eitaa logo
داستان راستان🇵🇸🇮🇷
35.6هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
34.9هزار ویدیو
372 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 امیرالمؤمنین امام على (عليه السلام) : ✍🏼 آنكه خردمند است، از خواب بيدار مى شود و براى سفر مهيّا مى گردد و [با پرهیز از گناه و انجام اعمال صالح] خانه هميشگى خود را آباد مى كند. 📚 غررالحكم حدیث ۸۹۱۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4_6019463834337544895.mp3
زمان: حجم: 3.66M
🎙حجت الاسلام 🔹معنای حقیقی برکت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💢 اصولاً انسانهای موفق کسانی هستند که هدفی دارند و در جهت رسیدن به آن هدف استقامت دارند لذا انسانهایی که عمرشان را به بطالت می گذرانند و هدفمند زندگی نمی‌کنند غافل هستند. غفلت یکی از امراض روحی خطرناک است. عمر انسان یک ثروت هنگفتی است که‌ باید در دنیا که محل تجارت است با آن تجارت کند. انسان های غافل در تجارت دنیا دچار خسران میشوند و بد معامله ای می‌کنند.‌ متاعی بدست نمی آورند و سرمایه‌شان را هم از دست می دهند. مثل کسی که چند میلیارد سرمایه اش را در گرمای تابستان یخ بخرد. 🍀«إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ»(عصر/٢) قران می فرماید: همهٔ مردم در ضررند. 💐استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🌼اهمیت مراقبه ✍ انسان باید به گذر عمر خود و پایان فرصت ها توجه کند و به بد حالی و بیچارگی خود واقف شود و هنگامی که حق تعالی با لطف خود ، به او نشان داد که قلبش از ایمان خالی است ، از بپرهیزد و به مجاهدت و مراقبت بپردازد ؛ زیرا فرصت ها در حال پایان است و به زودی با پایان یافتن عمر به حقیقت باطن خود پی خواهد برد ؛ چنان که روایات رسیده از معصومان { علیهم‌السلام } گویای این مطلب است که حقیقت ساعات آن چنان ظلمانی ومتعفن است که یک لحظه آن ، عیش و شادی اهل بهشت را در هم می شکند. انسان تا وقتی در حیات دنیایی به سر می برد.از حقایق محجوب است و هنگامی که مرتکب گناهی می شود و می بیند که تغییری در عالم پدید نمی آید ، گمان می کند که اتفاقی نیفتاده است و هر چه بوده ، گذشته است ؛ ولی به راستی این گونه نیست و او از ظلمتی که برای خویش به وجود آورده است محجوب است. بر خلاف آن ، لحظات و یاد حق تعالی باطنی نورانی دارد و چنان است که اگر یک لحظه از آن بر اهل جهنم نمایان شود ، آن چنان مدهوش می شوند که عذاب جهنم را از یاد می برند. بنابراین حسرت انسان در روبه رو شدن با چنین حقایقی و آرزوی بازگشت به برای کسب معرفت ، بالاتر از حد تصور است. این جا است که ضرورت معاشرت با اهل ذکر و بر انسان روشن می شود ؛ زیرا همنشینی با اهل ذکر ، انسان را به یاد خدا و مراقبه تشویق می کند ، در حالی که همنشینی با اهل غفلت ، او را به گمراهی و غفلت می کشاند. ✨ 📚 منبع ؛ کتاب کیمیای وصال ، صفحه 98، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه " ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
"بسم الله الرحمن الرحیم" سخنان و حکایات کوتاه و پندآموز !!! به عارفی گفتند: ای شیخ! دل های ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمی کند چه کنیم؟ گفت: کاش خفته بودی که هرگاه خفته را بجنبانی، بیدار می شود؛ حال آنکه دل های شما مرده است که هر چند بجنبانی، بیدار نمی شود بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه ای را به کوزه گر داد. کوزه گر پرسید: بر کوزه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس «فمن شرب منه فلیس منی؛ هر کس از آن آب بنوشد از من نیست» (بقره 249) باز کوزه گر پرسید: بر کاسه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس «و من لم یطعمه فانه منی؛ هر کس از آن بخورد از من نیست.» (بقره 249) آورده اند که روزی عابدی نمازش را به درازا کشید و چون نگریست مردی را دید که به نشانه خشنودی در وی می نگرد، عابد او را گفت: آنچه از من دیدی، تو را به شگفتی نیاورد که ابلیس نیز روزگاری دراز، با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود و سپس چنان شد که شد گویند پادشاهی به بیماری سختی مبتلا شد. طبیب از او خواست که وصیتش را بیان کند. در این هنگام، پادشاه برای خود کفنی انتخاب کرد. سپس دستور داد تا برایش قبری آماده کنند. آن گاه نگاهی به قبر انداخت و گفت «ما أغنی عنی مالیه هلک عنی سلطانیه؛ مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت.» (حاقه 28 و 29) و در همان روز جان داد ،بزرگترین‌نعمت‌الهی روزی پادشاهی به بهلول گفت: بزرگترین نعمت های الهی چیست؟ بهلول جواب داد: بزرگترین نعمت های الهی عقل است. خواجه عبدالله انصاری نیز در مناجات خود گوید: خداوندا آن که را عقل دادی، چه ندادی و آن که را عقل ندادی، چه دادی؟ 🎙 پادشاهی به عارفی رسید، از او پندی خواست. عارف گفت: هر آنچه را در آن امید رستگاری است، بگیر و آنچه را در آن خطر هلاکت است، رها کن گویند: روزی خلیفه از محلی می گذشت، دید که بهلول، زمین را با چوبی اندازه می گیرد. پرسید: چه می کنی؟ گفت: می خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چه قدر می رسد و به شما چه قدر؟ هر چه سعی می کنم، می بینم که به من بیشتر از دو ذارع (حدود یک متر) نمیرسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمی رسد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از پروردگار 👑پادشاهی برای خدا گردن کلفتی می کرد فرشته ها گفتند چرا جواب او را نمی دهی؟روزی که آن پادشاه غذا زیاد خورده بود خداوند به معده او دستور داد غذا را هضم نکن او بیمار شد هیچ پزشکی نتوانست اورا مداوا کند خداوند به فرشته ای فرمود به شکل انسان شو ونزد آن پادشاه برو وپودری به اوبده برای درمانش در عوض نصف دارایهای او را بگیر. آن فرشته به درب قصر رفت وگفت من پادشاه را درمان میکنم به شرطی که نیمی از دارائهایش را به من بدهد .قبول کردند پودر را داد معده پادشاه کار کرد ولی بیش از حد کارکرد حال دیگر بند نمی امد او گفت یک داروی دیگری می دهم به شرط اینکه نصف دیگر دارایهای پارشاه را هم به من بدهید قبول کردند . انسانی که اینقدر ضعیف است که کار نکردن معده واسهال او را از پا در می آورد سرکشی و گردن کلفتی برای خدا چرا؟ ❤️قرآن می فرماید: ای انسان تو همیشه محتاج ونیازمند به پروردگار هستی. ((انتم الفقراء الی الله)) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌رحم کنید به خودتان...😔 آیا برای تاریکی آمادگی دارین⁉️ اگه امروز آخرین روز عمرت باشه چی‼ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از پروردگار 👑پادشاهی برای خدا گردن کلفتی می کرد فرشته ها گفتند چرا جواب او را نمی دهی؟روزی که آن پادشاه غذا زیاد خورده بود خداوند به معده او دستور داد غذا را هضم نکن او بیمار شد هیچ پزشکی نتوانست اورا مداوا کند خداوند به فرشته ای فرمود به شکل انسان شو ونزد آن پادشاه برو وپودری به اوبده برای درمانش در عوض نصف دارایهای او را بگیر. آن فرشته به درب قصر رفت وگفت من پادشاه را درمان میکنم به شرطی که نیمی از دارائهایش را به من بدهد .