد
عمویت
91/8/17
🌱 #انتقام_سخت
🌱 #حاج_قاسم_سلیمانی
🌱 #ابومهدی_المهندس
📚 @Dastan📚
📔#حکایت_طنز_قابل_تأمل!
یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته،
یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه.
یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه متور گازیه غیییییژ ازش جلو زد!
دیگه پاک قاطی می کنه با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه.
همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!
طرف کم میاره، میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده . خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان. یارو پیاده میشه میره جلوی موتوریه، میگه: آقا ! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی روی ما رو کم کردی؟!
موتوریه با رنگ پریده نفس زنان میگه :
داداش… خدا پدرت رو بیامرزه وایستادی!…کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت
نتیجه اخلاقی:
اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند
ببینید کش شلوارشان به کدام مسئولی گیر کرده،؟؟
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
⚫️ یادداشت منتشر نشده از شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی خطاب به برادرزادهاش
مهدی جان!
◾️ تمام کسانیکه به کمالی رسیدند خصوصا کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم میتواند باشد، منشأ همه آنها #سحر است. سحر را دریاب نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد اگر چندبار آنرا با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب میشود به آن تمسک یابی
◾️ زیربنای تمام بدیها و زشتیها #دروغ است
◾️ احترام و #خضوع در مقابل بزرگترها خصوصاً پدر و مادر
به خودت عادت بده بدون شرم دست پدر و مادرت را ببوسی، هم آنها را شاد میکنی و هم اثر وضعی بر خودت دارد
عمویت
91/8/17
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#حاجت_روایی_سریع
🔹 از شیخ بهایی (ره) منقول است :
🌾✨هر کس صد بار این دعا را بخواند تا ده (10) روز، هر روز ده (10) بار و ابتداء از روز چهارشنبه کند اگر مطلب او روا نشد با من مخاصمه کند :
💥💥« بسم الله الرحمن الرحیم ، یا مُفَتِّحَ الاَبواب و یا مُقَلِّبً القُلوبِ و الاَبصارِ و یا دلیلَ المُتَحَیِّرینَ و یا غیاثَ المُستَغیثین ، تَوَکَّلتُ عَلَیکَ یا رَبِّ وَاقضِ حاجَتی و اکفِ مُهِمّی ، و لا حولَ و لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلیِ العَظیم ، و صلی الله علی محمد و آلِهِ اَجمَعین .»💥💥
📢📢 باید آداب و شرایط دعا کردن ( ترک گناه لقمه حلال با وضو بودن) رعایت گردد .
📚 جواهر مکنونه
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
ماجرای آشنایی سردار سلیمانی و سیدحسن نصرالله
آشنایی من با حاج قاسم به سال ۱۹۹۲ میلادی برمیگردد، هنگامیکه حاج قاسم فرماندهی نیروی قدس شد به لبنان آمد...
ایشان منتظر نشد ما به ایران برویم و به او تبریک بگوییم، خودش به لبنان آمد و با رهبران مقاومت روابط ویژهای را پایهگذاری اساسی کرد، خیلی سریع با ما خودمانی شد، خیلی سریع عربی یاد گرفت...
همیشه با شادی ما شاد و با ناراحتی ما ناراحت میشد. رابطهاش با ما اینگونه بود. واقعا این روابط یک نمونهی برجسته است.
یکی از دلایل پیشرفت کمی و کیفی مقاومت حزبالله پیگیریهای جدی حاج قاسم بود، حاج قاسم اولین شریک این پیروزیها بود.
لبنان زیر آتش و بمباران است! ولی او گفت: نمیتوانم شما را تنها بگذارم، تمام روزهای جنگ را حاج قاسم در کنار ما بود...
او زیر بمباران و موشکباران در کنار ما بود، میتوانست جاهای امن برود، میتوانست برود تهران و از آنجا با ما مرتبط میبود، ولی او در کنار ما و در اتاق عملیات ما بود.
او به من میگفت: سیدجان! یا با شما زنده میمانم یا شهید میشوم، تا پایان جنگ ۳۳ روزه با ما بود.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
khaki bash.mojtahedi.mp3
زمان:
حجم:
3.27M
🎙واعظ: آیت الله #مجتهدی تهرانی
🔖 خاکی باشید 🔖
✍🏻ارتباط با ادمین کانال #داستانهای_آموزنده
👤 @AminiAsl
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🌺➣ http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
✨﷽✨
🍁انسانهای نالایق🍁
👈جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمود: می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟
💠اصحاب: بلی یا رسول الله! 👈فرمود:
1- کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید.
