eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.8هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31هزار ویدیو
340 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 👌 ابن سيرين مى گويد: در بازار به شغل بزازى اشتغال داشتم، زنى زيبا براى خريد به مغازه ام آمد، در حالى كه نمى دانستم به خاطر جوانى و زيباييم عاشق من است، مقدارى پارچه از من خريد و در ميان بغچه پيچيد، ناگهان گفت: اى مرد بزاز! فراموش كرده ام پول همراه خود بياورم، اين بغچه را به كمك من تا منزل من بياور و آنجا پولش را دريافت كن! من به ناچار تا كنار خانه ى او رفتم، مرا به دهليز خانه خواست، چون قدم در آنجا گذاشتم در را بست و پوشش از جمال خود برگرفت و اظهار كرد: مدتى است شيفته ى جمال توام و راه رسيدن به وصالت را در اين طريق ديدم، اكنون در اين خانه تويى و من، بايد كام مرا برآورى، ورنه كارت را به رسوايى مى كشم. به او گفتم: از خدا بترس، دامن به زنا آلوده مكن، زنا از گناهان كبيره و موجب ورود به آتش جهنم است. نصيحتم فايده نكرد، موعظه ام اثر نبخشيد، از او خواستم از رفتن من به دستشويى مانع نشود، به خيال اينكه قضاى حاجت دارم مرا آزاد گذاشت. به دستشويى رفتم، براى حفظ ايمان و آخرت و كرامت انسانى ام سراپاى خود را به نجاست آلوده كردم، چون با آن وضع از آن محل بيرون آمدم، درب منزل را گشود و مرا بيرون كرد، خود را به آب رساندم، بدن و لباسم را شستم. ❗️در عوض اينكه به خاطر دينم خود را ساعتى به بوى بد آلودم، خداوند بويم را همچون بوى عطر قرار داد و دانش تعبير خواب را به من مرحمت فرمود 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃امام صادق (ع) فرمودند، در بنی اسرائیل مردی بود که سه سال به درگاه خدا دعا می کرد تا خداوند به او پسری عنایت کند. زمانی که دید پروردگار دعایش را مستجاب نمی کند، به درگاه خدا عرضه داشت: ای پروردگارم آیا من از تو دورم پس صدایم را نمی شنوی! یا تو به من نزدیکی و دعایم را اجابت نمی کنی؟! در عالم خواب به او گفته شد: تو به مدت سه سال خدا را با بد زبانی و قلبی ناپاک و آلوده و نیّت غیر صادق خواندی(لذا دعایت مستجاب نشد). پس دست از بد زبانی بردار و قلبت را با تقوای الهی پاک و نیّتت را نیکو کن (تا دعایت مستجاب شود). حضرت فرمودند: آن مرد چنین کرد و بعد از آن به درگاه خداوند دعا نمود، پس خداوند پسری به او عنایت کرد.✨ 📚كافى ج‏2 ص‏324 ( باب البذاء ح7 ) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
〽️ تو مطب پزشک نشسته بودم و منتظر نوبت برای مادرم. خانمی کنارم بود به من گفت: چه پولی درميارن اين دکترا، فکر کن روزی پنجاه نفر رو که ويزيت کنه ميشه. مشغول محاسبه درآمد تقريبی پزشک بود که پيرمردی از روبرو گفت: چرا به اين فکر نمیکنين که امشب پنجاه نفر راحتتر ميخوابن، پنجاه خانواده خيالشون آسوده تره. حالم با اين حرف پيرمرد جان گرفت. ❗️ پيرمرد همچنان حرف ميزد: هر اتومبيل گرون قيمتی که از کنارتون رد شد نگيد دزده، کلاهبرداره، الهی کوفتش بشه از کجا آورده که ما نميتونيم. بگيد الحمدلله که يک نفر از هموطنام ثروتمنده، فقير نيست، سر چهارراه گدایی نميکنه، نوش جونش" حال خيلی ها شايد عوض شد با اين حرف و نگاه قشنگ پيرمرد. ✨وقتی خدا بخواد بزرگی آدمی رو اندازه بگیره، متر رو به جای قدش ، دور “قلبش” میگیره، خدا نگاه زيبای ما را دوست دارد✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❌نمی توانم نگاهم راکنترل کنم! ✍یک جوان ازعالمی پرسید: من جوان هستم و بنا به جوانیم نمی توانم به نامحرم نگاه نکنم...بگو چاره چیست؟ ❇️آن مرد عالم کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد!! سپس ازشخصی درخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت؛ جلوی همه مردم او را کتک بزند! جوان کوزه راسالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت... ◀️عالم از او پرسید: چند دختر سر راه خود دیدی؟؟ جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا جلوی مردم کتک بخورم وخار وخفیف بشوم... ❇️عالم گفت: این حکایت مومنی است که همیشه خدا را ناظر برکارهایش می بیند... و از روز قیامت وحساب و کتابش که مبادا در نظر مردم خار و خفیف شود بیم دارد... 👈آیاانسان نمی داندکه خدا او‌‌ را می بیند!!(سوره علق آیه 14) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹عکس نوشته قرآنی تکان دهنده🌹 🌿سوره انعام آیه 2🌿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تاثیر گذار وقتی که روح نماز میت خود را میبیند این دنیا به چی می ارزه؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☘داستان☘ ✨💫اقتدا ملائکه به یک ولیّ خدا ☘حاج میرزا محمد صادق خاتون آبادی می گوید : 🌹یک شب جمعه ، به اتفاق مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی به قبرستان معروف تخت پولاد اصفهان رفتیم و در تکیه ی مادر شاهزاده ، بیتوته داشتیم. اندکی قبل از طلوع فجر ، به من فرمودند : "من از تکیه خارج می شوم ، ولی تو ، تا من نیامده ام ، از اینجا بیرون مرو." 👈اما پس از مدتی وسوسه شدم که بدنبال حاج شیخ بیرون روم. چون از تکیه خارج شدم ، آن بزرگوار را دیدم که به نماز ایستاده است و صفوف بسیاری از سپیدپوشان💫 با ایشان نماز می گذارند. 😱با دیدن این منظره ، از خود بیخود شدم و از حال رفتم . تا آنکه حاج شیخ را دیدم ، که بر بالینم آمده و می فرمایند : مگر نگفتم که از جای خود بیرون نروی ؟! 📗منبع:داستانهای شگفت انگیز •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸حدیث •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎂🎂🎂🎂🎂🎂 نزدیکه؟ 🥰🎈✨ بلد نیسی واسه کلیپ بسازی؟ ایده تبریک تولد نداری؟ بیا اینم چنلش😻🙊💕👇 🎊🎊🎊🎊 اولین نفری باش که تولدش تبریک‌‌ میگی و سوپرایزش میکنی😍♥️ کلیپ تولدت رو بردار 👌 https://eitaa.com/joinchat/698679329C66aac9f490
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☄ و خداوند به آنچه می کنید بینا و آگاه ست. 👌پیشنهاد دانلود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣خــدا منتظره فقط یکبار دلتـ❤️ـ بشڪنه وآه بڪشی تا هزاران گناه تو رو فراموش کنه 👌این کلیپ رو از دست ندید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅انگار نه انگار امام زمانشان غایب است آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) : 🍃یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد، رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟ 🍃ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:" آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. 🍃انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است! و من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم. 🍃شیعیان بس نیست غفلت هایمان ؟ 🍂غربت و تنهایی مولایمان؟ 🍃ما عبيد و عبد دنیا گشته ایم 🍂غافل از مهدی زهرا گشته ایم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•