در روز #اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار«زیارت نرفتهها»
بابحسین قسمت آنانکه رفتهاند
بابالرّضا قرار زیارت نرفتهها
🌟
🌹داستان آموزنده🌹
یکی از شاگردان کلاس به معلممان گفت : من چیزهای زیادی بخشیدم ولی در قبال آن فقط یک نگاه توهین آمیز دریافت کردم!
معلممان گفت: بیایید وقتی چیزی بخشیدیم به فرد و شخص ندهیم؛ بلکه آن را به خدا بدهیم.
آن شخص فقط برایمان مانند یک صندوق پست و رابطی بین ما و خدایمان باشد.
وقتی چیزی را برای خدا بفرستیم دیگر عکس العمل واسطه برای ما مهم نیست و از او توقعی هم نداریم؛ خداوند، خود عوض آن را هم در دنیا به ما میدهد و هم به طور بهتر، در قیامت، زمانی که به آنها احتیاج داریم.
.
یادمان باشد مقصد ما خداست...
🌹
پ.ن:
اولیای الهی و اساتید اخلاق، قدم اول در راه سیر و سلوک و رسیدن به خداوند را انجام دقیق واجبات و ترک جدی محرمات بیان نمودهاند؛ سپس برای مرحله بعد فرمودهاند که شخص توجه و مراقبه نماید که تکتک اعمالی که انجام میدهد برای خدا باشد؛ چنانچه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به ابوذر فرمودند سعی کن حتی خوردن و خوابیدنت نیز برای خدا باشد.
همچنین خداوند برای اینکه الگوی خود یعنی حضرت محمد مصطفی را به مردم بشناساند تا آنان نیز اینگونه باشند در آیه 162 سوره انعام میفرماید: «(به آنان) بگو همانا من، نمازم و تمام عبادات من و زندگیم و مرگم، همه برای خدا پروردگار جهانیان است».
.
ما چگونهایم؟
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈•
.
.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'
🖌 #داستان اموزنده🎐
🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
❤️ عاقبت بخیری با محبت به اهل بیت علیهما السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم آیت الله العظمی آقای مرعشی نجفی میفرمودند: در زمان سابق که قم این قدر بزرگ نبود و وسیله نقلیه نداشت، یک شب مرا به مجلس عقدی دعوت کردند.
پس از انجام مراسم عقد که در محله جوب شور بود، تنها به سوی منزل میآمدم در حالی که کوچهها پر از برف و خلوت بود.
ناگاه سر کوچه مردی که مست بود راه را بر من بست و گفت: سید باید یک روضه در این مکان برایم بخوانی!
گفتم: روضه را باید روی صندلی خواند اینجا که صندلی نیست.
یک مرتبه خم شد و گفت: این هم صندلی، بنشین روضه را بخوان و بهانه نیاور!
من ناچار روی پشت او نشسته روضهای خواندم.
سپس گفت: من باید تو را به منزل برسانم، همراه من تا درب منزل آمد آن وقت مرا شناخت.
پس از آن رفته بود بین خود و خدا توبه کرده و از آن کارهای نامشروع دست کشیده و یک عمر مؤمن و متعبد و متقی شد.
دائماً در صف اول نماز جماعت حاضر میشد و این از برکت سفینه نجات حضرت سیدالشهدا و وجود محبت اهل بیت (ع) در دل است.
📚 با اقتباس و ویراست از کتاب حیات عارفانه فرزانگان
.
.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'
🖌 #داستان اموزنده🎐
🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
✨﷽✨
✅ تاثیر اجداد انسان بر آینده او !!
استاد فاضلی از آیت الله بنابی و ایشان از آیت الله گرگری:
ایشان میگوید نجف که بودیم از نظر علمی از دوستانمان عقب نبودیم؛ ولی برخلاف دوستان، اقبالی به ما نبود..دیگران درس شلوغی داشتند ولی ما اینطور نبودیم.
توسل زیادی به امیرالمومنین(ع) کردم؛ خواب دیدم که ایشان فرمود #نسل شما راه را بسته است!
برای برادرم که #تبریز بود نامه نوشتم که نسل ما را بررسی کند؛ ایشان هم تا 6 یا 7 نسل را بررسی کرده بود؛
نتیجه بررسی ایشان این بود که جد پنجم ما #خان ظالمی بوده که او باعث بسته شدن راه محل رجوع شدن ما شده بود..
البته حضرت(ع) در خواب فرموده بود: مقام شما نزد ما کمتر از دیگران نیست، ولی مرجع بودن دیگر نمیشود.
میگفت من دیدم این مسیر بسته است لذا عبادت خودم را زیاد کردم تا از این راه جلو روم.
✍ پ.ن: خوب باشید....
