eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
36هزار عکس
30.6هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنرانی حاج آقا دانشمند ✍موضوع : حق خانواده.. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿🌺﷽🌿🌺 🌐فریب عبادت زیاد بعضے ها را نخورید ✍امام علے علیه السلام به "ڪمیل بن زیاد" فرمود: اے ڪمیل! شیفته ڪسانے ڪه نماز طولانے مے خوانند و مدام روزه مے گیرند و صدقه مے دهند و گمان مے ڪنند ڪه آدمهاے موفقے هستند، مباش و فریب آنها را نخور. زیرا ممڪن است ڪه به این عبادات "عادت" ڪرده باشند یا بخواهند عمداً مردم را فریب دهند.ای ڪمیل! وشیطان وقتے قومے را دعوت به گناهانے مثل ، شراب خوارے، ریا و آنچه شبیه این گناهان است مے نماید. عبادات زیاد را با طول رڪوع و سجود و خضوع و خشوع پیش آنان محبوب مے گرداند. وقتے خوب آنها را به دام انداخت. آنگاه آنان را دعوت به ولایت و دوستے پیشوایان ظلم و ستم مے نماید. 📚بحارالانوار ، جلد 81 ، صفحه 229 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یڪ بار سر یڪ مسئله اے با هم به توافق نرسیدیم،🤔 هر ڪدام روے حرف خودمان ایستادیم،😐 او عصبانی شد،😠 اخم ڪرد😣 و لحن مختصر تندی به خودش گرفت و از خانه🏡 بیرون رفت.🚶 شب🌙 ڪه برگشت، همان طور با روحیه باز و لبخند😊 آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح معذرت مے خواهم.» 🙏 مے گفت: «نباید گذاشت اختلاف خانوادگے👫 بیشتر از یڪ روز ادامه پیدا کند.» ̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هیچ‌کس رو نمیتونی عوض کنی آدمها در نهایت به اصالت خودشون برمیگردن ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مریدی لرزان نزد شیخ بشد و عارض گشت: یا شیخ خوابی بس ترسناک بدیدمی شیخ گفت: بنال ببینم خواب چه دیده ای که بی قراری؟ مرید گفت: به خواب دیدم 3 گرگ گرسنه مرا دنبال همی نمایند و گاهی بقدر یک مایل و گاهی دو مایل از من فاصله گرفته اما ناگه از تاریکی بیرون جسته و پاچه مرا به دندان گرفتندی ، در این میان کسی اندک گوشتی مرا بدادی که به آنها دهم و آنان را سیر نموده و خود را رهایی بخشم لیک آن تکه گوشت بقدری اندک بوده که دندان نیش آنان را نیز چرب نمیکرد... شیخ دستی بر سر کچلش کشید و لختی آن را خاراند و سپس گفت: آن سه گرگ قبوض آب و برق و گاز بوده که پس از هر ماه و گاهی دو ماه بر تو حمله ور می گردند و آن تکه گوشت یارانه توست که به دستت داده اند... مرید چون این تعبیر شگرف را بشنید، گریبان خویش دریده و دعاهایی نثار مسولین کرده که به دلیل شورانگیز بودن در این مقال نمی گنجد.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
°•|📲|•° °•|🥰|•° توی ذهنم یه دنیا واست حرف دارم... ولی توی دلم یه جمله بیشتر نیست..🥺 اونم اینه: . . . . . . . دوستت دارممم😍 ̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
~🕊 🌿فرازی از وصیت نامه💌 ای خواهرم! بیش از هر چیز که پشت ابرقدرت­‌ها را به لرزه درآورد و ضربه مهلکی است که بر سر آنان فرود می‌آورد؛ و توست که تأثیرش بیش از ریختن خون هر شهید است. ♥️🕊 . . ♡ایـنْجابِیْــت‌ُالشُّهَــداســت... 👇🏻 ̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یڪ بار سر یڪ مسئله اے با هم به توافق نرسیدیم،🤔 هر ڪدام روے حرف خودمان ایستادیم،😐 او عصبانی شد،😠 اخم ڪرد😣 و لحن مختصر تندی به خودش گرفت و از خانه🏡 بیرون رفت.🚶 شب🌙 ڪه برگشت، همان طور با روحیه باز و لبخند😊 آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح معذرت مے خواهم.» 🙏 مے گفت: «نباید گذاشت اختلاف خانوادگے👫 بیشتر از یڪ روز ادامه پیدا کند.» ̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نماز را اول وقت بخوانیم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
