✍#عبادت_برای_حیوان
عابدی بود که هر کار میکرد نمی توانست اخلاص خود را حفظ کند و ریا کاری نکند، روزی چاره ای اندیشید و با خود گفت: در گوشه ی شهر، شبانه به مسجد میروم، تا کسی مرا نبیند و بتوانم خالصانه خدا را عبادت کنم. نیمههای شب مخفیانه به آن مسجد رفت، آن شب هوا کاملا تاریک بود و باران به شدت میبارید. عابد در آن مسجد مشغول عبادت شد، کمی که گذشت ناگهان صدایی شنید، با خود گفت: حتمأ شخصی وارد مسجد شده است، خوشحال شد و نمازش را با حال بهتری خواند و همچنان با کمال خوشحالی تا صبح به عبادت ادامه داد، وقتی هوا روشن شد، خواست از مسجد بیرون بیاید، زیر چشمی نگاه کرد دید سگ سیاهی است که بر اثر رعد و برق و باران نتوانسته بیرون مسجد بماند و به مسجد پناه آورده است. بسیار ناراحت شد و اظهار پشیمانی کرد و پیش خود شرمنده شد که ساعتها برای سگی عبادت میکرده است، خطاب به خود گفت: ای نفس! من فرار کردم و به مسجد دورافتاده آمدم تا خدا را با اخلاص عبادت کنم، اکنون برای سگ سیاهی عبادت کردم، وای بر من، چقدر مایه ی تأسف است!
از این نماز ربایی چنان خجل شده ام
که در برابر رویت نظر نمی یارم
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 290/1 ؛ به نقل از: داستانها و پندها 9/ 173.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#امام_سجاد_و_آزادی_بردگان
امام صادق (ع) فرمود: علی بن الحسین زین العابدین هر گاه ماه مبارک رمضان میشد، غلامان و کنیزان خود را در موارد مخالفت و سرپیچی تأدیب نمی کرد، هر چه از آنها سر میزد در دفتری با قید تاریخ یادداشت میکرد، تا شب آخر ماه در آن شب همه را گرد خود جمع میکرد و از روی یادداشت به هر یک از آنها که سرپیچی کرده بودند میفرمود: در فلان روز و فلان ساعت فلان کار را نکردی من به تو چیزی نگفتم و آن غلام یا کنیز اعتراف میکرد. وقتی از همه اقرار میگرفت در وسط آنها میایستاد و میفرمود: آنچه میگویم با صدای بلند بگویید: «یا علی بن الحسین إن ربک قد أحصی علیک کل ما أحصیت علینا و لدیه کتاب ینطق علیک بالحق لایغادر صغیرة ولا کبیرة مما أتیت و عملت»؛ ای علی بن الحسین! پروردگارت آنچه کرده ای ثبت و ضبط نموده و همان طوری که تو کردار ما را ثبت کردی نزد او نوشته ای است که گواهی کردار گذشته ی تو است، هیچ عمل کوچک و بزرگی از تو یافت نمی شود که در آن دفتر نباشد، پس ما را عفو فرما و ببخش چنانچه امیدواری خدای توانا تو را ببخشد. به یاد آور هنگامی را که با خواری در پیشگاه عدل الهی میایستی. آن خدایی که به اندازه ی دانه ی خردلی ستم روا نمیدارد، همان مقدار را در روز واپسین به حساب میآورد. آن گاه به غلامان میفرمود: من از شما گذشتم. آیا شما هم مرا بخشیدید و از کوتاهیهایی که نسبت به شما کردهام چشم پوشی کردید؟ من مالکی بد و پست و ستمگرم؛ ولی در تحت قدرت ملکی دادگر و بخشاینده و با فضل و احسانم. غلامان عرض میکردند: آقای ما! با این که هرگز به ما بدی نکرده ای تو را بخشیدیم، سپس میفرمود بگویید: «اللهم أعف عن علی بن الحسین کما عفا عنا فأعتقه من النار کما أعتق رقابنا من الرق»؛ خدایا! از علی بن الحسین بگذر چنانچه از ما گذشت و او را از آتش جهنم آزاد کن همان طور که ما را از بندگی آزاد کرد. آن گاه در روز عید فطر به همه ی آنها مقدار زیادی که از مردم بی نیاز باشند مال میداد و مرخص میکرد. هر سال آخر ماه حدود بیست نفر کم یا بیشتر از غلامان و کنیزان خود را آزاد میکرد.
