eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.3هزار دنبال‌کننده
35.7هزار عکس
30.1هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا 🦋ﻭ ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﻠﻢ ﻧﺪﺍﺭﻱ [ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﻫﺎ ، ﺳﺎﺩﻩ ﻧﮕﺮﻱ ﻫﺎ ، ﺧﻴﺎﻟﺎﺕ ﻭ ﺍﻭﻫﺎم ﺍﺳﺖ ]ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻜﻦ ; ﺯﻳﺮﺍ ﮔﻮﺵ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺩﻝ [ ﻛﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺍﻧﺪ ] ﻣﻮﺭﺩِ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻧﺪ .(٣٦) ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مۍ‌خۅاهۍ براۍ نجٰاٺِـــ مایۍ بٻایۍ ڪه‌ حٺۍ منٺظرٺ ۿمـ نٻسٺیمـ... ما بۍ‌معرفٺٻم اما ❤️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿🌺﷽🌿🌺 🏹🏹مثل تیر و کمان! دنیا مثل کمان، کج است، و این یعنی که ما باید مثل تیر راست باشیم. اگر راستی پیشه کنیم، همین کج‌رفتاری‌های دنیا می‌تواند ما را اوج دهد، پرواز دهد و به هدف بنشاند. این بود که سیدالشهدا(ع) روز عاشورا می‌فرمود: خدایا! من بر این بلاها ـ کج رفتاری‌های مردم زمانه ـ صبوری و شکیبایی می‌کنم، چون می‌دانم آخرش پرواز و اوج گرفتن است. و این یک فرمول و درس است برای همه ما که هر چه این دنیا کج‌رفتاری بیشتری با ما داشته باشد، اگر ما صداقت و راستی پیشه کنیم راحت‌تر و سریع‌تر به هدف خواهیم رسید. 🌺🌺مثل شاخه های گیلاس 88 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🔴 «ترجیح می‌دهی جزء کدام دسته باشی؟» ⬜️ انسان‌های بزرگ: درباره عقاید حرف می‌زنند ◻️ انسان‌های متوسط: درباره وقایع حرف می‌زنند ◽️ انسان‌های کوچک: پشت سر دیگران حرف می‌زنند ⬛️ انسان‌های بزرگ: درد دیگران را دارند ◼️ انسان‌های متوسط: درد خودشان را دارند ◾️ انسان‌های کوچک: بی دردند ⬜️ انسان‌های بزرگ: عظمت دیگران را می‌بینند ◻️ انسان‌های متوسط: به دنبال عظمت خود هستند ◽️ انسان‌های کوچک: عظمت خود را در تحقیر دیگران می‌بینند ⬛️ انسان‌های بزرگ: به دنبال کسب حکمت هستند ◼️ انسان‌های متوسط: به دنبال کسب دانش هستند ◾️ انسان‌های کوچک: فقط به دنبال کسب پول هستند ⬜️ انسان‌های بزرگ: به دنبال طرح پرسش‌های بی‌‌پاسخ هستند ◻️ انسان‌های متوسط‌: پرسش‌هایی می‌پرسند که پاسخ دارند ◽️ انسان‌های کوچک‌: می‌پندارند پاسخ همه پرسش‌ها را می‌دانند ⬛️ انسان‌های بزرگ: به دنبال خلق مساله هستند ◼️ انسان‌های متوسط: به دنبال حل مساله هستند ◾️انسان‌های کوچک: مساله ندارند ↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️ راه درمانِ جراحاتِ دلِ شیعه؛ فقط در یدِ مقتدرِ منتقمِ فاطمه(س) است مولای من... سرانجام از پس این روزهای طولانی فراق، باز خواهید آمد... و جهان از تلولو آفتاب رویتان، روشن خواهد شد و زندگی با تمام زیبایی هایش طلوع خواهد کرد... به همین زودی ... به همین نزدیکی ... 🌤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊 مولانا شمس را گفت: پس زخم هایمان چه؟! و او پاسخ داد: نور از محل آنها وارد می‌شود... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ⚜ حکایتهای پندآموز⚜ 🔹ابلیس و نوح‌نبی🔹 ✍وقتی که نوح نبی علیه السلام قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید، ابلیس نزد او آمد و گفت: تو حقی برگردن من داری که من می خواهم آن را تلافی کنم!!! حضرت نوح در تعجب کرد و گفت: بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم ، چه حقی؟ ابلیس ملعون گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم ، من تا مدتی راحتم ، تا زمانی که نسلی دیگر بپاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم حضرت نوح نبی علیه السلام با این که حداکثر کوشش را برای هدایت قومش کرده بود، با این حال ناراحت شد و به ابلیس فرمود: حالا چگونه می خواهی این حق را جبران کنی؟ابلیس گفت: در سه موقع به یاد من باش! که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: 1⃣هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش! 2⃣هنگامی که میان دو نفر قضاوت می کنی به یاد من باش! 3⃣ و هنگامی که با زن بیگانه تنها هستی و هیچکس در آنجا نیست باز به یاد من باش! 📚بحارالانوار، ج11، صفحات 288 و293 ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👈 سلام و صلوات فرستادن بر حضرت زهرا سلام الله علیها آثار عجیبی دارد و مایه «برکت» است. در روایات آمده است: شخصی به محضر حضرت زهرا سلام الله علیها شرفیاب شد. حضرت زهرا سلام الله علیها در سلام پیشقدم شدند و پرسیدند: چه شده که صبح زود به دیدن من آمده ای؟ گفت: خواهان «برکت» هستم. ✨ . 🌱 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: پدرم رسول خدا صلی الله علیه وآله به من خبر داده هرکس بر او و بر من، سه روز سلام بفرستد بهشت بر او واجب میشود... چه در زمان حیات ما، چه پس از فوت ما. 📙(بحارالانوار، ج 43، ص185) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜پیـــر پاره دوز (پالان دوز) و میــرداماد روزی از روزها سید محمد باقر (میرداماد) و شیخ‌بهایی در گذرگاهی به پیرمردی پاره دوز (پاره دوز اصطلاح مشهدی ها به کفاش بوده است که به غلط پالان دوز شهرت یافته است) برخورد میکنند. تصمیم میگیرند نعلین را جهت مرمت به پیر بسپارند. در حین کار هر دو - که از مستثناهای قـــرن بودند - متوجه میشوند که پیر در حین کار مشغول به ذکر گویی است و همه ذکــــــــــرها هم مورد عنایت حق تعالی قرار میگیرد. شیخ بهایی به میرداماد اشاره میکند که بواسطه ی تقوای پیرمرد فقیر چیزی به او عطا کند - چون این نوع کار از تخصص های میرداماد بود - میرداماد دست میبرد و مشته ی فولادی پاره دوز را که مخصوص کوبیدن روی بخیه ها بود با خواندن دعایی به طلا تبدیل میکند. پیر متوجه میشود و به میرداماد میگوید این به کار من نمی آید مشته ی خــودم را برگردان. از این دو بزرگوار اصرار که به دردت میخورد و از پیر پاره دوز انکار که به کارم نمی آید تا اینکه نهایتا میرداماد ابراز عجز میکند که برگردان مشته به فولاد کار من نیـــست. پیر بدون برداشتن مشته و تنها با نگاه کردن به آن 3 مرتبه تغییرش میدهد: آهن میشود طلا میشود و دوباره آهــــــــــن!!❗️ سپس رو به میرداماد میکند و میگوید دلــــــــــت را کیمیا کن! هر دو بزرگوار با دیدن صحنه خم شده و زانوی پیر را میبوسند و از مریدانش میشوند. 👈اینجاست که خـــدای رحمان در حدیث قدسی میفرماید : (( يا عبدي اطعني اجعلك مثلي انا اقول كن فيكون انت تقول كن فيكون )) ✨بنــــده مـــــن مــــــــــرا اطاعت ڪن تا تو را مانند خـــود ڪنم مــــــــــن مي گويم باش پس بوجود مي آيد تــــــــــو هم مي گويي باش پــــــــــس مي شود . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨شیخ رجبعلے خیاط تعریف میکرد : ❄️در نیمه شبے سرد زمستانے در حالے که برف شدید میبارید و تمام کوچه و خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛ از ابتداے کوچه دیدم که در انتهاے کوچه کسے سر به دیوار گذاشته و روے سرش برف نشسته است! باخود گفتم شاید معتادے دوره گرد است که سنگ کوب کرده! جلو رفتم دیدم او یک جوان است! او را تکانے دادم! بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنے ! گفتم : جوان مثه اینکه متوجه نیستے ! برف، برف ! روے سرت برف نشسته! ظاهرا مدت هاست که اینجایے خداے ناکرده مے میرے!!! 🔹جوان که گویے سخنان مرا نشنیده بود! با سرش اشاره اے به روبرو کرد! دیدم او زل زده به پنجره خانه اے! فهمیدم " عاشــــق " شده! 🔹نشستم و با تمام وجود گریستم !!! جوان تعجب کرد ! کنارم نشست ! گفت تو را چه شده اے پیرمرد! آیا تو هم عاشـــــق شدے؟! گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشـــــقم! " عاشـــق مـــهدے فاطـــمه " ولے اکنون که تو را دیدم چگونه براے رسیدن به عشقت از خود بے خود شدے فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایے بیش نبوده !😔 مگر عاشق میتواند لحظه اے به یاد معشوقش نباشد!!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
﷽ ▪️از آنها اصرار و از او انکار. دعوتش کرده بودند به ضیافت شام. شرط گذاشت که بحثی نباشد. آخر مهمانی، یک نفر سخن آغاز کرد. علامه گفت: شرطمان؟! گفتند: فقط نفری یک حدیث! آن هم به نیت تبرک. همه، عالمان سنی بودند و حافظان حدیث. یکی یکی حدیث خواندند. نوبت صاحب الغدیر بود. علامه امینی فرمود: «شرطی دارم: اقرار همه، بر درستی یا نادرستی حدیث». قبول کردند. گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً به مرگ جاهلی مرده، هر که بمیرد و امام عصرش را نشناسد». همه درستی حدیث را اقرار کردند.✋ 👈 گفت: «حالا شما و یک سوال! می شناخت؟ یا نمی شناخت؟! فاطمه ی زهرا، امام زمانش را؟! امام زمان فاطمه که بود؟!» سرها پایین، سایه ی سکوت، سنگین! نه جوابی داشتند و نه گریزگاهی! بگوییم امام زمانش را نمی شناخت؟! حاشا که سرور زنان عالم به مرگ جاهلی از دنیا برود! بگوییم امام زمانش ابوبکر بود؟! همه جا نوشته اند فاطمه سلام الله علیها غضبناک بر او از دنیا رفت! علمای نامی اهل سنت، عرق ریزان و خجالت زده، یکی یکی مجلس را ترک کردند. 📚 دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا، ص31. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃(میانه روی )🍃 مردی به همراه شاگردش از دهی میگذشت . پیرمردی از او پرسید : ای قدیس ، چگونه به خدا برسم ؟ استاد پاسخ داد : خوش بگذران و با شادی ات خدا را نیایش کن و به راه خود ادامه دادند . کمی بعد به مرد جوانی برخوردند . مرد جوان پرسید : چه کنم تا به خدا برسم ؟استاد گفت : زیاد خوش گذرانی نکن . وقتی جوان رفت ، شاگرد از استاد پرسید : بالاخره معلوم نشد که باید خوش بگذرانیم یا نه .استاد پاسخ داد : (سیر و سلوک روحانی مثل گذشتن از یک پل بدون نرده است که روی یک دره کشیده شده باشد . اگر کسی بیش از حد به سمت راست کشیده شده باشد می گویم به طرف چپ برود و اگر بیش از حد به طرف چپ گرایش داشته باشد ، می گویم به سمت راست برود . این باعث می شود از راه منحرف نشویم و در دره سقوط نکنیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•