°💎° بانـو سرت‌ را بالا‌ بگیـر|🙃| تو صاحبِ‌|🌱| نورانے ‌ترین‌|✨| سیـاهےِ‌|🖤| جهانے..|✌️🏻| و چہ زیبـاست‌|🌈| این‌ تـاجِ‌|👑| بنـدگے‌ ات ...|💕| •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 💠 نماز و بزرگى خداوند 💠 ✍حاج آقا قرائتی: اوّلین كلمه واجب در نماز «الله اكبر» است و كسى كه خداوند نزدش بزرگ شد، همه چیز را كوچك خواهد دید. كسانى كه سوار هواپیما مى ‏شوند، همین طور كه بالا مى ‏روند خانه‏ هاى بزرگ ومحلّه‏ ها و شهرها نزد آنان كوچك مى ‏شود و هر چه پرواز بالاتر باشد، زمین كوچك ‏تر جلوه خواهد كرد. كسى هم كه خداوند نزد او بزرگ شود، دیگر طاغوت ‏ها و قدرت ‏ها و مال و مقام‏ ها نزد او ارزش نخواهد داشت. حضرت امیرعلیه السلام در بیان صفات متّقین مى ‏فرماید: «عظم الخالق فى‏اعینهم فصغر مادون ذلك فى انفسهم» (نهج‏ البلاغه، خطبه 193) چون خداوند در چشم مؤمنین بزرگ شد، غیر او هر چه و هركس باشد كوچك جلوه خواهد كرد. اگر دنیا نزد ما كم ارزش شد وابستگى ما به آن كم مى‏ شود و قهراً براى مال و مقام آن این همه جنایت و خلاف مرتكب نمى‏ شویم. از سخنان امام خمینى‏ قدس سره این بود كه «آمریكا هیچ غلطى نمى‏ تواند بكند.» این یك تهدید تو خالى و شعار نیست، كسى كه یك عمر باور داشته كه خدا بزرگ است، آمریكا نزدش كوچك جلوه مى‏ كند و هر حادثه‏ اى پیش او ساده است. حضرت زینب كبرى‏ علیها السلام عصر عاشورا گفت: «ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل» خداوندا! این اندك را از ما بپذیر. حادثه كربلا و شهادت امام حسین علیه السلام بسیار بزرگ بود، ولى كسى كه خدا را بزرگ ببیند آن حادثه را هم كوچك مى ‏بیند. و در پاسخ حاكم ستمگر بنى ‏امیّه كه پرسید در كربلا چه دیدید؟ فرمود: «ما رأیت الاّ جمیلا» من جز زیبائى چیزى ندیدم. آرى در دید عارفان، تمام كارهاى خداوند حكیمانه و زیباست. 📚 کتاب 114 نکته درباره‌ی نماز ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 هارون الرشید چندین سال در شهر ری حکومت می‌کرد و فردی به اسم جعفر برمکی با ملیتی ایرانی به‌عنوان وزیر خدمت می‌کرد. او بسیار تیزهوش و زرنگ بود و یکی از افراد مهم و باارزش برای هارون الرشید به حساب می‌آمد و اغلب امور کشور را در دست داشت. اطرافیان هارون الرشید چشم دیدن جعفر برمکی را نداشتند و همیشه در پی آن بودند تا وی را پیش حاکم بد جلوه بدهند. در نهایت تلاش‌هایشان نتیجه می‌دهد و هارون الرشید به وزیرش بی‌اعتماد می‌شود و او را حتی در جلسات مهم هم دعوت نمی‌کرد. روزی عموی هارون، عبدالملک، با حالتی غمگین به خانه‌ی جعفر می‌رودو به‌ جعفر می‌گوید کمکم کن تا بدهی‌‌ام را پرداخت کنم و در عوضش من نزد فرمانروا می‌روم و چنان از تو سخن می‌گویم که تمام بدگویی‌هایی را که از تو شنیده کنار بگذارد و تو را با آغوش باز بپزیرد. جعفر به عموی هارون قول داد که به او مقداری پول قرض می‌دهد تا بدهی‌هایش را پرداخت کند. فردای آن روز جعفر برمکی به مأمور خزانه فرمان داد بدهی عبدالملک را پرداخت کند و چون آن مأمور از دوستان نزدیک جعفر بود دستورش را انجام داد. چند روز بعد درباریان متوجه شدند که عموی حاکم وضع مالی بسیار خوبی پیدا کرده و باعث و بانی ثروتمند شدن او جعفر برمکی بوده است. این اخبار به گوش هارون الرشید رسید و با خود گفت به این بهانه جعفر را مواخذه می‌کنم. سپس فرمان داد تا او بیاورند. همین که جعفر برمکی را آوردند حاکم به او می‌گوید که تا آنجا که ما می‌دانیم تو مال و ثروتی نداری پس چگونه چنین پولی را به عموی من دادی؟ جعفر هم در پاسخ سؤال حاکم به او گفت شما درست فرمودید من مال و ثروتی ندارم و این پول را از کیسه‌ی خلیفه بخشیدم. هارون‌الرشید با تعجب گفت من متوجه حرف‌های تو نمی‌شوم! یعنی چه از کیسه‌ی خلیفه بخشیدم؟ جعفر در پاسخ می‌گوید جلوه‌ی خوبی ندارد که عموی شما از زیر دست شما پول طلب کند و برای شان و مقام شما خوب نیست. به همین دلیل من از مأمور خزانه خواستم تا بدهی عموی شما را پرداخت کند. هارون‌الرشید پس از شنیدن اصل قضیه بار دیگر هوش و ذکاوت جعفر را مورد ستایش قرار داد و از او خواست دوباره به‌عنوان وزیر به او خدمت کند. از آن زمان به کسی که برای انجام کار دوستانش از اعتبار دیگران خرج می‌کند، می‌گویند «از کیسه خلیفه می بخشی؟» امروزه هم کسانی پیدا می‌شوند که از جیب مردم بذل و بخشش می‌کنند و برای صرف بیت‌المال عمومی گشاده‌دستی دارند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•