📙پند تاریخ 1110109/2 ؛ به نقل از: بحار الأنوار 22/11
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#سبب_بخشایش_خداوند
سید نعمت الله جزایری در کتاب نوادر الاخبار از برقی، از بعضی صحابه نقل کرد که امام صادق (ع) فرمود: در بنی اسرائیل عابدی ریاکار و متظاهر بود، به داوود پیامبر وحی رسید که فلان عابد ریاکار است. پس از چندی عابد از دنیا رفت، داوود بر جنازه ی او حاضر نشد. چهل نفر از بنی اسرائیل جمع شدند و هنگام تهیه ی وسایل تکفینش میگفتند: خدایا! ما جز خوبی از او ندیده ایم، تو دانایی به واقع امر. خداوند عابد را به همین شهادت آمرزید. خداوند به داوود وحی کرد: چه چیز تو را وادار کرد که بر جنازه ی عابد حاضر نشدی؟ عرض کرد: پروردگارا! سببش اطلاع من از ریاکاری اش بود که تو خود خبر دادی. خطاب رسید: ای داوود! چهل نفر به خوبی او گواهی دادند، من از کردارش گذشتم و او را عفو کردم با این که از باطنش خبر داشتم. محدث بزرگوار سید نعمت الله میگوید: شاید شیخ جلیل معاصر، علامه ی مجلسی صاحب بحار الأنوار، به همین حدیث استناد کرده استحباب شهادت چهل مؤمن را به نیکی و خوبی در کفن برادر مؤمن خود و من خودم از کسانی بودم که در حال حیات علامه مجلسی بر کفن ایشان شهادت نوشتم. در کتاب شرح تهذیب سید آمده است: روز جمعه ای علامه مجلسی در مسجد جامع اصفهان به منبر تشریف برده بودند تا مردم را موعظه نمایند، ابتدا عقاید خود را در مورد ایمان و توابع آن اعتراف کردند، سپس گفتند: ای مردم! اعتقاد من این است، خواهش میکنم آنچه شنیدید بر کفن من گواهی دهید، سپس کفن خودشان را به مسجد آوردند و مردم گواهی خویش را بر آن نوشتند.
📙پند تاریخ 103/2 -104؛ به نقل از: روضات الجنات / 121.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیثموشن✨ 🌱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#نان_حلال
ابوجعفر فزاری گفت: امام ششم (ع) هزار دینار به غلام خود (مصادف) داد و فرمود: اجناس تجاری خریداری کن؛ زیرا خانوادهام زیاد شده اند. غلام کالایی تهیه کرد و با کاروانی حرکت کرد تا این که نزدیک مصر رسیدند، آن گاه با قافله ای که از شهر خارج شده بود رو به رو شدند، آنها از وضع بازار اجناس خود جویا شدند، کالای آنها از اجناسی بود که عموم مردم به آن احتیاج داشتند. تجار با هم پیمان بستند که اجناس خود را دو برابر خرید بفروشند. وقتی مصادف خدمت امام صادق (ع) رسید، دو کیسه پول تقدیم حضرت کرد و گفت: قربانت گردم! این هزار دینار اصل سرمایه و این هزار دینار، سود آن است، حضرت فرمود: این سود زیادی است، مگر چه کرده ای که چنین سودی به دست آورده ای؟ غلام تمام جریان را برای حضرت بازگو کرد. حضرت فرمود: عجبا! سوگند خوردید که از مسلمان سود بیشتری بگیرید، سپس یکی از کیسهها را برداشت و فرمود: من به چنین سودی نیاز ندارم، ای مصادف! پیکار با شمشیر، آسان تر از به دست آوردن مال حلال است.
📙پند تاریخ130/2 - 131.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍جوان گناهکار
در زمان «مالك دينار» جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت. مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهيز نكردند، بلكه در مكان پستى و محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
شبانه در عالم رؤيا از جانب حق تعالى به مالك دينار گفتند: بدن بنده ما را بردار و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او از گروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسيله مقرّب درگاه احديّت شد؟
جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گريان گفت:
يا مَنْ لَهُ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَيْسَ لَهُ الدُّنيا وَ الآخرَةُ.
اى كه دنيا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنيا دارد نه آخرت.
مالك، كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكرديم؟ و كدام حاجتمند به پيشگاه ما ناليد كه حاجتش را برنياورديم؟
📔تفسير منهج الصادقين: 8/110؛ انيس الليل: 45
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️اثرات عجیب و فوق العاده
سوره واقعه در شب جمعه
🎙حجت الاسلام عالی
🔻در ثواب نشر این پست سهیم باشید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#لجام_گسیخته!
حضرت علی (ع) میخواست برای نماز به مسجد برود، به مردی که کنار در مسجد ایستاده بود فرمود: این استر را نگهدار تا من برگردم، پس از رفتن حضرت، آن مرد افسار را دزدید، حضرت از مسجد بیرون آمد در حالی که دو درهم در دست داشت و میخواست به آن مرد بدهد، چون دید مرد رفته و لجام استر را برده، دو درهم را به غلام داد که از بازار افساری بخرد. غلام رفت و در بازار افسار سرقت شده را یافت که آن مرد به دو درهم فروخته بود، دو درهم را داد و افسار را گرفت و آورد، حضرت فرمود: انسان بر اثر عجله، روزی حلال را بر خودش حرام میکند در صورتی که با عجله کردن نمی تواند روزی را زیاد کند!
