eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
35.8هزار عکس
30.3هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹نشانه ایی ازقرآن🌹 🌸سوره بقره (آیه ۲۰۱ _۲۰۲) 🌿و بعضی می‌گویند: « ! به ما در دنیا (*نیكی*) عطا كن! و در آخرت نیز (*نیكی*) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ نگاه دار!»(۲۰۱) آنها از كار (و دعای) خود، و بهره‌ای دارند؛ و خداوند، است.(۲۰۲) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌اندکی تفکر 🌱از هركس بپرسى از چى ؟ سريع ميگه ! ❌همگى از دروغ متنفريم منتها از دروغ طرف مقابل❗️ دروغ خودمون كه هیچ😒❗️😑 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حضرت عیسی(ع): نترسيد ازکسانیكه می‌توانند فقط بدن شمارا بكشند ولی نمی‌توانندبه روح‌تان صدمه‌ بزنند. ازخدا بترسيدكه قادراست هم بدن و هم روح شمارا در هلاك كند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┊ ┊ ┊ 🌸 ┊ ┊ 🌸 ┊ 🌸 🌸 هرکاری کردی گره باز نشد دستتو میبری بالا میگی... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☄روزی که جهان به آخر می رسد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند : 👌 برترین جهاد آن است که ، وقتی انسان سر از خواب بر می دارد ، برای ظلم و ستم به هیچ کس تصمیمی نداشته باشد . 📓 النوادر ، ص۲۱۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دونفری که وارد بهشت نمی شوند👆🔥 ۱)عاق والدین 2)شراب خوار •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌خاطره گویی حاج محمودآقانکوگویان فرزند استاد شیخ رجبعلی خیاط (ره)(از بزرگان و صاحب چشم برزخی) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥درس زندگی💥 ☄از آدمهای بی خدا بترسید آنها هیچ چیزی برای فداکاری واقعی ندارند ❣خالق خود را کنارگذاشتند و به هیچ اصلی درزندگی پایبند نیستند 👈کسی که خدایش را انکار می‌کند؛ به هر جنایتی دست می‌زند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥حکايتي شگرف از مقدس اردبيلي💥 ☘مير فيض الله تفرشي ، که از شاگردان مرحوم مقدس اردبيلي بود، براي انجام کاري شبانه از خانه بيرون مي رود. هنوز به در خانه مقدس اردبيلي نرسيده بود که مقدس از خانه بيرون آمد و متوجه روضه ي مقدسه علويه (ع)شد. حس کنجکاوي مير فضل الله او را به دنبال مقدس کشاند. نيمه شب بود و آسمان روشن از مهتاب، لطف ديگري داشت. کوچه هاي نجف خلوت و خالي بودند، سکوت سنگيني بر گرده شهر سايه انداخته بود. گاه سکوت نشسته را صداي گريه ي کودکي يا ناله ي مرغي مي شکست. 🌸مقدس آهسته قدم بر مي داشت. سايه قامت رشيدش به روي ديوارهاي گلي مي افتاد و همراه او حرکت مي کرد. مير فيض الله دنبال مقدس راه افتاده بود و در تعقيب او سر از پا نمي شناخت. در پشت نخل ها و ديوارها پنهان مي شد تا اگر مقدس نگاهي به عقب انداخت او را نبيند. هميشه آرزو کرده بود که شبي شاهد خلوت او با خدايش باشد و آن شب که به پندار خود، چنين فرصتي دست داده بود چقدر خوشحال بود. دلش در انتظار مشاهده ي وصال عارفانه استادش لحظه اي از تپش نمي ايستاد. 🌸مقدس تا به صحن حرم رسيد، درها گشوده شد. درکنار ضريح ايستاد و سلام کرد، صداي جواب زمزمه وار به گوش مير فيض الله رسيد و او گوش تيز کرد که ديگر چه خواهد گذشت و مقدس چه خواهد گفت و چه جوابي خواهد شنيد. اما مقدس تنها دست به ضريح مقدس برد و صورت بدانجا گذاشت و آرام چيزهايي زمزمه کرد و لحظاتي بيرون آمد وبه سوي مسجد کوفه رهسپار شد. ☘مير فيض الله باز از پي او راه افتاد و او را مشاهده کرد که داخل مسجد شد و به طرف محراب رفت . مير فيض الله از لاي در مسجد، چشم به طرف محراب دوخت. توي محراب کسي رو به قبله نشسته بود. مقدس نزديک شد و در کنار آن شخص زانوي ادب زد و خاضعانه شروع به سخن گفتن با او کرد. مير فيض الله از ديدن اين صحنه به تعجب و حيرت افتاد و با خود مي گفت: ⁉️اين کيست خدايا؟مگر داناتر از مولاي ما مقدس نيز کسي در اين شهر وجود دارد که مولاي ما خاضعانه در مقابل او زانو مي زند و از او سوال مي کند؟ 💔قلبش تپيد و بدنش لرزيد . هنوز از تماشاي صحنه نگاه بر نگرفته بود که مقدس بلند شد و بيرون آمد . مير فيض الله به کناري رفت و پنهان شد و مخفيانه باز به تعقيب مقدس پرداخت . مقدس خوشحال و قبراق راه مي رفت . نزديک حرم مطهر رسيده بودند که مير فيض الله تنحنحي (سرفه اي )کرد و مقدس فورا سر به عقب گرداند: 🌱مير فيض اللهً ! اينجا چه کار مي کني؟ عرق شرم بر پيشاني مير فيض الله نشست و از خجالت سر به زير انداخت و خاموش شد. مقدس خودش را به او رساند و ملاطفت کرد ودوباره سوال فرمود: - تو با من بودي اولاد پيغمبر؟! - بلي !براي پرسيدن سوالي به طرف خانه شما راه افتاده بودم . وقتي به نزديکي هاي در رسيدم شما از خانه بيرون آمده بوديد نخواستم مزاحم بشوم . اما حس کنجکاوي مجبورم کرد که دنبال تو بيايم و ببينم کجا مي روي ؟ ☘ملايمت و ملاطفت آخوند شرم و خجلت را از وجود فيض الله برگرفت و ميرفيض الله جرات کرد او را سوگند دهد که وي را خبر دهد از آنچه مشاهده کرده بود . مقدس قبول کرد و فرمود: 🌱مسئله اي از مسائل دين بر من مشکل شده بود، آمدم به خدمت حضرت اميرالمومنين(ع) و از آن حضرت پرسيدم. آن حضرت فرمود :« امروز امام زمان تو حضرت صاحب الامر (عج)در اين شهر است ، برو به مسجد کوفه از آن حضرت سوال کن.» پس رفتم به نزد محراب مسجد و آن مساله را از آن حضرت سوال نمودم و جواب شنيدم. 🌹السلام علیک یا علی بن ابی طالب(ع) 🌹السلام علیک یاحجت ابن الحسن العسکری(عج) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا یاری ام ده ،هر گاه اسیر چنگال دلهره و تنش شدم به یاد بیاورم که تو جهان را پیش از آن که من در آن زاده شوم میگرداندی و پس از اینکه آن را ترک کنم نیز خواهی گرداند. و من کارهای جهان را زمانی که در آن به سر میبرم به خودت واگذار میکنم که تو بهترین گردانندگانی. خدایا به سوی تو می آیم! همان گونه که هستم مرا بپذیر و آن گونه که می خواهی بساز. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸عکس نوشته زیبایی از قرآن🌸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•