📚 منبع: استاد فاضلی هیدجی، سفر علمی_زیارتی نجف، خرداد 1403 شمسی.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴 اهمیت حفظ و زیارت مقابر علما...
حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
- در نجف اشرف، عظمت فوقالعاده حضرت امیر علیهالسلام موجب غفلت عدهای، از مقابر شریفه علما میشد...
اگر چه ما به زیارت آنها محتاجیم، نه آنها به ما؛ زیرا آنها کارشان را کردند. سلام و خواندن فاتحه برای آنها، برای خود ما نفع دارد.
در کربلا دو برادر سید رضی و سید مرتضی علمالهدی رحمهمااللّه نزدیک جدشان ابراهیم مجاب در رواق حسینی علیهالسلام دفن شدهاند.
نقل شده که اطراف قبر مرحوم شریفالعلما رحمهاللّه را در کربلا، آقا سید محسن حکیم رحمهاللّه آباد نمودند.
چه میشود گفت به کسانی که برای دین و عالمان دینی ارزش قائل نیستند و میخواستند مابینالحرمَین خیابان بکشند! که مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی یا حاج آقا حسین قمی رحمهمااللّه مانع شدند، ولی بعد از فوت آنها شروع به خرابکردن آنها نمودند.
وجود علما نافع است و مانع از خرابی آثار دینی و قبور علما میشود.
در روسیه قبر لنین ملعون در محلهای قرار دارد، آیا ممکن است در مسیر آن خیابان بکشند و آن را خراب کنند؟! هرگز نمیکنند، چون سیاستشان در بقای این قبر است.
چنان که شعار سیاسی و استقلال و بقای حکومت برخی از فرقهها بر خرابکردن قبور بزرگان ائمه بقیع علیهمالسلام بوده و هست.
📎 منبع: در محضر بهجت، ج۱، ص۲۵۰
➥
📚حکایتهای پندآموز «پاداش دسته گل اهدایی»
یکی از کنیزان امام حسین علیه السلام خدمت حضرت رسید،سلام کرد و دسته گلی تقدیم آن حضرت نمود. حضرت هدیه آن کنیز را پذیرفت و در مقابل به او فرمود:تو را در راه خدا آزاد کردم.
انس که ناظر این برخورد انسانی بود از آن حضرت با شگفتی پرسید:چگونه در مقابل یک دسته گل بی ارزش او را آزاد کردی؟! چون ارزش مادی یک کنیز به صدها دینار طلا می رسید.
حضرت با تبسمی حاکی از رضایت خاطر بود فرمود:خداوند اینگونه ما را ادب کرده،چون در قرآن کریم می فرماید:وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا
اگر کسی به شما نیکی کرد او را نیکی و با رفتار شایسته تری پاسخ دهید.
📖سوره نساء آیه۸۶
و من فکر کردم،از هدیه این کنیز بهتر این است که در راه خدا آزادش کنم.
📚بحار جلد۴۴ صفحه۱۹۴
.
.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'
🖌 #داستان اموزنده🎐
🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
من بی حیا نیستم
💠روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را بدینگونه سیر نمایند. بعد از 70 سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، آتش پرست 3 قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت...
مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی...
مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•
.
.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'
🖌 #داستان اموزنده🎐
🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
#تلنگر⚠️
🌹استاد قرائتی میگفتند:
یک روز شیطان که از مسئله توبه آگاه میشه
میره به اصحابش میگه : ما این همه بنده رو فریب میدیم اما خدا راه توبه رو براش قرار داده
پس ما چه کنیم؟
یکی از یارانش میگه :
بهش القا کنیم که برای توبه هنوز زوده، هنوز جوونه و حالا حالاها برای توبه وقت داره
اینجوری توبه رو براش عقب میندازیم تا مرگش فرا برسه.. ـ
#نیرنگ_شیطان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚عاقبت تحقیر مومن!
یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟
قبلا وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند،
اما یک باره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود ...!
شیخ تأملی کرد و فرمود:
« تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی »!
مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم.
🌴شیخ فرمود:
« آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و با تحقیر از در مغازه بیرون کردی؟!
گرفتار همان کار هستی!
مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست،
و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
« نسیه داده میشود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود »
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ
.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'
🖌 #داستان اموزنده🎐
🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•
#سلام_امام_زمانم✋💖
#صبحت_بخیر_آقای_مهربانم 💐☀
💕 جانم فدای نام تو
يا صاحبالزمان 🌼🍃
🌸 قربان آن مقام تو
يا صاحبالزمان 🌼🍃
❤ جان ميدهم بخاطر
يک لحظه ديدنت💐🍃
💞 دل عاشقٍ سلامِ تو
يا صاحبالزمان 🌼🍃
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲💚
#صبحتون_مهدوی 🌼🍃
🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀
🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