📙شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 3/ 160.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#استقامت_بلال
بلال بن ریاح از کسانی است که در پذیرفتن اسلام از دیگران سبقت گرفت. وی از غلام زادگان طایفه ی بنی جمع بود، ابوجهل او را بر زمین میخوابانید و سنگهای گران و سنگین بر پشتش میگذاشت و در آفتاب گرم و سوزان حجاز نگه میداشت به قدری که از حرارت و التهاب پشتش میسوخت، به او میگفت: به پروردگار محمد کافر شو، پاسخ بلال در مقابل سخن ابوجهل فقط این کلمه بود: احد، احد. روزی ورقة بن نوفل بر او گذشت در آن حال که عذاب میشد و احد، احد میگفت، نالههای جانسوز و نوای توحیدی از دل بلال برمی آمد و هر کس میشنید متأثر میشد، ورقه گفت: بلال اگر بر همین وضع بمیری به خدا سوگند قبر تو را محل ناله و سوز و گداز قرار میدهیم. روزی پیامبر اکرم (ص) به ابوبکر فرمودند: اگر مالی داشتم بلال را از صاحبش خریداری میکردم. ابوبکر نیز ص: 246 عباس بن عبدالمطلب را دید و از او درخواست کرد بلال را برایش خریداری کند. عباس به زنی که مالک بلال بود مراجعه کرد و خریدار بلال شد. زن گفت: این بنده، خبیث و بدسیرت است. برای مرتبه ی دوم به او مراجعه کرد و بلال را خرید و نزد ابوبکر فرستاد. بلال مؤذن پیامبر بود با این که ابوبکر او را آزاد کرد، ولی علی را بسیار زیادتر از او احترام میکرد. به بلال اعتراض کردند که ابوبکر تو را خرید و آزاد کرد با این حال علی را بیشتر احترام میکنی؟ در جواب گفت: حق علی (ع) بر من زیادتر از ابوبکر است؛ زیرا ابوبکر مرا از قید بندگی و شکنجه نجات داد؛ ولی علی (ع) مرا از عذاب ابدی و جهنم نجات داد و به واسطه ی دوستی و ولای او و مقدم داشتنش بر دیگران سزاوار بهشت برین و نعمت جاوید شده ام.
📙پند تاریخ 129/5 ؛ به نقل از: سفینة البحار 104/1 ؛ أسد الغابه 206/1
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#گذشت_کنید
صاحب کتاب نور العین از تفسیر کاشفی نقل میکند: مرد صالحی بیست هزار درهم مقروض بود و هیچ وسیله ای برای پرداخت آن نداشت. روزی طلبکاری با شدت هر چه تمام تر قرض خود را مطالبه کرد و آنقدر سخت گرفت که مرد مقروض، گریان و افسرده به خانه رفت. این مرد همسایه ای یهودی داشت، همین که او را با وضعی پریشان مشاهده کرد گفت: تو را به حق دین اسلام سوگند میدهم بگو چه شده که این قدر ناراحتی؟! جریان را برایش شرح داد. یهودی داخل منزل خود شد و بیست هزار درهم برایش آورد و گفت: اگر ما با هم از نظر دین اختلاف داریم ولی همسایه ی یکدیگریم، شایسته نیست همسایه ی من به رنج قرض گرفتار باشد. او نیز آن پول را برداشت و نزد طلبکار آورد. طلبکار از این سرعت در پرداخت تعجب کرد و پرسید: از کجا تهیه کردی؟ او نیز جریان را برایش نقل کرد، در این موقع طلبکار داخل منزل شد و سند بدهکاری او را آورد و گفت: من از یک یهودی کمتر نیستم، سندت را بگیر، من طلبم را به تو بخشیدم و هرگز مطالبه نخواهم کرد. طلبکار همان شب در خواب دید قیامت برپا شده و نامههای اعمال در حرکت است، بعضی نامه ی عملشان به دست راست و برخی به دست چپ قرار میگیرد، در این حال نامه عمل او هم به دست راستش قرار گرفت و به او اجازه دادند بدون حساب وارد بهشت شود. پرسید: چه شد که بدون حساب باید وارد بهشت شوم؟ گفتند: وقتی تو جوانمردی کردی و سند آن مرد صالح را پس دادی، ما چگونه نامه ی عملت را ندهیم با این که رحمان و رحیم هستیم، همان طور که از حساب او گذشتی ما هم از حساب تو میگذریم.
📙پند تاریخ2. پند تاریخ111/2 -112؛ به نقل از: دار السلام 2/ 195
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 آبشار رحمت خدا
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 استاد مسعود عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣فرصت محدود!!
♻️ هر کسی باید برای ظهور امام زمان یه کاری بکنه
🌐این بهترین گزینه برای سرمایه گذاری و مصرف وقت و انرژی است.
#بهترین_سرمایهگذاری