eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.8هزار دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
31.1هزار ویدیو
341 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴بگذارید محبت شما را فرزندان و دیگران هم ببینند. 👈 منظور از دیدن محبت شما به یکدیگر روابط خاص زناشوئیتان نیست. 👈 اما ابراز محبت به همسرتان در مقابل فرزندانتان اولا در آینده می تواند تصویر بهتری از ازدواج را برای آن ها ترسیم کند. دوما باعث می شود آن ها فکر نکنند بین شما فقط دعوا و کلمات تند رد و بدل می شود. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده پیشرفت
. 🔴اعلام وام 200 میلیونی بانک مهر ایران برای مردم ✅وام 4 درصد قرض‌الحسنه ✅مدت پازپرداخت 7 ساله 🔻شرایط دریافت وام در لینک زیر👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/2181758988Ce854cc5726 http://eitaa.com/joinchat/2181758988Ce854cc5726
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
جاماندگان سهام عدالت بخوانند 🔴آیا شما هم جزء ۲۰ میلیون نفر هستید که سهام عدالت ندارید؟ ۱_بله ۲_خیر روی گزینه موردنظر کلیک کنید👆🏻
✨سه کردار هستند که بخاطر عظمت و بزرگی ، در ترازوی روز قیامت قرار نمیگیرند : 🍃🌹🍃 ۱ ـ ، که میزان پاداشش تعیین نشده است : ✨خداوند فرموده است: * { فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى الله} پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند پاداش او بر [ عهده ] خداست✨ 🍃🌹🍃 ۲ـ ، که پاداشش تعیین نگردیده: ✨( إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ } « بی‌ ترديد شكيبايان پاداش خود را بى‏ حساب [ و ] به تمام خواهند يافت.»✨ 🍃🌹🍃 ۳ـ ، پاداش این هم تعیین نشده است : ✨« كُل عملِ ابنِ آدمَ لَهُ إلا الصَومَ فَإِنه لِي وَ أنا أَجزي به »✨ همه‌ ی کردار انسانها برای خودشان است بجز روزه ، که برای من است و من پاداش آن را میدهم.💫 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
در قیامت هم بهشت من تویی یابن الحسن خوب می‌دانی که رضوانی ندارم جز خودت اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود 37 بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده پیشرفت
دنبال کانال دکتر انوشه ای ⁉️ ببین دکتر با حرفاش چیکارا میکنه😱😳 در کانال دکتر عضو شو 😳❗️ https://eitaa.com/joinchat/2823749713C6ca4f0a919 https://eitaa.com/joinchat/2823749713C6ca4f0a919 عضویت محدود 🙊😻☝️🏼
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥عالمی که درب حرم امام علی (علیه‌السلام) به رویش باز می‌شد!!! ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⁉️به نظر شما بین دو بچه، چند سال باید فاصله باشه؟ ✍ از نظر تربیتی فاصلۀ بین بچه‌ها باید به اندازه‌ای باشه که بتونن هم باشن و همدیگه رو درک کنن. بچّه‌ها با تفاوت سنّی بالا، نمی‌تونن همبازی هم باشن. به همین دلیل هم کار پدر و مادر بعد از بچه دوم، خیلی سخت می‌شه. اگه فاصلۀ بین بچه اوّل و دوم، به اندازه‌ای باشه که این دو تا وقت همدیگه رو پُر کنن، به شدّت تربیت آسون می‌شه و بجز اوایل به دنیا اومدن بچه دوم، توی وقت پدر و مادر، صرفه‌جویی می‌شه. در غیر این صورت، هر دو بچّه به صورت مستقل، وقت پدر و مادر رو می‌گیرن، چون نمی‌تونن همبازی خوبی برا هم باشن. پس، فاصلۀ زیاد بین بچّه‌ها، نه تنها کمکی به مسئلۀ تربیت نمی‌کنه؛ بلکه کار تربیت رو هم سخت‌تر می‌کنه. اگه بخوایم این فاصله رو به صورت عددی بیان کنیم، حدّاکثر فاصلۀ میان بچه‌ها، نباید از سه یا سه سال و نیم، بیشتر بشه. هر اندازه فاصلۀ بچّه‌ها از این عدد بیشتر بشه، وقت پدر و مادر برا تربیت اونا، بیشتر گرفته می‌شه. ناگفته نمونه، فاصله‌ای که این جا گفته شد، برا شرایط عادیه. ممکنه مادر، مشکلاتی داشته باشه که بارداری تو همین فاصله هم براش مناسب نباشه که تشخیص این مسأله به عهدۀ متخصّصه.[یا اینکه ممکنه شرایط جمعیتی کشور ایجاب کنه، حداقل فاصله ممکن رو در نظر بگیریم] 📚 ص 187 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🌼داستان‌آموزنده ✍صدقه حلوانی می‌گوید: در مسجدالحرام یکی از دوستانم دو درهم از من قرض خواست و من گفتم: پس از طواف خواهم داد. در حین طواف امام صادق علیه السلام را مشغول طواف دیدم، امام دستش را به جهت کمک خواستن روی شانه من گذاشت و هر دو به طواف پرداختیم. طواف من به پایان رسید، اما برای رعایت وضعیت جسمی امام ترجیح دادم به ایشان کمک کنم. دوستم که از من قرض خواسته بود در کناری نشسته و به خیال این که من در قرض دادن به او مسامحه می کنم هر دور که از مقابل او رد می شدم با دست به من اشاره می‌کرد. امام متوجه شد و پرسید: این مرد چه می‌خواهد؟ عرض کردم: او منتظر من است که طوافم تمام شود و به او دو درهم قرض بدهم. امام سریع دست از شانه ام برداشت و فرمود: مرا رها کن و برو حاجت او را برآور. وقتی بازگشتم که امام طوافش تمام شده بود و با دوستانش صحبت می کرد. به من فرمود: من اگر برای برآوردن حاجت کسی شتاب کنم بهتر است که هزار بنده را در راه خدا آزاد و هزار نفر را برای جهاد در راه خدا بسیج کنم. 📚روضه كافى،جلد 2صفحه 322 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
‼️می دونی روز دختر چند روز دیگه است؟! دوست داری واسه دخترت، خواهر زاده یا برادرزاده ات کادو بخری؟ بیا کمکت کنم ☺️👇 لباس های رنگارنگ تابستونه🌈 کیف و کلاه های ست جذاب👒 کفش‌های اسپرت و مجلسی خاص🥾 اکسسوری های خوشگل و بی نظیر✨ ❌با ضمامت مرجوعی و برگشت پول🤩 فقط بیا ببین خوشت نیومد لفت بده😉👇 https://eitaa.com/joinchat/999096616C688bc17f46 روز دختر جشنواره دارن جا نمونی😱