2-دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود.
3-بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند.
4- ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد.
5-و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد.
📚داستان های بحارالانوار جلد 9
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴مرغ کشورهای خارجی غازه
غاز کشور خودمون مرغه
درحالیکه بخشهای زیادی از جنگلهای استرالیا در آتش میسوزد، طوفان شدید بهمراه بارش و رگبار عجیب باران و تگرگ این کشور رو درنوردیده، شدت آتش سوزی به حدی بود که حدودا یک میلیارد حیوان در آتش سوختن
داشتم به این فکر میکردم اگر این اتفاقات تو ایران میفتاد مردممون چه حرفایی میزدن؟ احتمال زیاد این حرفارو میزدن:
_این همه مرگ به کشورهای دیگه فرستادیم، همش به خودمون داره برمیگیرده
_چرا هرچی بلا و بدبختیه برای کشورهای مسلمونه، هرچی خوبی و خوشی برای کشورهای خارجکی
_چرا تو ایران به دنیا اومدیم
_یکی میگفت تقصیر روحانیه، یکی میگفت تقصیر رهبره، یکیم میگفت تقصیر سپاهه
_کار خودشونه
_قبل انقلاب کجا اینجوری بود؟ این بلاها نبود
_ انقدر که فکر جنگیدن با دنیا هستید یکم کشور خودمون رو مدیریت کنیم تو آتیش نسوزیم و زیر رگبار نمیریم
_کاشکی گاو بودیم تو سوئیس ولی آدم نبودیم تو ایران
_دیگه چیا میگفتیم؟ بنظرتون
الان درمرحلهای هستیم که مرغ همسایه برامون غازه، نواقص کشورهای غربی و متمدن رو نمیبینیم، همچنین پیشرفتها و خوبیهای کشور خودمون رو، همه چیز رو تو کشورمون سیاه میبینیم، همه سیاهیهای کشورهای غربی رو سفید و زیبا
بدترین چیز برای یک کشور خودباختگی و خودکمبینی و عدم اعتماد بنفس هستش. تا وقتی این حس رو داشته باشیم نمیتونیم پیشرفت کنیم. پیشرفتهایی هم که داشتیم تو سالهای اخیر در برخی قسمتها، بخاطر این بوده که خودمون رو باور کردیم
وقتی دیدمون به داخل اینطوری شد و همه چی رو سیاه دیدیم، همین میشه که تو یک عملیات نظامی عظیم که پایگاه آمریکا تو عراق رو زدیم و کل دنیا بهتزده شده بودن از این قضیه، ما خودمون اصلا برامون مهم نبود
از اون طرف سپاه هواپیمارو در شرایط بسیار سخت، به اشتباه زد، چنان جو سیاه و خرابی توکشور راه افتاد که انگار 80میلیون نفر کشته شدن. درحالیکه عکسالعمل کشورهای پیشرفته رو میدیدی، این رو یه چیز خیلی عادی دیده بودن که تو شرایط جنگی طبیعیه
ماها ایرادهای خودمون رو هزار برابر میکنیم و دربارهش صحبت میکنیم و موفقیت هامون رو هزار برابر کوچیک میکنیم و ازش میگذریم
#حسین_دارابی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📔#داستان_کوتـاە
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ میکرد. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ شد ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ ...
ﺁﺧﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ نگهبان ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ.
پس از بهبود حالش، ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد ...
ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:
ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ که ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ورود با من ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ من خداحافظی ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ؛ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ من ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴتم.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ روزهای ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ سری ﺑﺰﻧﻢ.
ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮسی ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ چون ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ...
👌ﻣﺘﻮﺍضعانهتر و دوستانهتر وجود هم را لمس کنیم
بیتفاوت بودن خصلت زیبایی نیست...
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه کسانی سایه جنگ را از سر ایران کم کردند؟
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️من فراموشت نکردم آقا محمودرضا !!!
او جزء اولین نفراتی بود که به عنوان مدافع حرم در اوایل سال ۹۰ راهی سوریه شد...👇🏼👇🏼👇🏼
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•