قبول کردند پودر را داد معده پادشاه کار کرد ولی بیش از حد کارکرد حال دیگر بند نمی امد او گفت یک داروی دیگری می دهم به شرط اینکه نصف دیگر دارایهای پارشاه را هم به من بدهید قبول کردند . انسانی که اینقدر ضعیف است که کار نکردن معده واسهال او را از پا در می آورد سرکشی و گردن کلفتی برای خدا چرا؟ ❤️قرآن می فرماید: ای انسان تو همیشه محتاج ونیازمند به پروردگار هستی. ((انتم الفقراء الی الله)) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ما برای اوقات خواب خود افسوس می‌خوریم که چرا برای بیدار نمیشویم، در صورتی که اوقات بیداری را به میگذرانیم! زیرا اگر در بیداری به توجه و مشغول بودیم، توفیق بیداری شب را نیز برای و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا می‌کردیم. 📚 بهجت الدعا، ص٣٨۵ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✳ ضامن پاکی روح! آدمیزاد به حکم آفرینش خاصی که دارد، سخت در معرض از خدا، راه خدا، پاکی و فضیلت است. باید دائما یک مراقب او باشد تا از راه خدا و فضیلت و پاکی منحرف نشود. اما چون این کار دائما ممکن نیست، او را در شبانه‌روز پنج، یا حداقل سه نوبت به‌سوی خدا می‌خوانیم. همان‌گونه که یک گُل خوش‌بوی لطیف نازک، خیلی زودتر در برابر عوامل فساد، متأثر و منفعل می‌شود و به فساد و پژمردگی می‌گراید، روح لطیف آدمی به‌مراتب از جسم او برای آلوده شدن حساس‌تر و آماده‌تر است و به‌دلیل خاصیت قبول و انفعالش ضمانت بیشتری می‌خواهد تا در برابر عوامل فساد محیط مصون بماند. اسلام، ضامنی بهتر از پنج نوبت توجه عمیق به خدا پیدا نکرده است. شهید_بهشتی 📚 از کتاب صفحات 132 و 133 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✳️ گردنِ روح را بايد از يقهٔ دنيا بالا كشيد! از جدّی بودن و نمی‌گذارد ما در زندگی درست انتخاب كنيم و فرعيات برای ما اصل می‌شود. بسياری از اوقات، روزمرگی‌ها موضوع مهمِ زندگی را بی‌رنگ می‌كنند. امام می‌فرمايند: مراقب باش اين روزمرگی‌ها، حياتت را، که همان توجه به ابديت و اصلاح آن‌جا است، بی‌رنگ نكنند. ما در اين راستا بايد به خودمان تذکّر دهيم، آيا قبول داری مهمّ حياتت همان است كه امام معصوم(ع) می‌گويند؟ پس عمل خود را در دنيا براساس حيات ابدی‌ات تنظيم کن! مسئله از جهت روشن است و همه قبول داريم كه در زندگی دنيايی، قلّهٔ بلندی را بايد پشت سر بگذاريم، ولی خيزش برای صعود به آن قلّه بايد با شروع شود. گردنِ روح را بايد از يقهٔ دنيا بالا كشيد و به‌سوی عالم معنويت جهت داد و اين همان طی كردن آن گردنهٔ بلند است. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج2 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✳️ علف‌های هرزِ غفلت از قیامت! گاهی علف‌های هرز در كنار گُلِ گلدان چنان رشد می‌كند و ريشه می‌دواند كه ريشه‌اش با ريشهٔ گل گره می‌خورد، حالا اگر بخواهی اين علف‌های هرزه را بكنی، مجبوری گل را هم بكنی، در حالی که بنا نداری گل را بكنی. هرگاه علف هرز جزء شخصيت گل شود، آن وقت هر چه خواستيم گل را ببينيم، علف هرز نيز خود را می‌نماياند. به‌صورت مهمانی در آمده که صاحب خانه را می‌خواهد از خانه بيرون کند. از ، قلب را اين‌چنين با گره می‌زند، به‌طوری که بی دنيا خود را به رسميت نمی‌شناسد. بعضی از صفات و گرايش‌ها و ميل‌ها آن‌چنان با شخصيت ما گره می‌خورد كه اگر بخواهيم آن‌ها را از خود جدا کنيم، بايد خودمان را ناخود كنيم و نمی‌توانيم. استاد_اصغر_طاهرزاده 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج2 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•